تاریخ انتشار: 1402/10/16
در دوازدهمین نشست بینالمللی همایش «خانواده مقاوم؛ چالشهای اخلاقی در جهان متحول» که با حضور جمعی از اندیشمندان، پژوهشگران و اساتید ایران و لبنان برگزار شد، محورهای مختلفی از جمله مبانی اخلاق خانواده در جهان معاصر، ظرفیت خانواده برای مواجهه با هجمههای اخلاقی و نهادینهسازی ارزشهای بنیادین اخلاقی، محورهای تحولات فکری، فلسفی، اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی غرب، آثار نامطلوب فرهنگ مصرفگرایی بر خانوادهها و راهکارهای مواجهه آن و ... مورد بحث و بررسی قرار گرفت.
به گزارش روابطعمومی پژوهشکده زن و خانواده، دوازدهمین نشست علمی بینالمللی همایش بینالمللی «خانواده مقاوم؛ چالشهای اخلاقی در جهان متحول» به زبان عربی و با حضور جمعی از اندیشمندان، پژوهشگران، دانشجویان، طلاب و اساتید ایران و لبنان مورخ 22 آذر ماه سال 1402 در پژوهشکده زن و خانواده در قم به صورت حضوری و برخط برگزار شد.*تحول ارزشهای اخلاقی در غرب موجب ازهمپاشیدگی گسترده خانوادهها شده است
دکتر طلال عطریسی، استاد علوم اجتماعی دانشگاه معارف بیروت و مدیر مرکز تحقیقات علوم انسانی و دینی در ابتدای این نشست اظهار کرد: با وجود اهمیت ویژهای که ارزشهای اخلاقی دارند ولی امروزه این ارزشها در معرض تغییر و تحول قرار گرفتهاند؛ این تغییرها چالشی است که خانوادهها را دچار کرده است. یافتن ریشه تحولات ارزشهای اخلاقی، علتهای آن و همچنین دستیابی به راه حلی برای این موضوع، مسئله مهمی است که باید مورد تفحص قرار گیرد. تغییر در ارزشها از تحولات فکری، فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و ... در غرب نشأت میگیرد پس باید روند تحول جوامع غربی در ابعاد مختلف فکری، فلسفی، فرهنگی و ... مورد بررسی قرار گیرد چرا که تحولات غرب خواسته یا ناخواسته بر سایر جوامع تأثیر میگذارد. آگاهی یافتن نسبت به این مسائل به عقبنشینی از تحولات ارزشهای اخلاقی و همچنین رهایی از این چالش کمک میکند.
وی تشریح کرد: خانواده در دهه 60 در جوامع غربی ارزش و جایگاه والایی داشت و جامعه نیز به ارزشهای اخلاقی مانند حیا، توجه به نقش و جایگاه زن و مرد و ... پایبند بود؛ بر همین اساس آمار طلاق در آن برهه پایین و نرخ ازدواج بالا بود. پس از شروع روند تحولات فرهنگی، سیاسی و ... در غرب امور غیر معنوی و مسائل مادی به عنوان ارزش تلقی شدند و به مرور منجر به ازهمپاشیدگی گسترده خانوادهها، عدم ثبات روابط خانوادگی و تزلزل جایگاه خانواده شدند. بررسی سیر تحولات غرب در ابعاد مختلف اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و ... میتواند به ریشهیابی و تحلیل این موضوع کمک کند.
