به گزارش روابط عمومی مرکز تحقیقات زن و خانواده سمینار ۳روزۀ «جامعهشناسی حجاب و بدحجابی در ایران» با همکاری پژوهشکدۀ باقرالعلوم(ع) و مشارکت مرکز تحقیقات زن و خانواده و جبهۀ فرهنگی حجاب و عفاف، طی روزهای یکشنبه ۲۲، دوشنبه ۲۳ و سهشنبه ۲۴ مرداد در پژوهشکده باقرالعلوم سازمان تبلیغات اسلامی واقع در میدان فلسطین تهران برگزار گردید.
سمینار در روز اول (یکشنبه ۲۲ مرداد) به مباحثات در حوزه اقتصاد حجاب و بدحجابی، روز دوم (دوشنبه ۲۳ مرداد ماه) به مباحثات در حوزه جامعهشناسی و مردمشناسی در حوزه حجاب و بدحجابی پرداخت. نشستهای روز سوم (۲۴ مرداد ماه) به مباحثات پیرامون سیاستگذاری در حوزه حجاب و بدحجابی در ایران اختصاص داشت. در روز اول سمینار، دکتر صدق آمیز (معاون پژوهشی اتحادیه پوشاک کشور)، دکتر عادل پیغامی(معاون پژوهشی دانشگاه امام صادق و متخصص اقتصاد فرهنگ)، مهندس ذاکری (مدیرعامل موسسه طراحان مد) و دکتر رمضانی (کارشناس اقتصادِ پوشاک) به سخنرانی پرداختند.
بی توجهی به وجوه اقتصادی حجاب
در ابتدای نشست صدقآمیز، معاون پژوهشی اتحادیه پوشاک کشور که دبیری نشست را نیز بر عهده داشت به سخنرانی پرداخت و گفت: ما علی رغم این که باید با یک نگاه ایجابی و پیش برنده به حوزه دفاع و ترویج حجاب وارد شویم، دچار یک حالت انفعالی در برابر تهاجم فرهنگی به حجاب و پوشش ملی هستیم. یکی از زمینههای این انفعال دیرین را باید در بیتوجهی به وجوه اقتصادی حجاب و بدحجابی جستجو کرد. متأسفانه نظام سیاستگذاری و برنامهریزی کشور به اندازه کافی متوجه و متمرکز بر ابعاد اقتصادی حجاب و بدحجابی نیست. در این چهارچوب هم اقتصاد دولتی حجاب و هم بخش خصوصی فعال در حوزه پوشش اسلامیمدنظر است. با این حال در بخش خصوصی ثبات برنامهها بیشتر است، در نتیجه هر چه بیشتر بر طبق منطق بخش خصوصی پیش برویم نتایج بهتری خواهیم گرفت.
معاون پژوهشی اتحادیه پوشاک کشور در ادامه عنوان کرد: ما ضعفهای مهمی در این حوزه داریم که یکی از مهمترین ضعفها فقدان بازار ملی و بازار منطقهای حجاب است. از طرفی نظام کُدینگ در بررسی مؤلفههای مختلف مربوط به حجاب و پوشش وجود ندارد و با این وجود آیا میتوان انتظار داشت که برآیند تصمیمگیریها و مدیریتها در سطح کلان و خرد رو به بهبودی باشد؟
در ادامه دکتر رمضانی گفت: کارهای خوبی در زمینه حجاب انجام میدهیم، اما اگر مباحث اقتصادی را هم اضافه کنیم برای تولیدکنندگان جذابتر خواهد بود. ۳ تعریف مهم از علم اقتصاد ارائه شده است؛ یک تعریف علم تدبیر منزل است. تعریف دیگر علم تولید و توزیع و مصرف است که در ایران وقتی میگوییم اقتصاد بیشتر این تعریف را مدنظر داریم. جدیدترین تعریف، اقتصاد را به مثابه علم انتخاب و تصمیمگیری در نظر میگیرد.
اقتصاد حجاب یعنی دانش بررسی زمینهها و دلایل و پیامدها و هزینه و فایده انتخاب یا عدم انتخاب حجاب
وی افزود: در این چهارچوب اقتصاد امری گستردهتر از مسایل پول و مالی است و بلکه یک واقعیت روانشناختی و اجتماعی محسوب میشود. اگر اقتصاد را به مثابه علم انتخاب در نظر بگیریم و بدانیم که انتخاب چیزی، چیزهای دیگری را از دست میدهیم، بنابراین معلوم است که انتخاب ما بیش از امورات صرفاً پولی و مالی واجد بنمایههای فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و روانی نیز است. در حقیقت انتخابهای ما صورت اقتصادی دارد و سیرت آن اعم از امورات صرفاً اقتصادی است. اینجاست که علم اقتصاد تبدیل به اَبَردانش انسانی عمل میکند و ادعای مدیریت اجتماعی و فرهنگی جامعه را با ابزارها و تصمیمهای ظاهرا اقتصادی دارد.
رمضانی در ادامه اظهار داشت: اگر با این منطق به مسئله اقتصادِ حجاب نگاه کنیم، اقتصاد حجاب یعنی دانش بررسی زمینهها و دلایل و پیامدها و هزینه و فایده انتخاب یا عدم انتخاب حجاب. بنابراین هر کس که حجابی را انتخاب میکند در عین حال که برخی هزینههای مالی را انتخاب کرده است، انتخاب او میتواند متضمن برخی گشایشهای مالی نیز باشد. همین طور وقتی کسی بیحجابی یا بدحجابی را انتخاب میکند، انتخاب او میتواند متضمن انواعی از محدودیتهای اقتصادی باشد.
رمضانی در ادامه اظهار داشت: به عنوان مثال میشنویم در اروپا خانمها در خیابان و اماکن عمومیاین حجم از آرایش را که در خیابانهای تهران دیده میشود استفاده نمیکنند. چرا؟ چون آنها به اقتصاد آرایش و اقتضائات آن خود آگاهند و میدانند که دامن زدن به آرایشهای افراطی میتواند هزینه زیادی را روی دستشان بگذارد. متقابلاً وقتی بانویی پوشش حداکثری را انتخاب میکند انتخاب او متضمن انواعی از گشایشهای اقتصادی و جلوگیری از هزینهکردهای پرخرج در بدنآرایی است.
