جستجو فارسی / English

میزگرد آینده پژوهی جنسیت و خانواده

تاریخ انتشار: 1398/03/19     
میزگرد آینده پژوهی جنسیت و خانواده
مرکز تحقیقات زن و خانواده با همکاری مرکز مدیریت حوزه های علمیه خواهران، حوزه علمیه خواهران استان قم جامعه الزهرا و جامعه المصطفی العالمیه همایش انقلاب اسلامی؛ زن و خانواده را برگزار کرد.

مرکز تحقیقات زن و خانواده با همکاری مرکز مدیریت حوزه های علمیه خواهران، حوزه علمیه خواهران استان قم جامعه الزهرا و جامعه المصطفی العالمیه برگزار کرد:

 

 

میزگرد: آینده پژوهی جنسیت و خانواده
با حضور اعضای هیئت علمی مرکز تحقیقات زن و خانواده

سرکار خانم دکتر علاسوند

سرکار خانم زارع

سرکار خانم دکتر داور پناه

 

 

خلاصه ای از بحث میزگرد آینده پژوهی جنسیت و خانواده

خانم زارع:

آینده پژوهی یک دانش فرارشته‌ای است که برای درک بهتر تحولات فعلی جامعه جهت برنامه ریزی آینده به کار می آید. به دو دلیل آینده پژوهی را یک دانش فرارشته‌ای می‌دانیم. دلیل اول تنوع موضوعاتی است که این رشته درگیر بحثش است و دلیل دوم اینکه کارشناسانی که بحث آینده پژوهی را مطرح می‌کنند در رشته‌های مختلف آموزش دیدند و متخصص در رشته‌های متعدد هستند. آینده پژوهی مشتمل بر یک سری مجموعه تلاشهایی است که با استفاده از تجزیه و تحلیل منابع و الگوها و عواملی که باعث تغییر و یا ثبات می شوند و از طریق تحلیل این منابع و داده‌ها یک سری آینده‌های محتملی را برای خودمان مجسم می‌کنیم. آینده‌هایی که محتمل هستند. آینده پژوهی منعکس می‌کند که چطور ما با بررسی تغییرات زمان حال، آینده را از دل این در بیاوریم و برایش برنامه ریزی بکنیم.

آینده پژوهی چند شاخص مختلف دارد. اولین شاخص این است که دورنمایی از این تغییرات برای افراد بازنمایی بکنیم که آینده متفاوتشان را از دل تغییرات فعلی رقم بزنند. شاخص دوم این که فرد آینده پژوه به این اعتقاد داشته باشد که با آینده پژوهی این اثرگذاری را دارد که اقدامات آینده بشری را پیش بینی بکند. سومین شاخص استفاده از دانش در تدوین و اجرای سیاست ها است.

برای آینده پژوهی اهدافی قابل ذکر است. هدف اول پیش بینی آینده و کنترل آن چالش هایی است که احتمالا در آینده با آن مواجه خواهیم شد. هدف دوم نقد امروز و مقدمه برای تحول فردا است. هدف سوم، فهم نسبت به امروز و فردای خودمان است. و هدف نهایی شکوفایی انسانها و مشارکت و نقش عاملیتی که در آینده پژوهی قرار است باشد.

یکی از کارکردهای مهم آینده پژوهی در امر سیاست گذاری است. یکی از مهمترین مسائل کشورها بحث تدوین سیاستهای کلان کشورهاست. یکی از مهمترین حوزه‌هایی که سیاستگذاران برایش برنامه ریزی می‌کنند حوزه جنسیت و خانواده است که این آینده پژوهی به ما کمک می‌کند که سیاستهایی را تدوین بکنیم.

تئوری پردازی‌های کلی برای بحث جنسیت و خانواده، در چهل سال گذشته انقلاب مشخص شده است. رسالت پژوهشگر این است که بررسی و تحلیل عینی در مسائلی که مربوط به حوزه جنسیت و خانواده وجود دارد را با نگاه خود ببیند و مشکلات انضمامی و عینی را در حوزه زنان و خانواده مشخص کند.

 

دکتر علاسوند:

بسم الله الرحمن الرحیم. من فکر کنم در تقسیم بندی که سرکار خانم زارع فرمودند من جزو گروه اول هستم یعنی گروهی که به آینده پژوهی خیلی معتقد نیستند. بنظر من بیشتر آینده سازی می‌شود تا آینده­پژوهی یعنی کسانی که دست بالا در زمینه قدرت دارند همیشه سعی کردند آینده را به گونه‌ای بسازند که مبادی ثروت و قدرت همواره در اختیار آنها بماند. کسانی که بر اساس آینده­پژوهی سناریو تهیه می­کنند در واقع نقشه راه ارائه می­کنند نه ان که آینده را پیش­بینی کنند. کسانی که میخواهند آینده را بسازند مسائل را کنار هم ردیف می‌کنند و در واقع آنها را مدیریت می‌کنند تا اتفاقی که مایلند در آینده به وقوع بپیوندد.

