برگزاری کرسی ترویجی «پدیدارشناسی خشونت در روابط خانوادگی: یک رویکرد اخلاقی»
در این نشست که در مرکز تحقیقات زن و خانواده برگزار شد آقای علیرضا صیادمنصور، عضو هیأت علمی مرکز تحقیقات زن و خانواده به ارائه گزارشی از مقاله خود با موضوع «پدیدارشناسی خشونت در روابط خانوادگی: یک رویکرد اخلاقی» پرداخت.
عضو هیئت علمی مرکز تحقیقات زن و خانواده در این زمینه بیان داشتند: «خشونت در رابطههای خانوادگی یا خشونت خانگی (بهمثابه نوعی از خشونت خاموش) پدیدهای غالباً منفی در ساخت اجتماعی و فرهنگی جامعه است که بنیانهای فلسفی و متافیزیکی دارد. خانواده اولین شبکه نسبتهای میانفردی را برمیسازد و در ذات خود حامل سلسله مراتبی از رابطهها و ارزشهای رابطهای است که سامانمندی خانواده را تضمین میکنند. وجه همبستگی اعضای خانواده رفتارها و کنشهای رابطهای است که متناسب با نقشهای خانوادگی دریافت کردهاند. بنابراین، بروز خشونت که در تحلیل نهایی میتواند با غایت إعمال قدرت و گسترش سطح نفوذ و تأثیرگذاری بر دیگر اعضای خانواده همراه باشد نیز از طریق رفتارهای مختلف خشونتآمیز بهنحو مثبت یا منفی توجیه میگردد.
به بیان ایشان، نگاه پدیدارشناسانه به خشونت از این جهت ضرورت مییابد که علوم اجتماعی کنونی، روش احاله برنده (reductionist) خود را در یافتن علل و پیامدهای رخداد خشونت پی می گیرند که مستلزم یک ناظر جدا از بافت، مستقل و بیرونی است که رابطه های میان فردی را عینی سازی (objectify) می کند. این ناظر بیرونی و عینی ساز هیچ گونه تجربه مستقیمی از خشونتهای روا داشته به فرد ندارد و بدین خاطر است که توصیفهای او از وضعیتهای خشونتآمیز، دقیق و دسته اول نیستند! گفتار علوم اجتماعی درباب خشونت، گفتاری درباب علیت (causality) است. پدیدارشناسی خشونت، پدیدارشناسی خشونتی است که آدمی در واقع از آن در زندگی تجربیاش (experiential life) رنج برده است.
خشونت خانگی مفهومی اجتماعی است که ساحت تحققش در محل یکسان سکنی گزیدن و رابطههای میان اعضای خانواده است.
رفتارهای هجومی و سرکوبگر همچون حملات جسمانی، فشار جنسی و روانی و نیز رواداشتن فشار [و محدودیتهای اقتصادی] از ناحیه هر فرد بالغ و جوان در حق فردی که با او رابطه نزدیک [و خانوادگی] دارد.
صفت «خانگی» در عبارت وصفی «خشونت خانگی»، مفهومی مناقشهبرانگیز است و بیشتر از اینکه ارجاعی به مکان بروز خشونت داشته باشد، نقش خنثی کننده و تقلیلدهنده وحشت مطلق، شرارت و عادت شدن خشونت را ایفا میکند زیرا جنس خشونت خانگی نرمتر و منعطفتر از دیگر خشونتهای جمعی است؛ خانواده، صمیمیترین و تنگاتنگترین گروه اجتماعی است که اعضای آن احساس اختیار زیادی برای بیان و بروز عواطف و ایدههای خود دارند.
در این بحث به پدیدارشناسی زوایا و جنبههای مختلف خشونت بهمثابه کنشی رابطهای پرداختند سپس تلاش خود را به پدیدارشناسی خشونت در رابطههای خانوادگی معطوف نموده تا بافت تجربی -احساسی تحقق آن در اولین واحد اجتماعی آشکار شده و در آخر نیز با پیشنهاد نظریه «اخلاق رابطهای» راهحلی نظری برای تعدیل این نوع خشونت ارائه دادند.
