جلسه «نقد و بررسی نگاه فمنیستی در عرصه تاریخ نگاری» همراه با تحلیل کتاب «خانم! فردا کوچ است» با حضور جمعی از پژوهشگران، دانشجویان، طلاب و اساتید در پژوهشکده زن و خانواده در قم برگزار شد و مباحث مختلفی از جمله نقطه آغاز تاریخنگاری فمنیستی، تأثیر جریان پست مدرن بر تاریخنگاری فمنیستی، رویکردهای مختلف تاریخنگاری فمنیستی و ... مورد بررسی قرار گرفت.
به گزارش روابط عمومی پژوهشکده زن و خانواده، جلسه «نقد و بررسی نگاه فمنیستی در عرصه تاریخ نگاری» همراه با تحلیل کتاب «خانم! فردا کوچ است»، یکم خرداد ماه سال جاری با حضور جمعی از پژوهشگران، دانشجویان، طلاب و اساتید در پژوهشکده زن و خانواده در قم به صورت حضوری و برخط برگزار شد.
دکتر زهرا داورپناه عضو هیات علمی پژوهشکده زن و خانواده در ابتدای این جلسه بیان کرد: کتاب «خانم! فردا کوچ است» سفرنامه «سکینه سلطان» از زنان ناصرالدین شاه و ملقب به «وقار الدوله» است که نشر «اطراف» آن را منتشر کرده است. در اصل دکتر رسول جعفریان یک مجموعه هشت جلدی از سفرنامههای حج دوره قاجار جمعآوری کرده است. از پنجاه سفرنامه موجود در این مجموعه هشت مورد آن به بانوان تعلق دارد. انتشارات «اطراف» با ذوق و سلیقه خوبی در حال چاپ این مجموعه هشت جلدی است و تا کنون سه جلد از آن چاپ و منتشر شده است. غالباً گفته میشود سفرنامههایی که در ایران وجود داشته است از زمان صفویه است و عصر قاجاریه اوج سفرنامهنویسی در تاریخ این کشور است. علاوه بر سفرنامههای برجای مانده از مسافران اروپایی که طی سفر به ایران نوشتهاند، سفرنامههایی از درباریان قاجار از جمله زنان نیز باقی مانده است.
چهار دوره مختلف نویسندگی زنان در ایران
وی ادامه داد: ادعایی در مقدمه این کتاب و جاهای دیگر به چشم میخورد مبنی بر اینکه سفرنامهنویسان در ایران تحت تأثیر سفرنامههای اروپایی اقدام به ثبت سفرنامه خود کردهاند که این مسئله جای تأمل دارد چون سفرنامهنویسی از سنتهای قدیمی در ایران بوده است؛ سفرنامه ناصر خسرو و سایر سفرنامههای موجود در ایران و در بین امت اسلامی بیانگر این حقیقت است.
ازدواج مجدد در قدیم به قدر امروز سهمگین و سخت نبوده است
وی تشریح کرد: یکی از موضوعاتی که قابل تفکر است موضوع فراغت و سفر در دوره قاجار است، مردم در دورههای مختلف کارهای گوناگونی برای فراغت انجام میدادهاند و سفر همیشه جایگاه فراغتی خود را داشته است. با توجه به اینکه تصوراتی در خصوص محدودیت زنان در گذشته وجود دارد، بررسی برنامههای سفر ایشان می تواند جالب توجه باشد. البته به نظر میرسد اغلب سفرهایی که زنان در گذشته میرفتهاند سفرهای زیارتی بوده است چرا که در فرهنگ مسلمانان سفرهای زیارتی اولویت خاصی دارد.
عضو هیأت علمی پژوهشکده زن و خانواده در ادامه برخی ایده های پژوهشی در این آثار را بیان کرد، برای مثال این موضوع از نوشتههای زنان در قدیم به دست میآید که فهم بیوِگی، ازدواج، طلاق، فوت همسر و ازدواج مجدد در گذشته بسیار متفاوت بوده است با نگاهی که اکنون نسبت به این مسائل وجود دارد. در حال حاضر طلاق و بیوه شدن اتفاقات سهمگینی شمرده میشود و ازدواج مجدد سخت به نظر میرسد و تصور میکنیم که قدیم اوضاع از این هم بدتر بوده است ولی اینطور به نظر نمیرسد و در گذشته اینگونه وقایع راحتتر پذیرفته میشده است و خانمها و آقایان به راحتی ازدواج مجدد میکردهاند.
