هم اندیشی «پژوهش و نهادهای حوزوی زنان فرایندها و بروندادها»
در این نشست علمی که 25 آذر ماه با حضور شخصیت های حوزوی خواهران و برادران در مرکز تحقیقات زن و خانواده برگزار شد مباحثی پیرامون فعالیت های پژوهشی این عرصه از جمله ساختارها و روابط پژوهشی بررسی شد.
حجتالاسلام والمسلمین زیبایی نژاد در ابتدای این نشست گفت: در سال های اخیر جلسات متعددی را با اساتید دغدغه مند و پژوهشی در حوزه علمیه خواهران برگزار کردیم ولی نکته جالب در اکثر مواضع آنها این بود که در حال حاضر یک ساختار زدگی به معنای بد وجود دارد که انگشت همه اشارهها به سمت راس هرم است.
وی افزود: به این معنی برخی از مدیران سطح خود را از مسئولیت ضعف پژوهشی مبری میکنند؛ مدرسه باید فعال مایشاء در حوزه مدرسهای باشد؛ مسایلی که در حوزه مدرسه قابل تمشیت نیز باید به مقیاس استان وارد شود و آنچه قابل تمشیت در این عرصه نیست نیز باید به سطح ملی برود.
وی اظهارکرد: یکی از سوالات این است که آیا ساختارها و روشها روی تحقیقات موثر هستند یا خیر؟ هر قالب و سیستم و ساختاری، یک ظرفیت را دارد ولی وقتی ساختار را سطحبندی می کنیم تاثیرات خاص خود را انجام می دهد.
زیبایی نژاد اظهارکرد: معاونان آموزش و پژوهش و تهذیب ماموریتهای خود را دارند؛ نباید نگاه سکولاری به آموزش در حوزه وجود داشته باشد یعنی اخلاق باید در همه امور حوزوی دخالت داشته باشد؛ کارهای حوزوی باید با نگاه های آموزشی و پژوهشی و اخلاقی تنظیم شود.
مدیر مرکز تحقیقات زن و خانواده حوزه علمیه بیان کرد: برای شکلگیری درست پژوهش، پژوهشگران باید بن مایه های قوی داشته باشند؛ در این زمینه باید زمینه های علمی را ایجاد کنیم؛ در این عرصه باید روی فقه تاکید کنیم.
وی افزود: نکته مهم این است که مشکل پژوهشگران ما در سال اول طلبگی است؛ یعنی فضای حاکم در مدارس، فضای استانداردی نیست؛ چگونه است که کسانی که حاضر نیستند که به مدرسه بروند جزو نخبگان علمی می شوند؛ به همین دلیل اگر طلاب قوی را در این چارچوب ها رام نکنیم موفقیت آنها را نیز تسریع خواهیم کرد.
وی گفت: طلبهای که در راه علم آموزی سختی نکشد به جایی نمیرسد؛ در عرصه کار برای طلاب نمیتوان بخشبندی ساعتی کرد؛ مثل الگوهای توسعه بخش بندی کشور که با هم تناقض دارند و به همین دلیل به جایی نمیرسند؛ گفتمان پژوهش در نظام آموزشی باید جریان داشته باشد؛ راحتگیری های امروز پژوهش گریزیهای فردا را حاصل می کند.
دکتر علاسوند، عضو هیئت علمی مرکز تحقیقات زن و خانواده
خانم علاسوند در ادامه این نشست بیان کرد: معتقد هستم که از بین ارکان پژوهش، چهار رکن نیروی انسانی پژوهش، سیاست پژوهش، پشتیبانی پژوهش و کاربرد پژوهش مهمترین ارکان هستند که رکن اول و آخری مهمترین ارکان است.
وی گفت: نیروی انسانی پژوهشگر باید در یک فضای آزاد ذهنی قرار گیرد تا بتواند خلاقانه به کار بپردازد؛ همچنین پژوهشگران نیز باید همیشه نگاه نقادانه داشته باشند و سیستم ما نباید این خلاقیت ها را در نطفه خلفه کند.
وی اظهارکرد: وقتی از سیاست پژوهش سخن میگوییم باید نگاهی واقعبینانه در سیاستگذاری خود و دیگران داشته باشیم؛ وقتی پروسه سندنویسی در غرب را مطالعه میکنیم میبینیم که غربیها در نقطه شروع، اعلامیه صادر میکنند سپس معاهده صادر می کنند و در آینده دیگر خبری از معاهده نیست بلکه برنامه های اقدام و عمل میدهند.
وی عنوان کرد: در حوزه پژوهش از مبانی شروع می شود و سپس روی اهداف و چشماندازها کار میکنیم ولی این مساله باید به عمل ختم شود؛ وقتی امروز مصرفکننده علم غرب هستیم به این دلیل است که سیاستهای پژوهشی در کشور ما دچار خلل است.
دکتر علاسوند اظهارکرد: وقتی از پشتبیانی پژوهش سخن میگوییم، از مسایلی چون استاد راهنما سخن می گوییم؛ تاسیس رشته نیازمند نیروی انسانی ماهر است که بتواند این رشته ها را به خوبی تحقیق و تدریس کند و اصل پشتیبانی پژوهشی، حضور نیروی انسانی قوی است.
وی اظهارکرد: در زمینه چگونگی رقابت پذیرکردن عرصه پژوهش در حوزه علمیه خواهران نیز باید دقت نظر داشته باشیم زیرا برخی از این رقابتهای درون خانوادگی بیش از ایجاد حس رقابت، این فضا را تنگتر میکند؛ تا زمانی که مقالات در داخل مجموعه سیال است و پژوهشگران مجموعه وارد هماوردی با نهادهای دیگر را نداشته باشند به جایی نمیرسیم.
حجت الاسلام والمسملین ربانی، مدیرکل پژوهش های عمومی حوزه علمیه خواهران
حجتالاسلام والمسلمین ربانی نیز در ادامه این نشست گفت: یکی از مسایل مهم مرتبط به ارزیابیهای پژوهشی، آن است که در حوزه پژوهش جنیستی و مدارس، باید از شتابزدگی در پژوهش دوری کنیم؛ برخی اوقات نگاه های ما نسبت به شاخص های ارزیابی پژوهشی شتابزده است.
