رییس پژوهشکده زن و خانواده گفت: پرسشی اساسی مطرح است مبنی بر اینکه که خانوادهها چگونه در این فضای تهدیدآمیز امروز جامعه میتوانند جریان مقاومتی را فرض کنند در حالیکه کسی هم پشت آنان نباشد. باید ترسیم کرد که چگونه میتوان خانواده را توجیه ساخت که به فرض تنهایی و قرار داشتن در موقعیت تهدیدآمیز در ذیل هژمونی فرهنگ مسلط جهانی خودش فرزندش را طبق تربیت دینی سالم بار بیاورد و اداره کند که مقاومتش افزایش یابد.
به گزارش روابط عمومی پژوهشکده زن و خانواده ، نخستین پیشنشست همایش بینالمللی «خانواده مقاوم چالشهای اخلاقی در جهان متحول» با موضوع "رویکرد مقاومتی به نظام تعلیم و تربیت و خانواده" با حضور اعضای هیأت علمی این پژوهشکده و جمعی از اساتید و کارشناسان حوزوی در پژوهشگاه حوزه و دانشگاه برگزار شد.
در این نشست، چهار نفر از اساتید به ارائه دیدگاههای خود در موضوع "رویکرد مقامتی به نظام تعلیم و تربیت پرداختند.
حجت الاسلام و المسلمین محمدرضا زیبایینژاد، رئیس پژوهشکده زن و خانواده، "ضرورت و ابعاد بحث از رویکرد مقاومتی به نظام تعلیم و تربیت"؛ حجت الاسلام و المسلمین دکتر محمود نوذری ، عضو هیات علمی پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، "کارآمدسازی مدرسه در راستاری تحولات عصری: چالشها و راهکارها"؛ حجت الاسلام و المسلمین دکتر مسعود اسماعیلی، عضو هیات علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، "فلسفه فرهنگ مقاومتی"؛ و حجت الاسلام و المسلمین دکتر عباس آینه چی، عضو هیات علمی پژوهشکده زن و خانواده، موضوع "درونیسازی ارزشها در نظام تعلیم و تربیت و خانواده" را مورد بحث و بررسی قرار دادند.
گزارش این نشست به ترتیب و در 4 بخش ارائه می گردد
در بخش اول این نشست، حجتالاسلام محمدرضا زیبایینژاد رییس پژوهشکده زن و خانواده به ارائه بحث خود ذیل عنوان "ضرورت و ابعاد بحث از رویکرد مقاومتی به نظام تعلیم و تربیت" پرداخت و گفت: در سال 1402 همایشی با موضوع خانواده مقاوم، تحولات پیش رو، فرصتها و تهدیدتها توسط پژوهشکده زن و خانواده برگزار خواهد شد که تغییر ریلی در طراحیها و الگوها در حوزه تربیت در مقیاس خانواده، عرصه آموزش و پرورش و رویکردهای نهادی و حاکمیتی اتفاق بیفتد. خیلی وقتها از الگو یا الگوهای تربیتی بحث میشود ولی به جای اینکه الگوهای تربیتی ارائه شود آموزههای تربیتی ارائه میشود و گاهی در یک پله بالاتر نظام تربیت ارائه میشود؛ ولی الگوی تربیت با نظام تربیت تفاوتهای اساسی دارد.
وی تصریح کرد: اگر نظام تربیت را مجموعهای پرشمار از آموزهها در نظر گرفت که یک ویژگی آن فراوانی، ویژگی دوم، هماهنگی و ارتباط آموزهها با هم و ویژگی سوم هدف مشترک بین آموزهها باشد، میتوان گفت دین آمده است برای ارائه یک نظام تا به سعادت بشر منتهی شود. ممکن است ذیل این نظامِ کلی، خردهنظامهایی مانند تربیتی، اقتصادی، سیاسی، حقوقی و ... باشد و آنها اهدافی را دنبال کنند.
*توسعه فرهنگ دینی در فضای آلوده به فرهنگ جهانی نیازمند رویکرد مقاومتی است
رییس پژوهشکده زن و خانواده بیان کرد: وقتی از الگوها بحث میشود الگوها کاملاً روان، انعطافپذیر و موقعیتمند هستند. وقتی برای جامعه امروز قرار است طرحی ارائه شود که آیندهای نزدیک را به نقطهای مشخص برساند، ظرفیتهای موجود و در دسترس جامعه و افراد و همچنین محدودیتهای مقید کننده باید مورد توجه واقع شود. به عنوان مثال یکی از مواردی که در دنیای امروزه مقید کننده است هژمونی فرهنگ مسلط جهانی و رسانههای نوظهور است و انتظار نمیرود در بازه زمانی کوتاهمدت فرایند برنامه پنج یا 10 ساله بتوان وضعیت را از اساس تغییر داد چرا که اینها الگوها را مقید میسازند.
