پدیدار شناسی همباشی در جامعه ایران نشان میدهد افراد همباش نیمنگاهی به الگوی خانواده اصیل، قانونی و شرعی دارند و این الگوی خانواده اصیل و غالب، برای آنان خواستنی است
به گزارش روابط عمومی پژوهشکده زن و خانواده دکتر محمدتقی کرمی در نشست علمی «فهم تجربه همباشی در ایران» که پیش از ظهر روزچهارشنبه ۲۰ بهمن ماه سال ۱۴٠٠ در قم برگزار شد اظهار کرد: یکی از اشکال روابط جنسی بین زن و مرد در جامعه امروز "همباشی" است یعنی زن و مرد بدون شکل قانونی و شرعی با هم هستند.
دانشیار گروه مطالعات زنان دانشگاه علامه طباطبایی در خصوص تشریح مفهوم دقیق همباشی گفت: در برخی موارد همباشی با رابطه آزاد جنسی هممعنا گرفته شده است ولی حقیقت مطلب این نیست و برای صورتبندی درست مفهوم همباشی ورود سه مولفه برای مرزگذاری با سایر اشکال روابط غیرشرعی و غیرقانونی مهم است.
نخستین مولفه در رابطه همباشی این است که زن و مرد دارای زندگی مشترک در یک خانه باشند، بر این اساس رابطههای دوستی دختر و پسر از تعریف خارج میشود چون بیتوته کردن در یک خانه شرط همباشی است.
دومین مولفه در رابطه همباشی وجود برخی تعهدها بین زن و مرد است مثل تعهد مالی، کنار هم بودن در شب و باخبر بودن از حال یکدیگر در طول روز و .... .
اعلام اجتماعی، سومین مولفه رابطه همباشی است و دو نفر که در رابطه همباشی هستند این رابطه را یا به خانواده آقا، یا به خانواده خانم و یا به شبکهای از دوستان اعلام میکنند.
دکتر کرمی در ادامه با بیان اینکه تحقیقات صورت گرفته در زمینه همباشی در جامعه تهران انجام شده و سایر شهرها از پژوهش خارج بوده است گفت: گرچه روند همباشی در ایران رو به تزاید است ولی بر خلاف برخی مواردی که در سخنرانیها یا مطالعات عنوان میشود فراوانی آن اکنون در جامعه زیاد نیست و بخشی از آن چیزی که در مورد تزاید همباشی ادعا می شود عدم توجه به همین مولفه ها است ، اما در مجموع با توجه به بررسیهای انجام شده میتوان گفت فراوانی رابطه همباشی در سال ۱۴٠٠ نسبت به سال ۱۳۹۳ در ایران رشد داشته است.
دانشیار گروه مطالعات زنان دانشگاه علامه طباطبایی تصریح کرد: حوزه پژوهش بنده شهر تهران بوده و لازم است تاکید کنم همباشی پدیده کلانشهرها است که در آنها با پدیده ای به نام "غریبگی" مواجهیم که در آن آدم ها همدیگر را نمی شناسند و با یکدیگر کاری ندارند ولذا همباشی پدیده شهرهای کوچک یا روستاها نیست.
دکتر کرمی تشریح کرد: همباشی در ایران مثل برخی دیگر از پدیدههای فرهنگی و اجتماعی در جامعه ابعاد سیاسی پیدا کرده است، یعنی گفتمان متخاصم جمهوری اسلامی ایران به قصد تضعیف نظام سیاسی ایران در حال حمایت و ترویج این مسئله در ایران است؛ و به دنبال آن در جامعه ایران هم به جای کسب فهم اجتماعی و فرهنگی از این قضیه، فهم سیاسی میشود. در حالی که باید به زمینه های ایجاد کننده و تعین بخش این پدیده در جامعه باید بنگیریم.
وی ادامه داد: یک تکثر گفتمانی در مسئله همباشی وجود دارد. مخالفان های همباشی با گفتمان های متکثری مخالف همباشی هستند و همین تکثر در مدافعان همباشی در ایران هم وجود دارد. یکی از موافقان رابطه همباشی پیروان تفکری هستند که میگوید «خانواده، ضد عشق است»، آنان بر این عقیده هستند که رابطه خانواده رابطه مبادلهای است و شور ابتدایی ازدواج را به مرور از بین برده و روابط را به صورت حقوقی و قانونی تبدیل می کند.
مسئله بعدی این است که همباشی سلسله مراتب قدرت را از بین می برد و به یک رابطه برابر می رسیم.
