10 اردیبهشت ماه، مرکز تحقیقات زن و خانواده نشستی با عنوان "زنان و خانواده در تبلیغات و رویکردهای رییسجمهور منتخب" برگزار کرد که در این نشست جمعی از فعالان حوزه زنان، سیاستگذاران و مسؤولان امور بانوان ستادهای انتخاباتی نامزدهای ریاست جمهوری حضور داشتند. سخنرانان این نشست حجتالاسلاموالمسلمین محمدرضا زیبایینژاد، پژوهشگر حوزه زنان و رییس مرکز تحقیقات زن و خانواده؛ دکتر فریبا علاسوند، استاد حوزه و دانشگاه و عضو هیأت علمی مرکز تحقیقات زن و خانواده و دکتر محمدتقی کرمی، جامعهشناس و استاد دانشگاه و عضو هیأت علمی دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه علامه طباطبایی بودند. با وجود آنکه این نشست با محوریت رویکردهای انتخاباتی کاندیداهای ریاست جمهوری در حوزه زنان برگزار شد اما مباحث بر موضوعات کلانتر و مهمتری از جمله رویکرد و ساختار دولتها در کشور و نحوه سیاستگذاریها در این حوزه و نوع پرداخت مسائل زنان در جریانهای مختلف سیاسی کشور اختصاص یافت که در ادامه گزارشی از محتوای این نشست و مباحث مطروحه در آن آمده است.
به گزارش خبرنگار مهرخانه، حجتالاسلاموالمسلمین محمدرضا زیبایینژاد در ابتدای نشست به عنوان سخنران اول به بیان نکات کلی درباره نوع شعارهای کاندیداهای ریاست جمهوری در حوزه زنان پرداخت و چند نکته را یادآور شد. او در بیان این نکات گفت: اتفاق ناخوشایندی که در انتخابات رخ میدهد آن است که بسیاری از مطالباتی که کاندیداها مطرح میکنند عموماً در اجرای آن دچار مشکل میشوند و این امر اعتماد عمومی را خدشهدار میکند. ما بایستی در ترسیم این مطالبات دقت کنیم که منجر به هزینه نشود. به عنوان مثال آقای طیبنیا وزیر دولت آقای روحانی اخیراً در سخنرانیشان گفتند زمانیکه دولت را در سال 92 تحویل گرفتیم میزان بدهی دولت 70 هزار میلیارد تومان بود و الان 700 هزار میلیارد تومان است که سهم عمدهای از این بدهی مربوط به طرح سلامت است؛ طرحی که ظاهراً افکار عمومی را راضی کرده اما چون پشتوانه ندارد ما را دچار بحران کرده است. باید توجه داشت که هر کسی دولت را تحویل میگیرد ابتدا سعی میکند بدهیهای گذشته را تسویه کند و اگر مطالبات مبتنی با واقعیات نباشد، مسلماً باعث بحرانسازی میشود.
نفش شعارها در ایجاد گفتمان در جامعه
رییس مرکز تحقیقات زن و خانواده به نقش شعارها در ایجاد گفتمان در جامعه اشاره و خاطرنشان کرد: با توجه به آنکه مطالبهآفرینی به عنوان بخشی از فرآیند تغییر اجتماعی است، در نتیجه حساسیتها و انتظارات زیادی را در جامعه میآفریند و با وجود عدم تحقق شعارها، ایجاد گفتمان و پرسش خواهد کرد؛ چراکه جامعه احساس کرده است که میتوان در مواقعی نسبت به مسائل چانهزنی کرد و آن را به چالش کشید و بخشی از فرآیند تغییر اجتماعی به وسیله همین حرف زدنها ایجاد خواهد شد. ما در بحث مطالبات چارهای نداریم به جز اینکه هرم اولویتهایمان را ارائه دهیم.