حجتالاسلام زیبایینژاد مطرح کرد: گرچه اهداف عالی همواره باید در گوشه ذهن و در افق چشمانداز کلی قرار داشته باشد ولی برنامهها و اهداف باید کاملاً متناسب با ظرفیتهای موجود و محدودیتها شکل بگیرد.
رییس پژوهشکده زن و خانواده اذعان کرد: بخشی از دلایل فشل بودن راهبردهای تربیتی و فرهنگی در جامعه امروز این است که واقعیتهای میدانی به خوبی مورد رصد و توجه قرار نگرفته است. فرهنگ مسلط جهانی و فرهنگ فردگرای لیبرال در مقابل فرهنگ دینی قرار دارد. برای توسعه فرهنگ دینی در جامعه موقعیت تهدید وجود دارد که در این شرایط باید رویکرد مقاومتی در پیش گرفته شود و شنا کردن در مسیر مخالف رودخانه فراگیر شود. شنا کردن در مسیر مخالف یعنی در گام نخست باید جایگاه به گونهای حفظ شود که امواج نتواند موقعیت فعلی را به عقب براند و در گام دوم بتوان قاعده پیشرفت در این مسیر را آموخت، اجرا کرد و مزیتسازی و قدرت جدید کسب شود.
*محورهای تهدیدآفرین در مسیر توسعه تربیت دینی
حجتالاسلام زیبایینژاد با اشاره به محورهای متعدد در راستای شناخت بهتر تهدیدهای موجود در مسیر توسعه تربیت دینی مطرح کرد: آیا فرزندان آموزههای تربیتی را آنگونه که به آنان گفته میشود میفهمند یا فضایی برای آنان ساخته شده است که در آن فضا نشانگان را رمزگشایی میکنند؟ فضای تخاطب در تسلط ما قرار ندارد و در زمین بازی دیگران گفتوگو در حال شکلگیری است. وقتی فردی از عدالت، موفقیت یا آزادی سخن میگوید و برداشت مشخصی از آن دارد، فرد دیگری ممکن است برداشت متفاوتی نسبت به این مسائل داشته باشد که این تفاوت برداشتها کار را مشکل میکند.
وی اضافه کرد: مسئله دیگری که وجود دارد «اعتماد» است. مرجعیتهایی که افرادِ زیرِ تربیت، نسبت به آن اعتماد داشتند دیگر مانند گذشته دارای صلاحیت شناخته نمیشوند. در شرایطی که پدر و مادرها، معلمان، روحانیون و ... مرجعیت گذشته را ندارند و جبهه بیگانه بیشتر از این مراجع بر فرزندان ما تسلط یافتهاند باید بررسی کرد که چگونه میتوان در این اوضاع پیش رفت و اعتماد فرزندان را به خود جلب کرد.
رییس پژوهشکده زن و خانواده افزود: وفور آموزههایی که در دسترس فرزندان قرار دارد متعلق به آموزههای بیگانه است و آموزههای خوبی که قرار است توسط ما به فرزندان منتقل شود در میان انبوهی از آموزهها گم میشود. سالیانه پیامهای زیادی به گوش فرزندان میرسد که مشخص نیست چقدر از آن پیامها ناسالم و چقدر سالم است و فرزندان وقتی بخواهند پیامهای سالم را دریافت کنند باید در انبار کاه به دنبال سوزن بگردند.
*اجتماعات مختلف جامعه امروز مبتنی بر تقوا نیست
حجتالاسلام زیبایینژاد ادامه داد: از دیگر مشکلاتی که در مسیر توسعه تربیت دینی قرار دارد این است که اجتماعات متعدد امروز مانند گروه همسالان، شبکههای اجتماعی و سایر گروهها مبتنی بر تقوا نیست. مسیرهای شکوفایی و هویتیابی در جامعه جدید مسیرهای سالمی نیست و این از دیگر مشکلات موجود در راستای توسعه تربیت دینی به شمار میرود. فرد برای کسب نشاط و هویتنمایی از مسیرهایی حرکت میکند که ضرورتاً مسیرهای سالمی نیستند.
رییس پژوهشکده زن و خانواده مطرح کرد: مسئله دیگری که وجود دارد این است که چون آموزهای تربیتی سالم با آموزههای تربیتی مسلط ناسازگار است اگر به گوش متربی برسد گاهی ممکن است برای او فشار عصبی ایجاد کند، یعنی تا کنون آموزههای حدوداً یکدست به او میرسیده و حالا که قرار است آموزه دیگری به او انتقال یابد امکان دارد ذهن او را دچار آشوب کند چرا که با حجم زیادی از مفاهیم متعارض مواجه میشود.