احتیاج به بازار حجاب داریم
وی افزود: هر کالایی یک بازار دارد. بازار صرفاً یک محل نیست. منظور من از بازار آن سلسله روابط اقتصادی و مالی بین کنشگران اقتصادی است. درباره حجاب نیز ما قطعاً احتیاج به بازار حجاب داریم. حال سوال این است که مثلاً بازار حجاب باید تعاونی باشد یا رقابتی؟ از طرفی نرخ بازدهی در اقتصاد مطرح است. مثلاً در حوزه چادر میتوانیم این نکته را محاسبه کنیم تا کسانی که به دنبال سرمایهگذاری هستند ترغیب شوند و اطمینان از امنیت سرمایهگذاریشان پیدا کنند. سوال مهم این است که چرا ما مثل غربیها نمیآییم برای فروش چادر در اروپا فرهنگمان را صادر کنیم؟ حتی بحث اقتصاد میتواند ترغیبکننده باشد که در کشورهای دیگر کار فرهنگی کنیم. یک بحث دیگر موضوع فنآوری است. برای مثال در تولید چادر اگر روی پارچه نانو کار کنیم شاید بتوانیم بر بازار چین غلبه کنیم.
وی در ادامه گفت: بحث اخلاقی نیز مطرح است. از این زاویه عنصر مولد بودن و تولید کننده بودن باعث میشود افراد با این عنصر خود را نشان دهند نه به وسیله زیبایی ظاهری. امام موسی صدر به روستایی رفت که در آن جا زنان پوشش نامناسبی داشتند. اولین کاری که در آن جا انجام شد خرید چرخ خیاطی برای خانمها بود برای رسیدن به همین عنصر مولد بودن.
در ادامه مهندس ذاکری، مسئول خانه طراحان مد به ارائه گزارشی از فعالیتهای آماری انجام شده پرداخت و گفت: حدود ۱۰ هزار نفر را بررسی کردهایم و سوال کردیم نسبت به نوع حجاب در جامعه و از تولیدکنندهها نیز همین سوالات را پرسیدیم و دیدیم نظر اکثریت قریب به اتفاق تولیدکنندگان پوشاک نسبت به واقعیتهای مردم در حوزه پوشش اشتباه بود. مثلاً در شهر ساری بررسی کردیم و دیدیم فروشندگان بر اساس سلیقه مردم تهران اجناس و لباسهایشان را برای فروش به مردم عرضه میکنند. همچنین فروشندههای ما مهندسی فروش را نمیدانند. برای مثال در یکی از برندهای معروف خارجی پوشاک به خاطر رایحهای که در فضا پخش میشود مردم دوست دارند خرید کنند و مؤلفههایی از این دست رعایت میشود.
در حوزه حجاب کار علمی نمیکنیم
عادل پیغامیدر ادامه این نشست به سخنرانی پرداخت و گفت: در حوزه حجاب کار علمی نمیکنیم. موضوع این نشست خیلی برایم جالب بود و به همین دلیل حضور پیدا کردم. مسئله اقتصاد حجاب در حوزه اقتصاد فرهنگی قرار دارد. هر دو حوزه در کشور ما درست کار نشده است. اقتصاد یکی از حوزههایی است که ابزار مهمیبرای اعمال تهاجم فرهنگی است. اقتصاد به مثابه سیاستگذاری فرهنگی امروزه مورد مطالعه قرار میگیرد. البته تحلیل اقتصادی مسایل به این معنا نیست که همه چیز را تقلیل به مادیات بدهیم. این اصلاً تعریف علم اقتصاد نیست. به این تعریف میخواهم تأکید کنم: اقتصاد به مثابه الگوریتم تحلیل.
وی افزود: در گذشته تعاریف دیگری وجود داشت. مثلا علم تولید، توزیع و مصرف. تصور بر این بود که این تعریف، تعریف جامعی است و در هر موضوعی میتواند کاربرد بیاید. مثلاً قدرت در جایی تولید میشود و در جایی توزیع و در جایی مصرف میشود. یا پدیده مد به همین صورت، اما یکی از تعاریف مهم و رایج امروز اقتصاد به مثابه علم انتخاب است. برای مثال انتخاب یک فرد ضعیف که مطیع ماست بهتر است یا انتخاب یک فرد قوی که بعد از انتخاب حرف ما را گوش نخواهد داد؟ در ۳ دهه اخیر اقتصاددانها تحلیلهای بسیاری برای این سوال مطرح کردهاند و مدعی هستند که این سوال را ما اقتصاددانان بهتر از همه میتوانیم جواب بدهیم. یا مثلاً در مقالاتی تحت عنوان اقتصاد ازدواج و همسرگزینی بحث تکهمسری و چندهمسری را از این منظر مورد بررسی قرار میدهند.
عضو هیئت علمیدانشگاه امام صادق(ع) افزود: همچنین اقتصاد به بحث انگیزه وارد میشود. کتاب خوبی در این زمینه وجود دارد با دو نوع ترجمه با عنوان «اقتصاد ناهنجاریهای پنهان اجتماعی» یا «اقتصاد علم انگیزهها». در حال حاضر در تلآویو مطالعه بر روی اقتصاد شهادت مطرح است. میخواهند ببینند چه انگیزهای است که منجر به این عمل میشود. اصطلاح هزینه فرصت یکی دیگر از مباحث است. به این معنی که اگر بالا برود فرد آن کار را انجام نمیدهد. از طرفی قانونی مطرح است با نام قانون پولشویی که در دنیا بر روی آن دارد کار میشود. درباره ارزشگذاری است که چه گیرمان میآید و چه از دست میدهیم. با اجرای این قانون ۹۵ درصد تمام جرمها از بین میرود. حتی خداوند در قرآن با لفظ خرید و فروش مثال میزند که البته بعضی فکر میکنند اگر اسلام را اینگونه تحلیل کنیم ماتریالیستی نگاه کردهایم. خیر اینگونه نیست.
حوزه حجاب بیشتر مربوط به حوزه مصرف است
دکتر عادل پیغامی در انتها عنوان کرد: اصطلاحی در زبان انگلیسی وجود دارد که تا چیزی را مزهاش را نچشی متوجه آن نخواهی شد. درباره بیحجابی کالاهای فرهنگی زیادی تولید میشود، اما ما در حوزه حجاب کاری نکردهایم. ما در ایران بیشتر از منظر تولید و توزیع به مسائل مینگریم، اما حوزه حجاب بیشتر مربوط به حوزه مصرف است. صنایع فرهنگی معمولاً ۲ پایه هستند. مثلاً وقتی نشریات معروف میشوند بیشتر درآمدشان از تبلیغات است تا از فروش مجله. اگر این نکته ۲ پایه بودن را در نظر نگیریم و صرفاً تکبعدی نگاه کنیم به نتیجه نخواهیم رسید. یادمان نرود قرآن میگوید آن چه برای مردم نفع داشته باشد بر روی زمین میماند. اگرچه ممکن است مردم نفعشان را اشتباه تشخیص دهند که باید کمک شان کنیم.