*شروع تحولات فکری و فلسفی غرب با «حذف دین از زندگی»
استاد علوم اجتماعی دانشگاه معارف بیروت با بیان اینکه تحولات فکری و فلسفی جوامع غربی با «حذف دین از زندگی» شروع شد، افزود: غرب برای حذف دین از متن زندگی مردم ادعا کرد چیزی در این عالم ثابت نیست و تمام امور در حال تحول هستند و از طرفی نیز دین ارزشهای ثابتی را القا میکند پس باید از زندگی حذف شود تا بشر بر اساس تحولات روز، ارزشهای خود را تعریف کند. نهادینهسازی مسئله «آزادی مطلق انسانها» گام دوم در مسیر تحولات فکری و فلسفی جوامع غرب بود. نتیجه نابودی دین این بود که انسان خودکام برای برآوردهسازی نیازهای خود به هر شکلی و خارج از هر چارچوبی میتواند اقدام کند چرا که هیچ عاملی چون دین نمیتواند او را به کاری وادارد. در تفکر آزادی مطلق انسان، گرایشات فرد در رأس امور هستند پس در صورت تمایل انسانها، خانواده میتواند متشکل از دو مرد، دو زن و یا به شکلهای مختلف دیگری باشد و زوجیت فقط در ارتباط زن و مرد تعریف نمیشود.
دکتر عطریسی در تشریح تغییر و تحولات عرصه قانونگذاری جوامع غربی عنوان کرد: در پی شکلگیری تفکر آزادی مطلق انسان، این تفکر که تشریع و قانوگذاری در مرحلهای پس از خواستههای بشری قرار دارد به مرور بر جامعه غالب شد؛ بر این اساس صرف گرایش افراد به روابط غیر عادی سبب شکلگیری قانون آزادی روابط شد. تحولات عرصه اقتصادی غرب نیز با ظهور اقتصاد سرمایهداری رقم خورد. اقتصاد سرمایهداری جامعه را به مصرفگرایی و مادیات سوق میدهد؛ به این شیوه که خواستهها و تمایلات انسان را نیاز او معرفی میکند و او را به سمت فرهنگ مصرفگرایی تشویق می کند. این رویه و فرهنگ از تفکر اشتباه ضرورت حذف دین و همچنین آزادی مطلق انسانها سرچشمه میگیرد.
وی تصریح کرد: آنچه بررسی شد سیر تحولات فکری، فلسفی، سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و ... در غرب بود که یکی پس از دیگری اتفاق افتاد و سبب تغییر ارزشها در جامعه و نظام خانوادگی شد. مسائلی که با عنوان تحولات جوامع غربی مورد اشاره قرار گرفت با ضوابط خانواده در تضاد هستند چرا که انسان پس از ازدواج بخشی از امیالش را محدود می کند و خانواده و مقوله فرزندآوری که از لوازم ازدواج است نوعی محدودیت از نگاه انسان خودکام به شمار میرود. علاوه بر موارد قبل، زندگی در سایه نظام سرمایهداری که تمایلات مادی در راس آن است و همچنین آزادی تمایلات انسانی، جامعه را به سمت انحلال خانواده پایبند به نظام اخلاقی میکشاند. آگاهی از این سیر تحولات و بررسی ابعاد مختلف آنها که منشا تحول ارزشهای اخلاقی و خانوادهها در غرب شد میتواند مایه عبرت سایر جوامع شود تا ناخواسته در این سیر قرار نگیرند و به سادگی از تحولات برگرفته از امور مورد اشاره عبور نکنند.
