تاریخ انتشار: 1402/11/22
دکتر زهرا داورپناه عضو هیات علمی پژوهشکده زن و خانواده در دومین نشست از سلسله نسشتهای زنان و انقلاب اسلامی که به همت پژوهشکده زن و خانواده در قم برگزار شد به ایراد سخن در موضوع«صورتبندی دریافت زنان انقلابی از فعالیت خود» پرداخت.
به گزارش روابط عمومی پژوهشکده زن و خانواده دکتر زهرا داورپناه در این نشست علمی با اشاره به صورتبندی دریافت زنان انقلابی از فعالیت خود، گفت: اسم این مسئله را صورتبندی گذاشته ام زیرا دادههای خامی که در مورد حضور زنان در انقلاب داریم به گونههای مختلف در دانشهای مختلف کدگذاری و تحلیل میشود که نمونه آن را در کتب کسانی چون خانم صادقی و ...از منظر مطالعات زنان شاهدیم یا تحلیلهایی که از منظر تاریخی و دینی وجود دارد.وی با بیان اینکه فعال بودن زنان در انقلاب اسلامی از موضوعات اجماعی است، افزود: رویکرد فمنیستی معمولا اینطور تحلیل می کند که زنان آلت دست مردان شدند یا در بهترین حالت زنان امید داشتند و درست وارد شدند ولی بعدا مردسالاری، انقلاب اسلامی را مصادره کرد. از طرف دیگر نگاههای سنتی را داریم که بیشتر به دنبال این پرسش هستند که آیا زنان اجازه حضور در عرصه سیاسی و اجتماعی را دارند و اگر دارند تا چه حد؟ و برخی هم کلا با تشکیل حکومت دینی و فعالیت زنان مخالف هستند گرچه معتقدند که این اتفاق افتاده است و زنان باید به خانه برگردند.
عضو هیئت علمی پژوهشکده زن و خانواده اظهار کرد: رویکرد دیگر هم استناد به حضور حضرت زهرا(س) و حضرت زینب(س) در عرصه اجتماعی سیاسی برای توجیه حضور اجتماعی سیاسی زنان امروز است و بازگشت زنان به سیاست و اجتماع در دوره انقلاب را منطبق بر اسلام میدانند؛ به نظر بنده همه این صورتبندیها مبتنی بر گزارش رهبران انقلاب، نخبگان، فتاوای مراجع و اسناد و اخباری است که وجود دارد ولی اصلا مبتنی بر اینکه دریافت و فهم زنان از فعالیت خود چه بوده است؟ نیست. بنده معتقدم این صدای غایب برای تحلیل درست وضع امروز خیلی مهم است.
دکتر داورپناه با بیان اینکه یکی از مجاری مهم برای درک دریافت زنان، تاریخ اجتماعی است، گفت: تاریخ اجتماعی، همبسته با تاریخ فرودستان است. انسان فرودست لزوما فقیر نیست بلکه انسانی است که به حاشیه رانده شده است و از قدرت محروم شده است.
عضو هیئت علمی پژوهشکده زن و خانواده تصریح کرد: پس یک روش، مطالعه تاریخ اجتماعی است و کار دیگر تحلیل روایت است که در غرب هم رواج یافته است؛ روایت بر این نکته تاکید دارد که تک اتفاقات جزیی از یک رویداد و جریان و کل هستند؛ روایتپژوهی ممکن است روش ما باشد ولی گاهی ممکن است حاصل و خروجی یک کار باشد. مدل دیگری هم که میتواند به ما در فهم زنان از خود کمک کند تاریخ شفاهی است که در قالب مصاحبه با فردی که درگیر یک مقطع تاریخی است انجام میشود؛ نمونه مهمترین تاریخ شفاهی، تاریخ شفاهی هاروارد است که آقای حبیب لاجوردی آن را در مصاحبه با مقامات فراری دوره پهلوی در خارج از کشور تولید کرد که بالای 90 درصد آن منتشر شده است. تاریخ شفاهی دیگری را هم آقای حسین دهباشی کار کرده است که غالبا منتشر نشده است از جمله مصاحبه مفصل با فرح است.
داورپناه با بیان اینکه روش دیگر تجربهنگاری است، افزود: در تجربهنگاری شما تجربیات یک نفر را استخراج کرده و پژوهشگر باید این تجربیات را به فرمول برای استفاده دیگران تبدیل کند که البته خود این کار دانش و تخصص مختلف لازم دارد.