دین منع لذت نمیکند و ادیان فقط برای امر کنترل نیستند
حسین کچوئیان در دومین روز از سمینار «جامعه شناسی حجاب و بدحجابی» سخنان خود را در سه بخش اهمیت حجاب، مسئله حجاب و راهکار ارائه داد و گفت: حجاب یکی از حوزههای فقه و شرع است که خود آن نیز مجموعهای از احکام متفاوتی است و مجموعه از پیوندها را دربرمیگیرد. مسئله حجاب حول دو نیروی اصلی حیات فردی و اجتماعی شکل گرفته است و نظریهپردازیهای روشنی در این باره داریم. حیات فردی و اجتماعی ترکیبی از نیروهای حیاتی و جهان معنایی و عقلانی یا همان فرهنگ است.
وی اظهار داشت: در میان انواع نیروهای حیاتی نیرویی عمیقتر از غریزه جنسی نداریم، همان چیزی که از آن به عنوان میل به حیات و زندگی و یا به تعبیر دیگری شهوت نامیده میشود. شهوت همان نیرویی است که ادیان از اساس آمدهاند تا این نیرو را کنترل و جهتدهی کنند. البته باید گفت که ادیان فقط برای امر کنترل نیستند، بلکه برای تسهیل کردن و رسیدن به کمال آمدهاند. دین منع لذت نمیکند، بلکه کمک میکند تا افراد بیشترین استفاده از عمرشان را ببرند و به کمال برسند. به عنوان نمونه امری مثل اعتیاد ممکن است لذتبخش باشد، ولی عمر انسان را کوتاه میکند و باعث میشود افراد از زندگی خود به درستی استفاده نکنند.
حجاب روابط زن و مرد را تنظیم و ساماندهی میکند
کچوئیان افزود: حجاب و بیحجابی صرفاً به مسئله کنترل فردی و قوای جنسی مربوط نمیشود، بلکه موجب میشود که روابط زن و مرد ساماندهی شود. به عبارت دیگر ما با حجاب روابط بین زن و مرد را تنظیم میکنیم. ما با عناصر کدهای حجاب و بیحجابی بنیان و پایه ساختارهای اجتماعی را مشخص میکنیم. این کدهای متفاوت به ما انواع مختلفی از اجتماع را نشان میدهد.
انقلاب جنسی؛ شاخصه دوران پست مدرن
این جامعهشناس در ادامه گفت: مسئله مدرنیته را هم میتوانیم بر اساس نوع رفتارهای جنسی تبیین کنیم، خصوصا از دهه ۶۰ قرن بیستم میلادی که سنت از مدرنیته جدا میشود. در دوران پست مدرن که همان مدرنیته خالص است نوعی انقلاب جنسی هم به وجود میآید و به عبارتی این انقلاب از شاخصههای بارز این دوران است. بی بنیانی معرفتی هم از دیگر وجوه مدرنیته خالص است به همین دلیل هم میتوان مدرنیته را بر اساس انقلاب جنسی مرحله بندی کرد. امروز شکسته شدن مرزهای مقولات جنسی و جنسیتی شتاب گرفته است و ما در غرب با نوعی فقدان لذت مواجه هستیم تا جایی که شاهد روابط همجنسگرایانه و یا رابطه با حیوان هستیم که بخش عمدهای از این روابط خواستاری و ارادی است و نه ناشی از مشکلات جنسی.
عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی در بخشی از سخنان خود به مسئله حجاب به عنوان یک بحث پروبلماتیک پرداخت و گفت: مسئله اساسی درباره حجاب این است که ما قبلا جامعهای داشتیم که در آن حجاب رعایت میشده، ولی در حال حاضر رعایت نمیشود. در واقع وجهی از قضیه این است که گاهی حجاب را یک رفتار شکیل و منسجم یافته در جامعه میبینیم ولی بعدا با کاهش آن مواجه هستیم. اما وجه دیگر قضیه این است که ما فرایند اجتماعی شدن حجاب را طی نکردیم. به بیان دیگر فرایند شکلگیری جامعه در جاافتادگی رفتاری عقیم مانده است. به هر حال نکته مهم در این بخش این است که مسئله حجاب، مسئله سادهای نیست و سهم پایهای از آن مهم و لازم است که مسئلهسازی و مسئلهیابی درستی داشته باشیم. موضوعی که متاسفانه در جامعه ما وجود ندارد.
محور اصلی رسیدگی به مسائل حجاب باید دولت و حاکمیت باشد
این استاد دانشگاه تهران در آخرین بخش از سخنان خود به بحث درباره راهکارهای مقابله با این معضل پرداخت و توضیح داد: در پاسخ به اینکه حل و فصل مسائل مربوط به حجاب مربوط به چه کسی میشود دو پاسخ وجود دارد؛ عده ای آن را مربوط به نیروهای مدنی و عده ای مربوط به حکومت میدانند. امر به معروف و نهی از منکر اگر قرار باشد در جامعهای رخ دهد دو پیش شرط اجتماعی لازم دارد؛ جاافتادگی رفتاری و ساختارهای اجتماعی شبهمدرن. امر به معرف و نهی از منکر در ساختارهایی جواب میدهد که رابطه رو در رو محور و اساس است این در حالی است که در جامعه ما چنین شرایطی وجود ندارد و نهایتا همان طور که میبینید امر به معروف و نهی از منکر منجر به دعوا میشود. البته در جامعه ما امر به معروف و نهی از منکر در حد نشان دادن حساسیت ها موجه است. خلاصه اینکه ما به لحاظ تمدنی در مقوله حجاب با کاهلی و سستی مواجه هستیم.
کچوئیان در پایان گفت: به عقیده بنده محور اصلی رسیدگی به مسائل حجاب باید دولت و حاکمیت باشد، این در حالی است که در ایران دولت، فشل و مثل یک چوب خشک است که انسانها راحت چوبش را میخورند و بعد هم آن را تمسخر میکنند. درست است که فرهنگسازی در مقوله حجاب اهمیت دارد، ولی مداخله قدرت از آن مهمتر است.
