رییس مرکز تحقیقات زن و خانواده گفت: مشکلی که با این واژه وجود دارد همان مشکلی است که در برنامه چهارم توسعه هم به آن پرداخته شد. واژه عدالت جنسیتی عیناً در برنامه چهارم توسعه هم گنجانده شده بود و مجلس تصویب کرد، اما شورای نگهبان آن را به مجلس برگرداند. اشکال شورای نگهبان این بود که واژه عدالت جنسیتی ابهام دارد و اگر منظور خاصی دارید، از یک واژه بدون ابهام استفاده کنید.
حجتالاسلاموالمسلمین محمدرضا زیبایینژاد؛ رییس مرکز تحقیقات زن و خانواده حوزه علمیه قم در گفتوگو با خبرنگار مهرخانه، در رابطه با پیشنهاد قرار دادن مفهوم «تناسب جنسیتی» به جای «عدالت جنسیتی» در لایحه احکام برنامه ششم توسعه و چالشی که پیرامون واژه عدالت جنسیتی وجود دارد گفت: مسأله این است که در ماده 31 لایحه احکام برنامه ششم توسعه که ناظر به زن و خانواده است، در راستای پیگیری مفاد قانون اساسی و با رویکرد عدالت جنسیتی مضامینی پیشنهاد شده است. در این ماده عبارت «با رویکرد عدالت جنسیتی» مطرح شده و قرار است شاخصهای مربوط به این رویکرد را معاونت امور زنان و خانواده بهعنوان دبیر ستاد ملی زن و خانواده، در ستاد به تصویب برساند و پیگیری کند.
واژه عدالت جنسیتی ابهام دارد
او در ادامه اظهار داشت: مشکلی که با این واژه وجود دارد همان مشکلی است که در برنامه چهارم توسعه هم به آن پرداخته شد. واژه عدالت جنسیتی عیناً در برنامه چهارم توسعه هم گنجانده شده بود و مجلس تصویب کرد، اما شورای نگهبان آن را به مجلس برگرداند. اشکال شورای نگهبان این بود که واژه عدالت جنسیتی ابهام دارد و اگر منظور خاصی دارید، از یک واژه بدون ابهام استفاده کنید. نکته جالب این بود که برخی از فمینیستهای داخلی از حذف واژه عدالت جنسیتی در مجلس مربوطه انتقاد کردند و گفتند ما 2 سال زحمت کشیده بودیم که واژه عدالت جنسیتی را در برنامه چهارم توسعه بگنجانیم. حال، به نظر میرسد همان تلاش دارد اعاده میشود تا از واژه عدالت جنسیتی استفاده کنند. برنامه چهارم را مرکز امور زنان دولت اصلاحات پیشنهاد داده بود. در برنامه پنجم این واژه وجود ندارد و در برنامه ششم دوباره همان تیم قبلی این واژه را پیشنهاد دادند.
دیدگاه فلاسفه کلاسیک و فلاسفه اسلامی در خصوص عدالت
رییس مرکز تحقیقات زن و خانواده با اشاره به مشکل واژه عدالت جنسیتی خاطرنشان کرد: عدالت یکی از اهدافی است که ما به دنبال آن هستیم و بهقدری این واژه مقدس است که اگر بهخاطر آن جانها هم فدا شود ارزش دارد، اما مشکل اینجاست که از این واژه مقدس برداشتهای متفاوت و حتی متضادی شده است. ویلیام فرانکنا کتابی به نام فلسفه اخلاق دارد که در این کتاب سه دیدگاه درباره عدالت را مطرح میکند. او میگوید فلاسفه کلاسیک - که فلاسفه اسلامی مثل شهید مطهری و علامه طباطبایی هم همین دیدگاه را دارند- معتقدند که عدالت به معنای اعطای متناسب با استحقاق است؛ یعنی به هر کسی متناسب با حقش داده شود. این دیدگاهی است که مسلمانان بر روی آن تأکید میکنند.
