عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی گفت: نمیتوان گفت کار مقاومت فرهنگی، نفی، طرد و نقد حداکثری فرهنگ مقابل است چرا که مخالف روح فرهنگ است؛ قصد این نیست که گفته شود نقد صورت نپذیرد بلکه هدف این است که گفته شود نقد به عنوان یک سویه دائمی مقاومت جا نیفتد. ذات فرهنگ، رفت و برگشت، ارتباطی و زندگی است. زندگی با سلب نمیتواند گره بخورد. اینکه در فرهنگ مقاومتی دائماً سلب اتفاق بیفتد تفکری مردود به نظر میرسد. برای موفقیت در مسیر مقاومت فرهنگی باید فرهنگ مطلوب را تقویت کرد.
به گزارش روابط عمومی پژوهشکده زن و خانواده، نخستین پیشنشست همایش بینالمللی «خانواده مقاوم چالشهای اخلاقی در جهان متحول» با موضوع "رویکرد مقاومتی به نظام تعلیم و تربیت و خانواده" با حضور اعضای هیأت علمی این پژوهشکده و جمعی از اساتید و کارشناسان حوزوی در پژوهشگاه حوزه و دانشگاه برگزار شد.
در این نشست، چهار نفر از اساتید به ارائه دیدگاههای خود در موضوع "رویکرد مقاومتی به نظام تعلیم و تربیت پرداختند.
حجت الاسلام و المسلمین محمدرضا زیبایینژاد، رئیس پژوهشکده زن و خانواده، "ضرورت و ابعاد بحث از رویکرد مقاومتی به نظام تعلیم و تربیت"؛ حجت الاسلام و المسلمین دکتر محمود نوذری ، عضو هیات علمی پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، "کارآمدسازی مدرسه در راستای تحولات عصری: چالشها و راهکارها"؛ حجت الاسلام و المسلمین دکتر مسعود اسماعیلی، عضو هیات علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، "فلسفه فرهنگ مقاومتی"؛ و حجت الاسلام و المسلمین دکتر عباس آینه چی، عضو هیات علمی پژوهشکده زن و خانواده، موضوع "درونیسازی ارزشها در نظام تعلیم و تربیت و خانواده" را مورد بحث و بررسی قرار دادند.
برای مطالعه گزارش بخش دوم این پیش نشست کلیک فرمائید
حجتالاسلام دکتر مسعود اسماعیلی عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، به عنوان سومین سخنران این پیش نشست، موضوع "فلسفه فرهنگ مقاومتی" را مورد بحث و بررسی قرار داد و گفت: در سند فرهنگ مقاومتی مجموعه مبانی مورد بحث و بررسی قرار گرفته است که بنیان آن فلسفه فرهنگ مقاومتی است. مسئله این است که در سطح مبانی «فرهنگ مقاومتی و اصول اصلی روشی این کار برای رسیدن به مرحله اجرا چیست؟» مسائلی که برای بحث در این زمینه مفروض است ماهیت فرهنگ و فرهنگ مطلوب است و درباره اینکه چگونه فرهنگ فعلی جامعه اسلامی به فرهنگ مقاومتی تبدیل شود گفتوگو میشود.
وی ادامه داد: در بحث فرهنگشناسی و نظریات فرهنگی به ویژه با توجه به فرهنگ مطلوب اسلامی و دادههای فلسفی و دینی اسلامی، فرهنگ شامل تمام خرده نظامهای اجتماعی گرفته میشود. در حقیقت رشته پیوند اجتماع فرهنگ دانسته میشود، هر چند نزد بسیاری از نظریهپردازان فرهنگ در جوامع غربی نیز همینگونه است. اصل شمولیت فرهنگ اصلی مقبول در جهان است. فرهنگ از دو رکن اساسی تشکیل شده است، نخست انسان و شمول انسانی و دوم اجتماع و روابط اجتماعی که این دو رکن در فرهنگ به هیچوجه نباید مورد غفلت واقع شود.
