عصر روز سه شنبه سوم تیر ماه نشست «تحلیل ماجرای رومینا از منظر اجتماعی، فقهی و حقوقی» با حضور جمعی از نخبگان جوان حوزه جنسیت و خانواده با سخنرانی حجت الاسلام والمسلمین زیبایی نژاد و آقای دکتر محمدتقی کرمی اعضای محترم هیئت علمی پژوهشکده زن و خانواده در مجتمع انقلاب اسلامی بهارستان تهران برگزار شد.
در حادثه رومینا شاهد کارهای عجولانه و تحلیل های زودرس بودیم.
حجت الاسلام زیبایینژاد رئیس پژوهشکده زن و خانواده با بیان اینکه پس از حادثه رومینا و اعلام آن، از همان روزهای نخست، تحلیلهای مختلف روانشناسی، جامعهشناسی، حقوقی و ... ارائه میشد، گفت: همان زمان اطلاعات موجود را مطالعه و بررسی کردم و دیدم آنچه که خانواده، اطرافیان و دوستان دختر میگویند با هم سازگار نیست. ما براساس چه اطلاعاتی تحلیل میگذاریم؟ چقدر از این اطلاعات، مطابق با واقع است؟ مشخص است که در این دعوا، پسر میخواهد از خودش دفاع کند و پدر نیز میخواهد از خودش دفاع کند؛
ایشان با تاکید بر اینکه در این حادثه شاهد کارهای عجولانه و تحلیل های زودرس بودیم گفت: با تصویرهای متفاوتی از واقعه مواجه هستیم. کارشناس نباید فریب این تصویرهای متعارض را بخورد. حداقل میتوانستیم براساس قدر متیقن از اطلاعاتمان، تحلیل ارائه دهیم و بگوییم با این چند مولفه قطعی مواجهیم.
نیروی انتظامی بایستی در خصلتهای نرم یک قضیه ورود پیدا کند.
وی در ادامه افزود : نکته دیگر این است که باید اطراف قضیه را مرور کنیم. یک طرف قضیه دختر است، یک سوی آن پسر، یک سمت دیگر پدردختر و طرف دیگر این قضیه اطرافیان و خانواده هستند، مثل دوستان، آشنایان و برادران پدر که او را تحریک میکنند، یک طرف همسر این پدر است و سوی دیگر نیروی انتظامی، به نظر می رسد نیروی انتظامی بایستی در خصلتهای نرم یک قضیه ورود پیدا کند و آنجا که احتمال خطر میدهدکارشناسهایی داشته باشد که مسأله را بفهمند و بتوانند به نهادهای دیگر ارجاع دهند.
در جامعه ما اشخاص یا نهادهای سنتی یا مدرن مورد اعتماد کجا هستند؟
حجت الاسلام زیبایینژاد با طرح سوالاتی بحث خود را ادامه داد و گفت: چه اتفاقی میافتد که وقتی دختری با مسأله پیچیدهای مواجه میشود و به پسری علاقه دارد و پدر مانع ازدواج اوست،اقدام به فرار میکند؟ این تصمیم سختی برای دختر است. چرا هیچوقت به ذهنش نرسید که با یک نهاد یا شخص مورد اعتمادی مشورت کند؟ آیا ما در فضای اجتماعی کشور، مراجع مورد اعتماد نداریم؟ ریشسفید، روحانی، نهادهای واسط مدرن و... نقش شان چیست؟ چرا پدر به ذهنش نرسید که وقتی با یک مسأله خطیر مواجه شد بایستی به فرد یا جای مورد اعتماد رجوع کند؟ در جامعه ما اشخاص یا نهادهای سنتی یا مدرن مورد اعتماد کجا هستند؟ این خلأ اعتماد است که در جامعه ما خود را نشان میدهد.
تحلیلهای روانشناسانه باعث میشود که به ابعاد کلانی که در جامعه وجود دارد، بیتوجه باشیم.