این استاد دانشگاه در ادامه بحث چند نکته را در تحلیل همباشی ضروری دانست و گفت: بحث «سوژه بازاندیش» یکی از موارد موثر در توسعه رابطه همباشی است یعنی فرد خود را محور همه چیز قرار میدهد و در طراحی کلی زندگی، "فردیت" ملاک است؛ در این شرایط اصالت خانواده، جامعه، فرهنگ و دین زیر محوریت "فرد" قرار میگیرد که دارای اراده ها و تمایلاتی است که با تنش شرایط و ساختار مواجه هست. مثلا عشق شورمندانه، انتخاب آزاد و لذت حداکثری می خواهد و با یک شرایطی در تعارض است و از جمله این شرایط، نهادهای اجتماعی مثل نهاد خانواده هستند که برخی از این خواست ها و لذت ها را برای فرد محدود می کند.
دانشیار گروه مطالعات زنان دانشگاه علامه طباطبایی بیان کرد: سوژه بازاندیش که خودش برای خودش ملاک است تلاش میکند با ساختارها و شرایط مواجهه انتخابی-انتقادی داشته باشد یعنی بعضی موارد را انتخاب کند، بعضی را رها کند و بعضی را تعدیل کند. مرکز این اتفاقها فردی است که دائم در حال بررسی و تفکر است.
کرمی مطرح کرد: سوژه بازاندیش زیر انقیاد رسانه و موقعیتهای هنجاری است که ایجاد میشود.
وی تصریح کرد: امر جنسی در دنیای جدید یک اهمیت فوق العاده پیدا کرده است. دغدغه میل جنسی از مسائلی است که سوژه بازاندیش به شدت درباره آن فکر میکند و برای آن ایده دارد.
*طرد نشانههای خانواده در سینما یکی از عوامل تخریب فضای خانواده است
دانشیار گروه مطالعات زنان دانشگاه علامه طباطبایی در ادامه با بیان اینکه تخریب خانواده در رسانهها به انواع و اقسام مختلف در حال انجام است گفت: طرد نشانههای خانواده در سینما و همچنین تمسخر و به ابتذال کشیدن خانواده در بسترهای رسانهای دو روش عمدهای است که در حال اجرا است و تاثیر مهمی بر تخریب فضای خانواده در اذهان عمومی دارد.
کرمی تشریح کرد: بر اساس تحقیقهای صورت گرفته مشخص شده است که افراد همباش تصویری بسیار بد از خانواده دارند.
*یافته های پژوهش
دکتر کرمی در ادامه این نشست یافته های پژوهش را اجمالا به این صورت دسته بندی کرد:
1) همباشی در ایران با مهاجرت تقاطع دارد و میتوان گفت مهاجرت ایجاد کننده همباشی است چون بعضاً پس از مهاجرت نظارت و حمایت خانواده مبدا وجود ندارد و این رابطه جایگزین خانواه مبدا میشود. زوج هایی را که بررسی کردیم، یا هر دو یا یکی از طرفین مهاجر به کلانشهر بوده اند.
2) در برخی موارد همباشی در مقام زندگی دوم است، یعنی زن یا مرد پس از جدایی از زندگی مشترک قبلی شان که به جدایی انجامیده، رابطه همباشی را به عنوان رابطه دوم انتخاب کرده اند
3) در برخی موارد رابطه همباشی در یکی از طرفین، به مثابه دوران گذار محسوب میشود یعنی مثلا آقا برای گذر از تنشهای موجود در زندگی به آن نگاه میکند و خانم برای رسیدن به ازدواج با فرد مقابل؛ که البته این نوع رابطه معمولا به ازدواج ختم نمی شود.
4) در بعضی موارد نیز همباشی به مثابه مقاومت سیاسی یا ایدئولوژی گرفته میشود . در حقیقت به دلیل آنکه خانواده در ایران و فرهنگ ایرانی، دارای ارزش است لذا فرد برای مخالفت با این ارزشها اقدام به چنین کاری میکند. این مسئله فراوانی نداشت ولی برجسته بود.
5) همباشی به مثابه رابطه ناب: یکی از گفتمانهای طرفداران همباشی «خانواده ناب» است که میگوید "در قدیم خانواده یک نهاد اقتصادی، فرهنگی و... بوده است ولی امروز این مسائل درون خانواده تضعیف شده است و هدف از ازدواج شورمندی است ولی با ازدواج این شورمندی به مرور کمرنگ میشود پس برای پررنگ نگه داشتن این شورمندی باید به همباشی روی آورد"؛ ولی تحقیقات نشان میدهد طرفداران همباشی دروغ میگویند و در همباشی نیز بعد از گذشت مدتی شورمندی روزهای نخست از دست میرود.این مساله تا حدی به بیولوژی میل جنسی انسان ها برمی گردد که تنوع طلب و تازه طلب است. اما بخش دیگری از آن ناشی از این است که به هرحال که انسان ها وقتی وارد رابطه ای می شوند که آنها را محدود می کند از آن فراری هستند. این احساس محدودیت اختصاص به فضای خانواده را ندارد و مثلا قراردادهای پروژه ای راندمان بیشتری دارد چون موجب می شود فرد احساس نکند تحت انقیاد است.
