«رویداد تجربهنگاری» توسط دبیرخانه همایش بینالمللی خانواده مقاوم با مشارکت انجمن علمی زن و خانواده در امتداد فراخوان تجربهنگاری، با حضور جمعی از اساتید، مشاوران، پژوهشگران و خانوادهها در قم برگزار شد و مباحث مختلفی از جمله ضرورت دستیابی به تجربههای موفق در مسیر صیانت از ارزشهای اخلاقی خانوادهها، موقعیت تهدیدآمیز تربیتی فرزندان در سایه هژمونی فرهنگ مسلط جهانی، مهمترین مؤلفههای تجربهنگاری موفق و ... مورد بررسی قرار گرفت.
به گزارش روابط عمومی پژوهشکده زن و خانواده، «رویداد تجربهنگاری» توسط دبیرخانه همایش بینالمللی خانواده مقاوم با مشارکت انجمن علمی زن و خانواده در امتداد فراخوان تجربهنگاری، با حضور اساتید، مشاوران، پژوهشگران، مرتبطین با حوزههای علمیه و جمعی از خانوادهها 18 تیر ماه سال جاری در سالن شهید قاسم سلیمانی مرکز مدیریت حوزههای علمیه خواهران در قم به صورت حضوری و برخط برگزار شد.
حجتالاسلام محمدرضا زیبایینژاد دبیر علمی همایش «خانواده مقاوم، چالشهای اخلاقی در جهان متحول» در ابتدای این برنامه عنوان کرد: گاهی والدین در حین تربیت فرزند متوجه میشوند که فرزندشان بدقلق است و هر چه برای آموزش مضامین اخلاقی به او تلاش میکنند به نتیجه نمیرسند، در این جا دو فرض وجود دارد نخست اینکه مشکل از خود فرزند است و همواره تربیت کردن متربی همراه با چالشهایی ناشی از بدقلقی کردن شخص متربی بوده است. گاهی ضریب اهلیت شخص مورد تعلیم کم است و هر چه مربی اراده کند حاصل نمیشود بلکه اهلیت متربی را نیز میطلبد. البته گاهی متربی بازیگوش است، متمرد است یا خصلتهای فردی دیگری دارد که به ویژگیهای شخصیتی بچه مرتبط میشود. فرض دوم این است که مربی در نهادینه کردن آموزههای تربیتی مشکل دارد و ناکارآمد است. این دو مسئله همواره در طول تاریخ وجود داشته است ولی در عصر جدید با پدیده نوظهوری مواجه هستیم و اینکه هر چه والدین برای تربیت فرزند خود تلاش میکنند به نتیجه نمیرسند و هزاران خانواده با یک نوع مشکل مواجه هستند؛ وقتی یک نوع مشکل جامعه وسیعی را در بر میگیرد باید به دنبال راه حل عام و کلان برای آن بود.
*نسل جوان در محاصره هژمونی فرهنگ مسلط جهانی
وی اضافه کرد: اینکه روانشناسان و مشاوران، افرادی که به آنان مراجعه میکنند را به عنوان افرادی معیوب فرض میکنند، در خیلی از موارد فرضها اشتباه است. فرض میکنند بچه مشکل دارد و حواسشان نیست که در یک دنیای جدید و وضعیت جدید قرار داریم. موقعیت جدیدی بر این اساس که اقتصاد سرمایهداری تعیینکنندههای اساسی در ساختارهای علمی، فرهنگی، سیاسی و ... هستند. یعنی منافع اصول سرمایهداری در نظام اخلاقی شما جا گرفته است؛ به عنوان مثال در گذشته قناعت ارزش محسوب میشد ولی امروز مصرفگرایی ارزش مسلط محسوب میشود.
دبیر علمی همایش «خانواده مقاوم، چالشهای اخلاقی در جهان متحول» مطرح کرد: فرزندان امروز در هژمونی فرهنگ مسلط جهانی محاصره شدهاند و نظم فرهنگ مسلط جهانی ارزش نولیبرال را توسعه میدهد، عبور از جنسیت را مطرح میکند و خیلی از پیشفرضها و اصول و اعتقادات شما را به چالش، مسئله و پرسش تبدیل میکند. مسئله اصلی تربیت امروز این نیست که بچه لجبازی میکند یا مربی بلد است یا نابلد است بلکه مسئله این است که متربی تحت تأثیر مفاهیم متعارض قرار گرفته است. متربی از مربی یکسری آموزهها را دریافت میکند و از جاهای دیگر موارد متعددی مفاهیم متعارض به ذهنش وارد میشود. این وضعیتی است که در روایتی از امام هادی(ع) درباره آن گفته شده است که « در زمان غیبت قائم ما یک اتفاقی میافتد و آن اتفاق این است که ایتام شیعه در شباک ابلیس میافتند» شباک ابلیس یعنی شبکههایی که ابلیس و نوچههای ابلیس شکل دادهاند.