*مبانی اخلاقی خانواده امروز با فقدان ارزش مسلط مواجه است
دکتر زهرا شریف، عضو هیأت علمی پژوهشکده زن و خانواده نیز در ادامه این نشست پیرامون «مبانی اخلاق خانواده در دنیای معاصر» مطرح کرد: مبانی اخلاقی خانواده امروز با فقدان ارزش مسلط مواجه است. در جهان کنونی با رد فراروایتها و بنیادهای نظری اخلاق، عملاً ارزشهایی که قابلیت تجویز و استناد داشته باشد وجود ندارد؛ بر این اساس نظام تعلیم و تربیت، نظام سیاستگذاری فرهنگی و نظام اخلاق اجتماعی و فردی بدون پشتوانه خواهد بود. نظامهای غربی به این مسئله واقف هستند که انسان، بدون ارزش نمیتواند زندگی کند. کمترین نتیجه چنین جهانی «نسبیت اخلاقی» است. خانواده در این فضا نمیتواند الگوی قابل دفاعی را در عمل برای تربیت و تنظیم روابط خود در پیش بگیرد زیرا هر یک از اعضای آن، یا از اساس دارای هنجارهای اخلاقی نیستند و یا هنجار اخلاقیِ مورد انتخاب خود را خواهند داشت که این مسئله امکان گفتوگو و تعاملِ سازنده و پویا میان اعضای خانواده را سلب میکند. فردگرایی از دیگر مبانی اخلاق خانواده در دنیای معاصر است که مهمترین اثر آن خصوصیسازی فرهنگی است. هر یک از افراد و گروهها در جامعهای که دارای ارزش بنیادین نیست به دنبال تعریف فرهنگِ مورد تأیید خویش خواهند بود؛ تنوع فرهنگیِ موجود در دنیایی کنونی شاهد این ادعا است. برخی تحلیلگران سعی دارند خصوصیسازی فرهنگی را به شکاف نسلی تقلیل دهند و یا آن را صرفاً نتیجه امکانات و تکنولوژیهای جدید امروزی بدانند در حالی که مجموعه این اتفاقات سریع و متنوع، برآیندی دارد که از مرز تنوع فرهنگی عبور کرده و به فرهنگهای خصوصیشده رسیده است. نادیده گرفتن ارزشها و سنتهای گذشته و بومی و همچنین عدم احساس هویت عمیق، پایدار و یکپارچه از نتایج این سبک زندگی است. عدم ثبات هویتی سبب شده است نوجوانان و جوانانِ تربیتیافته امروز به سرعت دچار تغییر در سبک زندگی شوند و در نهایت معنای زندگی برای آنان کمرنگ شود.
*جهان معاصر لذت و هیجان را جایگزین ارزشهای واقعی ساخته است
وی در ادامه لذتطلبی را به عنوان یکی دیگر از مبانی اخلاق خانواده در جهان امروز برشمرد و افزود: جهان کنونی میداند که انسان نمیتواند بدون ارزش به زندگی ادامه دهد و باید امری وجود داشته باشد که حیث انگیزشی او را تحریک و شوق به ادامه حیات را برای او ایجاد کند؛ به همین دلیل لذت و هیجان را جایگزین ارزشهای واقعی ساخته است و مردم صرفاً برای تجربه یک خوشی به دنبال زندگی خواهند بود. اگر زندگی بر اساس لذت تنظیم شود منطق روشن و قابل دفاعی برای ادامه نخواهد داشت. لذتها گاهی حتی رنگ معنویت به خود میگیرند، البته معنویتی بشرساخته که باز به دنبال تجربه یک لذت روحی مادی است؛ مانند عرفانهای نوظهور و کاذب. در پاسخ به این سؤال که «خانواده چگونه میتواند و چه ظرفیتی دارد تا از این هجمهها رها شود» باید گفت که ارزشهای بنیادین اخلاقی یا الهیات خانواده میتواند این ظرفیت را در درون خانواده ایجاد کند. قطعا عناصری بیرون از خانواده وجود دارند که میتوانند به آن کمک کنند اما مسئله این است که خانواده خودش بتواند به خود یاری برساند. الهیات خانواده به دنبال بیان ظرفیتهای اخلاقی خانواده برای مقابله با چالشهای تهدیدآمیز نسبت به ارزشهای خانواده در جهان متحول است.
عضو هیأت علمی پژوهشکده زن و خانواده اذعان کرد: توجه به ارزشهای خانواده اهمیت بالایی دارد که از جمله این ارزشها تأکید بر هویت جمعی از طریق رویآوردن به خانواده گسترده و همچنین توجه به عشیره و نسب است؛ این کار به واسطه اموری چون صله رحم، بخشش مال در میان فامیل و ... حاصل میشود. خداوند در آیات قرآن از آنان به عنوان اهل یاد می¬کند و میگوید:« انفسکم و اهلیکم»؛ ترویج گفتمان اهلیت امری فراتر از مسأله خون و یا ازدواج است و هر آنچه که ارتباطی تعلقی به خانه داشته باشد را در بر میگیرد مانند خدمه، دام، حتی کتابها، ساختمان و ... که همگی در ارتباطی تعلقی با خانه هستند و این نمونهای کوچک از یک جامعه است. افرادی که ادب و آداب معاشرت با هویت جمعی را آموخته باشند آماده حضور در اجتماعی بزرگتر به نام جامعه خواهند بود زیرا ایثار، رعایت حقوق دیگری، انجام وظایف خویش، قانونمداری، پذیرش محدودیت و ... که از زمره هنجارهای لازم برای زندگی جمعی است را یادگرفته و تمرین کردهاند. به بیانی کلی میتوان گفت خانواده زمینه و میدان اصلی تربیت اجتماعی است.
