تاریخ انتشار: 1402/10/11
بیست و چهارمین پیش نشست از سری پیش نشستهای همایش بینالمللی خانواده مقاوم چالشهای اخلاقی جهان متحول با موضوع بررسی ابعاد جامعه شناختی خانواده مقاوم با حضور کارشناسان و پژوهشگران این حوزه برگزار شد.
به گزارش روابط عمومی همایش؛ آقای دکتر محمد حسین شریفی جامعه شناس و دبیر علمی این نشست منظور از خانواده مقاوم را این چنین عنوان کرد که خانواده بتواند در برابر فشارها و هجمه های بیرونی و درونی مقاومت کند و کارکرد داشته باشد. وی همچنین محور مسئله جنسی در ایران و مواجهه خانواده با آن و همچنین شناسایی علل، عوامل و پیامدهای این مسئله را از جمله مسائل پیش روی دانست که قرار است در این نشست و همایش خانواده مقاوم با آن پاسخ داده شود.
در ادامه، دکتر محمدتقی کرمی، عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبائی(ره) با اشاره به موضوع جلسه و همایش پیش رو، مسائل و چالشهای حال حاضر حوزه خانواده را بحرانی ندانست و گفت: هنجار ازدواج همچنان در بین خانوادههای ایرانی محترم است و همچنین در بحث میل جنسی و چگونگی برطرف کردن آن خانوادهها حساسیت به خرج میدهند و وسواسند. وی با تاکید بر اینکه همچنان برخی از الگوها و ارزشها در خانوادهها معتبر شناخته میشوند، گفت: باید بین بحران، انقلاب و تغییر، تفکیک و تفاوت قائل شد و من بر این باورم که ما بیشتر با یک سری تغییرات مواجهیم تا اینکه بخواهیم قائل به این باشیم که وارد مرحله بحرانی شدهایم.
دکتر کرمی در این خصوص توضیح داد: مسئله جنسی در خانواده در گذشته مثل امروزه به این اندازه، مهم نبوده است. یکی از شئونات خانواده ارضای قانونی و شرعی میل جنسی بوده و در بسیاری از موارد این اتفاق، به دلایل متفاوتی از جمله تعداد بالای فرزندان، محدودیت مسکن و دیگر مسائل، درست رخ نمیداده و برای خانواده مثل امروزه اولویت نبوده است.
وی، اهمیت بخشیدن به مسئله جنسی را، امری مدرن دانست و افزود: از یک جایی به بعد میل جنسی در مسائل ما، اهمیت پیدا کرد و این سوال پیش آمد که باید آن را در چهارچوب خانواده یا غیر از خانواده، پاسخ دهیم. به دنبال آن این مسئله پیش آمد که تشکیل خانواده چه ضرورتی دارد.
دکتر کرمی در ادامه گفت: کشور ما در حال حاضر وضعیت خاصی دارد و این خاص بودگی به دلیل درگیری در وضعیتهاییست که نتیجه ی دولت ضعیف پر مدعا است که در پرداختن به امور رفاهی و وضعیت خانواده بسیار ناتوان است. وی با اشاره به درگیر بودن جامعه به تخاصم گفتمانی گفت: هر مسئلهای که در جامعه دیگر بتوان به سادگی آن را حل کرد در جامعه ما تبدیل به یک تخاصم گفتمانی میشود. در نتیجه، نه تنها به وفاق نمیرسیم بلکه به سیاست گذاری هم دست پیدا نمیکنیم.
این عضو هیئت علمی گفت: در چنین فضایی، شرایط اجماعات بر سر نظر را نداریم و در چنین شرایطی مسئله جنسی در جامعه ما دچار پیچیدگیهایی میشود.
آقای کرمی در خصوص سه روایت درباره مسئله جنسی توضیح داد: یک روایت، روایت بحران است؛ روایت دیگر، روایت انقلاب است و روایت دیگر تحت عنوان تغییرات و تحولات میباشد. بنده با روایت انقلاب مخالفم و معتقدم هنوز به آستانه انقلاب نرسیدهایم و در وضعیت کلی جامعه اینکه بخواهیم آن را انقلاب جنسی بدانیم، مواجه نشدهایم. بحران هم نیست، چرا که بحران تعریف دارد.
وی در ادامه گفت: در جامعه فعلی، مسئله تورم، مسئله اقتصاد و بیکاری بحرانیتر از هر مسئلهای میباشد و بیشتر سزاوار این هستند که برچسب بحران بگیرند. آنچه امروزه در رفتارهای جنسی مشاهده میکنیم، تغییر و تحولی است که سویههای آن از اشکال سنتی فاصله گرفته، از نظارت خانواده در حال فاصله گیری است.