*رسوایی علم در خدمترسانی به نظام سرمایهداری
حجتالاسلام زیبایینژاد عنوان کرد: در شرایط آخرالزمانی در وضعیتی قرار گرفتهایم که با هژمونی و نظم مسلط نظام سرمایهداری و فرهنگ نولیبرالیسم مواجه شدهایم که مروج ابتذال اخلاقی، مصرفگرایی، گناه و ... است. این شرایط در تاریخ بیبدیل بوده است.
وی تصریح کرد: علم در پارادایم پست مدرن نشان میدهد که کاملاً در خدمت نظام سرمایهداری است؛ صنعت سکس به علم روانشناسی میگوید ادبیات علمی همسو میخواهم و آنها آن را شکل میدهند. به عوان مثال تا دهه 1970 دایرة المعارف روانشناسی همجنسگرایی را جزو اختلالات جنسیتی میداند و از دهه 1970 به بعد از لیست اختلالات جنسی خارج میشود و جزو گرایشات جنسی قرار میگیرد. دانشمندان علم سکولار در تلاش هستند که مخالفان همجنسگرایی را جزو کسانی که دارای اختلال هستند معرفی کنند. جامعهشناسان پست مدرن میگویند همانطور که همجنسخواهی برساخت اجتماع است دگرجنسخواهی نیز برساخت اجتماع است، یعنی چه تمایل به همجنس و چه تمایل به ناهمجنس منشا همگی برساختیت اجتماعی است و هیچ منشأ تکوینی ندارد. زیستشناس نیز در همین راستا وارد میشود و میگوید تقسیم انسان به مذکر و مؤنث غلط است بلکه طیف جنسی وجود دارد که شامل زن با تمایلات زنانه، زن با تمایلات مردانه، زن با تمایل به دوجسم و ... میشود و به 14 طیف جنسی میرسند. همه این موارد دست به دست هم میدهند که باورهای عمومی را به سمت اباحهگری جنسی تغییر دهند.
* تصورات غلط و توهم قدرت مانع حل مشکلات فرهنگی میشود
دبیر علمی همایش «خانواده مقاوم، چالشهای اخلاقی در جهان متحول» مطرح کرد: علاوه بر تغییر مغرضانه اصول علمی در راستای خدمت به نظام سرمایهداری، خوانشهای جدید از قرآن کریم نیز مطرح میشود؛ مثلاً گفته میشود قوم لوط به دلیل انجام لواط مورد عذاب قرار نگرفتهاند و بخاطر انجام تجاوز جنسی در مواردی که موورد رضایت طرفین نبوده مورد عذاب الهی قرار گرفتند. یعنی تلاش میکنند صورت مسئله را عوض کنند. فرزندان ما در همچین فضای سنگینی دارند رشد میکنند. در این شرایط والدین در مسیر تربیت فرزند خود با چالش مواجه میشوند که این چالش منشأ اجتماعی دارد و منشأ آن مربوط به کم اهلیتی فرزند یا نابلدی مربی نمیشود؛ فضای تربیت فضای جدیدی است. جریان توفنده ابتذال اخلاقی و ضدخانواده در مقابل سیر تربیت قرار گرفته است.
حجتالاسلام زیبایینژاد ادامه داد: مسئله امروز این است که در شرایط کنونی چگونه میتوان خود را در سونامیهای فرهنگی حفظ کرد. نخست باید فرض کرد که چالش داریم و در موقعیت تهدید قرار گرفتهایم. هر کجا موقعیت تهدید فهم شد توانستیم برای رفع شرایط تهدیدکننده بهتر قدم برداریم ولی هرگاه به توهم قدرت دچار شدیم زمین خوردیم. به عنوان مثال در زمان دوران دفاع مقدس، جمهوری اسلامی خطر را حس کرد مبنی بر اینکه قدرتهای بزرگ در پی حذف کردن ایران هستند و کشورهای جهان به ما اسلحه نمیدهند، مجبور شدیم اسلحه را با سه برابر قیمت از بازار آزاد خریداری کنیم. در این اوضاع فهمیدیم که باید آستینها را بالا زده و امکانات و قدرت نظامی را تقویت کنیم و واقعاً هم موفق شدیم. ولی در عرصه فرهنگ چطور؟ اگر اسناد توسعه کشور را مطالعه کنید میبینید که خیلی از آنها حاوی حرفهای بلندپروازانه و شاعرانه است، گویی همه عالم نشستهاند که ما برویم و آنان را هدایت کنیم. تصورات غلط و توهم قدرتها موجب عدم موفقیت ما شدهاند.