البته آنها نمی­توانند عاملیت انسانها و ساختارهای موازی را کاملا مدیریت کنند و برای همین گاهی سناریوی آنها به هم می­ریزد. الوین تافلر (Alvin Toffler) در فصل «تنهایی» کتابش، موج سوم (The Third Wave)، می نویسد جهان در مسیر تحول خود  در حال عبور از وضعیت صنعتی  به وضعیت فراصنعتی بود که یکباره  ترکیب سوزان اسلام و ایران رخ داد و مناسبات مربوط به این تحول را تغییر داد. یعنی یک ظرفیتی در اسلام بود و یک ظرفیتی هم در ایران که وقتی به یکدیگر درآمیخت اوضاع متفاوتی را پیش آورد. اسلام در کشورهای دیگر عربی و غیرعربی بود اما به این نتیجه منتج نشد و ایران هم قبل از این بوده اما تاثیر فوق را نداشت و نتوانست این روند را که با خیال امن جلو می‌رفت قطع بکند. این ترکیب سوزان معادلات را بهم ریخت. نمی‌گویم دنیا از تغییر دست برداشت اما تغییراتی که دنیا در این مدت تجربه کرده است همیشه یک مزاحم دارد. این مزاحم نمی‌گذارد این روند به آسودگی طی بشود. شاید هیچ وقت به اندازه امروز مردم جهان اسم اسلام، شیعه و انقلاب اسلامی و ایران را نشنیده بودند. در هر حال این دانش می‌تواند در اختیار کسانی باشد که برای آینده سازی ایده دارند و امر سیاسی در آن پررنگ­تر از وجهه آکادمیک آن است. مباحث صرفا آکادمیک بدون این اراده که ما باید با پیشخوانی آینده، دستی بر آتش داشته باشیم کاربرد چندانی ندارد.

یکی از ابعاد اثرگذار در آینده پژوهی استفاده از تکنیک هراس است یعنی پیش بینی وضعیت‌های آینده برای ایجاد هراس در زمان حال. انسان آینده وجود ندارد، انسان امروز وجود دارد و انسان امروز منبع انسانی انسان آینده است؛ بنابراین انسان امروز باید بترسد. تقریبا نمیتوان یک سناریوی آینده پژوهی را پیدا کرد که خالی از پتانسیل هراس آفرینی باشد.

برای مثال کمتر از دویست سال پیش مردم نمی­دانستند و شاید هم نمی­خواستند بر امر موالید مسلط بشوند و مثلا روزی بتوانند میان فرزنددار شدن فاصله گذاری بکنند  و سپس روزی برسد که در عقلانیت آنها بچه­دار شدن بی­معنا بشود. ولی هراسم آینده­نگرانه مالتوسی کار خودش را کرد چون قرار بود یک درصد مردم جهان مالک نود و نه درصد ثروت زمین بشوند و میلیاردها آدم دیگر مزاحم هستند. بنابراین باید بهراسند و کمتر بچه بیاورند. شما نمی‌توانید یک سناریوی آینده پژوهی پیدا کنید که خالی از این پتانسیل هراس آفرینی باشد.

 اما در بخش دوم این موضوع یعنی زنان بحث بنده بر سر این نیست که آینده مسائل زنان در ایران چه می‌شود یا آینده خانواده چه می‌شود بلکه تلاش می­کنم تا وضعیت فعلی را تشریح کنم.

وقتی ما راجع به خانواده صحبت می‌کنیم یک ذهنیت ایدئولوژیک درباره آن داریم یعنی یک شکل معین و ایستا که البته با وجود همه تحولات گزینه قدرتمندی است این خانواده یعنی نهادی ناهمجنس خواه، دارای مدیریت سلسله مراتبی، مثلاً سرشار از انس، به اضافه مثلا عشق که هر چه سال به سال می‌گذرد این عشق رمانتیک تر می‌شود، بر محور تولید مثل (افرادی که ازدواج می‌کنند معمولا تصمیم دارند دست کم یک بچه بیاورند). این خانواده به این معنا در همیشه تاریخ در ذهن افراد بوده است بخصوص بر محور تولید مثل. چون یک امر کاملاً طبیعی است. بنابر محور تولید مثل، ناهمجنس خواهی یکی از ارکان خانواده می‌شود