زیبایینژاد افزود: با این تفسیر عدالت جنسیتی به این معنا قابل قبول است که اولاً به کرامت زن توجه کنیم؛ زن انسان است، از نظر انسانیت و ارزشمندی تفاوتی با مرد ندارد و باید برنامهریزیها در خدمت تقویت کرامت زن و مرد باشد، اما در کنار آن باید به تناسبات ساختاری آنها هم توجه کرد. یعنی زن، زن است و مرد نیست و مرد هم مرد است و زن نیست و باید به تناسبات تکوینی آنها و به کارکردهای متمایزشان توجه شود. درحقیقت زن نقشها و کارکردهای متمایزی دارد. او فعالیتی به نام مادری و نسبت خاصی با خانه و خانواده دارد که این نسبت باید دیده شود. احساسات و عواطف زن و تمایزات تکوینی و نقشهای او باید دیده شود. حقوق مشابه یعنی حقوقی که جنسیت را نبیند و فقط بخواهد اشتراک زن و مرد را ببیند، هم به زن و هم به مرد ضرر میزند. پس یک تفسیر از عدالت جنسیتی که ما از آن آن دفاع میکنیم، تفسیری از عدالت است که به معنای توجه به استحقاقهاست و به هر کسی متناسب با لیاقت و استحقاق او پرداخت میشود.
تفسیر لیبرالها و فمینیستها از عدالت
او با بیان اینکه تفسیر دوم از عدالت تفسیر سوسیالیستهاست عنوان داشت: فرانکنا میگوید سوسیالیستها معتقدند عدالت به معنای اعطای به اندازه نیاز است؛ یعنی به هر کسی متناسب با نیاز او بدهیم؛ چه این نیاز حق او باشد، چه حقش نباشد. تفسیر دیگری که از عدالت وجود دارد و لیبرالها و فمینیستها از آن دفاع میکنند، عدالت بهمثابه تشابه، برابری و تشابه فرصتها و حقوق است؛ یعنی جنسیت صلاحیت ندارد که عامل تمایز حقوقی بین زن و مرد شود.
احتمال سوءبرداشت از واژه عدالت جنسیتی وجود دارد
رییس مرکز تحقیقات زن و خانواده خاطرنشان کرد: مشکلی که با واژه عدالت جنسیتی در برنامه ششم توسعه وجود دارد این است که پیشنهاددهندگان میخواهند با یک واژه دوپهلو، از نمایندگان مجلس که تفسیر آنها از عدالت براساس دیدگاه شهید مطهری، علامه طباطبایی و فلاسفه اسلامی است و عدالت را به معنای اعطای مطابق با استعداد میدانند، رأی بگیرند. سپس در هنگام اجرای برنامه براساس الگوی فمینیستی و لیبرالیستی بر عدالت بهمثابه تشابه و برابری کار کنند. اگر مطمئن باشیم که عدالت جنسیتی به همان معناست که علامه طباطبایی و شهید مطهری میگویند و عدالت به معنای تناسب است و درواقع، یک معنای مورد تفاهم میان همه از این واژه وجود داشته باشد، همه از آن دفاع میکنیم، اما این احتمال قوی وجود دارد که سوءبرداشت شود و واژهای را بگویند و به خیال اینکه این عدالت همان دیدگاه شهید مطهری است، در مجلس به آن رأی داده شود و بعد کار خودشان را انجام دهند.
زیبایینژاد با بیان اینکه احتمال این سوءبرداشت قرینه دارد، گفت: این سؤال مطرح میشود که قرینه داشتن آن کجاست؟ در دهه 80 دیدگاه کسانی که واژه عدالت جنسیتی را پیشنهاد دادند این بود که ما باید به مدیران مختلف دستگاههای اجرایی کشور آموزش بدهیم و به آنها تفهیم کنیم که جنسیت کلیشه است و باید تمایزات جنسیتی را از میان ببریم. همین دیدگاه الان واژه عدالت جنسیتی را مطرح میکند تا رأی بگیرد و بعد کار خودش را انجام دهد.
از واژگان مبهم استفاده کردن خلاف مروت علمی و مروت برنامهریزی است
او در ادامه بیان داشت: اگر به جای واژه عدالت جنسیتی در معنای مورد نظر علامه و شهید مطهری، واژه معادل آن را بیاورند که همان معنا را بدهد، اما صراحت داشته باشد و همه از آن یک استنباط داشته باشند، مشکل حل میشود. مثلاً اگر از عبارت «با رویکرد تناسبمحوری» یعنی توجه به تناسبات ساختاری و کارکردی زن و مرد با لحاظ خانوادهمحوری و کرامت انسانی زن استفاده کنیم و این رویکرد کلی برنامه باشد، مشکل حل خواهد شد. اگر مدنظر پیشنهاددهندگان این است که به دنبال الگوی تشابه نقشها و تشابه حقوق بگردند، باید از واژه رسایی استفاده کنند. باید انصاف علمی داشته باشیم و در رأیگرفتن از دیگران اغواگری نکنیم. اگر طرفدار برابری جنسیتی و تشابه جنسیتی هستیم از همین واژهها استفاده کنیم تا نمایندگان مجلس بدانند به چه چیزی رأی میدهند و رد و اثباتها سر یک مفهوم روشن برود. از واژگان مبهم استفاده کردن خلاف مروت علمی و مروت برنامهریزی است.