*سطوح و لایههای مختلف فرهنگ
عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی تصریح کرد: فرهنگ در مقام تحقق چند رکن اساسی دارد، یکی از این ارکان، "متعاملان فرهنگ" هستند، یعنی است یعنی کسانی که در درون فرهنگ هم متأثر از فرهنگ بوده و هم بر آن اثرگذارند. حتی کسانی که گمان میشود کمترین اثرگذاری بر فرهنگ دارند یا کمترین تأثیرپذیری از فرهنگ دارند آنان نیز به لحاظ فلسفی و نظریات فرهنگی در حال تأثیرگذاری بر حوزه فرهنگ هستند. متعامل منفعل در فرهنگ محض وجود ندارد.
حجتالاسلام اسماعیلی بیان کرد: سطوح فرهنگ، شامل فرهنگ ملی و فرهنگ عمومی است که سطوح کلان به شمار میروند؛ فرهنگ ملی، فرهنگی مشترک در میان نسلها است و همچنین فرهنگ عمومی، فرهنگی مختص به نسلی خاص است که در سطح عموم آحاد یک جامعه مطرح میشود. سطوح خرد فرهنگی نیز وجود دارد که شامل خرده نظامهای اجتماعی مانند فرهنگ اقتصادی، فرهنگ سیاسی و ... میشود. همچنین سطوح فرهنگ، فرهنگ تخصصی را نیز در بر میگیرد که در بردارنده فرهنگ مشاغل و فنون مختلف است. فرهنگ سازمانی نیز جزو سطوح فرهنگی است که در سطح سازمانها مطرح میشود. اصطلاح خرده فرهنگ نیز به فرهنگ اقوام و گروههای خاصی اختصاص دارد. بحث مورد نظر یعنی فرهنگ مقاومتی و مقاومت فرهنگی، در همه سطوحی که نام برده شد میتواند مطرح شود؛ ولی فرهنگ مقاومتی عمدتاً به فرهنگ عمومی برمیگردد. چرا که به عنوان نظریهپرداز فرهنگ، بیشترین تأثیگذاری را در این سطح میتوان اعمال کرد. با تأثیرگذاری بر فرهنگ عمومی، کار کردن در سایر سطوح فرهنگی نیز سهلتر میشود.
وی عنوان کرد: فرهنگ دارای لایههای درونی و بیرونی است. یک بخش از فرهنگ به بعد نرم مربوط است که لایههای درونی را شکل داده و شامل باورها، ارزشها، هنجارها، نگرشها و ... است و. بخش دیگر که وجه سخت فرهنگ را در بر دارد و لایههای بیرونی را شکل میدهد شامل سبک پوشش، غذاخوردن، نوع زبان و سایر مواردی است که ظهور و بروز حسی دارد. فرهنگ «کل در هم تنیدهای از باورها، ارزشها، هنجارها، نگرشها، الگوهای عمل، آداب و رسوم، مصنوعات و ... است و قابل آموزش و انتقال از نسلی به نسل دیگر است.» این تعریف با نظریه شمولیت فرهنگ هم کاملا سازگاری دارد.
* «شکلدهی به هویت و سبک زندگی» دو اثر مستقیم و مهم فرهنگ است
عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی تشریح کرد: دو اثر مستقیم و بسیار مهم فرهنگ شامل شکلدهی به هویت و سبک زندگی است . طبق دادههای پیشینی فلسفه و دین میتوان در فرهنگ، ارزشگذاری انجام داد. فلسفه و دین، هم به نوعی فرهنگساز بوده و هم به نوعی دیگر جزو فرهنگ هستند. با توجه به دادههای پیشینی قبل از فرهنگ میتوان فرهنگها را به مطلوب و غیرمطلوب، خوب و بد، شایست و ناشایست و ... تقسیم کرد.
حجتالاسلام اسماعیلی مطرح کرد: «نفوذ» یکی از مسائلی است که در بحث فرهنگ مطرح است. فرهنگ بر دو جهت نفوذ دارد یک مورد بر فرد و دیگری بر اجتماع که ضریب نفوذ آن بر هر جهت بسیار مهم است و همواره مورد بحث نظریهپردازان فرهنگی است. «انتقال فرهنگ» نیز از دیگر موارد مهم در بحث فرهنگ است که نسلی- تاریخی است و در سطوح و لایههای مختلف ممکن است اتفاق بیفتد. انتقالات، ارتباطات و رفتوآمدهای دائمی جزو ذات فرهنگ است. فرهنگ ماهیت پویا دارد و نمیتوان فرهنگ ایستا داشت.