*الگوهای تربیتی سابق نیازمند اصلاح هستند
وی اذعان کرد: اگر بپذیریم که ما محدودیت قدرت داریم و باید از همه قدرتهای خود بهینه استفاده کنیم و تولید قدرت جدید داشته باشیم، آن وقت وضعیت بهتری خواهیم داشت. مسئله ما مسئله خانواده در نظام الگوی تربیتی است. نظام تربیت و اصول تربیت ثابتاند ولی الگوهای تربیت کاملاً موقعیتمند هستند و با زمان و مکان مرتبط هستند. دیگر نمیتوان با الگوهای تربیتی سابق پیش رفت بلکه باید الگوها را اصلاح کرد. در مقیاس خانواده، باید الگوهای تربیتی خانواده پوست بیندازد. در مقیاس آموزش و پرورش هم الگوهای تربیتی باید اصلاح شوند. حتی در حوزههای علمیه هم باید به این دید به طلبهها نگاه کرد که آنان هم در موقعیت تهدید امروزی دارند زندگی میکنند و با دست فرمان قبلی نمیتوان طلبههای خالص، نمازشبخوان، مقاوم، پیشرو و مؤثر تربیت کرد و نیازمند تغییر قواعد در حوزههای علمیه نیز هستیم. الگوهای تبلیغی نیز متناسب با شرایط امروز باید اصلاح شوند. الگوهای کنشگری فرهنگی نیز باید متحول شوند. از دهه 60 و 70 به بعد طبق گزارشها مدام در حال انجام فعالیتهای ناکام تربیتی با الگوهای سابق هستیم.
دبیر علمی همایش «خانواده مقاوم، چالشهای اخلاقی در جهان متحول» تشریح کرد: تربیت ما نباید ایستا باشد بلکه باید در حال حرکت باشیم و در این حرکت باید ایستادگی و مقاومت وجود داشته باشد.
*تجربیات موفق در حوزه حفظ سلامت اخلاقی خانواده میتوانند الهامبخش باشند
حجتالاسلام زیبایینژاد بیان کرد: مسئله در بحث تجربه نگاری این است که فرض کردیم ادبیات علمی تولید شده متناسب با شرایط ما که قواعد علمی به ما بدهد که در وضعیت تهدید چگونه عمل کنیم که موفق باشیم، این قواعد علمی نحیف است؛ اما تجربیات موفق زیادی در دست داریم که می توانددر معرض دید کارشناسان قرار بگیرد؛ ممکن است کارشناس بگوید این تجربه موفق با حذف خاص بودگیاش میتواند به یک قاعده علمی در میدان اقدام تبدیل شود. به عنوان مثال شیعیان مقیم کانادا که با مسئله ما مواجه بودند برای مقاومت در موقعیت تهدید خطی دور خانواده کشیده بودند و از آن محافظت میکردند، فرزندان خود را در حلقههای همگون قرار میدادند، ارتباط خود را با فرزندان تقویت میکردند و حتی برای تحصیل به کشورهایی به شدت فردگرا مانند سوئد رفته بودند و همچنان توانسته بودند حفاظت از مسائل اخلاقی و فرهنگی خانواده را پیش ببرند ولی به گفته خودشان وقتی به ایران آمدهاند تازه مشکلاتشان شروع شده است چون گارد خود را نسبت به تربیت فرزندان و حفاظت همه جانبه از خانواده باز کرده بودند با اتکا به اینکه اینجا کشوری بر پایه مسائل اسلامی و اخلاقی است و نیاز به شدت بخشی در مراودات و تعاملات وجود ندارد ولی بعد از مدتی شاهد از دست رفتن تربیت فرزندان خود بودهاند. یا مثلاً همدانیهای مقیم قم که به قم مهاجرت کردهاند و در حاشیه شهرها با مشکلات و آسیبهای اجتماعی مختلفی ناشی از حاشیهنشینی مواجه هستند آیا همینطور مینشینند نگاه میکنند که آسیبهای اجتماعی خانوادهشان را ببرد یا کنش فعال دارند؟ در پاسخ باید گفت که کنش فعال دارند. یکی از فعالیتهای کنشگرانه آنان برای پیشبرد تربیت صحیح فرزندان خود این است که حسینیه همدانیهای مقیم قم را راهاندازی میکنند که علاوه بر مکانی برای برپایی محافل مذهبی، به محلی برای تعاملات فرزندان و برقراری پیوندهای اجتماعی آنان زیر علم امام حسین(ع) تبدیل شود و همچنین نظارت اجتماعی، حمایت، مراقبت و همافزایی شکل گیرد و سبب شود آنان بتوانند تا حدی خود را حفظ کنند. خوجههای هند نیز گروه دیگری هستند که با وجود اینکه جزو اقلیتها در نقاط مختلف به شمار میروند ولی بسیار بر مسائل اعتقادی و دینی خود پابرجا هستند، شیوه استقامت آنان در مقابل جریانهای مخالف میتواند الهام بخش و حتی در مواردی الگو باشد.