. یک مفهوم دیگر هم بعنوان «اختصاص یافتگی» وجود دارد که از نظر پیروان ادیان این از اول جهان مطرح بوده است، چون منشاءاش دین است. یعنی اختصاص دادن حوایی به آدمی و آدمی به حوایی. این اختصاص یافتگی که در قالب یک ازدواج قانونی یا شرعی از نظر ما همیشه بوده است. البته ممکن است همه جهان در یک لحظه با مفهوم اختصاص یافتگی آشنا نباشند و یک عده در الگوی خیلی بدوی طبیعی زندگی بکنند.

 این مفاهیم درباره خانواده تاریخ چندهزارساله داشته است اما همان افراد قدرتمند سناریوهایی طراحی کردند تا براساس آن جهان پیرامون خود را مهندسی کرده و  در عرض کمتر از صد سال، اکثر این مفاهیم و مسائل را دچار تحول کرده­اند. در وهله اول مفاهیم ذهنی افراد و ایده­آل­های آنها تغییر را تجربه کرد سپس به تدریج و با آماده­سازی ذهن و تغییر نگرش­ها، ایده­ها به قانونها تبدیل شدند. فرایند قانونی شدن بسیار مهم است چون قانون نرم­های مردم را در طول زمان کاملا تغییر می­دهد.

مفهوم ازدواج از جمله اولین مفاهیمی بود که دستخوش دگرگونی شد. گزاره­ای مانند این که «ازدواج می‌کنیم تا خانواده پایداری داشته باشیم» تغییر کرد. جان برناردز خانوده­پژوه انگلیسی می‌گوید چرخه زندگی‌ها و خانواده در کشور من اینطور است «ازدواج ـ طلاق، ازدواج ـ طلاق». منشأ این تغییر، تحول در مفهوم دیگری یعنی عشق است. اصطلاح romance love یا همان عشق رمانتیک آموزه­ای جدید است. البته همواره جلوه عشق­های افسانه­ای مانند  عشق شیرین و فرهاد و روئو و ژولیت در تاریخ زندگی بشر وجود داشته است اما عشق رمانتیک قرن نوزدهمی یک تئوری است یعنی از قرن نوزده می‌شود یک تئوری نه یک رخدادی که انسانها به آن دست پیدا می‌کنند یا از اول با آنها همزاد است.

آینده­سازان تاریخ و تمدن زمانی که از  عشق رمانتیک سخن می­گویند یعنی اگر ازدواج مساوی است با عشق رمانتیک و سایر کارکردها اهمیتی ندارند. این امر پایه ناپایداری ازدواجها و عقلانیت دادن به ازدواج تک کارکردی و یا چیزی مانند ازدواج سفید است.. پس این عشق آن امر تاریخی نیست و از آن عناصر معنوی و سوزندگی‌های عرفانیش کاملا تهی است. این عشق فقط عشق بر مبنای شهوت است و عشق جنسی است که تقدس ندارد و چند وجهی نیست. یعنی مثلا در یک فضای کمی سنتی­تر اگر مردی خانمش را دوست داشته باشد برایش انواع فداکاری را انجام می­دهد یا اگر یک خانم شوهرش را دوست دارد این عشق اینقدر منبسط می‌شود که زن می­گوید گاهی می‌شوم مادرش وقتی مریض می‌شود، گاهی می‌شوم خواهرش وقتی دلتنگ می‌شود و بیشتر موقع‌ها همسرش هستم. در عشق جنسی این وجوه وجود ندارد همسر می­گوید مریض شده خب برود دکتر یا این که من کلفت نیستم.