وی افزود: کارهای ارزشمندی در حوزه علمیه خواهران تولید شده است که بسیاری از آنها افتخار آمیز است ولی گاهی اوقات نیز میتوانیم سطح تحلیل را به حوزه مقایسهای وارد کنیم که در این زمینه باید با در نظر گرفتن واقعیاتهای موجود این سطح بندی انجام شود.
مدیرکل پژوهشهای عمومی حوزه علمیه خواهران بیان کرد: توجه به سازوکار و ادبیات پژوهشی بسیار مهم است؛ نکته دیگر آن است که در آموزش، تقریبا به حوزه های علمی و آموزش مبدل شده است؛ اخیرا تلاشهایی برای توسعه پژوهش انجام شده است؛ در فرایند آموزش کلیه فرایندها به شکل کامل تدوین شده است ولی در زمینه پژوهش همه عوامل پیش از موضوع بیشتر روی کاغذ آمده و در صحنه عمل پیاده نشده است.
وی گفت: به عنوان مثال در امر حجاب دستگاههای مخلتفی مسئولیت دارند ولی وقتی به شکل عملیاتی این احاله امور انجام نشده است آخرین حرکت بازهم توسط نیروی انتظامی انجام می شود درحالی که نهادهای بسیاری در این زمینه مسئولیت دارند.
وی افزود: در حال حاضر بار اصلی پژوهش روی دوش مسئولان سیاستگذار و مدیران پژوهشی و سپس روی طلاب است؛ وقتی کار پژوهشی به درستی انجام نمیشود، امروزه شاهد پژوهش ترسی هستیم زیرا این مساله باید از ابتدا فرهنگسازی میشد و طلبه به یک توانایی که از سوی نهادها و بخش های مسئول صورت دست مییافت.
ربانی بیان کرد: از دیگر مسایل مهم در حوزه پژوهشی، ماموریتهایی است که در حوزه حل مسایل می توانیم انتظار داشته باشیم؛ وقتی نگاه مساله محوری را در نگاه کلان داشته باشیم میتوانیم به جایابی مناسبی نسبت به پژوهش هایی که باید در مراکز مختلف از جمله حوزه علمیه خواهران انجام شود برسیم.
نظرات کارشناسان:
در ادامه این نشست علمی کارشناسان و مدیران پژوهشی حوزوی در عرصه حوزه علمیه خواهران به ارایه بحث پرداختند که گزارشی از مباحث آنها در ذیل می آید.
خانم مدملی از معاونت پژوهش حوزه علمیه خواهران:
معاونت پژوهش حوزه علمیه خواهران، نزدیک به 10 سال، با کارویژه تخصصی به کار مشغول است ولی در بحث نیروی انسانی و کاربرد پژوهش فعالیت های ویژه ای را دنبال می کند.
در این زمینه فارغ از برنامه های مهارت آموزی، دغدغه جدی نیز در همه بخش ها وجود دارد که طلاب بتوانند پس از فارغ التحصیلی بتوانند فعالیت علمی را دنبال کنند؛ هدف اولیه ما ارتقای توان پژوهشی اساتید است زیرا اگر بتوانیم اساتید را یک گام به جلو ببریم، خود اساتید نیز می توانند به تربیت پژوهشگر اقدام کنند.
به همین مناسبت این برنامه توسعه پژوهشگری در سطح دو انجام شد تا طلاب بتوانند حداقل های پژوهشی را دریافت کنند و از منابع مطالعاتی بررسی همه جانبه داشته باشند.
تربیت محقق نیز از دیگر بحث های مهم این عرصه است؛ طراحی مباحث تربیت محقق از جمله برنامههای هماهنگ حوزه علمیه خواهران است؛ در حال حاضر 4 دوره آموزشی فعال در سطح 3 مشغول به فعالیت هستند.
در دو رشته گرایش و اخلاق و کلام برنامههای تنظیم می شود؛ اولین دوره این طرح در سال 95 طراحی شد و هدف پژوهشی نیز آن بود که طلاب پس از فراغت از تحصیل حتما یک پایان نامه و دو مقاله علمی پژوهشی را ارایه دهند؛ هدف از برگزاری این دوره تربیت پژوهشگر است.
در عرصه کلان پروژه نیز، طرحی داریم که پایان نامه های سطح 3 به شکل کاربردی پیش برود و آنها را کاربردی کنیم؛ هدف این است که در یک موضوع و با یک مدیر علمی و استاد راهنمای اصلی صحبت شود، ریزموضوعات طراحی شود و در اختیار طلاب سطح سه قرار دهیم و در نهایت یک مجموعه علمی را ایجاد کنیم و چندین پایان نامه مرتبط را تولید کنیم.
برنامه سطح چهار پژوهش محور نیز طراحی شده است و از سال آینده اجرایی می شود؛ هدف این برنامه آن است که یک سری واحدهای آموزشی به شکل پژوهشی بگذرانند؛ طراحی کار انجام شده است و حتی امکان دارد که در ترم آینده در فقه خانواده و... آغاز به کار شود.
برنامه ریزی های ما این است که 10 درصد طلاب به سمت پژوهش های تخصصی بروند و به همین دلیل انتظار نداریم که همه طلاب به سمت پژوهشگر شدن بروند.
رنجبر معاونت پژوهش حوزه علمیه استان:
زمانی که عرصه آموزش و پژوهش از هم منفک می شود، مشکلات نیز در عرصه پژوهش حاصل می شود؛ خروجی های نامطلوب حاصل فرایندی است که روی تفکیک این دو حوزه تاکید می کند.
نظام علمی باید افرادی را تربیت کند که در عرصه های مختلف و تخصصی صاحب نظر باشند و برای اینکار باید از لحظه ورود طلبه به حوزه، همه این الزامات را در کنار هم ببینیم؛ وقتی مدارس ما استاد ثابت نداشته باشند مطالبه ای نیز نمی توانیم از این اساتید داشته باشیم.
باید پژوهش را در بطن آموزش ببینیم؛ پژوهش محوری باید در ارزشیابی، تعیین سرفصل و تدریس خود نمایی کند؛ نمرات بالا نشان گر قدرت پژوهشی طلاب نیست زیرا وقتی آموزش، پژوهش محور نباشد معیار شاخصی برای داوری وجود نخواهد داشت.