این پژوهشگر حوزه زنان با نگاهی کلی نسبت به سیاستهای حوزه زنان و خانواده، نقش سیاستهای جانبی را در تأثیرگذاری بر این حوزه برجسته کرد و گفت: نکته دوم این است که ما باید به این پرسش پاسخ دهیم که آیا مسائل مربوط به زنان و خانواده بیشتر ناشی از سیاستهای جنسیتی و خانواده است و یا بیشتر از سیاستهای عامی که پیامدهای جنسیتی و خانواده به دنبال خواهد داشت، نشأت میگیرد؟ گاهی اوقات مطالبات جنسیتی را مطرح میکنیم در حالیکه متن جامعه نسبت به آثار سیاستهای عمومی ملتهب است. مثلاً اگر میخواهید مشکلات عفت عمومی و یا مشکلات طلاق را حل کنید اگر درست نگاه کنید میبینید اصل این مسائل ناشی از بحرانی است که در عرصه اشتغال وجود دارد و اصل مسأله جنسیتی نیست؛ گرچه پیامد جنسیتی دارد. این موضوع را باید در مطالبه عمومی مطرح کنیم که اگر ما به مسأله اشتغال میپردازیم نسبت آن با جنسیت چگونه خواهد بود.
در وضعیت کنونی فضای تخاصم حاکمیت دارد
او در ادامه، نکات دیگری نیز یادآور شد که از جمله آن میتوان به ضرورت ایجاد تفاهم اجتماعی در موضوع مسائل زنان اشاره کرد که تنها از طریق گذر از فضای تخاصم به سوی فضای گفتوگو و تفاهم بر سر مسائل مهم کشور ایجاد خواهد شد. زیبایینژاد در توضیح این مطلب گفت: اساساً ساختارهای سیاسی در کشور ما چقدر سیاست را میپذیرند و چقدر سیاستگریز بوده و تا چه حدی سیاستهای درازمدت در کشور پایدار هستند. متأسفانه در وضعیت کنونی فضای تخاصم حاکمیت دارد و هر گروهی در نفی دیگری خود را مطرح میکند و به همین خاطر است که در مناظرات، تنور انتخابات را کسانی که بیشتر علیه هم موضع دارند گرم میکنند.
باید بر سر بسیاری از مسائل اجتماعی تفاهم اجتماعی ایجاد کنیم
رییس مرکز تحقیقات زن و خانواده در ادامه یادآور شد: ما باید بر سر بسیاری از مسائل اجتماعی تفاهم اجتماعی ایجاد کنیم. در کشور ما عمر کاری دولتها دو یا سه سال بیشتر نیست چون در ابتدای کار مشغول مرتفع ساختن موانع و اصلاح ساختارها هستند و در سال پایانی هم به موضوع انتخابات میپردازند و در این زمان کوتاه، بیشتر سیاستهای کوتاهمدت جواب میدهد.
ضرورت ایجاد مسؤولیتپذیری در خانوادهها
ایجاد احساس مسؤولیت در بین بدنه جامعه از نکات دیگری بود که زیبایینژاد مطرح کرد. او در این رابطه گفت: امروزه در انتخابات شعار همه کاندیداها انتظارات مردم از حاکمیت است اما تا زمانیکه ما تنها از مردم مطالبهگری بخواهیم، بالطبع شکاف حاکمیت و مردم بیشتر خواهد شد. ما باید جامعه را به سمتی ببریم که این رابطه دوطرفه باشد و جامعه طلبکار هیچگاه موفق نخواهد بود اما جامعهای که احساس کند مسألهای دارد که در آن دولت و مردم به یک اندازه در حل آن مسؤول هستند میتواند جامعهای پویا باشد. به عنوان مثال مسأله اشتغال به عنوان مسألهای است که همگی بر وجود آن باور دارند اما جامعه هنوز در این رابطه احساس مسؤولیت نکرده است که برای بهبود مهارتهای خود یا عدم استفاده از کالای قاچاق اقدامی کند. امروز کسانی که از خارج از کشور به ایران میآیند، از دیدن تعداد زیاد تختهای بیمارستانی تعجب میکنند. چرا در کشور ما به مقوله پیشگیری توجه نمیشود و چرا خانواده نسبت به تأمین سلامتی خود احساس مسؤولیت ندارد؟
