جستجو فارسی / English

کرسی ترویجی «فرایند پژوهی تکوین رشته مطالعات زنان (مطالعه موردی دانشگاه‌های آمریکا)»

تاریخ انتشار: 1398/06/28     
کرسی ترویجی «فرایند پژوهی تکوین رشته مطالعات زنان (مطالعه موردی دانشگاه‌های آمریکا)»
مرکز تحقیقات زن و خانواده روز پنجشنبه 28 شهریور ماه در کرسی ترویجی که با حضور جمعی از اساتید حوزه و دانشگاه و فرهیختگان برگزار شد به بررسی موضوع فرایند پژوهی تکوین رشته مطالعات زنان پرداخت. این جلسه با حضور سرکار خانم دکتر شهلا باقری (دانشیار دانشگاه خوارزمی) و خانم دکتر فاطمه قاسمپور (عضو هیئت علمی مرکز تحقیقات زن وخانواده) برگزار شد. دکتر قاسمپور دلیل تمایلشان به تحقیق در این موضوع را وجود نوعی ابهام در نگاه مراکز مطالعاتی داخلی از جمله مراکز حوزوی به مسئله مطالعات زنان دانست. این مسئله که مراکز حوزوی با اینکه خود را به عنوان مراکز فمینیستی نمی دانند اما نگاه آنها به مسئله مطالعات زنان تنها یک نگاه صرف مطالعات زنانی نیست؛ بلکه همانند سایر مراکز فمینیستی جامعه جهانی نگاه جنسیتی هم هست؛ ایشان این ابهام را مطرح می کرد که شاید نگاه جنسیتی تنها یک اشتراک لفظی میان ما و سایر جوامع جهانی باشد چرا که تفاوت هایی در نوع برداشت و هدف ما با نوع برداشت و هدف جوامع فمنیستی وجود دارد که مخاطب را در فهم مسائل دچار اشکال می کند. هیئت علمی مرکز تحقیقات زن و خانواده بیان کرد که چون مطالعات زنان در آمریکا به صورت یک موضوع و رشته کاملاً تخصصی و جدی پی گیری می شود، نحوه پژوهش خود را بر اساس مطالعات موردی روی نتایج پژوهش های دانشگاه های آمریکایی پیش گرفته اند. خانم قاسم پور گفت از ویژگی های این رشته در آمریکا این است که متناسب با فضای موج دوم فمینیستی پایه ریزی شده و به عبارتی بستری آکادمیک را برای جنبش های مدنی فمینیستی فراهم کرده تا ادبیات آنها در این بستر تئوریزه شود. در نتیجه افرادی که این رشته را پایه ریزی کرده اند افرادی هستند که در آمریکا سابقه کنش گرانه فمینیستی داشته اند. این رشته در ابتدای امر هیچ منشاء مستقل و سابقه تاریخ نگارانه ای نداشته و در واقع عده ای از دانشجویان و یا اساتید رشته های دیگر که مسئله فمینیستی برایشان دغدغه بوده است این رشته را پایه ریزی کرده اند. در واقع پایه گذاران رشته مطالعات زنان در آمریکا تنها به توصیف وضعیت زنان نمی پردازند بلکه هدف آنها تغییر وضعیت زنان نیز می باشد. هیئت علمی مرکز تحقیقات زن و خانواده ادامه داد این مسئله سبب شده که این رشته یک رشته میان رشته ایِ معطوف به کنش باشد چرا که تغییر وضعیت زنان مسئله ای پرچالش بوده و این چالش ها با مباحث آکادامیک سازگاری چندانی نداشته است. میان رشته ای شدن آن هم به دلیل این بوده است که واحدهایی اختیاری از این رشته برای سایر رشته ها در نظر گرفته می شده و این امر موجب میشد که دانشجویان سایر رشته ها نیز با مسئله مطالعات زنان آشنا شوند. وی گفت نرخ رشد این رشته نیز قابل توجه بوده است. به طوری که در ده سال اولیه تشکیل این رشته حدود 600 کالج این ماده درسی را ارائه دادند. نکته دیگر که باید به آن اشاره کرد آن است که محققین این رشته درصدد آن بودند تا این رشته را هرگز به عنوان یک رشته زنانه (به این معنی که تنها زنان باید سراغ این رشته بروند) معرفی نکنند بلکه مردان هم با مباحث این رشته آشنا و با مسائل آن درگیر شوند. ویژگی های یاد شده به علاوه مفهوم جنسیت که به مرور تعاریف تازه ای به آن افزوده می شد سبب شد تا رشته مطالعات زنان یک فرایند تکوینی را سپری کند. خانم دکتر قاسمپور در ادامه فرایندپژوهی را به عنوان روش انتخابی خود در تحقیقشان معرفی کردند. ایشان فرایند پژوهی را به عنوان یک روش پژوهشیِ کیفی تعریف کردند که به دنبال آن است تا برایند یا ماحصل یک تکوین تاریخی را در بستر یک فرایند اجتماعی نشان دهد. ایشان موج دوم فمینیست را در روند تکوین رشته مطالعات زنان بسیار مهم دانستند. البته اضافه کردند که در نهایت شرایط اجتماعی آمریکا به نحوی بود که رشته مطالعات زنان با جریان فمینیست لیبرال متاخر سازگاری بیشتری داشت. خانم قاسم پور در نهایت گفت که جمع بندی یافته های پژوهش نشان می دهد که در ادوار تاریخی مختلف، تغییرات پارادایمی حوزه زنان و جنسیت به خوبی در توسعه گفتمانی، محتوایی و همچنین ابعاد نهادی رشته مطالعات زنان، موثر بوده است. خانم دکتر باقری با اشاره به نکته مهم رابطه کنش و دانش بر این امر تاکید کرد که نیاز های اجتماعی می توانند به عنوان یک عنصر مهم در ایجاد «رشته های علمی و تولید علم در زمینه های مختلف» شناخته شوند. ایشان در ادامه گفت که یک رشته درسی هرگاه بخواهد به عنوان یک رشته علمی تعریف شود باید رابطه خود را با مبانی فلسفی، هستی شناسی، معرفت شناسی و روش شناسی خودش توضیح دهد. این رشته باید ثابت کند که این رشته چیز جدیدی است و حرف جدیدی را میان دیگر رشته های مرتبط برای گفتن دارد. ایشان این انتقاد را بر ارائه بحث نیز داشت که این میزان از نگاه عمیق و ژرف به نحوه تشکیل این رشته، در این پژوهش دیده نشده است، هرچند که نگاه تاریخ نگارانه بسیار خوبی را در روند تشکیل این رشته درسی داشته است. از نظر ایشان رشته مطالعات زنان توانسته است بر بخش عظیمی از جامعه که زنان هستند، کمک بزرگی باشد. زیرا با تولید این علم، نگاه های مردانه داشتن به علم مورد انتقاد جدی قرار گرفت. در نهایت مجموع این انتقادات سبب شد تا در روند پاسخ به این انتقادات بخشی از نیاز های جامعه زنان نیز برآورده شود. بخش پایانی این نشست علمی نیز به پرسش و پاسخ حضار اختصاص داده شد.

