خانواده پناهگاهی در دنیای بی عاطفه

خانواده محلِ کنار هم قرار گرفتن دو واقعیتِ ضروری و در عین حال متضاد حیات انسانی است: عشق و انضباط، نویسنده با انتقاد جامعی از ایده‌های جامعه شناسان و روان شناسان معاصر نشان می‌دهد بسیاری از ایده‌های رایج این متخصصان درباره خانواده که آن را محل و سرچشمه‌ای برای تضادهای اجتماعی، بی‌عدالتی و سرکوب در نظر می‌گیرند بر پایه مفروضات اثبات نشده، استثنائات یا تاریخ نگاری‌های روانکاوانة خیالی برپا شده است. در حالی که همچنان خانواده نهادی اصلی و چشم نا پوشیدنی برای حیات اجتماعی است و به دلیل امکانات ساختاری منحصر به فردش جایی است که امکان بنیادین استقلال و آزادی را به افراد می‌دهد تا بتوانند نوعی از شیوه زندگی را برگزینند که برآمده از نیازها و احساسات آنها باشد.

این کتاب تلاشی است برای جدی گرفتن یک «مسئله» و آن مسئله فرسایش نهاد خانواده در دنیای مدرن است