این پژوهشگر حوزه زنان در ادامه سخنانش به افزایش توانمندی خانوادهها در مواجهه با مشکلات اشاره کرد و تخصیص یارانه و دخالت دولت در حل مشکلات خانواده را یکی از مشکلات اساسی دانست که باعث عدم مسؤولیتپذیری خانوادهها و تحمیل هزینهها خواهد شد. او راهحل این مشکل را کاهش نقش دولت و تأکید بر اقدامات حمایتی دانست و با مثالی از کشورهایی مانند ایتالیا و انگلستان گفت: در کشورهای دیگر ایجاد احساس مسؤولیت دولتها موضوع کار دولتها است. مثلاً کشور ایتالیا تعداد تختهای روانی را در بیمارستانها کاهش داده و آن را وارد خانهها کرده است و حمایت دولت به سمت حمایت از خانواده در مراقبت از بیماران روانی رفته است. در انگلستان اگر شما بدون عذر موجه از سالمند خود مراقبت نکنید، دولت جریمه میکند و سیستم دولتی به سمت حمایت از خانواده در مراقبت از سالمندان است. از یک طرف سیستمها خانوادهمحور است و از طرف دیگر به ایجاد مسؤولیت در خانوادهها کمک میکنند.
لزوم اجرای سیاستهای کمهزینه درکاهش مسائل زنان
رییس مرکز تحقیقات زن و خانواده به طرح مطالبات کمهزینه اشاره کرد و افزود: در کشور آلمان برای حمایت از اقشار مختلف مانند زنان طرحی ارائه دادهاند که بوی نفت نمیدهد. نیازی نیست که برای رفع مشکل زنان همیشه هزینه متحمل شویم. کاهش ساعت اداری زنان از آن جمله است که زنان کمتر کار کنند، بدون آنکه از حقوقشان کسر شود و طبیعی است که منطق بازار این سیستم را پس میزند. در آلمان سیستم نیمهوقت طراحی شده و به جای آنکه یک کارمند را 8 ساعت به کار گیرند، 2 کارمند در چهار ساعت استخدام میکند و زمانیکه کارمندی نیاز به مرخصی زایمان پیدا کرد، کارمند دوم وظیفه کارمند اول را انجام میدهد و این طرح بسیاری از هزینهها را کاهش داده است.
او ادامه داد: متأسفانه در کشور ما عقلانیت تجاری و سودآوری بر عقلانیت کار و اشتغال پیشی گرفته است و تا زمانیکه این عقلانیت را به عقلانیت تولید تغییر ندهیم، مشکلات حل نمیشوند. این قابل درک است که کارفرمای خرد به خاطر سودآوری، تولید را تعطیل کند ولی اینکه در نهادهای دولتی عقلانیت سودآوری حاکم شود، قابل درک نیست. در کشور ما عقلانیتهایی شکل میگیرد که برای غرور ملی ما مضر هستند؛ به اینصورت که در رابطه با جزییترین کارها به واردات اتکا میکنیم.
رشد انحرافات جنسی زنان و مردان در جامعه/ علت چیست؟
زیبایینژاد همچنین به معضل مهم حال حاضر کشور در بحث انحرافات جنسیتی یعنی رشد انحرافات جنسی در میان زنان و مردان اشاره کرد و دلیل آن را اهمیت هویتهای جنسی در میان افراد جامعه دانست و ادامه داد: برجستهشدن هویتهای جنسی در جامعه حاصل ناگزیر فقدان آرمان در میان خانوادههاست. زمانی که خانوادهها نسبت به نقشهای اجتماعی خود و معضلات کشور احساس مسؤولیت نکنند و از طرف دیگر افراد در خانواده ارتباط نزدیکی با هم نداشته باشند، در نتیجه مسأله مشترکی برای حل نخواهند داشت و این فقدان مسأله، اتفاقاً خانوادهها را دچار مسأله میکند.