*فرهنگ به شدت و سرعت در حال تکثیر و تنوع است
وی اذعان کرد: فرهنگ پدیدهای انسانی است و در صورتی که دائماً با انسانیت انسان پیوند داشته باشد میتواند انسانی بماند. «اصل تنوع و تکثر» در فرهنگ ناشی از اراده و خلاقیت انسان در زمینه فرهنگی است. نمیتوان پذیرفت که فرهنگها شکل واحدی در جامعه داشته باشند. دنیا از اصلی که میخواست تمام جهان را در قالب واحد فرهنگی قرار دهد به پست مدرنی رسیده است که میگوید حتی اگر کسی در یک محیط خصوصی برای خود فرهنگ اختصاصی رقم زد قابل احترام است و باید به رسمیت شناخته شود.
عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی اضافه کرد: آنچه در حال اتفاق افتادن است این است که فرهنگ از طریق تکثیر و تنوع به شدت و سرعت در حال تغییر است و این مسئله بسترهایی دارد مانند فضای مجازی. عصر اطلاعات این اقتضا را دارد. اگر این مسائل در نظر گرفته نشود نمیتواند فرهنگ مقاومتی موفق داشت.
حجتالاسلام اسماعیلی ادامه داد: مقاومت نوعی ادبیات جا افتاده دارد. برخی گمان میکنند مقاومتی که در جریان مباحث انقلاب و ... از آن سخن به میان میآید مفهوم برساخته جمهوری اسلامی ایران است که این گمان غلط است و مفهوم مقاومت بیش از 100 سال قدمت ادبیاتی در علوم انسانی دارد. بیشترین ادبیاتی که در بحث مقاومت تولید شده در جامعهشناسی سیاسی است. جامعه شناسان سیاسی به این مسئله پرداختهاند که برخی از افراد از طریق فرهنگ در برابر سیاست مسلط یک حکومت مقاومت میکنند. در حیطههای دیگر مانند علوم تربیتی، روانشناسی و فرهنگشناسی نیز از این مفهوم سخن به میان آمده و بحث مقاومت فرهنگی مطرح شده است.
*جمهوری اسلامی ایران در عرصه ایده مقاومت فرهنگی در اقلیت نیست
وی تصریح کرد: ابتدا زاویههای دید نسبت به مقاومت فرهنگی منفی بود ولی پست مدرن این مسئله را به رسمیت شناخته است. جمهوری اسلامی ایران در این ایده در اقلیت قرار ندارد و نظریهپردازان فرهنگی این مسئله را قبول دارند.
عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی اذعان کرد: نظریهها و منابع پیرامون مقاومت فرهنگی بسیار مشوش است. مقالاتی که در این باره نوشته شده است از پایگاههای مختلف فکری است. مواردی که بین اغلب آنها مشترک است این است که فرهنگ مقاومتی تضاد با وضع موجود را سرلوحه خود داده و نقد بسیار شدیدی به فرهنگ موجود دارد. مخاطب آنان عمدتا فرهنگ مدرن است. دومین اشتراک آنان این است که کنش مقاومتی باید تحقق واقعی داشته باشد یعنی اگر کسی در ذهن خود نسبت به بیرون مقاومت داشته باشد به آن مقاومت فرهنگی نمیگویند؛ علت این مسئله مشخص است چرا که فرهنگ مربوط به اجتماع است و اگر به بروز نرسد اسم آن فرهنگ نیست پس باید تحقق واقعی رخ دهد.
*قدرت و مقاومت ملازم یکدیگر هستند
حجتالاسلام اسماعیلی عنوان کرد: مسئله دیگر تلازم قدرت و مقاومت است یعنی بده و بستان بین قدرت و مقاومت. هر قدرتی میخواهد مقاومت مقابل خود را بشکند و هر مقاومتی تلاش میکند که قدرت مقابل خود را از بین ببرد. مقاومتی که میخواهد قدرت مقابل را شکست دهد نیاز به کسب قدرت دارد و قدرتی که میخواهد مقاومت مقابل را در هم بکوبد نیاز به کسب مقاومت دارد. به نظر میرسد مقاومت و قدرت در تقابل هستند ولی از هر سو با هم همراه هستند. بررسیها نشان داده است نتیجه مقاومتها تغییر عمده در سطح عمومی و حتی در سطح سیاسی بوده است.