اگر معیارهای دقیقی بر روند کار پژوهشی حاکم باشد دیگر خبری از نگاه های سلیقه ای در پژوهش پذیری و راهنمایی و نقد وداوری و ارزیابی پژوهش ها نخواهیم داشت.
اگر بتوانیم این مجموعه را در قالب یک نظام جامع ضروری پژوهشی استاد و طلبه و ساختار ببنیم به یک نگاه جامع و قوی در بدنه حوزه علمیه خواهران خواهیم رسید.
پورحمزه معاون پژوهش حوزه علمیه استان تهران:
در زمینه راهبردهای کلانی که در بحث نیرو سازی و نهادسازی و گفتمان سازی و الگو سازی بیشتر باید روی مساله نیروسازی تکیه کنیم.
در نیرو سازی چند لایه وجود دارد که مرحله اول، لایه عمومی طلاب است که در این عرصه 7 گام وجود دارد؛ در این عرصه یک سری کارگاه ها نیز برگزار می شود تا ذهن طلاب به سمت پژوهش سوق داده شود.
مهمترین خلا، مرتبط به سیستم آموزشی واساتیدی است که دروس متداول حوزه را تدریس می کنند ولی چون در مسیر طلبگی در فضای حرفه ای پژوهش نبوده اند، نمی توانند ذهن سازماندهی شده در حین تدریس را به سمت پژوهش سوق دهند؛ وقتی استاد دغدغه تکمیل روند آموزش را دارد ترجیح می دهد که درس خود را بر اساس سرفصل ها به اتمام برسد و شاید دیگر فرصتی برای کارهای پژوهش نباشد.
سوای سیستم و اساتید، مسئولان و متولیان امر پژوهش نیز دارای اهمیت بسیاری در توسعه امر پژوهش هستند؛ مسئولان نیز باید نگاه قوی و جامع کاملی در زمینه پژوهش داشته باشند تا مراتب به شکل دقیق ترتیب اثر دهد.
در زمینه پایان نامه تلاش می کنیم که روی کیفیت و محتوا کار کنیم؛ در این زمینه یک دوره پایان نامه ها و کمیسیون پایان نامه ها را برگزار کردیم؛ در این عرصه تلاش کردیم که زیرساخت ها به نحوی به پیش برود که این واگذاری به مدارس انجام شود.
حوزه علمیه تهران تلاش وافری دارد که طلاب پیش از پژوهش فهم درستی نسبت به پژوهش داشته باشند وپس از پژوهش نیز طلاب را رها نمی کند و به همین در سالهای اخیر موفقیت های ارزشمندی دارد؛ بیش از 4هزار تحقیق پایانی و 500 پایان نامه در حوزه علمیه تهران دفاع شده است.
عنوان موضوعات کاملا مشخص است و به همین دلیل است که می توانیم با رصد این موضوعات به شکل کاملی با نگاه این حوزه به کاربردی کردن موضوعات آشنا شویم.
اگر تعریف درستی از پژوهش داشته باشیم می توانیم راه را به درستی پیگیری کنیم؛ چهار سال پیش طرحی به عنوان آسیب شناسی مباحثی که در حوزه فرهنگی ویژه بانوان وجود دارد را در سطح استان تهران بررسی کردیم ولی در پایان توضیحات کارشناسان را نیز جویا شدیم و در نهایت به نتایج جدید رسیدیم.
اینکه اجبارا یک واحد را به عنوان تحقیق پایانی تعیین کنیم یک بحث است ولی اینکه طلبه را به شکل هدفمند تربیت کنیم و آنها را با شرایط خود و فعالیت های آتی اش آشنا کنیم قطعا نتیجه بهتری خواهیم گرفت.
نباید طلاب را به عنوان مصرف کننده علم تربیت کنیم؛ باید به این نتیجه برسیم که هدف از پژوهش حل راهکارهای جامعه است یا مملو کردن انبوهی از اطلاعات است؟ بحث نقادی و ذهن نقادی و تحلیل گر باید از ابتدای طلبگی آموزش داده شود؛ باید قدرت نقد طلاب را از همان ابتدای تحصیل ارتقا دهیم.
بخشی از ورود طلاب در این عرصه ذوقی است ولی مدیران مدارس باید ذوق های طلبگی را به خوبی استخراج کنند و آنها را در این مسیر تربیت کنیم.
حجت الاسلام والمسلمین دهقان معاون پژوهش مرکز تحقیقات زن و خانواده:
پایه اصلی توسعه حوزه های علمیه، استاد محور است و اگر اساتید قوی به استان ها نروند نمی توانیم انتظار رشد قوی طلاب را در این بخش ها داشته باشیم.
فهم طلاب از پژوهش باید به شکل یک مساله مهم باشد نه یک عنصر تزیینی؛ برخی از طلاب پژوهش را عناصری دست و پاگیر و عامل اتلاف وقت می دانند.
باید به این فهم مشترک برسیم که پژوهش دارای شاخص های قوی و متقنی است که نباید آن را به گردآوری مباحث و کتب، یکسان انگاشت؛ پژوهشگر نیازمند حرکت در مرز علم و مطالعات عمیق است که قطعا هم نباید انتظار داشت که همه طلاب در این عرصه گام بردارند؛ حتی در سطح سه نیز نباید انتظار پژوهش را داشته باشیم.
برخی اوقات فهم از پژوهش در همه مراکز یکسان نیست و برخی از مدیران بخش ها نگاه دقیقی به بحث پژوهش ندارند؛ همین مساله باعث عدم فهم مشترک از پژوهش شده است.
طلاب ما برای طلبه شدن صرفا نگاه علمی و پژوهشی ندارند و برخی از آنها به دنبال کمالات اخلاقی و تربیتی و تبلیغی هستند؛ حوزه تنها یک نهاد علمی نیست و این کارکردها را نیز پذیرفته است ولی ما می خواهیم که ایدآل های پژوهشی را برای همه طلاب در نظر بگیریم.
اگر پذیرفتیم که پذیرش به معنی تولید علم است تنها این مساله را باید از طلاب سطح 4بخواهیم؛ در جلسه دفاع پایان نامه هایی را می بینیم که قطعا فرد مذکور نباید نمره قبولی را بگیرد ولی بر اساس یک قاعده عرفی این افراد راقبول می کنیم درحالی که شاخص سنجش تحصیل آنها را نباید پژوهش بدانیم؛ باید شاخصه های متناسب آنها را بگیریم و پژوهش را نیز بر اساس این شاخص های تطبیقی ارایه کنیم.