در جامعه مدرن بدن اهمیت بسیاری پیدا کرده و میل به بدنآرایی افزایش یافته است
مسعود کوثری، پژوهشگر و استادیار دانشگاه تهران در دومین روز از سمینار «جامعهشناسی حجاب و بدحجابی» گفت: ما در رابطه با حجاب با یک دو راهی مواجه هستیم. جمهوری اسلامیایران مجموعه ای از دوراهیها را برای خودش دارد که گاهی هم حل نمیشود. بنابراین اینکه انتظار داشته باشیم مسئله حجاب برای همیشه در کشور ما حل شود، امری غیرممکن است. ضمن اینکه این مسئله برای جمهوری اسلامی ایران یک مسئله هویتی هم است. بنابراین حجاب مسئله دائمیجامعه ایران است.
وی افزود: حجاب در ایران یک پدیده فرهنگی و فقهی است ولی عمدتا فرهنگی است. به این معنا که جامعه باید تصمیم بگیرد چه بخشهایی از حجاب را بپذیرد و در کدام بخش احساس شرم و گناه کند. بر اساس تحقیقات و پژوهشهای انجام شده ۹۰ درصد افرادی که در جامعه ایران زندگی میکنند، با حجاب به لحاظ فقهی مشکلی ندارند و محجبه محسوب میشوند، اما وقتی مسئلهای فرهنگی میشود حل آن هم فرهنگی میشود نه فقهی.
کوثری اضافه کرد: از لحاظ روانشناسی گاهی تغییرات کوچک در لباس جذابتر و تحریککنندهتر است تا تغییرات کلی چون گاهی این تغییرات کوچک نبض جامعه را تغییر میدهند و نقش تعیینکنندهای ایفا میکنند. به طور نمونه اینکه مانتوها از حالت دکمهدار به حالت بیدکمه تغییر پیدا میکند تحریککنندهتر است تا اینکه شکل کلی مانتو عوض شود. اما در مقابل این مسائل در ایران ما اینگونه رفتار میکنیم که با تصمیمات خود جامعه را دوقطبی میکنیم و در این وضعیت دو قطبی عدهای را بیدین و عدهای را با دین و عده ای را بیحجاب و عده دیگری را بدحجاب معرفی میکنیم. گونه دیگر رفتاریمان این است که عدهای تلاش میکنند که جامعه را به حال خودش رها کنند و بگذارند مسیر خود را برود. نکته مهم در این رابطه این است که انتها و نتیجه دو قطبی کردنهای جامعه، رها کردن، بریده شدن و خسته شدن افراد جامعه است، بنابراین لازم است که ما در رابطه با تصمیمهایی که گرفتهایم تجدید نظر کنیم.
این استاد ارتباطات تصریح کرد: در جامعه مدرن بدن اهمیت بسیاری پیدا کرده و میل به بدنآرایی افزایش یافته است. ما در مدلسازیهایمان از مدلسازی بدن غربی الهام گرفتهایم و حتی پوششهای اسلامیخود را هم متناسب با آن مدلسازیها یعنی بر اساس باربی طراحی میکنیم. این در حالی است که به عقیده جامعهشناسان اگر در جامعه نوعی وفاق هنجاری وجود داشته باشد، همه ملزم به رعایت حجاب میشوند یعنی افراد به صورت قلبی و درونی حجاب را میپذیرند، نه اینکه از ترس تنبیه و مجازاتها حجاب رعایت کنند.
استاد دانشگاه تهران اضافه کرد: به نظر من وضعیت وفاق هنجاری صددرصدی یک وضعیت آرمانی است که نمیتوانیم به راحتی به آن برسیم چرا که در جامعهای هستیم که با طیف وسیع و مختلفی از گروهها مواجه هستیم، ولی با این حال به عقیده من میتوان ۸۰ درصد از جامعه فعلی را در دایره حجاب نگه داشت و نوعی وفاق هنجاری ایجاد کرد؛ یعنی مشکل ما آن ۲۰ درصدی است که چارچوبهای هنجاری مورد وفاق را کمتر رعایت میکنند. در این میان لازم است که از دعواهایی که باعث میشود از تعداد آن بخش ۸۰ درصدی کم بشود و به سمت جمعیت ۲۰ درصدی برود یا همان دعواهای فرهنگی پرهیز و جلوگیری کنیم.
وی در پایان گفت: من مسئله حجاب را یک مسئله فرهنگی میدانم و نه یک مسئله فقهی. به همین دلیل هم معتقدم تصمیمگیری آن با مردم است و کسی نمیتواند از بیرون حد و مرز آن را تعیین کند. به عبارت دیگر مسئله حجاب یک مسئله ملی است که همه باید تلاش کنیم نوعی وفاق هنجاری در رابطه با آن ایجاد کنیم.
در حال حاضر در رابطه با مسئله حجاب، نقطه کانونی امر جنسی است، نه مسئله فقهی و فرهنگی
در این مراسم پنلی با عنوان «جامعهشناسی فرهنگی بدحجابی در ایران» با حضور مجید امامی، علیرضا قائمی و دکتر بدره برگزار شد. در ابتدای این پنل مجید امامیگفت: در رابطه با مسئله حجاب ما با امر فقهی، فرهنگی و جنسی مواجه هستیم که هر یک از اینها روی هم تأثیر میگذارند. مسئله جنسی باعث میشود تا امر فقهی و فرهنگی به هم بریزد. در حال حاضر در رابطه با مسئله حجاب نقطه کانونی امر جنسی است نه مسئله فقهی و فرهنگی. متأسفانه در جامعه شهری امروز تحریک جنسی به بالاترین حد خود رسیده و ما شاهد نوعی از جامعه تماشایی شده ایم، به همین دلیل هم لازم است که به مسئله جنسی هم در کنار مسائل فقهی و فرهنگی توجه شود. نکته آخر هم اینکه مسئله امروز در جامعه ما بدحجابی است نه خود حجاب، چون مسئله حجاب یک مسئله فرهنگی است، ولی بدحجابی یک آسیب اجتماعی است.
پس از امامی، علیرضا قائمیگفت: بحث حجاب در ایران با مسئله تصویر پیوند دارد و متاسفانه در رسانههای ما مسئله حجاب طوری مطرح شده که انگار ما با پدیدهای به عنوان حجاب اجباری مواجه هستیم. درحالی که اینگونه نیست و کاملا برعکس است؛ یعنی ما با بیحجابی اجباری مواجه هستیم.