عضو هیأت علمی پژوهشکده زن و خانواده پس از بیان برخی ایده های پژوهشی دیگر در رابطه با این کتاب اضافه کرد: سکینه سلطان هدف از نگارش این کتاب سفرنامه را اطلاع رسانی به سایر اطرافیان و افراد در خصوص هزینه سفر به مقصد مورد نظر و چگونگی شرح برنامههای مختلف در طول یک سفر اعلام کرده است. در پایان کتاب نیز خود را با انتساب به همسر فعلی معرفی نمیکند بلکه با انتساب به همسر سابق خود یعنی ناصرالدین شاه معرفی کرده است.
ظهور تاریخنگاری فمنیستی بعد از انقلاب فرانسه
دکتر زهره باقریان عضو هیأت علمی پژوهشکده زن و خانواده نیز در ادامه این جلسه بیان کرد: تاریخ نگاری در ایران و خارج از ایران با رویکرد پست مدرنیسم دارد خود را نشان میدهد، تاریخنگاری که بر پایه تحلیل جنسیت است.
وی در خصوص تفاوت بین تاریخنگاری زنان و تاریخنگاری فمنیستی عنوان کرد: بر خلاف ادعای متفکرین که میگویند زنان از تاریخ حذف شدهاند، حداقل در بخشهای بسیاری از تاریخ اسلام از جمله کتابهای رجال، صحابهنگاری و ... حضور زنان مشاهده میشود ولی آن را تاریخنگاری فمنیستی نمیتوان نامید. تاریخنگاری فمنیستی در حقیقت بعد از مدرنیته و با ویژگیهای مخصوص به خودش بروز کرده است. تاریخنگاری که قبل از مدرنیته وجود دارد درباره زنان است نه مربوط به فمنیست.
عضو هیأت علمی پژوهشکده زن و خانواده تصریح کرد: تاریخنگاری فمنیستی دو ویژگی دارد، نخست در روش و دوم در هدف. هدف در تاریخنگاری فمنیستی نگارش جابندارانه و آگاهانه تاریخ زنان است. دو روش تاریخنگاری فمنیستی هم به این گونه است که یا میخواهد تجربیات زنان در تاریخ را منتقل کند یا اینکه میخواهد موضوعات تاریخی را فراتر از یک جنس خاص مورد بحث قرار دهد که در این جا نقد تاریخنگاری فمنیستی آغاز میشود.
دکتر باقریان تشریح کرد: ظهور تاریخنگاری فمنیستی با رنسانس و تحولات بعد از عصر روشنگری، انقلاب فرانسه و انقلاب صنعتی آغاز میشود یعنی اینها میخواهند تاریخ را بر اساس جنسیت مورد بحث قرار دهند و در این راستا از اندیشههای فمنیستی بحث میکنند. در این زمان زن موضوع شناخت و تأملات سیاسی و حقوقی میشود، کلنگ نگاه به زن زده میشود، مناسبات زن و مرد و نابرابریهای اجتماعی زنان و مردان مورد توجه قرار میگیرد و در این جا که زن از همه جهات، مساله می گردد . در ادامه جنبشهای سیاسی و فرهنگی در مورد آنان شکل میگیرد. یکی از همین جنبشهای فرهنگی نگارش تاریخ در مورد زنان با اندیشههای فمنیستی است. تاریخنگاری زنان و تاریخنگاری درباره زنان، هر دو بعد از مدرنیته شکل میگیرد.
سه رویکرد فمنیسم در تاریخنگاری زنان
وی در خصوص مراحل تاریخنگاری زنان و تاریخ درباره زنان اذعان کرد: تاریخنگاری در حیطه فمنیسم راجع به زنان سه رویکرد را در سه مرحله پیش میبرد که نخست شامل اثباتگرایی یا همان پوزیتیویسم میشود، سپس به مکتب تفهمی میرسد و بعد به اندیشههای پست مدرن میرسد. مرحله اول از 1960 آغاز میشود و روایت مردانه مورد نقد و اعتراض قرار میگیرد که چرا تاریخ باید مردانه نقل شود و زنان از تاریخ حذف شوند و بعد به سرگذشت نامه نویسی روی آوردند و دنبال حضور زنان در تاریخ گشتند.