عضو هیئت علمی پژوهشکده زن و خانواده با بیان اینکه یکی از مواردی که در آثار مختلف در صورتبندی فعالیت زنان در ایران ترسیم میشود این است که این فعالیتهای اجتماعی سیاسی در امتداد دینداری آنان است، اظهار کرد: مقولاتی مانند سیاست ما عین دیانت ما است و انقلاب با ارزش های دینی پیوند دارد و ... زیاد گفته شده است ولی سخن تحلیلگران مخالف این است که زنان مشارکت سیاسی و اجتماعی ندارند بلکه همانطور که روضه و مسجد به عنوان تکلیف دینی میروند در فعالیت سیاسی اجتماعی هم حضور دارند بنابراین به عنوان حق تلقی نمیکنند. در کتاب زندگی کبری حلاج، مادر 4 شهید آمده است که یک شب در مسجد بودم و وقتی قصد داشتم به خانه بروم گفتند کسی خانه نرود زیرا قصد داریم به تظاهرات برویم و در ادامه هم ماجرای تظاهرات را شرح داده است.
داورپناه با بیان اینکه برخی افراد انقلاب را محصول کمونیست ها میدانند که اسلامگرایان آن را مصادره کردهاند، تصریح کرد: اگر ما نتوانیم پیوند تاریخی انقلاب را با حقایق تاریخی برقرار کنیم آن وقت چنین تحلیلهایی از سوی معارضین انقلاب اجازه بروز و ظهور خواهند یافت.
وی با بیان اینکه نکته دیگر بی مرزبودن است یعنی در سخنان این زنان نه مرز جنسیتی وجود دارد و نه مرز سنی، اظهار کرد: طاهره غفوری در کتاب «به توان شانه هایت» گفته است من مدتها اعلامیه پخش میکردم در حالی که دختری 11 – 12 ساله است. او میگوید ما با ننه خدیجه و ننه کبری که رهبر فعالیت های انقلابی در منطقه هستند جلو پاسبانها میرفتیم و من به آنها میگفتم فرار کنیم ولی آنها گفتند ما زن هستیم و جرئت ندارند ما را بگیرند لذا ننه خدیجه اینقدر با پاسبانان سخن می گفت که احساس می کردند فضای دوستانه ایجاد شده ولذا شلیک نمیکردند!
عضو هیئت علمی پژوهشکده زن و خانواده، "بی اعتنا نبودن" را شاخص دیگری در فعالیتهای زنان انقلابی معرفی کرد و گفت: خانم غفوری که مثال زدم نسبت به حوادث اطراف خود به هیچ وجه بی اعتنا نیست و از وی نقل است که وقتی دو دختر فراری را در محله خودشان دید آنها را به خانه می برد و سرپرستی میکند تا جایی که تعداد این دختران به 50 نفر میرسد. این بیاعتنانبودن در کنار بی مرزبودن سبب میشود فعالیتهایشان متنوع و از جوانی تا پیری مداوم باشد. خانم غفوری حتی در سن پیری فعال است ولی الان عمدتا اینطور تبلیغ میشود که شما وقتی بچهدار شدید باید بروید خانه مبادا همسر شما به منزل بیاید و شما نباشید در حالی که زنان فعال گذشته این طور نبودند و بچه را همه جا با خود میبردند.
داورپناه افزود: ترکیب تکلیفمحوری، بی مرزبودن و حساسیت به حوادث اطراف چند خاصیت دارد از جمله تقویت بعد معنوی و باطنگرایی یعنی معنا برای آنان مهم است و اگر فرزنددار شدند همه کارهای دیگر را کنار نمیگذارند؛ به شدت بیقراری دارند یعنی وقتی یک کاری تمام شد می روند بهیاری یاد میگیرند تا در این مسیر خدمت کنند. برای این افراد مهم نیست که باید در فلان کار باشند بلکه مهم کاری است که خدمت به دیگران باشد.