تصویری که جامعه از زنان ارائه میدهد همه واقعیت نیست، بخشی از آن است
وی افزود: ما وقتی با تصویری مواجه میشویم آن تصویر باید با واقعیت مطابقت داشته باشد، اکثر ما در اشکال مختلف هنر، تبلیغات و صداوسیما تصویری که از زن میبینیم، تصویری از یک زن در رده سنی ۲۰ تا ۳۰ ساله است که جذابیتهای خاص خود را دارد. نتیجه این تصویرسازی این است که همواره در ذهن مردان، زن چنین تصویری دارد و در چنین شرایطی بخشی از زندگی زنان را که شامل مادرانگی و مسائل پس از آن میشود نمیبینیم. نتیجه اینکه بعد از ازدواج مردان تا وقتی که این تصویر خیالی را از زنان خود میبینند مشکلی نیست، ولی وقتی این تصویر تغییر پیدا میکند مشکلات ظاهر میشود. لذا تصویری که جامعه از زنان ارائه میدهد همه واقعیت نیست، بلکه بخشی از آن است.
وی در ادامه به روند تاریخی مسئله حجاب پرداخت و گفت: چیزی که از تاریخ نگاریها به دست میآید این است که اولین توجه به تصاویر برهنه با ساخت مجسمههای میکل آنژ اتفاق میافتد. مجسمه برهنهای از حضرت داود که در همان زمان هم نوعی ساختارشکنی محسوب میشود، اما پدیده بیحجابی به عنوان پدیدهای که امروز با آن مواجه هستیم از زمان جنگ جهانی دوم به بعد رواج یافت. بروز صنعت سینما هم به این موضوع شتاب داد، البته فرایند توسعه سرمایهداری و لیبرالیسم هم در کشورهای جهان سوم در بیحجابی تاثیر گذاشت.
وی افزود: در ایران هم در زمان پهلوی دوم برگزاری برنامه و جشنهایی مثل جشن شیراز محفلی شد که موج فرهنگی جدیدی راه بیفتد و تصویرهایی از زن شکل بگیرد که موجب شد تصویر زن باحجاب به کلی کنار گذاشته شود و تصویری از زن ساخته شود که منطبق با زنان خواننده و بازیگر آن زمان است. اما در دوره بعد از انقلاب ما با یک وضعیت سیاسی نسبت به حجاب مواجهایم؛ یعنی در دولتهای مختلف سیاستهای متفاوتی در رابطه با حجاب به کار گرفته میشود. اما به طور کلی بعد از تمام شدن جنگ تحمیلی و فوت حضرت امام(ره) ما با نوعی گشودگی در حوزه حجاب مواجه هستیم. نکته پایانی اینکه اگر بخواهیم مسئله حجاب را از بستر تاریخی جدا کنیم و به مسائل فقهی ربط دهیم به مشکل برمیخوریم.
آخرین سخنران این پنل دکتر بدره بود، او گفت: لازم است که ما حجاب را در هندسه فرهنگ جنسی – جنسیتی ببینیم. منظور از فرهنگ جنسی و جنسیتی هم همه مولفههای فرهنگ در رابطه با جنسیت و غریزه جنسی است. فرهنگ جنسی هم به آن بخشی از فرهنگ گفته میشود که به امر جنسی و جنسیتی مربوط میشود. دانش ها، باورها، هنرها، اخلاقیات و عادات میتواند بخشهایی از این فرهنگ باشد.
وی افزود: به عقیده من تعریف ما از فرهنگ دچار نوعی از اشرافیت شده است، وزارت فرهنگ و ارشاد هم در این تعریف و فعالیتهایش دچار این اشرافیت است. نتیجه اینکه ما در گفتمان رسمیکشور غریزه جنسی را به رسمیت نمیشناسیم و همواره آن را به پدیده ازدواج کردن تقلیل دادهایم این در حالی است که جامعه ما به شدت جنسیزده است و اینکه غریزه جنسی را تبدیل به یک تابو کردهایم خودش موجب بروز مشکل میشود. متاسفانه ما در جامعهای بزرگ شدهایم که گویی بچهها در آن جنسیت ندارند، این در حالی است که مسئله جنسیت مربوط به همه سنین و دوران است، ولی ما آن را فقط به یک سنین خاص و ازدواج تقلیل دادهایم.
اگر حجاب را در هندسه فرهنگ جنسی و جنسیتی نبینیم، آن را نمیفهمیم
وی در ادامه گفت: یکی از مشکلات ما این است که در جامعه نیاز به آموزش دیدن جنسی را به رسمیت نمیشناسیم و همین موضوع جوانان را به بازار سیاه و آموزشهای اشتباه کشانده است. به عنوان مثال مسائل و مشکلاتی که این روزها برای کودکان ما در جامعه پیش میآید به ندیدن همین آموزشها مربوط میشود.
بدره در پایان سخنان خود گفت: نظام حقوقی ما در جامعه نتوانسته خیلی از قانونها را اجرا کند و گویی تربیت ما به گونهای بوده که هرچه بیشتر قانونگریز باشیم بهتر است. در کشور ما بحران جنسیتی مختص زنان شده است به طوری که در جامعه ما زن ناموس نامیده میشود، ولی مرد ناموس نیست. به بیان دیگر ما در این سالها روی عفت زنان تاکید زیادی داشتهایم، اما روی عفت مردان خیر. این در حالی است که در تمام دورههای سنتی ما پوشش زنان و مردان بسیار بهم نزدیک بوده است. اگر حجاب را در هندسه فرهنگ جنسی و جنسیتی نبینیم آن را نمیفهمیم و سیاستهای درستی در رابطه با آن نخواهیم داشت.
در آخرین روز سمینار جامعهشناسی حجاب و بدحجابی و در اولین پنل آن حجت الاسلام و المسلمین علی جعفری دبیر علمیسمینار و عبدالرسول علمالهدی دانشجوی دوره دکتری دانشگاه امام صادق(ع) سخنرانی کردند.
در ابتدای این پنل علمالهدی با طرح این پرسش که برای سیاستگذاری در حوزه حجاب به چه چیزهایی احتیاج داریم، سخنان خود را آغاز کرد و گفت: سیاستگذاری در عمل خودش با نوعی تقلیلگرایی همراه است. اینکه موضوع حجاب همیشه به مثابه یک مسئله بوده است شکی نیست و همه به مهم بودن این مسئله اذعان دارند. دشمن هم به این موضوع باور دارد، به همین دلیل هم در حوزه حجاب و عفاف سرمایهگذاری میکند، اما گذشته از اینها در سیاستگذاری اینکه ذینفعان چه تجربه زیستی با مسئله دارند مهم است، ضمن اینکه مفهومشناسی هم در سیاستگذاری بسیار اهمیت دارد و ما به آن بسیار احتیاج داریم.