عبارت تناسب جنسیتی چقدر به حل مشکل کمک میکند؟
رییس مرکز تحقیقات زن و خانواده در پاسخ به این سؤال که واژه تناسب جنسیتی چقدر مناسبت است و چقدر میتواند نسبت به واژه عدالت جنسیتی وجه روشنکنندهتری داشته باشد، عنوان داشت: وقتی از تناسب جنسیتی صحبت میکنیم یعنی زن را زن و مرد را مرد ببینیم؛ ضمن اینکه هر دو انسان هستند. اولاً باید بر کرامت انسانی هر دو تأکید کنیم. ثانیاً بگوییم برنامهریزیها نباید زن را مرد کند و آرزوها و کارکردهای مردانه و حقوق مردانه برای زن در نظر بگیرد. مثلاً در عرصه خانواده آیه شریفه بسیار روشن میگوید «الرجال قوامون علیالنسا» یعنی سرپرستی خانواده با مرد است و خداوند تمایز جنسیتی، تمایز کارکردی و تمایز حقوقی بین زن و مرد قائل شده است.
زیبایینژاد افزود: در عرصههای برنامهریزی اجتماعی زنان نیازهای خاصی دارند که نیازهای زنانه است و باید در برنامهریزیها متناسب با این نیاز خاص زنان، برنامهریزی خاص ارایه شود. مثلاً فرض کنید اگر روزی در عرصه تربیت تعداد دانشآموزان دختر 2 برابر دانشآموزان پسر شد، باید برنامه این فرصت را بدهد که تعداد معلمان زن 2 برابر معلمان مرد شود تا بتوانیم نیاز مدارس دخترانه را تأمین کنیم. واژه تناسب این ظرفیت را دارد که به اقتضائات خاصی که زنان دارند توجه شود. یا وقتی که میخواهیم الگوهای تربیتی را در آموزش و پرورش، صداوسیما و... نهادینه کنیم، باید به زنان بگوییم شما انسان هستید، اما زن هستید و نوع تربیتی که نسبت به دختران داریم تا حدودی متفاوت با پسران است؛ چون انتظارات متفاوتی از آنها داریم.
او در ادامه بیان داشت: فمینیستها و لیبرالها معتقدند اولاً نباید انتظارات متمایز از زن و مرد داشته باشیم، ثانیاً باید تربیت دختر و پسر مشابه باشد و ثالثاً باید حقوق مشابه به دختر و پسر بدهیم. این دیدگاه لیبرالیستی انتقادات برخی از کارشناسان در کشورهای غربی را در پی داشته است. مثلاً در آموزش و پرورش میگویند اینکه به پسرها و دخترها یک متن مشترک را آموزش میدهید سبب میشود که اگر بعداً جنگی رخ بدهد، پسرها انگیزه دفاع از کشورشان را نداشته باشند؛ چون تربیت متناسب به آنها ندادهاید. باید پسران را با روح حماسی بار بیاورید و اشعار حماسی برای آنها بخوانید تا عرق ملی و غیرتشان برای برداشتن سلاح و دفاع از مملکت ترغیب شود. این در حالی است که اگر جنگ شد از زن انتظار ندارید که اسلحه به دست بگیرد، بلکه انتظار پشتیبانی از رزمندگان را از زنان دارید. این درحقیقت نظام برنامهریزی حساس به جنسیت است. اما زمانی که فمینیستها از نظام حساس به جنسیت صحبت میکنند، منظورشان این است که ببینیم در چه جاهایی تمایزات جنسیتی وجود دارد و آنها را از بین ببریم. بنابراین خوف این وجود دارد که این رویکرد در برنامهریزیهای کشورمان حاکم شود.