عضو هیأت علمی پژوهشکده زن و خانواده ادامه داد: در مرحله دوم سؤالها متوجه علت حذف زنان از تاریخ بود. مواجه شدن با این سؤال در عرصه تاریخنگاری، آنان را به سمت تاریخنگاری اجتماعی برد. در این تاریخنگاریهای اجتماعی الگویی که برای خود ترسیم میکنند این است که ستم مردسالاری را موجب حذف جامعه زنان از تاریخ میشمرند. بر این اساس نگارش فمنیستی از مفهوم پدرسالاری بسیار استفاده میکند و این تبدیل به ماده خام پژوهشهای عرصه زنان در تاریخنویسی فمنیستی میشود. کتابهای فراوانی حتی در ایران وجود دارد که بر اساس این رویکرد تاریخنگاری میکنند و هدفشان نیز این است که با استناد به جامعه مردسالاری و ستم مردها بر زنان تاریخ را تحلیل کنند.
دکتر باقریان تصریح کرد: فمنیستها به مرور زمان به این نتیجه رسیدند که با وجود برخی اقدامات، ولی تسلط مردسالاری همچنان تداوم دارد و این سبب شد که آنان رویکرد جدیدی را در اندیشه تاریخنگاری فمنیستی آغاز کنند و بگویند آنچه از مفهوم مردسالاری در جامعه دیده میشود ثابت نیست، بلکه برساخت اجتماعی است و باید تغییر کند. بر این اساس تلاش کردند که مردسالاری را نه امری ثابت بلکه نظامی برآمده از اجتماع تعریف کنند. تاریخنگاری فمنیستی تمام تلاشش این است که مردسالاری را برساخت اجتماعی معرفی کند.
وی عنوان کرد: فمنیستها در ادامه به سراغ مباحث معرفتشناسی رفتند و اذعان کردند علاوه بر اینکه تاریخ بر اساس روایت مردان نگاشته شده، معرفت نیز معرفتی مردانه است و زنان باید وارد معرفت تاریخی شوند و نظریات خود را بر اساس دید زنانه مطرح کنند. در اینجا سؤالشان این است که معرفت به مردان اختصاص دارد یا معرفت دارای ماهیتی زنانه است. با طرح این سؤال نوعی شیفت پارادایمی در حوزه تاریخنگاری فمنیستی انجام دادند و به جای اینکه از چیستی شناخت در عرصه زنان و از چیستی معرفت سؤال کنند از فاعل شناسا سؤال کردند. سپس فمنیستها عنوان کردند که تاریخنگاری معرفتی مردانه است چون در معرفت عقل سهم بسیاری دارد و برای تحلیلهای معرفت شناسانه و نظریات علوم انسانی و اجتماعی از عقل بهره گرفتهاند در حالی که زنان متکی به احساس هستند و در رویکردهای معرفت شناسی احساس دیده نمیشود. بر این اساس برای ایجاد معرفت زنانه باید معرفت فمنیستی که فقط بر ذهن متکی است را کنار گذاشت و احساس را در کنار عقل وارد معرفت ساخت.
انکار جنسیت برای جلوگیری از تأثیر مباحث فمنیستی بر دامن زدن به تمایزهای جنسیتی
عضو هیأت علمی پژوهشکده زن و خانواده عنوان کرد: تاریخنگاری که اکنون در حیطه این دسته از زنان در حال شکلگیری است، تاریخنگاری زنانه است یعنی هم عقل و هم احساس در معرفتشناسی آن دخالت دارد.
دکتر باقریان تشریح کرد: فمنیستها در ادامه فعالیتهای تاریخنگارانه خود بیان کردند که نگاه زنانه و مردانه نیز در تاریخ با هم متفاوت است و باید تاریخ را با نگاه زنانه نگریست و با معرفتشناسی زنانه و نظریات زنانه به سراغ آن رفت. سپس گفتند که همه روشهای علمی باید به نظریات زنانه انتقال یابد.
وی مطرح کرد: پس از مدتی برای جلوگیری از تأثیر مباحث فمنیستی بر دامن زدن به تمایزهای جنسیتی در جامعه، به انکار آناتومی بین زنان و مردان در تاریخنگاری روی آورده شد. بسیاری از فمنیستها در این مسیر به مصنوعی بودن جنس، نژاد و بدن اذعان میکنند و با ارائه تعبیر تکنولوژیک و مصنوعی از جنس، نژاد و بدن منشأ انسان بر اساس دو جنس مذکر و مؤمث را کاملاً انکار میکنند و میگویند این مسئله ساخته و پرداخته اجتماع است نه زیست شناسی. برای حل ریشه تاریخی این منشأ دو جنسیتی نیز کل تاریخ را زیر سؤال میبرند و دست به انکار آن میزنند. در ادامه این روند نظریه مردسالاری، نظریه روانکاوی و مارکسیستها را نیز در مسیر انکار دو جنس تاریخی، رد میکنند.