وی در ادامه سخنرانی خود پس از ذکر اهمیت موضوع، اهداف و پیشینه تحقیق به تعریف ارتباط عفیفانه پرداخت و گفت: مفهوم عام عفاف خویشتنداری در برابر هرگونه تمایل افراطی و نفسانی است و مفهوم خاص آن هم خویشتنداری در برابر تمایلات بیبند و باری جنسی است، اما تعریف من از ارتباط عفیفانه، کرامت نفس و مدیریت نیاز جنسی است و اینکه حجاب را بر اساس این تعریف ارتباط عفیفانه تفسیر و تعریف کنیم، موضوع جدیدی است.
این محقق و پژوهشگر ادامه داد: در دین اسلام ۲۴ آموزه وجود دارد که ارتباط عفیفانه را توضیح میدهد، یکی از این آموزه ها عفاف و حجاب است. بنده در نتیجهگیری تحقیق خود سیاستهای موثر برای ارتباط عفیفانه در دانشگاه را طراحی کردهام که این سیاستها عبارتاند از؛ آموزش رفتار عفیفانه، دسترسی آسان دانشجویان به مشاوران تربیتی، تقویت فرهنگ علمی، ارتقای انگیزهها و اهداف دانشجویان در جریان زندگی دانشگاهی توسط اساتید، تغییر و اصلاح ساختاری دانشگاه همچون کلاسها و خوابگاهها، ممنوعیت هر گونه برنامههای مغایر با ارزشهای اسلامیدر دانشگاهها، برگزاری برنامههای فرهنگی و کرسیهای آزاداندیشی در جهت تبیین بهتر و عمیقتر ارزشهای اسلامی، زمینهسازی همکفویابی و پرداخت تسهیلات ویژه برای اقدام به ازدواج دوران دانشجویی و برخورد انضباطی با دانشجویان پرخطر در هنجارهای اخلاقی.
در مسئله ورود حکومت در امر حجاب از حیث مهارت و مدیریت، وضعیت نابسامانی داریم
در ادامه حجت الاسلام و المسلمین علی جعفری دبیر علمیاین سمینار گفت: در خصوص اهمیت مسئله حجاب و بدحجابی هیچکس منکر این اهمیت نمیشود، اما باید به این موضوع هم توجه داشت که در مسئله ورود حکومت در امر حجاب از حیث مهارت و مدیریت، وضعیت نابسامانی داریم و لازم است که ورودی ماهرانهتری به مسئله حجاب داشته باشیم، ضمن اینکه به این موضوع هم باید توجه داشت که مسئله بدحجابی غیر از ایران، مکه و مدینه در جای دیگری مطرح نیست؛ چراکه در هیچ جای دیگری حجاب اجباری و قانونی نیست.
جعفری افزود: بنده در تحقیقات و پژوهشهایم به این موضوع پی بردم که ما در چهار دوگانه نتوانستیم به تعادل برسیم. این دوگانهها عبارتاند از دوگانه تکثر و یکپارچگی، دوگانه تربیت و نظم، دوگانه برخورد و تنش و دوگانه هزینه و فایده، به این معنا که ما باید ببینیم اینقدری که برای این موضوع هزینه میکنیم چقدر برای ما فایده دارد یا اینکه چگونه میتوان هم با موضوع بدحجابی برخورد کرد و هم منجر به تنش نشد. چگونه میشود هم به نظم اجتماعی برسیم و هم افراد را تربیت کنیم.
حجت الاسلام جعفری اضافه کرد: به عقیده بنده چهار نظام مواجهه با بدحجابی، سنجش بدحجابی، جرمانگاری بدحجابی و مجازات بدحجابی باید تغییر کند.
وی در پایان سخنان خود پیشنهاداتی هم مبنی بر ایده خود ارائه داد و گفت: بنده پیشنهاداتی دارم که این پیشنهادات عبارتاند از؛ نظام ثبت بدحجابی به جای نظام تفهیم اتهام، نظام رتبهبندی بدحجابی به جای یکسانانگاری بدحجابی، نظام تخلفانگاری و جرمانگاری به جای نظام جرمانگاری صرف، نظام تربیتی- فرهنگی هوشمند و هدفمند به جای نظام عمومیاقدامات فرهنگی همگانی و نظام مجازات مالی بازدارنده به جای مجازات مالی غیربازدارنده. الزامات عملیاتی این پیشنهاد هم مربوط به حوزه انتظامی، قضایی و مدیریتی، علمیپژوهشی و اقتصادی میشود.
در ادامه این سمینار محمدتقی کرمیعضو هیئت علمیدانشگاه علامه طباطبایی با تاکید بر اینکه سخنرانی امروزش به معنای موضع شخصی وی نیست گفت: گفتمانی شدن مسئله حجاب در ایران در یک فرایند زمانی ۷۰ ساله رخ داده است. یعنی از سال ۱۳۰۰ تا۱۳۷۰ دوره ای که در آن حجاب به یک مسئله گفتمانی تبدیل شده است و این مسئله کانونی گفتمانی در حدود ۷۰ سال صیرورت داشته و از سال ۷۰ به بعد به صورت تام و تمام جایگاه خودش را پیدا کرده است.
نگاه جمهوری اسلامیبه حجاب گفتمانی است
وی افزود اگر بخواهیم به تاریخ فقه شیعه نگاه کنیم، میبینیم که در کتابهای فقهی و تفسیریمان آنقدر بامسئله حجاب درگیر نبودهایم، چراکه مسئلهمندی از اجتماع میآید و طبعا در آن زمان حجاب مسئله و معضل نبوده است. تا زمان مشروطه اوضاع حجاب به یک روال بوده است تا اینکه به یکباره در زمان پهلوی اول به قانون کشف حجاب میرسیم. البته قبل از کشف حجاب اجباری زمینههای اجتماعی و فرهنگی کشف حجاب برای جامعه ایرانی فراهم شده بود.
کرمی ادامه داد: نگاه جمهوری اسلامیبه حجاب گفتمانی است، به همین دلیل هم از بسیاری از جوانب این موضوع غافل مانده است و به این موضوع هیچ گاه توجه نشده که اقدام رضا خان، معلول یک خیزش اجتماعی است. تا قبل از زمان مشروطه مسئله حجاب یک مسئله فقهی و فرهنگی بود به این معنا که زنان ایرانی تا پیش از زمان مشروطه حجاب داشتند، کما اینکه حجابشان حجاب دینی نبود و چون در جامعه ایرانی جوامع متکثری وجود دارد، هر کسی تابع قومیت خودش حجاب میکرده است. کاری که رضاخان میکند این است که مسئله فرهنگی و دینی را مورد مناقشه قانون و سیاست میکند و درست همین جاست که گفتمان شکل میگیرد.