اگر معتقدیم که عقلانیت تاسیس و گسترش و مجلات علمی پژوهشی برگزار کردن و همایش برگزار کردن دچار مشکلاتی است و می خواهیم این روند را اصلاح کنیم باید اصرار کنیم که شاخص ها را در مراکز اصلی به درستی بچینیم؛ اگر مجلات علمی پژوهشی در مراکز ایجاد می شود باید با استانداردها و شاخص های قوی در نظر گرفته شود.
نباید از طلبه سطح 4 انتظار نظریه پردازی داشته باشیم؛ شاخص ها و انتظاراتی که باید از طلاب داشته باشیم باید به شکل سیستمی باشد و نگاه نیز باید کاملا دقیق باشد.
حجت الاسلام آیینه چی:
نهادهای پژوهشی که در درون سازمان حضور دارند یا نهادهای پژوهشی که به شکل مستقل فعالیت می کنند، در دورن حوزه وجود دارد.
پژوهش، امری فرایندی است و آن را نیز باید فرایندی ببینیم؛ در این بین یک حلقه مفقوده وجود دارد؛ یعنی آموزش ما یکسان است ولی خروجی های متعدد از آن متوقع هستیم؛ در این زمینه پیشنهاداتی را نیز می توانیم ارایه دهیم.
آموزش را به سه سطح تقسیم کرده ایم؛ برخی از افراد برای استاد شدن آموزش می بینند و برخی برای کاربردی کردن مباحث و برخی نیز برای پژوهشگر شدن آموزش می بینند.
باید به مسئول آموزش و پژوهش شاخص ها، ابزارها و ملاک هایی را بدهیم که طلاب را با شاخص هایی که به او داده می شود توان سنجی طلاب رصد کند؛ در این زمینه باید بسته های مختلفی از سرفصل ها و روش ها داشته باشیم.
از دیگر سوی سنجش ها نیز باید در دو سطح انجام شود؛ برخی از اساتید نیز باید سطح بندی شوند؛ این سطح بندی نیز باید با روش های دقیق سنجشی تقسیم بندی می شوند؛ اگر می خواهیم طلبه پژوهشگری تربیت کنیم که در مرزهای دانش حرکت کند باید او را به اساتیدی مرتبط کنیم که خود او در مرزهای دانش حرکت می کند.
اصل وجود نهادهای پژوهشی لازم است ولی چون بسته های عملیاتی و طرح های دقیق نداریم با مشکلات دیگر مواجه می شویم؛ باید طرح های دقیق و عملیاتی در این حوزه داشته باشیم.
صابری، مدیر مرکز تربیت مدرس :
هدف حوزه، تربیت طلبه است ولی اگر بدانیم که یک طلبه را طلبه تربیت کنیم، قطعا از همان ابتدا یاد می گیرد که به درستی ببیند و به درستی نقد کند؛ در سطح دو باید قرائت صحیح را بیاموزد و در سطوح دیگر، این نظرات را نقد کند.
فردی که به تازگی در حوزه وارد می شود باید مباحث دقیق و علمی را به آنها بیاموزیم و از سردرگمی آن جلوگیری کنیم؛ در زمینه تربیت طلاب، از پراکنده آموزی آنها جلوگیری کنیم.
حوزه علمیه خواهران در سراسر کشور توسعه یافته است ولی در مقام ارزیابی باید معیارها را به شکل دقیق و تخصصی ارزیابی کند تا در آینده پژوهش های استانداردی را نیز شاهد باشیم؛ جایگاه حوزه علمیه خواهران باید در نفس سیاست گذاری ها و اجرا کاملا مشخص باشد و ماموریت های آن با توجه به شرایط تنظیم شود و امکانات آن را نیز اعطا کند.
قاضی نیا قائم مقام پژوهشی موسسه معصومیه:
مدارس ما در سطح کشور متعدد است و به همین دلیل باید سیاست های مجزایی برای آنها داشت؛ نمی توان یک آیین نامه را برای مراکز پژوهشی که 30 سال فعالیت دارند و یک مجموعه دیگر که به تازگی با اساتید تازه کار فعالیت می کند ارایه کرد.
آموزش و پژوهش و بخش فرهنگی مجزای از هم نیستند؛ اگر استاد و مدیر مدارس پژوهشگر باشند قطعا بسیاری از امور را به خودی خود سامان خواهند داد؛ پژوهش را نباید جدای از آموزش بدانیم.
همچنین در روز دوم هفته پژوهش نشست «مطالعات زنان و خانواده در حوزههای شیعی عرب زبان» با سخنرانی حجت الاسلاموالمسلمین محمد تقی سبحانی نیز برگزار شد.
نشست «مطالعات زنان و خانواده در حوزههای شیعی عرب زبان» با سخنرانی حجت الاسلاموالمسلمین محمد تقی سبحانی و به همراه رونمایی از کتاب «الأسرة والجنوسة في النظام التربوي الرسمي» نگارش محمدرضا زیبایی نژاد و ترجمه حسین صافی و کتاب «المرأة في لغة القرآن: دراسة جنوسية» نگارش مجید دهقان و ترجمه احمد حسین بکر، در این مرکز برگزار شد.
حجت الاسلام والمسلمین محمد تقی سبحانی مدیر مرکز الحضارة لتنمیة الفکر الإسلام گفت: مطالعات زنان در دوره معاصر به صورت کلاسیک و علمی، از دهه 60 قرن گذشته آغاز شد؛ در این دهه مباحث مطالعات زنان از شکل مطالعات فرهنگی و پراکنده بیرون آمدو بعد آکادمیک پیدا کرد و مراکز تحقیقات در این زمینه با رشته های مطالعات زنان سامان دهی شد.