استاد مرکز مدیریت حوزه علمیه خواهران گفت: نکته دیگر این است که در بررسی و مرور اطراف قضیه، با نگاه غمخوارانه وارد شویم. به عنوان مثال، تصور کنم که مدافع دختر هستم و از زاویه دید دختر مسأله را واکاوی نمایم. یا در نقطه مقابل او نشسته و با پدر همدلی کنم و از این زاویه مسأله را مورد بررسی قرار دهم. پدر میداند این ازدواج به مصلحت دخترش نیست و این پسر مثلاً از نظر مذهبی و اخلاقی مناسب نیست. پسر تجربه چندین اغفال دختران را دارد و این هم ممکن است دامی برای دختر باشد. و از طرفی این اتهام متوجه پدر خواهد بود که اگر با ازدواج دخترش موافقت کند، متهم به کودکهمسری نمیشود؟ این پدر چه باید بکند؟ آن راهی که غیر از قتل پیش روی پدر میگذاریم چیست؟ که پدر به این نتیجه برسد این مسیر به بخشی از آنچه به نظر درست میآید، میرسد. یک زمان هم باید از موضع مقابل، پدر را محاکمه کرد. ما هر دو نگاه را میخواهیم و هر کدام به ما یک زاویه تحلیلی میدهد.
ایشان در ادامه با تاکید بر مبانی نظری اسلامی که باید جریان پیدا کندگفت: نگاه ما به انسان چیست ؟ آیا انسان را فاعل مختار میدانیم؟ گاهی تحلیل اجتماعی آنقدر غلیظ میشود و ساختارها را مسیطر میدانیم که فرد را نادیده میگیریم. دختر میشود طفل معصوم؛ پسر میشود طفل معصوم؛ پدر هم میشود طفل بزرگ معصوم. همگی تحت سیطره ساختار هستند. اما ما چه تصویری از انسان داریم و چقدر فرد را نسبت به عملکرد خود پاسخگو میدانیم؟ در نقطه مقابل، چقدر تحلیلهای روانشناختی صرف که مسأله را به فرد فرو میکاهد و ما را از وجوه جامعهشناختی غافل میکند، کافی است؟ تحلیلهای روانشناسانه باعث میشود که به ابعاد کلانی که در جامعه وجود دارد، بیتوجه باشیم. در این نگاه گویی وانمود میکنیم که اگر خانواده مشکل دارد و طلاق رخ میدهد، افراد بد هستند و مثلاً باید به آنها مهارتهای زناشویی یاد داد تا مشکلاتشان حل شود. ساختارهای ایجادکننده این شرایط نادیده انگاشته میشوند. ما نیاز داریم مبانیمان را تغییر دهیم.
در این امور ما مأمور به تکلیف نیستیم، مأمور به نتیجه هستیم.
وی با اشاره به نظر امام خمینی(ره) در تحریرالوسیله که امام، امر به معروف و نهی از منکر را معطوف به نتیجه میدانند بیان کرد: در این امور ما مأمور به تکلیف نیستیم، مأمور به نتیجه هستیم. ببینید تعبیر امام چقدر جالب است؛ میگویند اگر طرف فرد لجبازی است که هر آنچه به او میگویی، برعکس آن را عمل میکند، باید به منکر امرش کنید که از لج شما ترک منکر کند. در این موارد نگاهمان نسبت به این مفاهیم چگونه است؟
اسلام یعنی تسلیم!
رئیس پژوهشکده زن و خانواده افزود: از منظر فقهی، تحلیلهای متفاوتی درباره اینکه چرا قصاص از پدر برداشته شده، صورت گرفته است که به نظر من تقریباً هیچکدام درست نبود. این تحلیل که اگر بچه را کسی بکشد، پدر ولی دم است و حالا که خودش او را کشته، دیگر کسی ولی دمش نیست! این چه حرفی است؟ من هم ولی دم پدرم هستم؛ آیا این حق را به من میدهند که اگر پدرم را بکشم قصاص نشوم؟ چنین چیزی نیست. آیا نفی قصاص به خاطر مردبودن قاتل است؟ خیر، این قاتل اگر برادرش را بکشد، اگر زنش را بکشد، اگر خواهرش را بکشد، اگر مادرش را بکشد، و... قصاص میشود، اما در جایی که پدر فرزندش را -نه دخترش را- بکشد قصاص نمیشود. علتش را شریعت تعمداً نگفته است. چون اسلام یعنی تسلیم. اگر قرار باشد خداوند ما را در هر موضوعی قانع کند، که دیگر مسلمان نیستیم.
