کتاب «آيا سر من با اين روسري بزرگتر به نظر ميرسد؟» درباره زندگي دختري محجبه در جامعه غربي، بهزودي در انگلستان منتشر خواهد شد.
اين کتاب که قرار است اواخر ماه جاري منتشر شود، داستان دختري مسلمان و استراليايي به نام «آمال» است که در سن ۱۶ سالگي و زمانيکه در دبيرستان تحصيل ميکند،تصمميم ميگيرد حجاب بپوشد و عليرغم آنکه اين تصميم ناگهاني خانواده و دوستان «آمال» را شگفتزده ميکند ولي او همچنان بر حجاب خود پافشاري ميکند زيرا به عقيده او حجاب به او آرامشي دروني ميدهد.
«راندا عبدالفتاح» نويسنده ۲۶ ساله کتاب، آن را بر اساس تجربه خود نوشته است.
وي به عنوان دختري مسلمان که در ملبورن بزرگ شده، در سنين ۱۴ تا ۱۷ سالگي تصميم ميگيرد که حجاب بپوشد و در اين ميان رويدادها و برخوردهاي زيادي را تجربه ميکند.
«عبدالفتاح» گفت: هدف من از تاليف اين کتاب آن بود که افسانههايي را که در مورد مسلمانان به ويژه زنان مسلمان، وجود دارد از اذهان عمومي دور کنم. بطور کلي به زنان و دختران مسلمان به عنوان افرادي بيگانه نگاه ميشود. آنها حقيقتا آنگونه که شايسته است، درک نشدهاند.
وي گفت: من ميخواستم کتابي بنويسم که به وسيله آن اين فرصت را در اختيار خوانندگان قرار دهم که بتوانند از طريق آن وارد دنياي دختران جوان مسلمان شده و مشکلات آن را درک کنند.
وي افزود: هم اکنون در مورد موضوعات مربوط به دختران مسلمان به طرز وحشتناکي کمبود کتاب وجود دارد.
کتاب «آيا سر من با اين روسري بزرگتر به نظر ميرسد؟» داستان مشکلات و دشمنيهايي است که «آمال» همزمان با پوشيدن حجاب مجبور به تحمل آنهاست.
«عبدالفتاح» نويسنده کتاب و وکيلي با اصليت مصري_فلسطيني از سيدني گفت: من در زماني که از حجاب استفاده ميکردم، مجبور بودم که رفتارهاي واقعا کينهتوزانه و تبعيضآميزي را تحمل کنم، حتي گاهي روسري مرا از پشت ميکشيدند. از رفتارهاي معمولي که با من ميشد اين بود که به من ميگفتند تو که روسري ميپوشي معلوم از استراليايي نيستي و اين نشان ميدهد که تو يا از خاورميانهاي و يا يک تروريست واقعي هستي.
وي افزود: متاسفانه امروزه هر کتابي که در مورد مسلمانان نوشته شده است يا درباره قتل و غارت و کشتار است و يا درباره خانواده سلطنتي سعوديها و يا درباره طالبان است.
«عبدالفتاح» در کتاب خود همچنين مشکلات معمول جوانان جامعه چون اعتياد به الکل و برخي مواد مخدر و خشونت را مورد بررسي قرار داده است.