دکتر کرمی مطرح کردن بحران را بزرگ نمایی دانست و افزود: واقعیت اجتماعی با برساختههایی که داریم، همسو نیستند. خانواده ایرانی هنوز در برخی مسائل مقاومت میکند؛ برای مثال در امر جنسی والدین هنوز مقاومت دارند و با اینکه در برخی موارد عقب نشینی کردهاند، اما این عقب نشینی برای محافظت از هستهها و هنجارهایی است که همچنان در جامعه ما معتبر میباشد. هر خانوادهای از هر طبقهای، در پی حفظ اشرافیت به معنای شرافت خود است و مهمترین مکانیزم حفاظت، خود خانواده میباشد.
وی در ادامه گفت: لازم است که مشخص کنیم در کجای کار ایستادهایم؛ سرعت تحولات از سرعت فهم ما بیشتر است. بخشی از کار ما آسیب شناسی و رصد تحولات اجتماعی است. اما و جایی که وارد میدان میشویم نیاز است صدای میدان را بشنویم. آقای کرمی بر این نکته تأکید کرد: تحولات را یک شبکه یا بسته ای ببینیم؛ ما انتظار داریم در بین تحولات یک شبکه، جامعه به حساسیتهای ما توجه کند ولی این اتفاق نمیافتد. جامعهای که مشاهده میکند که تمام ساحت های زندگی در حال تغییر است و سیاستگذار به بخشی از آن حساسیت دارد و به بخشی ندارد، این این حساسیت را متوازن درک می کند و این نقطهای برای مقاومت میشود.
وی بر شبکهای از مسائل، که بخشی از آنها روابط علت و معلولی با یکدیگر دارند، اشاره کرد و افزود: انگاره بنیادین میل جنسی در جامعه ما تغییر و تحول پیدا کرده و یک انگاره جدید شکل گرفته است. آن انگاره بنیادین جدید پرسش از خوشحالی است. خوشحالی با حداکثر ارضای میل جنسی پیوند خورده است؛ اگر میل جنسی در حداکثر وضعیت خود ارضا شود، شما خوشحالی و هرچه که آن را محدود کند باعث عدم خوشحالی و خوشبختی شما میشود.
دکتر کرمی در این خصوص گفت: متعاقب این بحث، واژههایی از جمله تجربه کردن مطرح میشود. مثلاً میگویند فلان امر را میخواهی تجربه کن و در این شرایط آن انگاره بنیادین خوشحالی، در حال فعالیت و کار است. این انگاره بنیادین یک شبه ایجاد نمیشود. از موسیقیها، انیمیشنها و روایتهای پایهای شکل می گیرد که برای فرزندانمان شرح میدهیم. ما روایتهای کهن و قصههایمان را فراموش کردهایم جامعه اگر میخواهد در امر مسئله اخلاق جنسی در بلند مدت کاری کند باید به نقطههای آغاز بازگردد و به یک سری شبکهها رجوع کند.
دکتر کرمی در رابطه با اینکه آیا آینده ایران در مسئله مقاومت خانواده، به غرب دچار خواهد شد گفت: چنین امری نگران کننده نیست؛ چرا که در غرب هم بازگشت به سنتها و ارزشهای اخلاقی را مشاهده میکنیم.
وی در رابطه با سیاستگذاریها گفت: سیاستگذار ما مشکلاتی دارد. اگرچه بخشی از ناکارآمدیها معلول سیطره فرهنگ مهاجم است، برای داشتن سیاست قوی به دولت و جامعه قوی نیاز داریم. در حال حاضر ما دولت قدرتمندی را نداریم. سیاست گذاری در ایران ضعیف است و باید کمتر به گزارههای کلی وعده دهد؛ چرا که این گزارههای درشت به ضد خود تبدیل میشود. در جامعه قوی، توازن برقرار است و در آن میانجیها وجود دارند.
دکتر کرمی در ادامه اظهار داشت: در دولت ما که تمامیت خواه است، میانجیها حذف شدهاند. ولی با این حال در چنین شرایطی تنها نهادی که قوی مانده، نهاد خانواده است. یکی از میانجیهای باقی مانده، خانواده است.
وی در راستای ارائه راهبردها گفت: میتوان به این اشاره کنیم برای حفظ خانواده مقاوم، دولت دروغ نگوید. بر سر وعدههایش بماند و درباره ارزش گذاری پشت سر خانواده، نه جلوتر از آن حرکت کند. خانواده، خودش توانایی حل مسئله دارد. قانون اساسی به ما میگوید سه مسئله نباید بر دوش خانواده باشد، یک بهداشت، دو مسکن و سه، آموزش؛ خانواده را از چنین دغدغه هایی آسوده کنید، تا بتواند فرزندش را تربیت کند.