حجت الاسلام زیبایینژاد با اشاره به تحلیل بافت اجتماعی حادثه گفت: این حادثه در یک بافت اتفاق افتاده؛ در یک محله، در عرف محلی خاص، در جامعه ایرانی، با یک نظام تربیتی خاص، تنها دختر خانوادهبودن و...؛ اینها را باید در نظر گرفت. تمام اینها به تحلیل شما جهت میدهد؛ برخی احتمالات را تضعیف و برخی را تقویت میکند. دختر تک خانوادهبودن شیرینی خاص خود را برای پدر دارد و شاید احتمال کمبود رابطه عاطفی به آن شدتی که گفته میشود، نبوده است.
عاطفه بیش از اندازه چه آثاری می تواند به دنبال داشته باشد؟
ایشان در ادامه گفت: گاهی لازم است در تحلیلها، نقیضش را به کار ببریم و ببینیم از این منظر، واقعه چگونه خواهد بود. به عنوان مثال اغلب گفته میشود مشکل، مشکل عاطفی است؛ این احتمال را هم بدهیم که مشکل، قوت عاطفه است. وقتی در خانواده عاطفه زیاد شود، کینه هم به تبع زیاد خواهد شد. وقتی عاطفه بیش از اندازه باشد، با کوچکترین نامهربانی به پدر و مادر، احساس منفی شدیدی بر او غلبه میکند. یا گفته شد که اقتدار پدر عامل این خشونت بوده است. ما باید به نقیض آن فکر کنیم؛ شاید هم ضعف اقتدار پدر عامل این مسأله بوده است.
عضو هیئت علمی پژوهشکده زن و خانواده افزود: اقتدار یعنی وقتی تصمیم میگیرید، به آن نتیجهای که میخواهید میرسید. ولی ضعف در اقتدار یعنی نمیتوانید تصمیم بگیرید و به نتیجه برسید؛ یعنی شخصی وامانده، تحقیرشده، شخصی که مردانگی و اقتدارش دیده نشده، رفتار بچهگانه به خرج میدهد و از اسلوب مردانگی خارج میشود. این مرد نمیتواند مردانگی خود را درست ابراز کند و نمیفهمد مرز میان اقتدار و زورگویی کجاست. کسی که هنوز مرد نشده، زمانی که میخواهد مردانگی کند دست به خشونت میزند.
در جامعه با خلأ مردانگی مواجه هستیم!
عضو هیئت امنای پژوهشکده زن و خانواده اشاره کرد: به نظر میرسد ممکن است ما با خلأ مردانگی در جامعهمان مواجه باشیم؛ نه با خلأ زنانگی. خلأ مردانگی یعنی اینکه سالهاست شعار توانمندسازی زنان را میدهیم و کسی به توانمندسازی مردان توجه نمیکند. مردان ما دارند جا میمانند. طبیعتشان به آنها میگوید مرد باش اما فرهنگ و نظام تربیتیشان نمیگوید مردانگیت را چگونه بروز بده تا درست کار کند.
جریان رسانهای تابع خرد مدرن است.
عضو هیئت امنای پژوهشکده زن و خانواده درباره جریان رسانهای این اتفاق گفت: جریان رسانهای توانست جامعه را نسبت به موضوع حساس کند و این خوب است اما این سوال مطرح است که چرا حساسیتهای ما کانالیزه میشود؟ به نظر میرسد حساسیتمان به رومینا تابع اینست که دختر بوده، آلت قتاله و نوع کشتهشدنش سرشار از خشونت بوده و اگر مثلاً پدرش با یک قرص سمی او را میکشت، چنین جریانی ساخته نمیشد، دختر کمسن و سالی بوده، رسانههای بیگانه روی آن موج ساختند و رسانههای ما هم به دنبال آن هستند. جریان رسانهای تابع خرد مدرن است. در خرد مدرن، حق تسلط بر بدن مطرح میشود. همان چیزی که به دختر حق میدهد با پسر رابطه داشته باشد، به زن میگوید جنین بخشی از بدنات است و از تو جدا نشده، پس اختیارش را داری و کسی نباید جلوی اراده تو نسبت به بدنات و سقط جنین را بگیرد و ولي جامعه ما به اين قتل حساسيت نشان نمي دهد.