وی ادامه داد: اگر کسانی هستند که خودشان تجربه خانوادگی موفقی دارند و برای غلبه بر چالشهای اخلاقی خانوادگی تجربیاتی دارند یا میتوانند خانوادههای موفقی در این زمینه را روایت کنند میتوانند در عرصه تجربه نگاری ما وارد شوند. همچنین اگر کسانی به فعالیتهای تبلیغی میرفتند و مخاطبانشان از افراد نااهل بودند و توانستهاند آنان را جذب کنند و به نشست و برخاست با آنان پرداختهاند و در نهایت آنان را اهل ساختهاند نیز میتوانند به این عرصه تجربهنگاری وارد شوند. برخی خانوادهها در محیطهای فاسد، فاسد نمیشوند که شرح رمز موفقیت آنان میتواند آموزنده باشد. مسئله ما در رویداد تجربهنگاری، روایت تجربیات شخصی خودتان است به عنوان عضوی از خانواده، به عنوان یک مبلغ، به عنوان یک کنشگر فرهنگی یا کنشگر تعلیم و تربیت و ... یا روایت دیگرانی است که آنان موفق بودهاند و در موقعیت چالش توانستهاند با موفقیت از چالش عبور کنند. روایت کردن اینها برای ما خیلی مفید است، هیچ نکته کوچکی را نادیده نگیرید چرا که میتواند به عنوان یک راهنما برای ما عمل کند.
*دستیابی به نتایج کارآمد در تجربهنگاری نیازمند مشخص کردن اهداف و جزییات دقیق تحقیق است
دکتر مؤمن مدرس کارگاه تجربهنگاری، پژوهشگر علوم اجتماعی و مدیر کارگروه تجربه نگاری پژوهشکده باقرالعلوم نیز در ادامه این جلسه بیان کرد: حدود سه سال است که درگیر بحث تجربهنگاری هستیم و به تناسب کاری که میکردیم در این موقعیت قرار گرفتیم. گاهی نگاهمان به تجربهنگاری نگاهی ارتکازی معمول است.
دکتر مؤمن اضافه کرد: نخستین چیزی که در مسیر تجربهنگاری باید به آن پاسخ داد این است که هدف چیست؟ خیلی باید در تجربهنگاری دقیق عمل کرد. هر تحقیقی هدفش مهم است ولی در تجربهنگاری روشنتر کردن هدف از اهمیت بالاتری برخوردار است. اگر خروجی دقیق نشود در نهایت یک نتیجه کم ارزش و عمومی به دست میآید و تخصصی و حرفهای نخواهد بود و کمک خاصی به شما در این زمینه نمیکند. هر موقعیتی در دنیا که بخواهد تجربهنگاری شود خیلی غنی و پیچیده است. برای تجربهنگاری تمیز باید خیلی جزییات را دقیق کرد. توجه به جزییات به عنوان مثال باید اینگونه باشد که برای فلان قضیه به سراغ خانوادههایی با فلان ویژگیها، در فلان موقعیت در رابطه با فلان چالش خواهیم رفت و در این نسبت تجربه را استخراج خواهیم کرد. هر چه جزییات حذف شوند نتایج کلیتر و غیر قابل استفادهتر خواهند بود.
وی تصریح کرد: دومین نکتهای که در تجربهنگاری باید مورد توجه واقع شود این است که نتیجه تجربهنگاری قرار است به مصرف چه کسانی برسد چون این قضیه بر نحوه صورتبندی و جمعآوری محتوا تأثیر دارد. این موارد که گفته میشود در حالت ایدهآل است. اگر کسی در مسیر تجربهنگاری 40 درصد این موارد را لحاظ کند کار بزرگی کرده است و خروجی تجربهنگاریاش وضعیت ایدهآلی خواهد داشت.