وی افزود: ورود مطالعات زنان به علوم خاص در این دوره خاصی شکل گرفت، پیش از آن زن و خانواده در ادبیات جامعه شناسان و علمای تربیت و اقتصاد وجود دارد ولی به عنوان یک حوزه مستقل بروز و ظهوری حتی در غرب نداشت؛ این رشته، یک رشته جدید و جوان است؛ هنوز هم این رشته در دنیای غرب، حتی در آمریکای شمالی که یکی از آغازگاه های مطالعات زنان است، رشته چندان پرطرفداری نیست؛ حوزه مطالعات زنان در آمریکای شمالی به عنوان بدترین رشته معرفی شده است زیرا دانشجویان این عرصه کم تعداد ترین و از نظر اشتغال نیز بدترین رشته علمی هستند.
مدیر بنیاد امامت بیان کرد: دلیل این امر نیز حضور جدی فمنیسم افراطی در این عرصه است؛ همین موضوع باعث شد که متن مطالعات زنان در غرب به اندازه چیزی که در رسانه های بیرونی مطرح می شود، نیست؛ علی رغم این مباحث، فعالیت هایی که درغرب انجام برگزار شد.
آقای سبحانی اظهارکرد: این موضوع امروز به عنوان یک مبحث بین رشته ای محسوب می شود و مراکز مختلفی در این عرصه متمرکز شده اند؛ پس این حوزه، یک رشته تخصصی خاص نیستند بلکه بیشتر به عنوان یک مبحث بین رشته ای مطرح است که تخصص های مختلف، در آنجا حضور دارند و مباحث به صورت چند جانبه مطرح می شود.
مدیر مرکز الحضارة لتنمیة الفکر الإسلام یادآورشد: حوزه مطالعات زنان، در آغاز با عنوان مطالعات زنان نامیده می شود و هم اکنون نیز به همین عنوان نامیده می شود؛ اصطلاحی فمینیولوژی به کار برده شد که این اصطلاح نیز افول پیدا کرد؛ در دو دهه گذشته، تلاش شده است که به جای مطالعات زنان از مطالعات جنسیت یاد کنند؛ جنوست یک مبحث اجتماعی است که به کارکرد نوع اجتماعی مردان یا زنان می پردازد.
وی افزود: این مبحث و نزج گیری این عرصه نیز مولود تلاش های فمنیسیتی بود؛ این گروه تلاش می کردند که با ما مرد و زن سروکار نداریم بلکه با مردانگی و زنانگی که مقولات اجتماعی و جامعه شناختی هستند سروکار داریم؛ احساس می شود که این حوزه بیشتر از حوزه مطالعات زنان به کار می رود که دلایل خاص خود را نیز دارد.
آقای سبحانی اظهارکرد: در حوزه جهان اسلام با یک پدیده رو به رشد در عرصه مطالعات زنان مواجه هستیم؛ هنوز نیز مطالعات زنان در جهان اسلام یک مساله مطرح و در حال تداول است؛ مطالعات آکادمیک در جهان اسلام هنوز از تاثیرات فمنیسم به دور نیست و هنوز سلطه و هژمونی تفکرات فمنیسیتی در مطالعات جهان اسلام و عرب وجود دارد؛ هرچند شاخه هایی از اسلام گرایان در دو دهه تلاش کردند که از زیر بار این فشار معرفی و روانی خارج شوند ولی در عین حال نمی توان گفت که جریان اسلام گرا در جهان عرب یک نظم و چارچوب تازه در این عرصه ایجاد کند.
مدیر مرکز الحضارة لتنمیة الفکر الإسلام یادآورشد: مجموعه مطالعات زنان به چهار محور تقسیم می شوند؛ حوزه اول، مطالعات متن محور هستند که به ترتیب شامل قرآن، سنت نبوی و روایات ائمه اطهار(ع) است؛ به نظر می رسد که این عرصه از حوزه های رو به رشد است.
وی گفت: این مطالعات متن محور چند دسته هستند؛ اولین دسته، مطالعات لغوی متن هستند که به صورت آکادمیک و جزء گرا و موردی، مفاهیم و وازگان قرآنی در حوزه زنان را مطالعه می کنند؛ مباحث دیگر، در عرصه هرمونتیکی شکل گرفته است؛ به عنوان مثال مطالعاتی در خصوص شخصیت های زنان و صورت زنان در قرآن است که مطالعاتی در این عرصه صورت گرفته است.
مدیر بنیاد امامت بیان کرد: در این حوزه مطالعات متن محور به جایی می رسیم که تجدید قرائت هایی که در عرصه تفسیر و آیات صورت گرفته است؛ اینکه چگونه می توانیم قرآن رااز نو و بر اساس پیشفرض های تازه، خوانشی جدید کنیم؛ این بحث نیز یک بحثی است که هرچند تنها یک یا دو مقاله غیر از کتاب آمنه ودود انجام نشده است ولی به نظر می رسد زمینه مطالعاتی قوی بایددر آینده شکل گیرد؛ این کار در مصر انجام شده و نصرحامد ابوزید از جمله آغازکنندگان چنین مبحثی بود؛ وی متون قرآنی و عرفانی را از دیدگاه زن گرایانه مطالعه کرد.
آقای سبحانی تصریح کرد: حوزه اول که حوزه مطالعات متن محور در جهان اسلام است در حوزه فکر شیعی، با یک فقر جدی مواجه هستیم؛ منظور ما مطالعات زنان است که برگرفته از نگاه علمی شیعی است؛ در این زمینه روشنفکران عراقی و ایرانی و... مد نظرمان نیست که کارهای پراکنده ای مطرح کرده اند ولی از این گروه که بگذریم حوزه مطالعات رسمی آکادمیک دینی ما در جهان تشیع، به این عرصه کم توجهی کرده است؛ البته مقالاتی در این عرصه نوشته شده است که البته در مرکز الحضاره مجموعه مقالاتی را منتشر خواهیم کرد؛ این مجموعه تا 500 مقاله رسید ولی پس از پالایش نهایی شاید بتوان گفت مقالات تخصصی که بتوایم در این عرصه عرضه کنیم بیش از 15 اثر نیست.
مدیر مرکز الحضاره لتنمیه الفکر الاسلام لبنان عنوان کرد: کتاب حجت الاسلام والمسلمین دهقان در این زمینه یک نقطه عطف محسوب می شود؛ این کتاب تلاش قابل توجهی است برای اینکه بحث مطالعات جنسیت در عرصه قرآن را در یک سیاق جدی مطرح کند؛ این اثر در عرصه عربی تازه است و در جهان اسلام مورد استقبال واقع می شود.