آقای صیادمنصور طبق نظریه اخلاق رابطهای، بیان داشتند: اگر قرار باشد اخلاق درباب چگونگی و کیفیت حیات آدمی سخنی داشته باشد آنگاه باید به وی ضرورتاً نشان دهد که چگونه با دیگران رابطه مثبت و سازنده برقرار نموده و زندگی کند. هدف اصلی این نظریه معاصر اخلاقی بازتعریف نقش کنش اخلاقی آدمی در همزیستی و دیالوگ مسالمتآمیز است؛ زیست و دیالوگی بهدور از خشونت و تنش میانسوژگانی و توأم با ارزش مسئولیتپذیری و حس مراقبت از دیگری. ساحت رابطهها و نسبتهای میانسوژگانی، ذاتی ازپیش اخلاقی دارد: شرط امکان جامعه سازی و جامعهداری، اخلاقی بودن ساحت میان سوژگانی است که به همزیستی مسالمتآمیز میانجامد. بر اساس این دیدگاه، اخلاق ذاتاً اجتماعی است و در جمعیافتگی میان سوژگانی معنا پیدا میکند؛ جهانی برساخته از سوژگانی که واجد حق مساوی صیانت ذات هستند. زمانی که اولین سطح جمع یافتگی با تحلیلی انضمامی زمانی کاوش می شود به ساحت خانواده بهمنزله اولین سطح جمعپذیری دست یافته میشود.
سپس آقای دکتر مهدی اخوان عضو هیأت علمی دانشگاه علامه طباطبایی به نقد و بررسی موضوع پرداخت.
ایشان با اشاره به موضوع جلسه بیان داشتند: یک وجه مثبتی که بحث آقای صیادمنصور داشت این بود که بحث پدیدارشناسی خشونت در روابط خانوادگی از منظر فلسفه کمتر پرداخته شده است. این بحث از منظر جامعهشناسی، روانشناسی، مطالعات علوم اجتماعی و علوم سیاسی یا حتی دینی وجود دارد. اما خشونت خانگی از منظر فلسفه هیچ مقالهای حتی به زبان فارسی وجود ندارد. ایشان با اشاره به سخن افلاطون گفتند: مشکلترین قدم در راه رفتن، اولین قدم است. یعنی اگر شما اولین قدم را در عرصههای فکری بردارید و راه را باز کنید برای دیگران و نشان میدهید که این مفهوم هم مهم است.
در عرصه تاریخ یکی از رفتارهای که تاریخ را پیش برده است خشونت است چه در قالب جنگ و برعکس آن صلح.
یکی دیگر از بحثهای که اینجا مطرح میشود بحث خشونت در دین است. این بحث در جهان و بطور خاص در فضای روشنفکری مطرح میشود نسبت دین با خشونت چیست؟ این بحث نیز باید با نگاه پدیدارشناسانه به آن پرداخته میشد.
یکی دیگر از موضوعات مطرح شده در بحث خشونت، حقوق است. اگر یک نفر رفتاری خشونتآمیز انجام بدهد چه مجازاتهایی در مورد آن فرد باید انجام بشود همچنین چه مجازاتهایی در مورد آن فرد عادلانه است. یکی از مفاهیم مشترک سیاست، اخلاق و حقوق، مفهوم عدالت است. در کنار مفهوم احسان در فلسفه اخلاق بین عدالت و احسان نزاعی وجود دارد.
مفهوم عدالت تقسیمبندیهای مختلفی دارد، عدالت توزیعی و عدالت کیفری. عدالت توزیعی که مربوط به مفهوم خشونت خانگی است که من خیرات را در خانواده و جامعه چه طور باید توزیع کنم که عادلانه باشد. عدالت کیفری این امر را متذکر میشود که اگر من خشونت را انجام دادم چه کیفری متناسب با آن که عادلانه باشد. خشونتی که در جامعه به وجود آمد متناسب با آن مثلاً زندان، قصاص، جریمه مالی است. فلسفه حقوق بحث میکند که وجه قانونی رفتار ضد خشونت چیست. اصلاً تمام قوانین کیفری ما تعدیل خشونت را پیگیری میکنند. در فلسفه اخلاق سوال این است که آیا فایده دارد یا نه؟
در ادامه جلسه آقای صیاد منصور به موارد مطرح شده توسط آقای دکتر اخوان پاسخ گفتند.
در پایان جلسه نیز آقای صیاد منصور به سوالات حاضران در موضوع پدیدارشناسی خشونت در روابط خانوادگی پاسخ گفت.