تجربیات سایر کشورها را ببینیم
این پژوهشگر حوزه زنان در رابطه با تجربیات موفق کشورهای مختلف دنیا و ضرورت نادیدهنگرفتن این تجربیات گفت: دنیا تجربیات موفق زیادی دارد؛ همانطور که تجربیات ناموفق بسیاری هم داشته است اما ما باید نسبت به این تجربیات آگاهی داشته باشیم. الان پروژهای در دست داریم که حول موضوع سیاستهای خانواده و جنسیت در کشورهای مختلف دنیا است؛ چراکه خیلی از سیاستها اگر دیده و متناسب با مسائل جامعه ما بومی شوند، بسیاری از مسائلی که دنیا سالهاست از آنها گذر کرده است و ما هنوز در حل آن دچار مشکل هستیم را میتوانیم رفع و از راهحلهای موفق بهرهبرداری کنیم.
آسیبهای جریانهای سیاسی کشور در حوزه مسائل زنان
به گزارش مهرخانه، سخنران دوم نشست دکتر فریبا علاسوند بود. وی صحبتهای خود را در دو بخش آغاز کرد، که بخش اول به آسیبهای جریانهای سیاسی مختلف مسائل زنان در کشور اختصاص داشت و در بخش دوم به نوع پرداخت به مسائل زنان اشاره کرد. عضو هیأت علمی مرکز تحقیقات زن و خانواده در این رابطه گفت: اتفاقاتی که در سطح کشور و در بدنه اجتماعی میافتد، نه بر نظام و چارچوبهای اصولگرایی است و نه اصلاحطلبی. مردم کار خود را میکنند و در متن تغییر و تحولات راه خود را پیدا میکنند. گاهی به دلایلی متمایل به اصولگرایی میشوند و گاهی به طرف گرایشات اصلاحطلبی میروند. اما مهمترین اتفاق این است که جریانهای مطرح کشور نتوانستهاند زنان و دختران را در متن خواستههای خود به عنوان خواستههای حاکمیتی قرار دهند؛ به جز کسانی که در منتهیالیه این دو جریان قرار دارند. به همین دلیل هر دو جریان در بحث زنان دچار آسیب هستند.
جریان اصلاحات هنوز به زنان نگاه مدرن دارد
او در بیان آسیبهای جریان اصلاحطلبی گفت: جریان اصلاحات در حوزه مسائل زنان دچار اشتباهات بزرگی است که این اشتباهات موجب عدم موفقیت این جریان شده است. مهمترین آسیب این جریان، عدم توجه به مسائل زنان اقشار مختلف است که باعث میشود از جریانهای زنان و جنسیت عقب بماند. در حالیکه امروز جهان به مسائل زنان کاملاً پستمدرنی نگاه میکند و وقتی میخواهند مسائل اجتماعی را تحلیل کنند، همه جوانب را در کنار هم میبینند و همه طیف زنان، چه زنان قائل به حجاب و چه زنانی که قید و بند خانوادگی را قبول ندارند، دیده میشوند و به نیازهایشان توجه میشود اما جریان اصلاحات هنوز به زنان نگاه مدرن دارد و بسیاری از مسائل واقعی زنان را نادیده میگیرد.
اصلاحات مسائل واقعی زنان را نادیده میگیرد
علاسوند ادامه داد: جریان اصلاحطلب با گذشت بیست سال که تغییر و تحولات بسیاری در حوزه زنان در کشور شده و گفتمانهای جدیدی شکل گرفته است، چند ترجیعبند را هیچگاه کنار نگذاشته و آن این است که هنوز فقه پویا و تغییر قوانین و تغییر ارزش را برای حل مسائل در نظر میگیرد و با این کار مهمترین ضربه را به کشور وارد کرده و مسائل واقعی زنان را نیز نادیده میگیرد.