وی افزود: حوزه دوم، در عرصه مطالعات محور، مطالعات حدیثی است که در این عرصه نیز در جهان عرب، یک حوزه روبه رشد محسوب می شود؛ جریانی در جهان عرب شکل گرفته است که به کمک جریانات فمنیسیتی آمده است که حرکت قرآنیون است؛ این گروه در دو دهه گذشته نقدهای رادیکال حدیثی را حتی به صحاح مادر آغاز کرده اند و یکی از وجوه آنها میراث حدیثی در عرصه زنان است.
مدیر بنیاد امامت بیان کرد: یک جهت کار آنها ریشه یابی اسنادی و تاریخی این روایات است و یک دسته مطالعات نیز مطالعات تطبیقی متنی در خصوص روایات اسلامی(اهل سنت) با میراث یهود است که به دنبال این هستند که موروث روایی ما در عرصه زنان برخواسته از ادبیات یهود و اهل کتاب است.
آقای سبحانی تصریح کرد: در این عرصه در حوزه علمیه قم و لبنان، به این جهت پرداخته اند؛ میزان دقت، روش و مندی و.. این مطالعات باید بررسی شود ولی در این عرصه می توان گفت که مجموعه تلاش هایی در عرصه میراث حدیثی شیعه وجود دارد؛ این مطالعات اکثر با نگاه خاص به حوزه زنان صورت گرفته است؛ این مقدار مطالعات حدیث شناسی در عرصه زنان و حتی چند مقاله ای که در این مدت نوشته شده است، از بحث مطالعات پیچیده این عرصه کفایت نمی کند.
مدیر مرکز الحضاره لتنمیه الفکر الاسلام لبنان عنوان کرد: اگر به استقبال این مباحث نرویم و بستر را فراهم نکند تا بخواهیم خود را پیدا کنیم تاثیرات خود را می گذارد؛ به محققان توصیه می کنیم که با همکاری موسسات حدیث شناسی که در عرصه حدیث تلاش هایی داشته اند مجموعه مطالعات متن کاوانه و سند کاوانه را سامان دهند تا میراث شیعی خود را از برخی انتقادات و اشکالات پیراسته کنیم یا پاسخ های لازم را ارایه کنیم.
وی افزود: ادبیات این بحث نیز جای کار دارد؛ هنوز به اندازه یک جلد مقالات تخصصی قابل عرضه به جهان اسلام با نگاه حدیث شناسی یافت نشده است که باید به این بحث بیش از پیش بپردازی.
مدیر بنیاد امامت بیان کرد: حوزه دوم، مطالعات بنیادین در عرصه زنان است؛ این بحث از موج دوم در غرب آغاز شد، تا موج اول، مباحث فمنیسیتی نیز بیشتر جنبه حقوقی و اجتماعی داشت و موج دوم به عمق دانش های انسانی رفت و از فلسفه به حوزه معرفت شناسی و تا حد روش شناسی نیز پیش رفت؛ مدعی فمنیست ها این بود که مشکل اصلی ما در نوع نگاه ما به زنان نهفته است و این نگاه نه برخواسته از یک عارضه فرهنگی بلکه به بنیاد دانشی و معرفتی به زنان بر می گردد؛ این تلقی حرکات افراطی در حوزه فمنیسم، دانش های ما از جامعه جامعه شناسی و روانشناسی و معرفت شناسی یک پسوند فمنیستی پیدا کرد.
آقای سبحانی تصریح کرد: اگر قرار باشد با مواجهه با این نگاه مواضع خود را به عنوان ایجابی نگاه کنیم باید نگرش اسلامی شیعی خود را در مواجهه با این پرسش های اساسی که در دانش های بنیادین انسانی دارد پاسخ دهیم؛ خوشبختانه مبانی فکر شیعه نیز در این زمینه غنی است و میراث اهل بیت(ع) و مطالعات علمای ما دست مایه های خوبی در این زمینه است.
مدیر مرکز الحضاره لتنمیه الفکر الاسلام لبنان عنوان کرد: کاری که در حوزه مطالعات اهل سنت در این عرصه انجام شده است حرکت قابل توجهی در این عرصه صورت نگرفته است و حتی یک مطالعه چارچوب مند در حوزه نگاه زن محور به موضوع نداریم؛ البته در این عرصه واکنش ها و نقدهایی صورت گرفته است ولی نمی توان آنها را کاری جامع و تاسیسی تفسیر کرد.
وی افزود: در حوزه مطالعات شیعی نیز به نظر می رسد کاری که مرحوم علامه د رالمیزان انجام داد و شهید مطهری این بحث را با بحث فطرت توسعه داد و سپس در امتداد آن برخی شخصیت های معاصر چون آیت الله العظمی جوادی آملی مطرح کرد عمده فعالیت های شیعه در این زمینه است؛ کارهایی نیز در لبنان و ایران پس از انقلاب انجام شد؛ در مرکز مطالعات زنان نیز کوشش های خوبی انجام شده است ولی شاید نتوان گفت که به یک نظریه جامع و کامل در این بحث رسیده است؛ کتاب زن در اسلام خانم علاسوند تلاش کرده که به یک نظریه نزدیک شود؛ یا در کتاب نظام شخصیت زن در اسلام در فصل های اولیه تلاش هایی شد ولی هنوز ما را به یک مبنای روشن در این مطالعات نرسانده است.
مدیر بنیاد امامت بیان کرد: امروزه نظریه جنسیت نقطه مطالعات بنیادین این عرصه است؛ فمنیسم ها می گویند که نظریه متفاوت با نگاه سنتی ارایه داده ایم؛ به نظر می رسد که مطالعات ما در این بخش باید روی تبیین نگاه و نظریه جنیست در نگاه اسلام و شیعی متمرکز شود که قطعا باب خوبی در عرصه مطالعات راهبردی و حقوقی و... ما باز می کند و اگر به این نقطه نرسیم شاید به دشواری بتوان حرف های جامعی در این عرصه مطرح کرد.
آقای سبحانی تصریح کرد: در عرصه مطالعات مبانی جامعه شناختی باید ورود های جدی انجام شود و تحلیل هایی که در باب جنیست عرضه می کنند را باید بررسی کنیم.