نظام تربیت ما، یکی از متهمان مهم این پرونده است.
حجت الاسلام زیبایینژاد در خاتمه تحلیلشان ضمن اشاره به کتاب "جایگاه خانواده در نظام تربیت رسمی" گفت: در این کتاب بحثی را مطرح کردم که در این جریان خود را نشان میدهد. نظام تربیت ما چه رسمی و چه غیررسمی، یکی از متهمان مهم این پرونده است. ما دخترانمان را برای زنشدن و پسرانمان را برای مردشدن تربیت نمیکنیم.
مسئله رومینا مسئله اجتماعی نیست.
در ادامه این نشست دکتر محمدتقی کرمی عضو هیئت علمی پژوهشکده زن و خانواده با تاکید بر اینکه مسئله رومینا مسئله اجتماعی نیست گفت: این اتفاق ممکن است یک مسئله روانشناسی باشد اما مسأله اجتماعی نیست، پدری، دخترش را کشته است و پس از این هم پدرانی دخترانشان را خواهند کشت. اتفاق عجیبی رخ نداده است. پدران دختران و پسرانشان را میکشند؛ پسران، پدرانشان را میکشند؛ مردان، همسرانشان را میکشند؛ زنان، شوهرانشان را میکشند و... تا حدی که مسأله اجتماعی نشده، اتفاق عجیبی رخ نداده است.
ایشان در ادامه افزود: اگر بگویید خودسوزی زنان ایلام مسأله اجتماعی است یا خیر، میگویم بله! چون نرخ آن بالاست. یا خشونت خانگی، مسأله اجتماعی است. اما قتل دختر توسط پدر، مسأله اجتماعی نیست چون تعداد آن زیاد نیست. اما اتفاقی که میافتد این است که این مسأله رسانهای میشود و در این شرایط، موضوعی برای تخاصم گفتمانی حاصل میشود. در تخاصم گفتمانی، هر پدیده اجتماعی محمل تخاصم گفتمانی است و دو طرف میخواهند از گفتمان رقیب انتقام بگیرند.
این بازی، بازی رسانه و تخاصم گفتمان است.
عضو هیئت امنای پژوهشکده زن و خانواده گفت: این بازی، بازی رسانه و تخاصم گفتمان است، عده ای معتقدند متهم اصلی آموزش رسمی است، عده ای دیگر میگویند متهم اصلی نهاد دین است. در این میان حواسمان نیست که قربانی این تخاصم، مصالح اجتماعی است.
ایشان در ادامه افزود: هر مسألهای که در فضای رسانه مطرح میشود، دو طرف تخاصم گفتمان وحشت میکنند.یک طرف نگران اتهام خوردن دین است و طرف دیگر هم به دنبال اتهام زدن به دین. در این حادثه باید پرسید، به دین چه ربطی دارد؟ مگر طرف به استناد دین و غیرت دینی دخترش را کشته است؟ این یک خردهفرهنگ است. نباید هر اتفاقی که در جامعه میافتد بلافاصله دین یا مدرنیته را متهم کنیم. ما باید فضای رسانهای را مدیریت کنیم.
وی در خاتمه با بیان اینکه لازم است اول از فضای تخاصم گفتمانی فاصله بگیریم گفت: در این داستان، مدعی اصلی رسانه است. بلافاصله که تب رسانه بخوابد تب ما هم میخوابد. الان که ما اینجا نشستهایم، چقدر دختران دارند زیر زنجیر پدران آسیب میبینند؟ چقدر دختر فروخته میشوند؟ اما ما دربارهشان حرفی نمیزنیم چون رسانهای نشده است. این دعوا، دعوای گفتمانهاست. بازی قدرت است. متاسفانه ما دلمان برای دختران، خشونت خانگی طلاق، نمیسوزد. ما مسألهمان فضای گفتمانی است.
کانال پژوهشکده زن و خانواده در سروش
https://sapp.ir/womenrc
کانال پژوهشکده زن و خانواده در ایتا
https://eitaa.com/womenrc
با ما همراه باشید