دیگر سخنران این نشست خانم دکتر سمیه شالچی، عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبائی(ره) با تاکید بر اینکه تعبیر "مقاوم" را تعبیر خوب و مناسبی نمیدانم چرا که باعث میشود خانواده در مقام ضعف قرار بگیرد، گفت: ما باید به جای مقاومت کمی جسورانهتر عمل کنیم و جلو برویم و دست به خلاقیت در این حوزه بزنیم چرا که مقاومت این را به ذهن متبادر میکند که ما باید در برابر یک قدرت بایستیم و ما را در مقام ضعف قرار میدهد.
وی با اشاره به برخی تعابیر در خصوص تعریف مفهوم و شرایط خانواده در غرب گفت: به نظر میرسد در واقعیت امر در غرب هم آنچنان که بازنمایی میشود، مسئله خانواده با بحران مواجه نیست چرا که همچنان در بسیاری از جوامع غربی تشکیل خانواده در مقایسه با سایر اشکال همزیستی دوجنس اولویت دارد.
دکتر شالچی گفت: چنین طرح پرسشی درست نیست و مشخص کنیم، در گذشته چه زمانی را مد نظر داریم. آیا گذشته برای ما آن نقطه مطلوب است که اگر از آن فاصله بگیریم احساس نگرانی و بحران کنیم.
وی تأکید کرد: نیاز است که از گذشتهای که آن را تماماً درست میدانیم و هرچه در امروزه است را غلط، فاصله بگیریم. قطعاً که مسئله جنسی برای خانوادهها، امروزه مسئله مهمی است اما بحران نمیباشد. خانواده در شبکه مدرن ماندگاری دارد. لازم است ما دست از دوران طلایی گذشته برداریم.
وی، گام اول را در پذیرش تغییرات دانست و افزود: در گفتمان اصلی، باید دست از انکار برداریم و فکر نکنیم با مطرح کردن تابوها به زیاد شدن آن ها دامن می زنیم.
دکتر شالچی در ادامه تأکید کرد که برای جامعه ایرانی، هنوز خانواده اولویت دارد و افزود: ما باید از این مقاومت فاصله بگیریم و جسورانهتر وارد شویم و به نوعی این در را باز بگذاریم. تغییرات را بپذیریم.
وی بر اهمیت خلق کردن در دنیای متکثر برای حفظ خانواده مقاوم اشاره کرد و گفت: این سختترین کاری است که باید انجام دهیم. برای مثال فرزندان ما به ولنتاین ،کریسمس و هالووین علاقمند هستند. ما به جای آن چه مواردی را گذاشتیم. جامعه ایرانی زودتر از گفتمان رسمی، شروع به خلق یلدا کرد. یلدا در سالهای اخیر پررنگ شد چرا که جامعه به آن نیاز داشت و خودش آن را خلق کرد. یا برای مثال شاهد خواندن عقد ایرانی هستیم؛ جامعه ما نیازمند خلق است و ما برای خلق و آفرینش، کاری نکردهایم.
خانم شالچی در ادامه گفت: رفتارهای سیاستگذاران حتی یک گام عقبتر از جامعه ایستاده است. نکته دیگر اینکه رفتار سیاستگذار ما از گروه هدفی که باید بر آن تمرکز کند، فاصله گرفته است؛ یعنی با گروه و مخاطب مورد علاقه خودش صحبت میکند و بخشی از جامعه ایرانی را نامرئی فرض میکند.
وی در این خصوص افزود: در سیاست گذاری ما هنوز آن الگویی که ارائه میشود ، الگوی زن خانهدار است که از نقشها مراقبت میکند و مرد در بیرون از خانواده است. ما تا کی میخواهیم این الگو را تکرار کنیم و واقعیتها و شرایط جامعه را نبینیم.
این عضو هیئت علمی اشاره کرد: ساختار اجتماعی زنان تحصیل کرده، ما را به سمت اشتغال میبرد. ما شاهدیم که آمار زنان سرپرست خانواده، طلاق، مشکلات معیشتی و اقتصادی و دیگر مسائل رو به افزایش است. در الگوی مطلوب خانواده، این بخش را نامرئی می بینیم. در سیاست گذاری ها همیشه گروهی نادیده گرفته می شوند. در خصوص ازدواج هم مسائلی نادیده گرفته می شوند، از جمله وضعیت اشتغال و فقر، ما جوانانی داریم که به ازدواج تمایل دارند اما توانایی مالی ازدواج ندارند.
همچنین دکتر مهدی مهدوی زاهد، مدرسِ دانشگاه پژوهشگر مطالعات میانرشتهای در حقوق از دیگر سخنرانان این نشست در خصوص موضوع جلسه گفت: بحث اول بنده تفکیک ارزش از واقعیت است. ما در پی آن هستیم که بیشتر باید و نبایدهایی که برای ما مطلوبیت دارد را بشنویم ولی ما در رویکرد جامعه شناسانه با واقعیت روبرو هستیم. باید و نبایدها کار حقوقدانها میباشد.