اشتباه در روند بازنمایی از غرب در جریان اصلاحات
این استاد دانشگاه در ادامه افزود: اصلاحات خیلی از مواقع الگوهایی را از غرب بازنمایی میکند که حقیقت ندارد. مثلاً در سند 2030 که در ایران اخیراً در شرف اجرا است، کشورهایی که مبدأ آموزش جنسی در مدارس هستند، تنها یک فصل را به بحث آموزشهای جنسی اختصاص دادهاند. همچنین در مقام اجرا نیز در کشورهای مبدأ ملاحظاتی وجود دارد، مثلاً در کشورهای مبدأ هیچ مدیر مدرسهای حق ندارد همه بچهها را پای آموزش جنسی بنشاند و تمام خانوادههایی که علاقهمند نیستند فرزندانشان را این پیامها را بگیرند، اجازه دارند فرزندان خود را به مدرسه نفرستند. با اینکار ضرورت اجرای این سند در ابهام قرار میگیرد.
آسیبهای جریان اصولگرایی در حوزه زنان
او به آسیبهای جریان اصولگرایی نیز اشاره کرد و گفت: یکی از آسیبهایی که در جریان اصولگرایی در حوزه زنان وجود دارد، این است که وقتی درباره مردم و مسایل زنان سخن میگوییم بخشی را نادیده میگیریم. البته این اشکال در جریان اصلاحطلبی هم هست. همانگونه که جریان اصلاحطلبی مطالبات خانوادهمحور را نادیده میگیرد،جریان اصولگرایی هم مطالبات زنان را گاهی نادیده گرفته است و فقط بر مسایل خانواده تمرکز دارد. در این جریان باید گفتوگو کنیم که واقعاً منظور از مردم چیست و چه قشری را در بر میگیرد؟ اگر طیف جریان انقلابی را نمایندگی میکنیم، نیمه دیگری از مردم را چگونه میبینیم؟ جغرافیای سیاسی که رهبر انقلاب تعیین میکند، همین است اما ما به عنوان پیروان خط اصیل این انقلاب نسبت به آن بیتوجه هستیم. رهبر انقلاب تأکید میکنند که افرادی هستند که ارزشهای متفاوتی با ارزشهای مسلم جریانهای انقلابی دارند اما محارب و معارض نیستند و در این تمامیت زندگی میکنند و باید با آنها ارتباط بگیریم و به نیازها و مطالباتشان توجه کنیم. ما این شکاف را باید درست و اصولی پر کنیم. جریان اصولگرایی باید این آسیب را ببیند تا بخشی از این مردم را بتواند نمایندگی کند.
فرمزدگی آسیب جدی اصولگرایان در حوزه زنان است
عضو هیأت علمی مرکز تحقیقات زن و خانواده فرمزدگی را یکی از آسیبهای مهم جریان اصولگرایی دانست و ادامه داد: در شورای فرهنگی و اجتماعی زنان نزدیک به سه دهه تلاش کردیم که سیاستگذاری کنیم ولی این سیاستها علیرغم اینکه سیاستهای خوبی هستند اما اجرا نمیشوند و راهکار را تنها در تغییر ساختار و ایجاد کارگروه میبینیم؛ در صورتیکه به معضل فرمزدگی بیتوجه بودهایم و هیچگاه از سطح، به عمق نفوذ نکردهایم و کارها را با ظرفیتهایی که وجود دارد پیگیری نمیکنیم. در بحث دانش خانواده مگر نه اینکه تلاش شد الزاماً هشت ساعت کلاس آموزش خانواده برای کارمندان دولت برگزار شود، چه کسی پیگیری کرد و رصد آن را برعهده گرفت؟ متأسفانه هنوز فکر میکنیم که با نهادسازی میتوانیم مسائل زنان را حل کنیم؛ در حالیکه دچار اشتباه هستیم.