بحث ناهمجنس خواهی که همیشه رکن یک ازدواج بوده است. امروز نیز مهم است. جهان مذهبی با تقریبا سه میلیارد و نیم پیرو، یعنی مسیحیان کاتولیک، مسلمانان و یهودیان متدین، مقابل این جریان هستند. اما در عین حال سازمان‌های حقوق بشری بسیار در مخالفت با آن تلاش می­کنند. در هیچ کنفرانسی یا  نشستی از طرح حقوق LGBTها فروگذار نمی­کنند. در واقع این افراد با مقوله بندی جنس به مرد و زن مشکل دارند. در سند 2030 یک جمله راجع به آموزش جنسی است و فقط یک جا از برنامه موسوم به CSE سخن به میان آمده است ولی آن یک جا یک پنجره است به یک برنامه کلان که در دنیا اجرا می‌شود به نام برنامه فراگیر جنسی، اینها همه سناریوسازی و برنامه سازی و آینده سازی است.  در ایران نیز بی­تردید  در بین نسل نوجوان و جوان  عده قابل توجهی در این مفاهیم، دست کم تردید کردند. البته در تمام شهرهای کوچک و تمام روستاها و تمام خانواده‌های متدین و مذهبی که رقمشان کم نیست هنوز بخش زیادی به خانواده نگاه ایدئولوژیکی دارند و  سعی می‌کنندآداب و سنتهایشان را درباره آن حفظ کنند اما بخاطر عایق رسانه بین خودشان و نسل بعدی، نمی­دانند چطور آن را به نسل بعدی منتقل کنند.

اگر کسی بخواهد بر مبنای آینده پژوهی تلاشی برای  برای خانواده ایرانی انجام دهد، بنظر من براساس دو گزاره بایدآینده پژوهی بکند. این دو اصل امروز غیر قابل گفتگو قلمداد می­شوند و نسل آینده ما در معرض خطر از سوی این دو  اصل است یک : تغییر، دو: انتخاب.  این گزاره یعنی this is a choice  بخشی از انجیل جدید جهان امروز است. شما فیلمهای ایرانی در تلویزیون را رصد بکنید ببینید چند بار این حرف را تکرار می‌کند. «انتخاب خودش است. من کمکت می‌کنم تا انتخاب بکنی، من با انتخابت کاری ندارم. من به انتخابت احترام می‌گذارم.» نمی‌گویم ما به انتخابهای همدیگر احترام نگذاریم بلکه می­گویم منظور جملات فوق این است که هر کسی حق انتخاب دارد و دیگران حق هیچگونه دخالتی چه موعظه‌ای و ارشادی و تربیتی و چه امر به معروفی و نهی از منکری در این انتخاب ندارند. مسئله تغییر، شاید شما از بچه هایتان و جوان هایتان بارها شنیده اید که دنیا تغییر کرده چرا میخواهی مثل تو باشیم. تا اینجایش عادی است. ولی اگر کسی گفت تغییر گریزناپذیر و ذاتا امر مثبتی است و تحولات کلا غیرقابل مدیریت و برگشت­ناپذیرند یک تئوری خطرناک است.

 

خانم زارع: در بحث آینده پژوهی به سه مولفه تغییرات دنیای امروز می شود تاکید داشت. یکی بحث سرعت تغییرات، یکی بحث محدوده و جغرافیای تغییرات، و یکی بحث همزمانی تغییرات. یعنی بالاخره زمان همیشه در حال تغییر است ولی اینکه در این برهه تاریخی و این سطح عظیم از تغییرات وجود دارد به دلیل همزمانی است یعنی همزمان تغییر در فرزندان و مردان و زنان را می‌بینیم همزمان تغییراتی که ممکن است در شهرها باشد در روستاها و حاشیه کشور می‌بینیم و این سرعتی است که این تغییرات را رقم می‌دهد.

 

دکتر داورپناه: با سلام و عرض خیرمقدم  ابتدا به عنوان معاونت ترویج از شما اساتید و مراکز محترم دعوت می‌کنم بکوشیم همکاری های مشترک علمی و ترویجی بیشتری داشته باشیم  و با هم افزایی در راستای اهداف مشترکمان بهتر عمل کنیم.

گاهی این سوال مطرح می شود که چرا ما به مسائل زنان فکر می‌کنیم؟  یکی از پاسخ های ممکن این است که مسائل، در صورتی اهمیت دارند که قائل به حق و باطل باشیم. لذا در نسبت دین با جنسیت، مسائل حوزه زنان برای ما مهم می شوند. در غرب نیز به معنایی دیگر همین نکته مطرح است که پس از سالها جنسیت کوری در مطالعات دینی، و دین کوری در مطالعات جنسیتی، درک تقاطع و ارتباط این دو منجر به بصیرت های مهمی شد.  انقلاب اسلامی ایران یکی از دلایل این توجه در غرب بود.

قبل از آن تصور می شد که دینداری با کرامت و فعالیت و رشد زنان نسبت معکوس دارد. جریان آکادمیک غربی بر آن بود که هر چه عاملیت زنان گسترش یابد، به طور طبیعی دینداری شان کم می‌شود. زیرا ادیان به طور سازمان یافته در پی محروم کردن زنان از کرامت و فرصتهای برابر و عدالتند.