وی تشریح کرد: هدف از مقاومت خیلی بازه کلانی گستردهای دارد و از حفظ آزادی شخصی تا تغییر ساختار فرهنگ جهانی را شامل میشود. شکل مقاومت هم میتواند خیلی ساده در قالب پوشیدن نوعی لباس خاص و دیوارنویسی باشد و تا سطح خیلی کلان مقاومت پیچیده اجتماعی ادامه یابد. مقاومت با زندگی روزمره گره میخورد یعنی اگر مقاومتی جزو زندگی روزمره نشود مقاومت نیست. خلاقیت که جزو ذات فرهنگ است در راه مقاومت فرهنگی نیز مهم است و فرد در این مسیر باید به خلاقیت روی آورد. اهمیت زمان نیز نکته دیگری است که در مسیر مقاومت فرهنگی باید به آن توجه کنند و در کمترین زمان به مقاومت خود شکل دهند و واکنش متناسب و به هنگام داشته باشند در غیر این صورت مقاومت اثر خود را از دست میدهد.
عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی ادامه داد: مقاومت برای کنشگران مقاومت همواره دلخواه و رضایتبخش است؛ یعنی کنشگران مقاومت به مقاومت افتخار میکنند و آن را به عنوان یکی از علایق اصلی در زندگی خود دنبال میکنند و اگر اینگونه نباشد عاقبت آن به تعطیلی میانجامد.
*فرهنگ ایرانی- اسلامی برخلاف فرهنگ فعلی غربی بسیار عمیق است
حجتالاسلام اسماعیلی مطرح کرد: نظریهپردازان فرهنگی در خصوص ماهیت فرهنگ سخنان بسیاری بیان کردهاند ولی هیچکدام با دیدگاه شمولیت فرهنگ سازگار نیست و همواره در حال حذف قسمت عمدهای از فرهنگ است. برای ارائه نظریهای در خصوص فرهنگ باید تلاش کرد نظریهای ارائه داد که تمام اجزا، سطوح و لایههای فرهنگ را پوشش دهد. ملت چیزی است که تمام اجزا و لایهها میشود. به نظر میرسد تعریف فرهنگ به بروزات انسانی در سطوح مختلف تعبیر درستی باشد. ابعاد این انتقال و نفوذ خیلی مهم است و جزو ذات فرهنگ است.
وی اضافه کرد: نمیتوان گفت کار مقاومت فرهنگی نفی، طرد و نقد حداکثری فرهنگ مقابل است چرا که مخالف روح فرهنگ است؛ قصد این نیست که گفته شود نقد صورت نپذیرد بلکه هدف این است که گفته شود نقد به عنوان یک سویه دائمی مقاومت جا نیفتد. ذات فرهنگ، رفت و برگشت، ارتباطی و زندگی است. زندگی با سلب نمیتواند گره بخورد. اینکه در فرهنگ مقاومتی دائماً سلب اتفاق بیفتد تفکری مردود به نظر میرسد. برای موفقیت در مسیر مقاومت فرهنگی باید فرهنگ مطلوب را تقویت کرد. چون فرهنگ مطلوب ذات رفت و برگشتی و بروزی دارد باید بروز را تقویت کرد یعنی دائماً به این بروز دامن زد. خاصیت فرهنگ مطلوب ایرانی-اسلامی بحث عمق فرهنگ است چرا که فرهنگ ایرانی- اسلامی جزو فرهنگهای عمیق است در حالیکه فرهنگهای غربی فعلی چنین نیستند. در مجموع فرهنگ شرقی به شدت عمیق است و کسانی که از غرب به شرق میآیند دچار مشکل میشوند چون بحث فرهنگ را در نظر نمیگیرند. تعمیق فرهنگ در نظام ارجاعات و تکثیر و تنویع فرهنگ در نظام بروزات همواره باید مورد توجه قرار گیرند.
ادامه دارد...
برای مطالعه گزارش بخش دوم این پیش نشست کلیک فرمائید