جستجو فارسی / English

فریبا علاسوند:گرایشات فمنیستی با نظریات عدالت سنخیتی ندارند، حجت‌الاسلام محمدتقی سبحانی: ما می‌توانیم نوعی دیالوگ و تعامل بین نظریات عدالت حتی با ادبیات اسلامی با جریانات معتدل فمینیستی برقرار کنیم.

تاریخ انتشار: 1400/10/07     
فریبا علاسوند:گرایشات فمنیستی با نظریات عدالت سنخیتی ندارند، حجت‌الاسلام محمدتقی سبحانی: ما می‌توانیم نوعی دیالوگ و تعامل بین نظریات عدالت حتی با ادبیات اسلامی با جریانات معتدل فمینیستی برقرار کنیم.

به گزارش روابط عمومی پژوهشکده زن و خانواده، فریبا علاسوند، عضو هیئت علمی پژوهشکده زن و خانواده ،شامگاه ۲۱ آذرماه در کرسی علمی «عدالت جنسیتی» که به مناسبت هفته پژوهش برگزار شد، گفت: فمنیست‌ها هم در مفهوم عدالت و هم جنسیت تصرف انجام داده‌اند؛ تصرف آنها در مفهوم عدالت تابعی از تصرفی است که نظریه‌پردازان کلان عدالت انجام داده‌اند و نظر آنها الزاما چیزی نیست که ما در سابقه ذهنی و فرهنگی خود داریم.

آنها مفهومی تند و رادیکال را برای حقوق زنان در نظر گرفته‌اند، که به معنای اعطای امکانات بیشتر و تبعیض مثبت است و در حوزه جنسیت هم از سال ۲۰۰۰ به بعد وقتی سخن از عدالت جنسیتی به کار می‌برند مرادشان انواع جنسیت‌هاست و شامل مرد، زن و غیر آن می‌شود و در اسناد بین‌المللی هم این موضوع مدنظر است.

 

تعهدی داده‌ایم که قبول نداریم

وی افزود: واژه عدالت جنسیتی در اسناد بالادستی ما آمده است و ما چیزی را در نظام بین‌الملل متعهد شد‌ایم که به آن معتقد نیستیم، بنده دنبال اثبات یا رد و بررسی نظریه عدالت جنسیتی در خاستگاه خود یعنی نظریه عدالت در بین فلاسفه غربی هستم. در نظریات عدالت، تنوع وجود دارد، الگوگرا، غیرالگوگرا و ضدالگوگرا و نظریاتی که مخالف عام‌گرایی در باب عدالت هستند چون برخی به نظریات محلی در باب عدالت باور دارند، و برخی فضیلت‌گریی و یا پلورالیستی.

 

عضو هیئت علمی پژوهشکده زن و خانواده افزود: نظریات الگوگرا در چند کلیدواژه مشترک هستند، اول مهندسی اجتماعی، یعنی تاثیر افراد را کاهش می‌دهند و بر ایجاد ساختارهای بزرگ مبتنی بر عدالت توزیعی و جبرانی تاکید دارند، این نظریات مبتنی بر وجود دولت مرکزی و قدرتمند است و طبیعتا دارای تمامیت‌خواهی هستند. این نظریات از مارکسیستی تا نظریات دیگر را شامل است. براساس تئوری مارکسیسم که کار به اندازه توان و برداشت به اندازه نیاز است معیار عدالت هم صرفا نیاز است و به مسئله جنسیت در نظام توزیعی توجه ندارند چون بحث طبقه سرمایه‌داری برای آنان مهم بوده است.

 

علاسوند تصریح کرد: طبقه این نظریه، دولت توتالیتر قدرتمند مرکزی ساختارهای برابر را ایجاد می‌کند و تحلیل او از عدالت هم برابری در فضای بسته و ایدئولوژیک است. جریانات لیبرالیسم به این معتقد نیستند و حرفشان این است که باید حق فردی را بر هر نوع تلقی از خیر، غلبه دهیم و مبنای آنها حقوق افراد است. برای لیبرالیسم هم برابری و هم آزادی مهم است ولی این اختلاف نظر از ۲۰۰ سال پیش وجود داشته که کلاسیک‌ها، آزادی را و مدرن‌ها عدالت را مهمتر دانسته‌اند در عین حال که هر دو گروه به فردگرایی اعتقاد دارند، البته کسانی که به آزادی معتقدند فردگرایی بیشتری را دامن می‌زنند. 