در جمهوری اسلامی ایران هم حجاب سیاسی داریم و هم بدحجابی سیاسی
این استاد دانشگاه علامه در ادامه تصریح کرد: در مقابل چنین جریانی، جریان دفاع از حجاب یا حجابیون شکل میگیرد. چراکه وقتی گفتمانی مثل نفی حجاب پیش میآید در مقابلش یک گفتمان دیگر شکل میگیرد. در فاصله زمانی سال ۱۳۲۰ تا ۱۳۵۰ هم انواع و اقسام نظریات در دفاع از حجاب شکل میگیرد. اما بعد از انقلاب اسلامی ما مسئله حجاب را مسئله سیاست، دولت و حکومت کرده و روز به روز هم آن را فربه تر کردیم.
این پژوهشگر و محقق اجتماعی افزود: امروزه به وضعیتی رسیدیم که حجاب مسئله گفتمانی ما شده در حالی که به لحاظ حجیت محل چالش است. دقت داشته باشیم که اگر حجاب گفتمانی شود به یکسری لوازم احتیاج دارد از جمله این لوازم تقلیلگرایی، کلگرایی و موطندار شدن گفتمانهاست. در حال حاضر ما در جمهوری اسلامیایران هم حجاب سیاسی داریم و هم بدحجابی سیاسی و چنین موضوعی معلول گفتمانی شدن مسئله حجاب است. تقلیلگرایی در گفتمانی شدن حجاب یعنی اینکه تمام وجوه حقیقت را به وجهی از آن فرو بکاهیم. امروزه هم در ناحیه دین و هم در ناحیه هویت دچار تقلیلگرایی شدهایم و قضاوتهایمان را بر آن اساس میکنیم. به بیان دیگر مرز داوری و قضاوتهایمان بر اساس حجاب شده است. البته نقد گفتمانی شدن حجاب به این معنا نیست که حجاب امر مهمی نیست، بلکه به این معناست که تأکید بر اهمیت حجاب نباید منجر شود که دیگر حقایق شرعی و دستورات فقهی کمرنگ شود. به عنوان مثال امروزه آنقدر که روی مسئله حجاب تأکید میشود روی مسئله ربا تأکید نمیشود.
وی در پایان گفت: وقتی مسائل دینی ما به مسائل گفتمانی تبدیل شود، موضع گیریهایمان هم سیاسی میشود. در جریان کلگرایی این گونه گفته میشود که همه ایرانیها دینی و با حجاب هستند. این در حالی است که ایران هیچ وقت جامعه یک دستی نبوده است به همین دلیل هم برای همه ایران نمیتوانیم یک نسخه ثابت داشته باشیم. به این نکته توجه کنید که وقتی ما حجاب را گفتمانی میکنیم در واقع فضای همدلی و مدارا را از بین میبریم. بنده سخنانم را با سوالی تمام میکنم که پاسخش را نمیدانم و به عهده خود شما میگذارم. آن سوال هم اینکه اگر حجاب مسئله گفتمانی ما باشد خوب است یا بد؟
در آخرین روز از سمینار جامعه شناسی حجاب و بدحجابی پنل مطالعات انتقادی تجارب سیاستی اجرایی جمهوری اسلامیبا حضور سه نفر از بانوان فعال در این زمینه برگزار شد.
مریم اردبیلی از پژوهشگران جوانی که علاوه بر تحصیلات پزشکی دارای مدرک دکتری آیندهپژوهی هم است، در این پنل به عنوان دبیر حضور داشت.
وی گفت: در مجموعه سخنرانیهای این سمینار سه روزه مشخص شد که دغدغههای بسیاری از ما با یکدیگر مشترک است، ولی متاسفانه هنوز که هنوز است شاهد اتفاق ملموسی در جامعه نیستیم.
وی در ادامه نظرات تحلیلی انتقادی خود را به برخی از طرحهای عفاف و حجاب ارائه داد و افزود: صرف نظر از اینکه آیا این مداخله باید حکومتی باشد یا نه باید ببینیم که اصلا در این حوزه لازم است طرحی را ارائه دهیم یا نه. این در حالی است که همه طرحهای ارائه شده دولتی و حکومتی هستند و یا اینکه در معرض تشویق حکومت قرار دارند. در نتیجه از دید مخاطب عام همه طرحها حکومتی قلمداد میشود. اگر قرار باشد طرحهای حجاب و عفاف را دستهبندی کرد به دو دسته سلبی که شامل برخورد، توهین و ... میشود و ایجابی که شامل موارد آموزشی میشود، تقسیم میگردد.
هنوز یک تعریف و مطلوب مشترک و در نتیجه روش واحد در حوزه حجاب نداریم
اردبیلی در ادامه به تعدادی از ایراداتی که بر تعدادی از طرحهای عفاف و حجاب وارد میشود اشاره کرد و گفت: بسیاری از این طرحها به جای اینکه مستمر باشند مقطعی و مناسبتی هستند، مثل شدت گرفتن طرحها در فصل تابستان. علاوه بر این بسیاری از این طرحها سلیقهای هستند و نه نظاممند. متاسفانه یکی از مشکلاتی که در طرحهای حجاب و عفاف با آن مواجه هستیم این است که سلبریتی حجاب میسازیم به این معنا که از طریق افراد معروف یا شعار و جوسازی افراد را به حجاب تشویق میکنیم فارغ از اینکه معلوم نیست آیا ما اجازه داریم که این رفتار را به صورت جوزده دینی انجام دهیم یا خیر. همچنین بعد از گذشت سالها صحبت کردن درباره حجاب ما هنوز نظر اجماعی درباره تعریف حجاب نداریم به این معنا که با وجود ارائه این همه طرح هنوز یک تعریف و مطلوب مشترک و در نتیجه روش واحد در این باره نداریم.
این پژوهشگر جامعه شناسی اضافه کرد: زنانه کردن موضوع و این تصور که مردها میگویند و زنان باید عمل کنند خود یکی دیگر از ایرادات طرح عفاف و حجاب است. نکته دیگر اینکه در جامعه فعلی هنوز تکلیف جنسیت روشن نیست، به این معنا که ما برای زنان الگوهای گیجکنندهای داریم، لذا نیاز است که در شرایط فعلی به بازتعریف هویت زن جدید در جامعه بپردازیم. خلأ نگاه تعاملی و عدم توجه به لایههای زیرین علتها از دیگر ایرادات اجرای طرحهای عفاف و حجاب است.