حجتالاسلام زیبایینژاد اذعان کرد: متربی نسبت به دین، پدر و مادر و ... ذهنیت از پیش تعیین شده منفی دارد و این مشکل دیگری است که حوزه تربیت دینی را تهدید میکند. مطالعاتی در انگلیس انجام شده که عنوان میکند در 16 درصد سریالهای طنز دهه 1980 پدر را دست و پا چلفتی، بیعقل، مزاحم و کم فهم به تصویر کشیدهاند؛ این آمار در دهه 1990 به 30 درصد و در دهه 2000 به 51 درصد رسیده است؛ یعنی رشد نزولی بازنمایی منفی پدر در رسانهها. فرزندان نسلهای قبل تصویری که از پدر داشتند یا برگرفته از مواجهه مستقیم با پدر بود یا از بازنمایی که مادر از پدر ارائه میکرد ولی الان تصویر مخدوشی از پدران در حال ارائه است و به این ترتیب آنان در خانه خود نیز جایگاه مطلوبی در بین فرزندان ندارند.
وی عنوان کرد: سبکها و آموزههای تربیتی دینی نه تنها مقاومت متربی را به دنبال دارد بلکه مقاومت پیرامون متربی را نیز شکل میدهد؛ یعنی دیگران متربی ما را به سبب ارتباطی که با ما دارد تحقیر میکنند و این از دیگر مشکلات عرصه تربیت دینی به شمار میرود. در چنین فضایی مربیان خسته به بار میآیند یعنی گذشته از متربی، مربیها از جمله مادر، پدر و ... که به عنوان نماینده ما برای انجام کنش فرهنگی- تربیتی میخواهند گام بردارند وقتی مقاومت متربی و سایر شرایط را میبینند زود خسته میشوند و از ادامه راه دست بر میدارند.
*رسانه در اختیار فرهنگ تربیت دینی قرار ندارد
حجتالاسلام زیبایینژاد ادامه داد: رسانه هم در اختیار فرهنگ دینی قرار ندارد. روایتها و بازنماییهایی که از دین میشود به این گونه است که دین را در مقام متهم ردیف اول عقبماندگی قرار میدهند. به عنوان مثال پدیده قتل دختر اهوازی که سال گذشته سرش را بریدند و در خیابان گرداندند و در حقیقت، روایتگران شبکههای اجتماعی و رسانهها، نزاع بین فرهنگ عشیرهای عرب خوزستانی و فرهنگ مدرن آزادیخواهی آن دختر بود را به پای دین و غیرت دینی گذاشتند و آن را متهم شناختند.
رییس پژوهشکده زن و خانواده بیان کرد: فضای رسانهای ضددینی به گونهای است که حتی جاهایی که کنشهای خوبی بر پایه فرهنگ دینی شکل میگیرد نیز به صورت بدی بازنمایی میشود. در نظام تربیتی موجود دستگاه خصم، روایت و بازنمایی دارد و ممکن است راحت بتواند حرکات بر پایه فرهنگ دینی را زمین بزند.
*اسناد کلان کشور باید طبق پیشفرض تهدید باشد نه قدرت
حجتالاسلام زیبایینژاد ادامه داد: پرسش اساسی این است که خانوادهها چگونه در این فضای تهدیدآمیز بتوانند جریان مقاومتی را فرض کنند در حالیکه کسی هم پشت آنان نباشد. باید ترسیم کرد که چگونه میتوان خانواده را توجیه ساخت که به فرض تنهایی و قرار داشتن در موقعیت تهدیدآمیز در ذیل هژمونی فرهنگ مسلط جهانی، فرزندش را طبق تربیت دینی سالم بار بیاورد و اداره کند که مقاومتش افزایش یابد. همچنین باید بررسی که آموزش و پرورش باید به چه فهمی از تهدید برسد که بتواند جهتگیریهای نظام آموزشی و پرورشی را اصلاح کند.
رییس پژوهشکده زن و خانواده اذعان کرد: علاوه بر موارد مطرح شده، سؤال دیگری نیز مطرح است مبنی بر اینکه ساختار حاکمیتی کشور به طور کلی چگونه ساختار خود را به گونهای فرض کند که در موقعیت تهدید فرهنگی قرار دارد. اسناد کلان کشور که مورد مطالعه قرار گرفت مشخص شد پیش فرض همگی قدرت است، ولی اگر پیش فرضها عوض شود ممکن است در قاعده برنامهریزی و سیاستگذاریها تغییر و تحولات اساسی رخ دهد.
ادامه دارد/