 

استاد حوزه علمیه خواهران بیان کرد: در این مدل، یک نظام سیاسی نمی‌تواند افراد را مجبور کند تا سرمایه خود را در مسیر مشخصی خرج کنند، و پولشان را در سبد فقرا بگذارند البته ممکن است برخی از روی عشق و برخی با نیت خیر سرمایه خود را در اختیار خانواده و ... بگذارند. البته رالز بر این باور است که در حد نیازهای اولیه، لازم است جامعه برخوردار شود و حق اقلیت نابرخوردار در سرمایه افراد برخوردار وجود دارد.

 

عضو شورای سیاستگذاری حوزه های علمه خواهران معتقد است که در تمایزاتی چون زن بودن، سیاه‌پوست و پیر بودن را نمی‌توانیم دخل و تصرفی کنیم باید با سیاست عدالت جبرانی و توزیعی آن را برطرف کنیم به همین دلیل در این حد دخالت دولت را  قبول دارد؛ این نظریه شیفت مهمی در نظریات عدالت محسوب می‌شود البته نظریه وی به صورت خودآگاهانه به مسائل زنانه نگاه نکرده  است. در عین حال این تنها نظریه‌ای است که فمنیست‌ها می‌توانند از آن بهره ببرند. شعاری که فمنیست‌ها در برهه‌ای استفاده کردند نظریه فمنیستی نیست بلکه برگرفته از نظریات عدالت است و آنها آن را مصرف کردند.

 

برخی نظریات عدالت

علاسوند اظهار کرد: در برابر نظریات الگوگرا، غیرالگو گرا قرار دارند و طیف‌های مختلف قابل تقسیم هستند هر چند به ترجیح آزادی بر برابری، فرد آزاد، مخالفت جدی با ساختارهای عدالت توزیعی معروف هستند زیرا تفاوت‌های فردی را موجب پیشرفت جامعه می‌دانند و براساس قانون، کسی موظف نیست طبق قانون اموال خود را در اختیار دیگران قرار دهد، البته اینها برابری در مقابل قانون را می‌پذیرند. البته برخی از آنها در برابر سوء استفاده جنسی از زنان واکنش نشان داده‌اند.

عضو هیئت علمی پژوهشکده زن و خانواده با بیان اینکه در غرب نظریات معطوف به حل مشکلات جامعه است، گفت: در فضای اسلامی، نظریات در حد کلان و شرف و مقدس پیرامون عدالت باقی مانده‌ است گرچه در دوره‌هایی مانند فارابی و شهید مطهری و ... به آن پرداخته شده اسـت؛ تقریبا می‌توان مدعی شد که بیشتر مطالب عدالت در حوزه‌های دینی در بحث عدالت جنستی تکراری است و امیدوارم بتوانیم آن را تکمیل کنیم. 

 

امکان تولید ادبیات مشترک با فمنیسم

در ادامه حجت‌الاسلام والمسلمین محمدتقی سبحانی، عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی و استاد حوزه و دانشگاه، با بیان اینکه عدالت جنسیتی در دنیا ادبیات جدیدی دارد و در کشور ما هم طی یکی دو دهه در مباحث تقنین و حکمرانی استفاده می‌شود، گفت: نظریه برابری فمنیستی با دیدگاه‌های عدالت‌خواهانه همخوانی چندانی ندارد و نظریات عدالت از دیدگاه‌های فمنیستی دفاع نمی‌کند و ما تنها می‌توانیم از ایده‌های ساختارگرایانه در اثبات عدالت جنسیتی بهره ببریم یعنی عدالت توزیعی می‌تواند پاسخگو باشد.

وی افزود: نظریات جامعه‌گرا را اگر کنار بگذاریم آنچه امروز بیشتر در اردوگاه لیبرالیسم است پشتوانه‌های خوبی برای نظریه برابری فمنیسم نیستند ولی چند نکته در این موضوع دارم؛ ابتدا باید به درستی غایت و هدف بحث روشن می‌شد زیرا در پژوهش‌ها ابتدا به ضرورت و اهمیت آن پرداخته می‌شود. همچنین اصطلاح عدالت جنسیتی هرچند واژه‌ای است که بیشتر توسط فمنیست‌ها مهر خورده ولی بهتر است با رشد ادبیات مطالعات اسلامی آن را به صورت مطلق و به نفع فمنیست‌ها به کار نبریم و اگر پسوند عدالت جنسیتی فمنیستی را مورد تاکید قرار دهیم آن را از ادبیات اسلامی جدا خواهد کرد.