اردبیلی تصریح کرد: ما عادت کردهایم که در جامعه مدام در مسائل به فکر امر به معروف و نهی از منکر باشیم این در حالی است که وظیفه نخبگان ما این است که حلال را به معروف و حرام را به منکر تبدیل کنند. در چنین شرایطی است که امر به معروف و نهی از منکر میتواند عمومی شود. این در حالی است که در جامعه فعلی ما بیشتر در حال امر به منکر هستیم و به همین خاطر است که قابلیت اثرگذاری مان را از دست داده ایم. ضمن اینکه در سیاست گذاری روشهای غیرمستقیم اثر بهتری نسبت به روشهای مستقیم خواهند داشت. مسئله دیگر اینکه در حوزه حجاب و عفاف ما با نوعی اجرانشدگی مواجه هستیم. به این معنا که در حوزه عفاف و حجاب طرحهای زیادی ارائه میدهیم، ولی بسیاری از آنها دست نخورده باقی میماند و نتیجه اینکه خیلی از طرح ها لوث شده است. ضمن اینکه بازخوردگیری و پایش و گزارش طرحها هم در طرح عفاف و حجاب دیده نمیشود.
در حوزه حجاب و عفاف مخاطبشناسی نداریم
وی در ادامه تصریح کرد: یکی از مشکلات ما در حوزه عفاف و حجاب این است که بین هدف و محتوا و محتوا و روش تناقض داریم. بسیاری از طرحها عفاف و حجاب ما به شدت به عزت نفس و کرامت نفس خانمها آسیب میزند. بنابراین ما به دست خودمان آسیب بدحجابی را چند برابر میکنیم. برای جلوگیری از چنین کاری لازم است که ارزشهای زیربنایی عفاف و حجاب را در نظر بگیریم. مورد دیگر اینکه در حوزه حجاب پیشفرضها و گزارههای اشتباهی داریم که آنها را اشاعه هم میدهیم. علاوه بر اینکه با گذشت سال ها همچنان از استعارههای قدیمیو دم دستی مثل مروارید و صدف که بسیار قدیمی و کهنه شدهاند، استفاده میکنیم.
وی ادامه داد: متاسفانه ما در حوزه حجاب و عفاف مخاطبشناسی نداریم و همه بدحجابها را یکسان نگاه میکنیم در حالی که نباید این گونه باشد و ما باید در این حوزه گونهشناسی داشته باشیم. علاوه بر اینکه ادبیات و نگاه در چنین حوزهای نباید از بالا به پایین باشد. لازم است که برای نتیجه دادن اجرای طرحها نسبت به حال و آینده درک صحیح داشته باشیم.
وی در پایان راهکارهایی هم برای نتیجه بخش بودن طرحهای عفاف و حجاب ارائه داد و گفت: اجماع سازی، حضور خبرگان علمی و اجرایی، مخاطبشناسی، آموزش به نیروهای فعال در این حوزه، تربیت مربی، تولید محتوای تخصصی، پژوهش کمی و کیفی، درک ذینفعان و در پایان نیت خالص و عزم جمعی میتواند راهگشای کار ما باشد.
جناباصفهانی بانوی پژوهشگر و فارغالتحصیل رشته مردمشناسی در این پنل نتیجه تحقیق خود را که با همکاری دکتر تقی آزادارمکی انجام داده بود ارائه داد. موضوع تحقیق او پیامدهای مبارزه با بدحجابی برای خانمهای چادری بود.
وی گفت: بعد از انقلاب، از سال ۱۳۵۸ الزام رعایت حجاب قانونی شد و در مقابل مقاومتهایی هم صورت میگرفت که این نوع مقاومتها با برخورد کمیته و نیروی انتظامی مواجه میشد. در سال ۱۳۸۶ طرح مبارزه با بدحجابی در قالب گشت ارشاد، توقیف خودرو، جریمه نقدی بانوان سرنشین و ... شروع به کار کرد. بنده در سال ۱۳۸۹ تحقیقی را آغاز کردم که در این تحقیق مصاحبههای عمیق و همدلانه با بانوان چادری و بانوان بدحجاب انجام دادم.
این پژوهشگر اجتماعی افزود: از نتایج این مصاحبهها مشخص شد که خانمهای چادری این احساس را داشتند که به خاطر چادرشان از امکانی مثل کافه، رستوران، تئاتر و ... طرد و یا توسط خانمهای بدحجاب تحقیر میشوند. به عقیده این بانوان چادری اجرای طرحهایی مانند گشت ارشاد باعث میشود که زنان بدحجاب بیشتر تحریک شوند و بعد از اجرای چنین طرحهایی برخورد زنان بدحجاب با زنان چادری بدتر و تندتر شده است. اما در مقابل خانمهای بدحجاب معتقد بودند که اغلب خانمهای چادری افرادی متظاهر هستند که برای کسب منافع چادری شده اند. همچنین آنها فکر میکردند زنان چادری از بودن گشت ارشاد نفع میبرند.
طرحهای گشت ارشادی زنان را در جامعه دوقطبی میکند
جناب اصفهانی ادامه داد: دست اندرکاران و برنامهریزان طرحهای برخورد با بدحجابی باید به پیامدهایی از این دست نیز فکر کنند و توجه داشته باشند که سبکهای مواجهه ایشان ممکن است به زمینهسازی برای انزوای بانوان چادری هم بیانجامد و نیز ابعاد مقاومت بدحجابها را پیچیدهتر کند بیشتر به انزوا ببرد و مقاومت زنان بدحجاب را پیچیدهتر کند. علاوه بر اینکه زنان چادری به دیگری زنان بدحجاب تبدیل میشوند و انسجام زنان نیز پایین میآید. به بیان دیگر برگزاری چنین طرحهایی زنان را در جامعه دو قطبی میکند. از طرفی عدم اعتماد به زنان چادری مانع زیست مسالمتآمیز زنان و مانع حاکم شدن آرامش اجتماعی میشود. در چنین شرایطی زنان چادری به واسطه بازنمایی که از آنها میشود ناگزیرند هویت خود را تکه، تکه به دست آورند.
وی در پایان گفت: متاسفانه دستگاههای اجرایی و سیاستی ما به سادهترین و دمدستیترین راه یعنی برخورد نیروی انتظامیروی آوردهاند، ولی به پیامدهای منفی آن کمتر توجه دارند. لذا لازم است به پدیده بدحجابی به عنوان یک پدیده چندوجهی نگاه کنیم تا بتوانیم برای آن کاری انجام دهیم.