عضو شورای سیاستگذاری حوزههای علمیه خواهران، نادیده گرفتن مسائل بخش قابل توجهی از زنان را مشکلی دانست که هم در جریان اصلاحطلب و هم در جریان اصولگرایی وجود دارد. او همچنین عنوان داشت که جریان اصولگرایی نیز در بازنمایی زن در غرب دچار تصورات غلط است.
علاسوند اضافه کرد: در بحث خانوادهگرایی همه ما به خانواده معتقد هستیم اما اصولگرایان آنقدر این پرچم خانوادهگرایی را به دست گرفتهاند و همه چیز را از زاویه خانواده تحلیل کردهاند که نیازهای زنان دیگر را نادیده میگیرند و همین امر باعث میشود که زنان و دختران مجرد از گفتمان اصلاحطلب پیروی کنند. از سویی این آسیب در اصلاحطلبها هم وجود دارد و آنها نیز با تأکید بر هویت زن بخشی از جامعه زنان را نادیده گرفتند. ما باید برای حل این مشکل همه مسائل را در کنار هم ببینیم. هر دو جریان درباره زن در غرب دچار بازنمایی غلط هستند و عدهای را بیجهت عاشق و علاقهمند الگوی زن غربی میکنند و عدهای را از این الگو متنفر میکنند و هر دو گروه نمیتوانند از ظرفیت های موجود استفاده کنند.
راهکارهایی برای حل آسیبهای جریانهای سیاسی کشور در حوزه زنان
این پژوهشگر حوزه زنان در بیان راهکارهای حل این آسیبها در حوزه مسائل زنان گفت: اولین راهکار تفکیک مسائل زنان و خانواده است. مسائل خانواده بیشتر به برنامههای بلندمدت و خارج از سیاسیکاری نیاز دارد. بحثهای خانواده بیشتر به ساختارهای ایستا احتیاج دارند و این باید در برنامههای کاندیداها قرار گیرد که واقعاً چطور میشود خانواده را از کانون التهابات سیاسی خارج کرد. در حالیکه ما برنامههایی که برای خانواده داریم، همه ظرفیتهایی است که میتواند کمک کند و ما باید در مورد مسائل خانواده به یک اجماع برسیم.
نیازمند اتخاذ نگاهی کلی، همهجانبه و به دور از سیاستزدگی هستیم
او راهکار دوم را بر ضرورت تحقیقات و مطالعات میدانی زنان میبیند و در توضیح آن خاطرنشان کرد: بایستی تحولات اجتماعی زنان مورد مطالعه میدانی قرار گیرد و این نیازمند اتخاذ نگاهی کلی، همهجانبه و به دور از سیاستزدگی است. در حال حاضر در حوزه زنان مطالعه دقیق میدانی انجام نمیشود و هرکدام از جریانها مسائلی را مورد توجه قرار میدهند که حاصل گرایشات سیاسی و ایدئولوژیکی است. مثلاً در مورد خرید و فروش نوزادان با نگاهی به آمار متوجه میشویم که ماهیانه حداقل 2 نوزاد معتاد در کشور متولد میشود که منجر به مسائلی در آینده خواهد بود که خرید و فروش نوزادان یکی از این مسائل است. یا در جریان اصلاحطلبی هنوز حتی یک مقاله در باب نگاه مردسالارانه و تبعیضآمیز نسبت به مسأله بدن زنان وجود ندارد؛ در حالیکه اگر گروههای اجتماعی را بررسی کنید متوجه برجسته بودن این مشکل در میان خانوادهها خواهید شد و بسیاری از زنان مرتب نگران زیبایی خود و جراحیهای پلاستیکی هستند و بسیاری فکر میکنند که این وسواس در زیبایی، خواست زنان است؛ در حالیکه اینگونه نیست و مطالبات دوستپسرها، همسران و مردان است. این ناامنی شدید روانی زندگی افراد را به مخاطره انداخته است و واقعاً چه کسی راجع به این مسأله و شیب تغییرات آن فکر کرده است؟
ضرورت اصلاح ساختار آموزش و پرورش