*خانواده بهترین بستر برای عمقبخشی به شخصیت افراد به شمار میرود
دکتر شریف عمقبخشی به هویت را از دیگر ارزشهای خانواده برشمرد و تصریح کرد: خانواده و اهل، بهترین بستر برای عمقبخشی به شخصیت افراد است زیرا هر فرد بیشترین و طولانیترین ارتباط را با خانواده خود دارد و همچنین به دلیل رابطه عاطفی و محبتی که میان اعضا آن وجود دارد، ظرفیت فراهم آوردن ثبات هویتی را دارد. ثبات شخصیتی باید جنبه شناختی و ارزشی داشته باشد زیرا هویت متشکل از این دو بخش است. علامه طباطبایی ظرفیت خانواده در راستای عمقبخشی هویتی را با مسئله تنظیم روابط بر اساس سعادت حقیقی و ابدی مورد اشاره قرار داده است. علامه ذیل آیه «مولفة قلوبهم» تأکید میکند آنچه قلبهای اهالی خانواده را به هم نزدیک میسازد توجه آنان به شراکت با یکدیگر در زندگی دنیا برای تشکیل زندگی ابدی و همیشگی اخروی است. توجه به ابد و سعادت ابدی سبب توجه به تأثیر پایدار رفتارها میشود. فردی که در زندگی خانوادگی خود به تأثیر عمیق رفتارش بر یک زندگی جاودانه توجه کند، ناخودآگاه از سطح به عمق حرکت میکند. دومین نکتهای که علامه طباطبایی به آن اشاره کرده توجه به تأثیر رفتارها در زندگی مشترک بر خلقیات درونی است؛ علامه در توضیح عقد ازدواج آن را عقد قلبی میداند که سبب شکلگیری آثار عمیق درونیِ و نفسانی میشود. ایشان با فراتر رفتن از حقوق ظاهری، مطلوب خداوند در زندگی خانوادگی را رعایت اخلاقیاتی چون نگهداشت حرمتِ محبت، عدالت و ... بیان میکند.
* خانواده به عنوان نخستین مسئولیت خود باید به تربیت فردی عقیدهمند و درستکردار بپردازد
وی لذتهای حلال دنیا یا تعیّش حلال را محور دیگری از ارزشهای خانواده دانست و گفت: از منظر اخلاق اسلامی پرداختن به لذتهای حلال دنیا تا زمانی که سبب غفلت و فراموشی یاد خداوند نشود جایز است. طبق اسلام میتوان سرگرمیها و تفریحاتی برای زندگی در نظر گرفت تا انسانی که دارای دو بعد جسم و روح به صورت همزمان است را تعدیل کند و او را آماده توجه به سعادت حقیقی سازد؛ به ویژه در زمان کنونی که جهان به سمت لذتگرایی سکولار پیش میرود خانواده باید بتواند تفریحات مطلوب خانوادگی را در دستور کار خود قرار دهد تا حس شادیطلبی اعضا را در درون خانواده تأمین کند. سفر، بازی و سرگرمی و گفتوگوهای جمعی اعضای خانواده از جمله راهکارهایی هستند که میتوانند لحظات شادی را برای خانواده فراهم سازند.