6) الگوی تعدیل تعهدات. همباشی خانواده سنگین از تعهد را سبک می کند مثل موضوع مهریه و نفقه و ... . لذا رابطه ای بنیاد قرار داده می شود که تعهدات تعدیل شده باشد و توسط خود ما تنظیم شده باشد. مسئله این است که نگاه میدان این است که خانواده رسمی و قانونی یک خانواده سنگین است.
7) الگوی تسهیم تعهدات. ایده خانواده به مثابه تعاونی که تشکیل می دهیم که در آن تعهدات را تقسیم می کنیم.
8) الگوی همباشی نامتقارن. در این الگو گاهی زن سن بالاتر دارد و پول دارد و با مردی کم سن تر از خود وراد رابطه همباشی می شود و گاهی نیز مردی مسن، دختر جوانی که با خانواده اش ناسازگای داشت را وارد زندگی همباشی کرده بود.
*رابطه همباشی در ایران در حال بازگشت به سمت خانواده اصلی است
دکتر محمدتقی کرمی در ادامه به مشکلات همباشی اشاره کرد و گفت: بر خلاف آنچه که تظاهر میشود، تنش، دعوا، بدبینی و شکاکیت در روابط همباشی به شدت زیاد است.
وی ادامه داد: از برخی افراد درگیر رابطه همباشی سوال شد «شما که با هم هستید چرا ازدواج خود را ثبت نمیکنید؟» خانم میگفت من میخواهم ولی آقا قبول نمیکند و آقا میگفت من اگر میخواستم ازدواج کنم اینطور ازدواج نمیکردم.
دانشیار گروه مطالعات زنان دانشگاه علامه طباطبایی تصریح کرد: زن و مردی که وارد رابطه همباشی شدهاند ذهنیت خانواده قانونی و شرعی را دارند و مدام به دنبال گمشده خود میگردند به همین خاطر مرتب با هم دعوا دارند ولی به دلیل سنگین شدن نهاد خانواده به سراغ تشکیل رسمی خانواده نمیروند.
کرمی اضافه کرد: سنگین بودن نهاد خانواده به لحاظ مناسک ازدواج و حقوق، شرایط تشکیل خانواده رسمی را سخت کرده است و با این الگوی سخت، افراد به سمت رابطه همباشی سوق داده میشوند.
وی با بیان اینکه طلاق در ایران دردناک است چون ازدواج سهمگین است گفت: اگر خانواده در ایران نهاد چابکی نشود همباشی رشد میکند.
دانشیار گروه مطالعات زنان دانشگاه علامه طباطبایی بیان کرد: بر خلاف آنچه که در مورد همباشی برساخت میشود که ضد خانواده است ولی پدیدار شناسی همباشی در جامعه ایران نشان میدهد افراد همباش نیمنگاهی به الگوی خانواده اصیل، قانونی و شرعی دارند و این الگو برای آنان خواستنی است پس الگوهای همباشی به جز «الگوی در مقام مقاومت سیاسی» به معنای مخالفت با خانواده نیست.
کرمی اذعان کرد: الگوی خانواده فعلی در ایران قابل مذاکره و اصلاح است؛ اگر همچنان انگشت اتهام به سمت همباشی باشد در میدان دفاع از خانواده شکست میخوریم.
وی ریشهیابی علت رشد همباشی در ایران را مهم دانست و گفت: برای توقف یا کاهش سرعت رشد همباشی باید الگوی خانواده اصلی و رسمی را به چالش کشید.
دانشیار گروه مطالعات زنان دانشگاه علامه طباطبایی افزود: همباشی گونه مسلط رقیب خانواده اصلی نیست. روابط متعهدانه در همباشی قویتر از سایر روابط فرازناشویی مانند شوگرددی و شوگرمامی است.
کرمی تصریح کرد: همباشی در ایران برخواهد گشت به خانواده مسلط؛ مقالههای علمی و صحیحی که در این زمینه بدون اشتباه تنظیم شده آوردهاند که همباشی در حال بازگشت به سمت خانواده غالب است.
وی عنوان کرد: فضای بین اذهانی رسانه کاری میکند که مسئله خیلی بزرگتر یا کوچکتر از واقعیت نشان داده شود.