عضو هیأت علمی مرکز تحقیقات زن و خانواده اصلاح ساختار آموزش و پرورش را به عنوان راهکار سوم بیان و اضافه کرد: بحث آموزش و پرورش در همه جای دنیا مهمترین پاشنه آشیل در تغییر و تحول است و دولتی که میخواهد با دولت دیگر بجنگد، دست بر روی آموزش و پرورش میگذارد و این در منازعات حزبی هم مشهود است. فرزندان ما واقعاً چقدر از آموزش و پرورش داده دینی دریافت میکنند و چقدر در این مدارس شخصیت درست کسب میکنند؟ سیستم آموزش و پرورش بهواقع یک سیستم غلط است و کاندیداها باید برنامهای برای تحول و جراحی در نظام آموزش و پرورش داشته باشند. نظام آموزش و پرورش نظریمحور و اطلاعاتمحور هیچ تأثیری در فرهنگ جامعه ندارد. نه تنها آموزش و پروش که بسیاری از نهادها در کشور برای ظرفیتسازی وظیفه خود را انجام نمیدهند و تا مادامی که سیستم آموزش و پرورش تنها مبتنی بر تراکم اطلاعات باشد، نتیجه موفقی نخواهیم داشت.
اقتصاد سیاسی اثرگذار در پرداخت مسائل اجتماعی
به گزارش مهرخانه، دکتر محمد تقی کرمی سخنران سوم نشست بود. او موضع صحبتهای خود را به بحث اقتصاد سیاسی اختصاص داد که یکی از شاخصهای مهم در درک تحولات عمومی جامعه در کشور است. کرمی در این زمینه گفت: اگر میگوییم دولت در برابر خانواده، زنان، اخلاق و دین مسؤول است، به خاطر اقتصاد خاصی است که در کشور حاکم است. در اقتصاد سیاسی که دولت پول دارد و از راه نفت درآمد کسب میکند، بالطبع سرمایه کافی در پیادهسازی آرمانها و ارزشها در جامعه در اختیار دارد؛ چراکه پول و اقتصاد در دولت منحصر است و دولت است که توزیع ارزش و مناسبات اجتماعی میکند. برای چنین فضایی این مناسبات کاملاً طبیعی است و تنها در صورت تغییر قدرت و درآمد دولت است که اقتصاد سیاسی کشور دچار تحول خواهد شد و دغدغه دولتها این خواهد بود که تنها دیدگاه کسانی که مالیات میدهند را تغییر دهند و به مباحث سیاستگذاری اجتماعی وارد نشوند.
این استاد دانشگاه به الگوهای دولت در کشورهای دیگر دنیا اشاره کرد و افزود: در دنیا رژیمهای معطوف به مالیات و دولتهای خدمات اجتماعی به میدان آمدهاند. به اینصورت که دولت مشروعیتاش را از مردم میگیرد چون مردم مالیاتدهنده هستند و از احزاب حمایت میکنند و دولتها تنها یک چشمشان به این است که مردم چه میخواهند. در جوامع تکاقتصادی مثل ایران کاندیداها با شعار مردم برای مردم به روی کار میآیند ولی بهواسطه قدرتی که دارند، در همه زمینههای اجتماعی ورود کرده و قدرت بازیگری مردم را کاهش میدهند.
باید تلقی ابرمرد از دولت را تغییر دهیم
کرمی به سرنوشت آینده دولت در ایران اشاره کرد و گفت: من میخواهم به بایدها و تغییر و تحولاتی که ناگزیر دولت در ایران با آن مواجه خواهد بود، اشاره کنم. ما باید تلقی ابرمرد از دولت را تغییر دهیم و مشکل ما این است که هیچوقت احساس نکردیم ساختار دولت در کشور ایراد دارد و در عین اینکه این دولت میل به بزرگ شدن دارد اما نمیتواند مسائل اجتماعی را مدیریت کند. باید بدانیم که متولی اخلاقیات در جامعه دولت نیست و دولت نمیتواند برای ما خانواده را حفظ کند و امر خانواده را باید به خانواده سپرد. متولی اصلی امر ارزشهای اجتماعی، نهاد دین در کشور است و ورود دولت به فرهنگ باید نه در مقام راهبری بلکه در مقام خدمتگذاری باشد که اگر این تصویر از دولت وجود داشته باشد، دیگر تفاوتی نمیکند که چه کسی رییسجمهور است.