مدیر مرکز الحضاره لتنمیه الفکر الاسلام لبنان عنوان کرد: حوزه سوم، مطالعات در باب نظام های اجتماعی زنان است؛ در عرصه مطالعات اهل سنت روی این مساله بسیار کم و نادر کار شده است یعنی نگاه نظام مند به عرصه های مختلف زنان و تبیین مشکلات زنان از دریچه دستگاه های اجتماعی کمتر دیده می شود؛ در مطالعات دینی اهل سنت به جز عناوین و برخی کتب، در حوزه های حقوقی زنان به چشم نمی خورد.
وی افزود: در عرصه مطالعات شیعی خودمان نیز توجه به نگاه نظام مند مرتبط به زنان بیشتر است و حداقل زمینه و بستر این مطالعات فراهم تر است؛ اینکه چه مقدار در نظام حقوقی و تربیتی و مناسبات خانوادگی ورود کنیم و محصولی ارایه کنیم، نیز باید مورد بررسی قرار گیرد.
مدیر بنیاد امامت بیان کرد: حوزه چهارم نیز حوزه مطالعات تطبیقی یا میدانی زنان است؛ ریشه اصلی همه این مباحث پاره ای از معضلات و چالش ها و پیچیدگی های محیط زندگی زنان است و بسیاری از نهضت های زنان نیز عکس العمل بدرفتاری ها و بدکارکردهای اجتماعی است که در دنیای بیرون نیز به یک کنش جدی مبدل شده است.
سبحانی تصریح کرد: مسایل محیطی میدانی زنان که مهمترین حوزه درگیری ما است، امروزه در جهان شیعی چندان مورد توجه حوزه های علمیه و مطالعات اسلامی نیست؛ اگر قرار باش مقایسه ای انجام شود که در سه حوزه گذشته حضور جدی داشتیم ولی در حوزه چهارم تقریبا میدان از دست ما خارج شده و این محیط محیط کنش گری ما نیست ؛ 90 درصد مطالعاتی که در این عرصه انجام می شود در جهان غرب و غیر اسلامی است.
مدیر مرکز الحضاره لتنمیه الفکر الاسلام لبنان عنوان کرد: غیاب ما در این میدان مطالعات میدانی و تطبیقی و عینی یک غیاب غیر قابل قبول است؛ در عرصه مطالعات شیعی نیز باید آمار دقیقی داشته باشیم؛ البته در این بین مقالاتی نوشته شده است و کارهایی انجام شده و گزارش های از پژوهش های میدانی انجام شده است ولی این مطالعات در قابل یک جریان راهبری شده نبوده است و مسایلی بوده که توسط پژوهشگران شکار شده و دارای یک پازل موضوعی نیست.
وی افزود: غالب این مقالات، قالب توصیفی است و نگاه چاره جویانه وجود ندارد؛ این مطالعات بیشتر به ارایه برجسته سازی مشکلات است ؛اگر فقط به توصیف بپردازیم پس از یک مدت، ساحت مطالعات میدانی به یک بستر رسانه ای مبدل می شود که ما را منفعل می کند؛ وضعیت زنان در شهرهای مختلف از جمله زنان بی سرپرست و... توصیفاتی است که می توان ارایه داد ولی اینکه ریشه های این مسایل چیست در این مطالعات دیده نمی شود.
مدیر بنیاد امامت بیان کرد: اگر بخواهیم خلاصه این بحث را ارایه کنیم می توانیم بگوییم که مطالعات ما دارای دو حوزه است که نخستین آن حوزه مفهومی است که در این عرصه دچار یک سری چالش های مفهومی هستیم؛ محوریت این بحث را باید نظریه جنسیت تعیین کنیم؛ حوزه دوم، حوزه تطبیق است که در این عرصه مطالعات میدانی ما نیز باید بر اساس دستگاه های نظام مند صورت بگیرد.
آقای سبحانی تصریح کرد: در عرصه حوزه زبان فارسی مطالعاتی با این سطح و عمق و با نگاه دستگاه مند همچنن مطالعات مرکز تحقیقات زن و خانواده وجود ندارد؛ البته این بحث هم جای تبریک دارد و از دیگر سوی مایه تاسف است که چرا نباید این عرصه گسترش پیدا کند.
مدیر مرکز الحضاره لتنمیه الفکر الاسلام لبنان عنوان کرد: این مرکز نقطه درستی را برای فعالیت خود انتخاب کرده است ولی اینکه این تحقیقات تا چه اندازه قدرت هماوردی با حوزه مطالعات زنان در جهان اسلام دارد نیازمند یک نشست قوی است ؛امروزه که دست مایه از زبان عربی در جامعه بیرونی وجود دارد می توانیم در محیط کشورهایی چون لبنان و تونس و عراق و... دیالوگ خوبی را با اندیشمندان این عرصه ایجاد کنیم؛ این مرکز می تواند چند نشست بین المللی را در بیرون از کشور برگزار کند که هم آثار خود را ارایه کند و هم محک جدی بخورد.
وی افزود: نکته دیگر، تو جه به پاره ای از مطالعات روزآمدی است که در زبان جهان اسلامی ما با دغدغه های اسلامی یا فمنیستی مطرح می شود است که باید به سرعت به سراغ آنها برویم و کارهای انتقادی و ایجابی و موازی انجام دهیم؛ امروزه جهان تشیع ما یک جریان نخبوی فاضل دانشگاهی و حوزوی می یابد؛ جهان تشیع سه دهه گذشته قابل مقایسه با 120 سال گذشته نیست؛ اگر آمار اساتید شیعی در دانشگاه های کشورهای مختلف از جمله عراق و لبنان و پاکستان و افغانستان و کشورهای دیگر نگاه کنیم می بینیم این جریان نخبگانی نسبت به جمعیت اهل سنت جهان اسلام در حال افزایش است.
مدیر بنیاد امامت بیان کرد: نکته ویژه آن است که به دلیل اینکه کرسی ها و محیط فرهیختگی دارند و در معرض این اندیشه ها هستند، در اکثر موارد به شکل ناخودآگاه سعی می کند این سخنان را با بازخورد جدید در یک نسخه شیعی ارایه کند و دلیل این عرصه نیز خلامطالعات پارادایمی مطالعات ما در خارج است.