عضو هیأت علمی پژوهشکده زن و خانواده عنوان کرد: قرآن کریم برای اشاره به هویت خانوادگی، تعبیر اهل و اهلیت را بهکار برده است و در بخشی از آیه 46 سوره مبارکه هود درباره فرزند حضرت نوح(ع) چنین بیان کرده است « قَالَ يَا نُوحُ إِنَّهُ لَيْسَ مِنْ أَهْلِكَ ۖ إِنَّهُ عَمَلٌ غَيْرُ صَالِحٍ: خدا خطاب کرد که ای نوح، فرزند تو هرگز با تو اهلیت ندارد، زیرا او را عمل بسیار ناشایسته است». یکی دیگر از مسائل مهمی که در این آیه مورد اشاره قرار گرفته این است که اهل یک خانواده بودن نوعی عمل و تعمل محسوب میشود. ذیل تفسیر این آیه آمده است که اهلیت بر مفهوم پیوند عقیدتی و همچنین کیفیت معاشرت و خلقوخو دلالت میکند؛ بر این اساس میتوان گفت خانواده به عنوان نخستین مسئولیت خود به جای پرورش شهروند اجتماعی که در فرهنگ سکولار مد نظر است، باید به تربیت فردی عقیدهمند و درستکردار بپردازد و با تأکید بر ترویج روحیه ایثار و نوعدوستی نوعی اخلاق فردی و اجتماعی را پایهریزی کند. مزیت خانواده ارتباط طولانی و عمیق افراد در آن است که این شرایط زمینه را برای آموزش و تمرین رفتارهای درست مهیا میکند. این نوع نگاه را میتوان به عنوان الهیات خانواده یاد کرد که اساس اخلاقی آن عبارت است از ایجاد انگیزه و شوق برای زندگی، ایجاد میل برای انجام عمل خیر، ایجاد مجبت عمیق و پایدار، بازتولید فضایل عملی مثل ایثار و صبر، تمرین هویت فردی در عین مشارکت جمعی، توجه به کمال ابدی و ... که رعایت این امور منجر به شکلگیری رویکرد توحیدی میشود.
*میزان اثرگذاری چالشهای اقتصادی بر خانوادهها با فرهنگ جوامع ارتباط مستقیم دارد
دکتر سحر مصطفی، استاد علوم تربیتی دانشگاه معارف بیروت و مسؤول مطالعات مرکز مشاوره خانواده نیز در ادامه این نشست با بیان اینکه مسئله حفظ ارزشهای خانواده دارای ابعاد مختلفی است تشریح کرد: یکی از علتهای فروپاشی خانواده بحران اقتصادی است که اکنون دامنگیر بسیاری از خانوادهها شده است و بر روابط آنان و حتی آمار ثبت ازدواجها تأثیر گذاشته است. طبق آمار بهدست آمده، میزان اثرگذاری چالشهای اقتصادی بر خانوادهها به صورت مستقیم با فرهنگ جوامع ارتباط دارد. میزان اثرگذاری چالشهای اقتصادی بر خانوادهها به دو عامل مهم بستگی دارد، نخست به مقدار حمایت نهادها و موسسههای متعدد از خانوادهها و دوم به میزان دینداری مردم و تقویت عقاید مبتنی بر اعتماد به خدا و صبوری کردن در آنان؛ به هر اندازه که این دو عامل ارتقا یابد سازگاری خانوادهها با مشکلات بیشتر میشود و عواقب نامطلوب بحرانهای اقتصادی کاهش مییابد. بر این اساس صرف وجود مشکلات اقتصادی نمیتواند عامل قطعی فروپاشی خانوادهها و همچنین کاهش نرخ ازدواج در جامعه باشد.