انقلاب اسلامی این نظریه‌ها را نقض کرد. زنان انقلابی هم زمان دین دار و فعال بودند. در اینجاست که اصطلاح الگوی سوم معنا می یابد. الگوی سنتی زن یعنی زن شرقی که منفعل و ناکارآمد است. الگوی غربی مدرن، نیز  هرچند دستاوردهای زیادی دارد ولی خانواده و ارزشهایی را هم از دست می دهد. الگوی سوم، الگوی واقعی زن مسلمان شیعه است. با این گفتمان، زنان الگوی شیعی نیز بازخوانی شدند. به پیامهای امام خمینی در سالهای مختلف به مناسبت ولادت حضرت زهرا(س) مراجعه فرمایید و این بازخوانی را بررسی کنید.

امروزه نظریه پردازان معتبر غربی درباره دین می‌گویند که در عصر پساسکولار هستیم؛ یعنی  با تحولات و ظهورات دینداری‌های جدید روبرو هستیم. یکی از دلایل این وضعیت این است که مردم در جهان سکولار دریافتند که کاستی هایی وجود دارد که تعبیرات مختلفی از آن شده است . از جمله سندل می گوید زندگی در لیبرال دموکراسی های غربی، ساحت پهلوانی ندارد. یعنی آنچه بتوان برای آن جان داد. ولی ادیان چیزی که به آدمها می دهند که می‌شود برایش جان داد.

اینک ما در عصری زندگی می کنیم که از سویی صورتهای دینداری متنوع می‌شود و از سوی دیگر عرصه‌هایی که از سوی تمدن غربی به زنان وعده داده می‌شود، بیشتر می‌شود . این الگوها در جامعه ما  هم فعالند .یعنی الگوی غربی یارگیری می‌کند و الگوی سنتی زن شرقی هم  یارگیری می‌کند و الگوی سوم هم یارگیری می‌کند و البته ایده آل ما اینست که الگوی سوم موفق بشود. نکته مهم این است که گاهی الگوی شرقی با اسلامی خلط می شود. باید توجه داشت که زن در الگوی سوم، ساحت پهلوانی دارد .  پس اگر زن در اسلام واجد اوصاف زن شرقی از لحاظ خانواده محوری و مادری و همسری است، از منظر الهی و برای خدا است. در عین حال انتخابگر، عاقل و عامل است. تصور می کنم در این بحران جذابیت الگوهای غربی و جولان الگوهای شرقی و اختلاطی،  وظیفه همه ما اینست که بیشتر  الگوی سوم را روایت کنیم.

 

خانم علاسوند:

من اینکه بهره بردم از فرمایش خانم دکتر داورپناه. آخرین فیلم ابر قهرمانی که بر مبنای قهرمانی زنان نمایش داده شد فیلم کاپیتان مارول بود که تازه از روی گیشه‌ها برداشتند. 760 میلیون دلار فروش کرد. این رقم خیلی عجیب است. یعنی در حالی که چند تا فیلم ابر قهرمانی دیگه روی پرده‌های سینمای جهان است این فیلم با ابر قهرمانی یک زن 760 میلیون دلار گیشه داشت. رهاورد اسلام و تشیع برای زنان چه بود؟اسلام دو چیز برای زنان داشت. سوژگی در معنای فلسفی و اسوه‌گی. این دو تا، سوژگی و اسوه گی. مکتب تشیع حواسش بود که انسانها ابر قهرماننیاز دارند چه در زنان و چه در مردان.. تاریخ تشیع پر از اسوه‌گی است. مرادم از سوژه هم سوژه فلسفی است یعنی کسی که می‌فهمد، تعریف می‌کند، تبیین می‌کند، انتخاب می‌کند. نه آن ابر قهرمان غربی، ولی زنی که می‌تواند در جامعیت نقشها آن هم در چارچوب هزار و یک قید اخلاقی و حقوقی دینی.

اشتراک گذاری:
نظرات
اطلاعات تماس

مرکز قم: بلوار غدیر ، کوچه 10 ، پلاک 5
 تلفـن:  58-32603357 (025)
 فکس:  32602879 (025)
دفتر تهران: بلوار کشاورز ، خ نادری ، ک حجت دوست ، پ 56
 تلفـن:  88983944 (021)
 فکس:  88983944 (021)
دسترسی سریع

فروشگاه اینترنتی
سامانه آموزش مجازی
کتابخانه
بانک محتوای علمی
کتابخانه دیجیتال
فصلنامه مطالعات جنسیت‌وخانواده
شبکه های اجتماعی

ایتا بله آپارات