سبحانی تصریح کرد: این گرفتاری وجود دارد که حتی استاد متدین ما برای تدریس به سراغ ادبیات تولید شده نزدیک به خود می رود؛ با مشورت با اساتید حوزه جامعه شناسی جهان اسلام و.... می توانیم مباحثی را که امروز در جهان اسلام موضوع جدی عرصه زنان است را در اولویت اول قرار دهیم و در گام اول به دنبال دانش تراز نیز نباشیم ؛ در فضای اول باید نشان دهیم که در حوزه فکر شیعی سخن تازه ای داریم و می توانیم مطرح کنیم ؛اگر این گونه نشود و با یک خلا مطالعات شیعی مواجه باشیم ،آسیبی که در یک دهه در حوزه کلام جدید و مباحث معرفت شناسی برای جامع جوان شیعی انجام شد برای جوانان ما به خصوص حوزه بانوان ما نیز ایجاد خواهد شد.
در ابتدای این نشست علمی فریبا علاسوند عضو هیئت علمی این مرکز گفت: این نشست علمی برای معرفی مجموعه فعالیت های این مجموعه در زبان عربی تالیف شده است برگزار می شود.
وی افزود: امیداریم بتوانیم گام های موثری را در کشورهای اسلامی در راستای ارایه نگاه ناب معارف اهل بیت(ع) به مساله زن و خانواده ارایه دهیم؛ این نشست نیز با همکاری دو مرکز برگزار شده است و امیدواریم بحث ترجمه مباحثی که دارای مباحث استراتژیک و راهبردی تر هستند در مقیاس بزرگی در این مرکز دنبال شود.
خانم دکتر علاسوند عضو هیئت علمی مرکز تحقیقات زن و خانواده بیان کرد:جریان ترقی خواهی و اصلاحی در کشورهای عربی و پیش از ایران و قبل از قرن بیستم ایجاد شد؛ کشورهای عربی نسبت به جریان اصلاح در کشورهای غربی نسبت به مساله حجاب حساس شدند و مباحثی مطرح کردند؛ محمد عبده در آن زمان طرح خود را در خصوص پالایش فرهنگ عربی نسبت به آنچه در دین نیست مطرح می کند.
وی گفت: مطالعه این وضعیت نشان می دهد که وضعیتی که سه جریان در شکل گیری وضعیتی که آن زمان در کشورهای عربی و ایران و برخی کشورهای آفریقایی رخ داد دخالت داشتند که شامل جریان فقهی، کلامی و تفسیری است.
استاد حوزه اظهارکرد: جریان کلامی، پدیده تحول خواهی را تئوریزه کرد واین جریان در بستر کلام، تا به امروز نیز ادامه دارد؛ این بحث ابعاد پیچیده تری پیدا کرده است؛ جریان فقهی، طبق گزارش های موجود از کشورهایی چون مصر آغاز می شود و عثمانی و سوریه و عراق و... نیز آن را پذیرفتند؛ جالب این است که این تحول خواهی از تحول خواهی کلام شکل گرفت.
خانم علاسوند یادآورشد: قانون اساسی مصر بر اساس دکترین ضرورت و ولایت حاکم به اندازه نیاز در احکام دخالت کردند و البته در پیش نیز تصریح کردند که اسلام را نیز محترم می شمریم؛ بسته حقوق خانواده آخرین گلوگاهی است که این تغییر را تجربه می کند.
وی افزود: عبده در سال 1929 پیشنهاداتی برای تغییر قانون اساسی مصر می دهد که جریان های دیگری را ایجاد کرد؛ قانون حمایت خانواده در سال 1946 و 1353 که در ایران به تصویب رسید از این پیشنهادات عبده ناشی شده بود؛ پیشنهاداتی در زمینه سه طلاقه شدن و تغییرات در قوانین طلاق و ازدواج و... که در مصر رخ داد، در ایران نیز شاهد همین پیشنهادات است.
عضو هیئت علمی مرکز تحقیقات زن و خانواده بیان کرد: بستر تفسیری سومین بستر است؛ در جریان تفسیری تاریخ اسلام، تفاسیر 150 قبل و 150 سال قبل و 150 سال اخیر دوره های خاص تفسیری است؛ ادبیات قیم محور و سلطه محور و تعابیری که در نظر کسانی که از آنها استفاده کردند بار معنایی خاصی نداشتند تغییر میکند و تفاوت معنایی در متفکران شکل می گیرد؛ این مباحث در فهم قرآنی عبده و شاگردان او و سید قطب شکل می گیرد؛ علامه نیز دیدگاه هایی در مقام تکریم زن بیان می کنند که ممکن است برخی نیز مدعی شوند که این نگاه در اثر فشار فرهنگی جامعه مدرن بوده است که البته نظر مخالفی نیز وجوددارد که مبتنی بر نظریات ناب اسلامی بود که کمتر به آنها توجه شده بود.
وی گفت: این تلاش بیشتر در راستای این مساله که بود که تغییر پیش از شکل گیری تغییراتی که دیگران بخواهند بر ما تحمیل کنند شکل گیرد؛ هیچ کدام از مفسران و نویسندگان از جمله سید قطب و عبده، بر اساس مشرب تفسیری خود جریان جدید را در حوزه تفسیری شکل دادند ؛این اتفاق در ایران نیز رخ داد و در تفکر رهبران ایران نیز شکل گرفت و بسیار توسعه یافت.
استاد حوزه اظهارکرد: کشورهای اسلامی به شکل مشترک، یک تغییر را تجربه کردند؛ این تجربه در کشورهای عربی منطقی بود زیرا در این کشورها مساله اقلیمی و بومی وجودداشت که همان سلطه فرهنگ اهل سنت است؛ اگر کسی به منابع اهل سنت در بحث زنان توجه کند، این جریانات تحول خواه را توجیه می کند.
خانم دکتر علاسوند یادآورشد: اگر این اتفاق را در مسیر درست خود دنبال نکنیم و اصلاح مسیر زندگی خانواده را بر مبنای مکتب اهل بیت دنبال نکنیم این جریان قطعا در مشرب های مدرن و پست مدرن خود منتظر ما نخواهند نشست.
در پایان مراسم رونمایی کتاب «المرأة في لغة القرآن: دراسة جنوسیه» و کتاب «الأسرة والجنوسة في النظام التربوي الرسمي» برگزار شد.