*توجه به فضای فرهنگی، تاریخی و اجتماعی در سیر تجربهنگاری ضروری است
مدرس کارگاه تجربهنگاری اذعان کرد: مسئله مهم دیگر در تجربه نگاری این است که در تجربه نگاری به دنبال چه چیزی باشیم. این مورد متوجه بحث معنایی است. کسی که تجربهنگاری میکند اگر به فضای فرهنگی، تاریخی و اجتماعی و حوزه معنایی توجه جدی نداشته باشد محتوایی که جمع میشود خشک و بیروح خواهد بود. تجربه چیزی است که در موقعیت خود اتفاق افتاده است. نمیتوان گفت تجربه یک خانم روستایی که با وضعیت کار، تلاش، سختی و شلوغی بزرگ شده است و توانسته با بچه خود نوعی سازگاری پیدا کند قابل استفاده باشد برای دختر دهه هشتادی ای که در شهر تهران بزرگ شده است. این دختر اصلا چنین ظرفیت و بستری نداشته است که بتوان این تجربه را به او منتقل کرد، او یا اصلا توجه نمیکند به این مسئله یا اگر بپذیرد آن را خراب میکند. در تجربه سطوحی از زیست وجود دارد که آن نیز تاریخی- فرهنگی است ولی آنقدر تنوع و تکثر ندارد. اگر بتوان با این لایه ارتباط برقرار کرد در عین حالی که توصیف تجربه صورت میگیرد، یعنی آن لایه هویت بخش اصلی که دارد به این حوزههای ظاهری شکلی، معنا میدهد و هدایت میکند اگر اینها در تجربهنگاری استحصال شود این چالش برطرف میشود.
دکتر مؤمن عنوان کرد: تجربهنگاری باید بر پایه چارچوب مفهومی باشد یعنی چیزی که میخواهید در میدان استخراج کنید باید بر پایه چارچوب مفهومی باشد، اگر به سراغ چارچوب مفهومی که در کتابهای علوم اجتماعی با ادبیات غربی نوشته شده است بروید و بر اساس آن تجربهنگاری کنید آنچه که به مصرف کننده میدهید در نهایت همان چیزی خواهد بود که با آن چالش دارید. اگر میخواهید تجربهنگاری مفید باشد و در همان قالب غربی غرق نشوید باید برگردید به چارچوبی که ریشه در فرهنگ خودمان دارد و اگر این کار را نکنیم در آینده مشکلاتی بدتر پیش خواهد آمد چون بعد علمی پیدا میکند و تنفس فرهنگی سختتر میشود.
*تجربهنگاری از میدان موضوع میگیرد نه از کتابهای نخبگانی
وی ادامه داد: مواردی که گفته شد مربوط به قبل از شروع تجربهنگاری است. در جایی که میخواهیم تجربهنگاری را شروع کنیم حتما باید نمونه آن وجود داشته باشد، معمولا تجربهنگاری از میدان موضوع میگیرد نه از کتابهای نخبگانی. اگر نتوانیم اثبات کنیم که این تجربه در میدان نمونه غنی ندارد آن تحقیق را نباید انجام داد. تجربه باید قوام پیدا کرده باشد، صحیح و خطای آن مشخص شده باشد و بالا و پایین شده باشد، چنین تجربهای دستاورد مفهومی متفاوتی نسبت به محتواهای درون فضای مجازی و کتابها به شما میدهد.
مدرس کارگاه تجربهنگاری افزود: هر پژوهشگری نمیتواند تجربهنگاری کند. کسی که میخواهد تجربهنگاری کند باید حتما روش تحقیق میدانی و کیفی انجام داده باشد چون قرار است با میدان درگیر شود و چون میخواهد کار کیفی انجام دهد باید کار کیفی را بفهمد. تجربهنگاری از مواردی است که خیلی پژوهشگران را علاقهمند نمیسازد چون هم کار سختی است و هم راحت از دل آن مقاله بیرون نمیآید و جاذبه کمتری دارد.
دکتر مؤمن اذعان کرد: آخرین توانایی که فرد تجربهنگار باید داشته باشد این است که نسبت به تفاوتهای حوزه فرهنگی توجه داشته باشد و نسبت به این حوزه حساسیت نظر داشته باشد تا تجربهنگاریها را به صورت واقعی در بیاورد. بر اساس مجموع آنچه گفته شد پیشنهاد میشود که اگر مجموعهای میخواهد در حوزه تجربهنگاری ورود کند پیش از شروع کار دورهای را به صورت فشرده ببیند تا افراد حداقل آشناییتی با این حوزه پیدا کنند. در حوزه اجرا نیز نخستین کار تجربهنگاران تحت نظر یک استاد راهنما انجام شود تا حدود 20 درصد موارد مورد نظر را بتواند در تحقیق اول محقق کند و از آن برای تحقیقهای بعدی استفاده ببرد.