دکتر مهدوی زاهد در ادامه افزود. وقتی نگاه آسیب شناسانه به مسائل داریم اساساً نمیتوانیم آن را فهم کنیم. در این راستا نیازمند نگاه معناشناسانه هستیم. یکی از جدیترین حوزهها بحث ضرورت مواجهه با واقعیت است.
وی با اشاره بر حوزه تغییرات گفت: ما با دو حوزه تغییرات و تحولات روبرو هستیم .نکته اول تحولات ساختاری خانواده است و نکته دوم تحولات کارکردی خانواده می باشد. یکی از کارکردهای خانواده، کارکردهای زیستی و بیولوژیک است که ذیل امر جنسی دنبالش میکنید. دومین کارکرد خانواده، کارکرد حمایتی اعم از معیشتی و عاطفی و سومین کارکرد آن کارکرد تربیتی است. ما در هر سه حوزه با تغییر روبرو هستیم.
دکتر مهدوی زاهد در خصوص تغییرات ساختاری گفت: ما امروزه با انواع خانوادهها روبرو هستیم؛ بنابراین ما هم با تحول در ساختار و هم تحول در کارکرد خانواده روبرو هستیم .سابقاً خانواده را نهاد نهادها میگفتند. امروزه خانواده از نهاد به گروه تبدیل شده است؛
وی درباره این تغییر و تبدیل به گروه شدن گفت: گروه، کارکردهای متفاوت دارد و الزاماً عمر جاودانه نخواهد داشت. امروزه طلاق یک راه حل است و نه بحران و امر عجیب و غریبی به نظر نمیرسد. بنده صحبت از ارزش گذاری و خوب و بد آن نمیکنم؛ صحبت از واقعیت میکنم.
دکتر مهدوی زاهد در خصوص تین امر توضیح داد: خانواده از نهاد اجتماعی به گروه تبدیل شده است. خانواده از یک نهاد اجتماعی با کارکردهای سنتی و با عمر دیرپا به یک گروه اجتماعی تبدیل شده است که کارکردهای آن متنوع است و عمر آن لزوماً طولانی نیست.
وی بر اهمیت شناسایی مسئله برای ارائه راهکارها اشاره کرد و گفت: مادامی که مسئله مورد شناسایی دقیق قرار نگیرد، راهکارهای ما ذهنی و انتزاعی است. این مسئله برای خود جامعه هدف نه بحران است و نه مسئله، از آن عبور کردهاند. این موضوع برای حاکمیت مسئله است که نمیخواهد تکثر را به رسمیت بشناسد.
آقای مهدوی زاهد در ادامه افزود: مشکل در این است که یک الگوی تراز را تعریف کنیم و هر که از آن فاصله گرفت را دچار محرومیت کنیم؛ اگر شنوایی نسبت به مسائل جامعه وجود داشته باشد، موضوعات واضح است. مشکل در جایی پیدا میشود که ما میخواهیم مهندسی اجتماعی را صورتبندی کنیم.
وی جامعه را امری سیال و پویا دانست و گفت: جامعه، راه خود را در پیش میگیرد. ما میتوانیم نظام ترغیب و تشویق را بگذاریم اما این سیاست گذاری اگر به قانون گذاری تبدیل شود، نقطه شکست ما را رقم میزند. برای حفظ جامعه و خانواده، راه آن درفش نیست. دار و درفش، یعنی جرم انگاری و قانونگذاری؛ سیاست گذاری نرم است و با محرومیتهای قانونی و اجتماعی همراه نمیباشد.
این جامعه شناس با اشاره به سیالی و پویایی جامعه گفت: جامعه در مسیر خود، مقاومت را میشکند. زمانی که جامعه واکنشی میشود برای واکنش نشان دادن به سیاستگذار از خود رفتارهایی بروز دهد که در حالت طبیعی آن رفتارها را مشاهده نمی کردیم.
آقای مهدوی زاهد همچنین اشاره کرد: اشکال جدی در سیاست گذاری است. نادیده گرفتن تکثر، مسئله است. ما بخواهیم و نخواهیم در یک جامعه متکثر ارزشی زندگی میکنیم در چنین شرایطی جامعه برای اثبات وجود خودش رفتارهای واکنشی نشان میدهد.
وی در ادامه گفت: به تبعیت از این دو مسئله، تخاصم در گفت و گو به وجود میآید و در چنین شرایطی، مهمترین ابزار، مدیریت توانایی اجماع سازی است.
در پایان نشست، سخنرانان به تبادل نظر و پرسش و پاسخ پرداختند.
نظرات