 

سبحانی اضافه کرد: نکته بعد این است که فمنیسم با مفهومی عام و جریان غالب اراده شده است، در حالی که در آن ایده‌ها و جریانات مختلفی وجود دارد و وقتی از عدالت جنسیتی سخن می‌گویند لزوما عدالت لیبرالیسمی نیست. به عنوان مثال فمنیسم پست‌مدرن، از جمله فمنیسم اسلامی تلاش می‌کنند تا برابری جنسیتی را به ایده‌های منطقه‌ای و فرهنگ خاص پیوند بزنند. به گمانم این اتهام را به کلیت فمنیسم زدن کار درستی نیست.

استاد حوزه و دانشگاه اظهار کرد: اگر این برداشت درست باشد که فمنیسم با الگوهای غیرساختارگرا در عدالت همخوانی دارد شاید آنها بتوانند از سایر نظریه‌های عدالت به نفع خود استفاده کنند البته نظریه‌های افراطی لیبرالیسم محمل خوبی برای آنها نیستند. در تقریر پار‌ه‌ای از دیدگاه‌ها در باب عدالت جنسیتی پیشنهاد می‌دهم بیشتر در خصوص رابطه عدالت جنسیتی و نظریه جان لاک بحث شود و با استفاده از مبانی او این رابطه را روشن کنیم. زیرا این نظریه کلاسیک و پرطرفدار است.

 

رویکرد همگرایی بین نظریات عدالت و فمنیسم

عضو هیئت امنای پژوهشکده زن و خانواده بیان کرد: ما در حوزه مطالعات زنان به خصوص در عدالت جنسیتی می‌توانیم رویکرد همگرا و ادبیات قابل گفت‌وگو با زنان را شروع کنیم، و فمنیسم را با همه طیفها و گرایشات بررسی کنیم در این صورت شاید تقابلی بین نظریه عدالت و فمنیسم نبینیم و جهت مشترکی بین این دو ایجاد کنیم.  

وی افزود: در سنت فقهی، کلامی و دینی ما دستمایه‌های بسیار خوبی در عرصه عدالت وجود دارد و می‌تواند ادبیات مناسبی را برای دیالوگ و گفت‌وگو با جریانات معتدل فمنیستی تولید کند، ما یکسری جریانات فمنیستی را مورد نقادی قرار می‌دهیم و نظراتشان را برای اصلاح امور زنان مفید نمی‌دانیم و آثار و تبعات شکافی را که ایجاد می‌کنند تحمل نمی‌کنیم ولی در همه جریانات دینی و غیر دینی و فمنیستی و غیرفمنیستی، اقتضا دارد ادبیات ایجابی هم برای گفت‌وگو با این جریانات تولید کنیم، یعنی کسانی که درصدد احیای حقوق زنان در دنیا هستند.

ایشان تاکید کرد: تاکید بنده این است که اولا جریان تحقیق شما می‌تواند ادبیات عدالت‌گرایی را تقویت کند و در فضای بین‌الملل هم گفت‌وگو ایجاد کند؛ الگوهای کلانی که به موضوع زنان پرداخته‌اند نوعی عقبگرد شده و به سمت اعتدال در حال حرکت است و می‌توانیم در بحث عدالت جنسیتی، نوعی همگرایی را ایجاد کنیم.

اشتراک گذاری:
نظرات
اطلاعات تماس

مرکز قم: بلوار غدیر ، کوچه 10 ، پلاک 5
 تلفـن:  58-32603357 (025)
 فکس:  32602879 (025)
دفتر تهران: بلوار کشاورز ، خ نادری ، ک حجت دوست ، پ 56
 تلفـن:  88983944 (021)
 فکس:  88983944 (021)
دسترسی سریع

سامانه آموزش مجازی
کتابخانه
بانک محتوای علمی
کتابخانه دیجیتال
فصلنامه جنسیت و خانواده
فروشگاه اینترنتی
شبکه های اجتماعی

ایتاسروشآپاراتاینستاگرام