این جامعهشناس بر اهمیت تغییر مدل اقتصاد سیاسی کشور تأکید کرد و گفت: در حال حاضر درآمد نفت کاهش یافته است و این ضرورت تغییر الگو اقتصاد سیاسی را به ما نشان میدهد که در غیر اینصورت دچار بحران در عرصه اجتماعی خواهیم شد و در این مدل تغییریافته باید حضور دولت را در عرصه فرهنگ کمتر کنیم و در نتیجه دچار حاشیه امن بیشتر و آسیب کمتر خواهیم شد.
حاکمیت نگاه دوگانه در سیاستگذاریهای حوزه زنان و خانواده در کشور
عضو هیأت علمی دانشگاه علامه طباطبایی در بخشی از سخنان به مشکلات سیاستگذاری در حوزه زنان و خانواده پرداخت و وجود نگاه دوگانه در این حوزه را به عنوان یک عامل آسیبزننده معرفی کرد و افزود: در بحث سیاستگذاری خانواده و زنان مشکلی که داریم همین دوگانه زن و خانواده است. یک جریان دست بر روی مسائل زنان گذاشته است و یک جریان دست بر روی مسائل خانواده، اما میخواهم بدانم این دوگانه مشروعیتش را از کجا آورده است؟ چه اتفاقی افتاده که اگر یک جریان مسائل زنان را ببیند و مسائل خانواده را باید نادیده بگیرد و بالعکس.
اتخاذ رویکرد عاقلانه در بازنمایی مسائل زنان در کشور
او اضافه کرد: چه بخواهیم و چه نخواهیم خشونت علیه زنان مسأله ما است، چه بخواهیم و چه نخواهیم ازدواج زودرس مسأله ما است؛ همانطور که ازدواج دیرهنگام مسأله ما است. البته ممکن است که در مقام مدیریت اجتماعی بخش بیشتری از انرژی را بر روی تأخیر در ازدواج بگذاریم اما این نباید به معنای نادیدهگرفتن مسائل دیگر باشد. در همه شهرهای ما آسیب مسائل خانوادگی مانند اشتغال زنان و طلاق و.... جریان دارد و امروز در ایران افرادی به نقد مسأله اشتغال زنان میپردازند که خودشان شاغل هستند. حاصل صحبت من این است که باید در پرداختن به مسائل زنان دوقطبیها را بشکنیم و اگر میخواهیم در برابر بازنمایی مسائل زنان موضع بگیریم، باید نشان دهیم که نسبت به این بازنمایی رویکردی عاقلانه داریم.
این پژوهشگر حوزه زنان توجه به مسائل حاشیهای را از موضوعات مهم نوع پرداخت به مسائل زنان دانست و تصریح کرد: غفلت از متن و بر جستهسازی حاشیه گاهی باعث مشکلاتی میشود که در حال حاضر اتفاق افتاده است. نه گفتمان اصولگرا و نه گفتمان اصلاحطلب به دلیل دعواهای ایدئولوژیک نتوانستهاند کف انتظارات ارزشی خود را رفع کنند. نه گفتمانی که دغدغه ارزشهای اسلامی دارد میتواند آن ارزشها را محقق کند و نه گفتمانی که دغدغه اجرای اسناد بینالمللی دارد میتواند پیشفرضهای آن را فراهم کند؛ چون دائماً انرژی خود را صرف حاشیهها و منازعات سیاسی و ایدئولوژیک کردهاند.