این پژوهشگر حوزه جنسیت بیان کرد: این نوع رفتار انقلابی هم فرصت است و هم تهدید زیرا از یکسو چنین زنانی خودشان کارهایی را که باید نهادها انجام دهند انجام می دهند و روحیه مطالبهگری ندارند ولی نسل جدید بعد از آنها وقتی می بینند که این ساختارهای اداری شکل گرفته است تا کارها را انجام دهند و در آن کوتاهی میکنند مطالباتی دارند و بیان این مطالبات نباید طوری باشد که همنوا و همسو با ضد انقلاب باشد و این ملاحظه، فرایند را دشوار میکند. نسل جدید به ساختار توجه درستی دارند ولی خلاقیت کمتری دارند ولی زنان گذشته به دلیل تکلیف محوری و بی مرزبودن و معناگرایی، منتظر نهاد و سازمان نمیمانند.
داورپناه گفت: اساسا زنان خود را به عنوان هویتی مستقل صورتبندی نمیکردند و معتقد بودند که آزادی ایران آزادی زنان را هم به همراه دارد و رابطه اجتماعی بر پایه برادری و خواهری استوار بود. در مناظرات هما ناطق و سیمین بهبهانی میبینیم که پیگیر عدالت هستند و حرفشان این است که ما صلح موقتی میکنیم و منتظر هستیم تا خواسته های مردم به پیش برود؛ حجاب هم اعتراضی به سرمایه داری غربی و استعمار فرهنگی تلقی میشود لذا اعتراض به تصویرسازی غرب از زن و تبدیل او به کالای مصرفی دارند. در پیام مسلمان زهرا رهنورد تصویری به شدت حماسی از حجاب تصویر شده و گفته است حجاب من مشتی بر دهان استکبار است و اینکه من نمیخواهم سوژه جنسی باشم.
دکتر داورپناه با اشاره به قرائت بانوان انقلاب از ولی فقیه، تصریح کرد: این قرائت از ولی فقیه اطاعتپذیری خلاقانه و انفتاحی است. گویی رهبر قرار است تا جزییترین عبارات و مطالب را بگوید و زنان هم همین جزئیات را پذیرا باشند و اطاعت کنند. در این شرایط البته خیلی از کارها توسط زنان انجام شد و امام آن را تایید کردند بدون اینکه از قبل گفته باشند یعنی این ولی قائل به عقلانیت بانوان است. امام به صورت کلی فرمودند زنان باید کشور را بسازند و به انقلاب خدمت کنند و معتقد بودند که زنان عقل دارند و خودشان میدانند چگونه خدمت کنند. درنگاه امام، زنان آماده خوب بودن و دفاع از حق هستند.
وی افزود: در تعامل با این ولی فقیه گشوده نظر، تعامل زنان هم خلاقانه و انفتاحی است. برای زنان آن دوره این پرسش وجود نداشت که ازدواج یا اشتغال؟ بلکه میدانند باید این دو را کنار هم و با خلاقیت خود انجام دهند. لذا وقتی آن بانوی کاشانی با نارضایتی شوهرش به خاطر برخی فعالیت های اجتماعی مواجه میشود داخل منزل فعالیت میکند نه اینکه آن را تعطیل کند.
وی تاکید کرد: اگر ما روایت نکنیم و حرف نزنیم چه کسی به تخیل فرزندان ما شکل خواهد داد؟ کسانی که به جای زنان انقلابی حرف میزنند صدای زنان انقلابی را خاموش میکنند و در این فضا وقتی بچههای ما میخواهند تخیل کنند و الگو بگیرند از کسانی چون هیلاری کلینتون میگیرند ولی هنوز در مورد خانم دباغ بعد از 50 سال احتیاط میکنیم. وقتی ایشان در یک جلسه دعوت می شوند به ایشان گفته میشود که شما وقتی فعالیت سیاسی داشتید چه کسی از بچههای شما مراقبت میکرد؛ این نگاه را کنار نگاه رهبری بگذارید که میفرمایند کار منزل وظیفه زن نیست و جالب اینکه همه هم از این حکم 1400 ساله تعجب میکنند.
وی تاکید کرد: نسل فعلی بیگانه از نسل قبل است یعنی گاهی نمیداند چنین نسل فعال و انقلابی وجود داشتند و اگر میداند نمیداند چگونه فعالیت می کردند و یا چگونه همه این کارها را با هم می کنند؛ چگونه خانم دباغ هم همسر و هم 8 فرزند داشت و در عین حال رابطه خوبی هم با همسرش داشت و همسرش خیلی هم او را دوست داشت. سکوت ما تخیل سیاسی نسل جدید را شکل می دهند.
نظرات