مرکز تحقیقات زن و خانواده روز پنجشنبه 28 شهریور ماه در کرسی ترویجی که  با حضور جمعی از اساتید حوزه و دانشگاه و فرهیختگان برگزار شد به بررسی موضوع فرایند پژوهی تکوین رشته مطالعات زنان پرداخت. این جلسه با حضور سرکار خانم دکتر شهلا باقری (دانشیار دانشگاه خوارزمی) و خانم دکتر فاطمه قاسمپور (عضو هیئت علمی مرکز تحقیقات زن وخانواده) برگزار شد.

 

دکتر قاسمپور دلیل تمایلشان به تحقیق در این موضوع را وجود نوعی ابهام در نگاه مراکز مطالعاتی داخلی از جمله مراکز حوزوی به مسئله مطالعات زنان دانست. این مسئله که مراکز حوزوی با اینکه خود را به عنوان مراکز فمینیستی نمی دانند اما نگاه آنها به مسئله مطالعات زنان تنها یک نگاه صرف مطالعات زنانی نیست؛ بلکه همانند سایر مراکز فمینیستی جامعه جهانی نگاه جنسیتی هم هست؛ ایشان این ابهام را مطرح می کرد که شاید نگاه جنسیتی تنها یک اشتراک لفظی میان ما و سایر جوامع جهانی باشد چرا که تفاوت هایی در نوع برداشت و هدف ما با نوع برداشت و هدف جوامع فمنیستی وجود دارد که مخاطب را در فهم مسائل دچار اشکال می کند.

هیئت علمی مرکز تحقیقات زن و خانواده بیان کرد که چون مطالعات زنان در آمریکا به صورت یک موضوع و رشته کاملاً تخصصی و جدی پی گیری می شود، نحوه پژوهش خود را بر اساس مطالعات موردی روی نتایج پژوهش های دانشگاه های آمریکایی پیش گرفته اند.

خانم قاسم پور گفت از ویژگی های این رشته در آمریکا این است که متناسب با فضای موج دوم فمینیستی پایه ریزی شده و به عبارتی بستری آکادمیک را برای جنبش های مدنی فمینیستی فراهم کرده تا ادبیات آنها در این بستر تئوریزه شود. در نتیجه افرادی که این رشته را پایه ریزی کرده اند افرادی هستند که در آمریکا سابقه کنش گرانه فمینیستی داشته اند. این رشته در ابتدای امر هیچ منشاء مستقل و سابقه تاریخ نگارانه ای نداشته و در واقع عده ای از دانشجویان و یا اساتید رشته های دیگر که مسئله فمینیستی برایشان دغدغه بوده است این رشته را پایه ریزی کرده اند. در واقع پایه گذاران رشته مطالعات زنان در آمریکا تنها به توصیف وضعیت زنان نمی پردازند بلکه هدف آنها تغییر وضعیت زنان نیز می باشد.