عضو هیأت علمی پژوهشکده زن و خانواده اذعان کرد: اندیشههای پست مدرن بیشترین خدمت را به جامعه فمنیستها ارائه میدهد چرا که هر روایتی را مخدوش میداند و نقد میکند. بنابراین به سیال بودن روایتها معتقد است. پست مدرن با زیر سؤال بردن بدن تاریخی و متون تاریخی خدمت بزرگی به آنان کرده است.
دکتر باقریان عنوان کرد: کتابی تاریخی با عنوان «هیچ کس» وجود دارد که بر اساس نگاه فمنیستی رویکرد دوم است و میگوید زنان در تاریخ بودهاند ولی تاریخ نگار آن را از قلم انداخته است. یعنی معتقد به قدرت سلبی است و میگوید مردان نگذاشتهاند زنان وارد تاریخ شوند. ولی اندیشههای پست مدرن و اندیشه اسکات وقتی از قدرت بحث میکنند قدرت سلبی نیست بلکه یک قدرت ایجابی است و میگویند سکوت منابع تاریخی درباره زنان و جنسیت برآیند ایجابی مناسبات قدرت است نه اینکه به نحو سلبی مانع سخن گفتن یا حضور زنان شده باشند.
خطرناکترین رویکرد فمنیستها انکار جنس است
وی تصرح کرد: در تحلیل جنسیت که اسکات مطرح میکند، زن مقوله بدیهی به شمار نمیآید که به خواستههای زیستی و تفاوتهای جنسیتیاش ارجاع داده شود. در این نوع رویکرد تاریخنگاری به مطالعه موضوعاتی چون زنان و مردان که مقولهای بیولوژیک باشد پرداخته نمیشود.
عضو هیأت علمی پژوهشکده زن و خانواده افزود: منتقدان فمنیسم وقتی میخواهند تاریخنگاری مبتنی بر جنسیت را نقد کنند پست مدرن را نقد میکنند و میگویند که پست مدرنیسم و فمنیسم پست مدرن با نظریهای که در تاریخ مطرح کردهاند به کلی تاریخ را پاک کردهاند و شرایط و واقعیتهای مادی جوامع معاصر را نادیده گرفتهاند؛ یعنی برای اینکه رویکرد جدیدی بر اساس انکار جنس مطرح کنند دست به انکار تاریخ و زیست شناسی زدند.
دکتر باقریان مطرح کرد: در ایران کتابهای زیادی در زمینه تاریخنگاری در حوزه فمنیسم نوشته شده است، آن دسته از کتابهایی که در حوزه ترجمه و شرح حال نوشته شده است زیاد اهمیت خاصی ندارد چون فقط هدفشان این است که زنان را از تاریخ جدا کنند و بین آنچه گفته شده و آنچه گفته نشده مرزبندی ایجاد کنند. در تاریخ اجتماعی، تاریخ مبتنی بر مردسالاری است؛ تاریخنگاریها در حوزه تاریخ اجتماعی در جامعه امروز ما باب شده است.
وی ادامه داد: آنچه در زمینه تاریخنگاری مبتنی بر تحلیل جنسیت مورد نظر است معرفی این آثار در جامعه ما است که کارهای خانم افسانه نجمآبادی یکی از این موارد است. او دو اثر به نامهای «دختران قوچان» و «زنان سیبیلو و مردان بیریش» دارد که در هر دو سعی میکند جامعه را بر اساس تحلیل جنسیت مورد بحث قرار دهد، به ویژه در کتاب «زنان سیبیلو و مردان بیریش» به جای اینکه دو جنس را مطرح کند به انکار دو جنس میپردازد و میگوید ما اصلا سه جنس داشتهایم. به جای روابط دوگانه بین زن و مرد، روابط سه گانه ای میکند. او در این اثر به انکار جنس میپردازد و سعی میکند بر اساس نشانشناسی این مسئله را مورد اثبات قرار دهد.
عضو هیأت علمی پژوهشکده زن و خانواده اذعان کرد: خطرناکترین رویکرد فمنیستها، همین رویکرد سوم یعنی انکار جنس است که بر اساس اندیشههای پست مدرن است.
لازم به توضیح است سه رویکرد فمنیسم در تاریخنگاری زنان در نشستهای بعدی به تفصیل مورد نقد و بررسی قرار خواهد گرفت.