وی اضافه کرد: فرهنگ مصرفگرایی از عوامل اقتصادی است که بر روابط خانوادهها اثر منفی میگذارد. مصرفگرایی هم بر آمار ازدواجها و هم بر سطح مقاومت خانوادهها برای تداوم و تنظیم نقشهای خانوادگی اثرگذار است. منظور از فرهنگ مصرفگرایی مجموعه آداب و رسومی است که فرهنگ خرید را به طور فزاینده در جامعه گسترش میدهد به طوری که سبب افزایش جایگاه و ارزش فرد شمرده شود و تنها راه کسب رضایت و آرامش او به حساب آید. فرهنگ مصرفگرایی ارزشهای کاذبی را بر خانواده و جامعه تحمیل میکند که شامل موارد متعددی میشود از جمله نخست بسنده کردن به لذتهای آنی؛ دوم جایگزینسازی سطحینگری و ظاهربینی در مقابل ارزشهای ذاتی و اصیل یعنی ارزشهای والایی مانند مشارکت، همکاری، تعهد، خلاقیت و ... را کمرنگ میسازد و امور محسوس، مادی و قابل مصرف را جایگزین آن ارزشها میکند؛ سوم حذف عقل و جایگزینی احساسات و عواطف محض به جای منطق و عقلانیت که این مسیر با برانگیختن عواطف و احساسات خالی از تعقل به ترویج ناهنجاریها و افکار باطل میانجامد؛ چهارم مساوی دانستن سعادت بشری با میزان بهرهمندی از سرگرمیها و تفریحهای باطل؛ پنجم خرید و جایگزینی مکرر وسایل در مقابل فرهنگ استفاده مجدد و یا اصلاح و تعمیر لوازم مصرفی، امروزه همگی شاهد تأثیر فرهنگ جایگزینی لوازم نو به جای لوازم قابل تعمیر بر روابط اعضای خانواده هستید؛ ششم سیریناپذیری به این معنا که هرگاه انسان از چیزی اشباع شود به منزله گرسنگی در امر مادی دیگری است یا به بیانی دیگر یعنی انسان در امور مادی هیچگاه به نقطه پایان نمیرسد. این موارد در جامعه مصرفگرا ارزش تلقی میشود و به شدت بر کاهش نرخ آمار ازدواج و افزایش حجم خانوادههای فروپاشیده اثر میگذارد چرا که اعضای خانواده قدرت تامین نیازهای یکدیگر را از دست میدهند.
*آثار نامطلوب فرهنگ مصرفگرایی و راهکارهای مواجهه با آن
استاد علوم تربیتی دانشگاه معارف بیروت با اشاره به ابعاد مختلف اثرگذاری فرهنگ مصرفگرایی بر خانوادهها افزود: فرهنگ مصرفگرایی بر روابط اعضای خانواده و تنظیم نقشها اثرگذار است؛ با حاکم شدن ارزشهای کاذب ناشی از مصرفگرایی جایگاه ارتباط اعضای خانواده و فلسفه آن زیر سوال میرود چون تمام دغدغه افراد در برطرف ساختن نیازهای مادی خلاصه میشود و این نگاه بر نقش اعضای خانواده و عدم درک متقابل اثرگذار میگذارد .فرهنگ مصرفگرایی همچنین سبب حاکم شدن ارزشها و اولویتهای مادی بر ارزشهای معنوی میشود؛ در فرهنگی که اولویت و ارزش در کسب قدرت و مادیات باشد ارزشهایی مانند فداکاری، بخشش و ... جای خود را به خودخواهی میدهند. تحمیل الگوی مصرف از دیگر آثار نامطلوب فرهنگ مصرفگرایی است؛ ارزش تلقی شدن فرهنگ سیریناپذیری و جایگزین شدن خرید مکرر به جای فرهنگ قناعت تحکیم خانواده را متزلزل میسازد و از بین میبرد. تحقیقات نشان میدهد که عدم آیندهنگری و در عوض تمرکز بر لذتهای آنی نیز یکی دیگر از آثار نامطلوب فرهنگ مصرفگرایی بر خانوادهها محسوب میشود که بسیار زیانآفرین است.
دکتر سحر با اشاره به ضرورت توسعه راهکارهای مواجهه با فرهنگ مصرفگرایی عنوان کرد: آزادسازی مفهوم لذت از قیود مادیگرایانه، جایگزینی حاکمیت ارزشهای معنوی بر ارزشهای مادی، ترویج فرهنگ مطلوب عفت و قناعت در برابر فرهنگ نامطلوب مصرفگرایی، نشر فرهنگ اعتدال و همچنین متداولسازی فرهنگ شکرگزاری از جمله راههای مواجهه با فرهنگ مصرفگرایی است.
انتهای پیام/
نظرات