هیئت علمی مرکز تحقیقات زن و خانواده ادامه داد این مسئله سبب شده که این رشته یک رشته میان رشته ایِ معطوف به کنش باشد چرا که تغییر وضعیت زنان مسئله ای پرچالش بوده و این چالش ها با مباحث آکادامیک سازگاری چندانی نداشته است. میان رشته ای شدن آن هم به دلیل این بوده است که واحدهایی اختیاری از این رشته برای سایر رشته ها در نظر گرفته می شده و این امر موجب میشد که دانشجویان سایر رشته ها نیز با مسئله مطالعات زنان آشنا شوند.

وی گفت نرخ رشد این رشته نیز قابل توجه بوده است. به طوری که در ده سال اولیه تشکیل این رشته حدود 600 کالج این ماده درسی را ارائه دادند. نکته دیگر که باید به آن اشاره کرد آن است که محققین این رشته درصدد آن بودند تا این رشته را هرگز به عنوان یک رشته زنانه (به این معنی که تنها زنان باید سراغ این رشته بروند) معرفی نکنند بلکه مردان هم با مباحث این رشته آشنا و با مسائل آن درگیر شوند. ویژگی های یاد شده به علاوه مفهوم جنسیت که به مرور تعاریف تازه ای به آن افزوده می شد سبب شد تا رشته مطالعات زنان یک فرایند تکوینی را سپری کند.

خانم دکتر قاسمپور در ادامه فرایندپژوهی را به عنوان روش انتخابی خود در تحقیقشان معرفی کردند.  ایشان فرایند پژوهی را  به عنوان یک روش پژوهشیِ کیفی تعریف کردند که به دنبال آن است تا برایند یا ماحصل یک تکوین تاریخی را در بستر یک فرایند اجتماعی نشان دهد.     

ایشان موج دوم فمینیست را در روند تکوین رشته مطالعات زنان بسیار مهم دانستند. البته اضافه کردند که در نهایت شرایط اجتماعی آمریکا به نحوی بود که رشته مطالعات زنان با جریان فمینیست لیبرال متاخر سازگاری بیشتری داشت.

خانم قاسم پور در نهایت گفت که جمع بندی یافته های پژوهش نشان می دهد که در ادوار تاریخی مختلف، تغییرات پارادایمی حوزه زنان و جنسیت به خوبی در توسعه گفتمانی، محتوایی و همچنین ابعاد نهادی رشته مطالعات زنان، موثر بوده است.

خانم دکتر باقری با اشاره به نکته مهم رابطه کنش و دانش بر این امر تاکید کرد که نیاز های اجتماعی می توانند به عنوان یک عنصر مهم در ایجاد «رشته های علمی و تولید علم در زمینه های مختلف» شناخته شوند.

ایشان در ادامه گفت که یک رشته درسی هرگاه بخواهد به عنوان یک رشته علمی تعریف شود باید رابطه خود را با مبانی فلسفی، هستی شناسی، معرفت شناسی و روش شناسی خودش توضیح دهد. این رشته باید ثابت کند که این رشته چیز جدیدی است و حرف جدیدی را میان دیگر رشته های مرتبط برای گفتن دارد. ایشان این انتقاد را بر ارائه بحث نیز داشت که  این میزان از نگاه عمیق و ژرف به نحوه تشکیل این رشته، در این پژوهش دیده نشده است، هرچند که نگاه تاریخ نگارانه بسیار خوبی را در روند تشکیل این رشته درسی داشته است.

از نظر ایشان رشته مطالعات زنان توانسته است بر بخش عظیمی از جامعه که زنان هستند، کمک بزرگی باشد. زیرا با تولید این علم، نگاه های مردانه داشتن به علم مورد انتقاد جدی قرار گرفت. در نهایت مجموع این انتقادات سبب شد تا در روند پاسخ به این انتقادات بخشی از نیاز های جامعه زنان نیز برآورده شود.

 

بخش پایانی این نشست علمی نیز به پرسش و پاسخ حضار اختصاص داده شد.

 

 

 

کانال مرکز تحقیقات زن و خانواده در سروش

 https://sapp.ir/womenrc

 کانال مرکز تحقیقات زن و خانواده در ایتا

 https://eitaa.com/womenrc

 با ما همراه باشید

اشتراک گذاری:
نظرات
اطلاعات تماس

مرکز قم: بلوار غدیر ، کوچه 10 ، پلاک 5
 تلفـن:  58-32603357 (025)
 فکس:  32602879 (025)
دفتر تهران: بلوار کشاورز ، خ نادری ، ک حجت دوست ، پ 56
 تلفـن:  88983944 (021)
 فکس:  88983944 (021)
دسترسی سریع

فروشگاه اینترنتی
سامانه آموزش مجازی
کتابخانه
بانک محتوای علمی
کتابخانه دیجیتال
فصلنامه مطالعات جنسیت‌وخانواده
شبکه های اجتماعی

ایتا بله آپارات