تاریخ انتشار: 1402/12/01
سی و سومین پیشنشست همایش بینالمللی «خانواده مقاوم؛ چالشهای اخلاقی در جهان متحول» با موضوع «ابعاد جامعهشناختی خانواده مقاوم» با حضور جمعی از اندیشمندان، پژوهشگران و اساتید برگزار شد و مسائل مختلفی از جمله عدم واقعنمایی آمار در خصوص جامعه ایران، کشیده شدن چالشهای سیاسی- امنیتی به عرصه خانواده و .... مورد بحث و بررسی قرار گرفت.
سی و سومین پیشنشست همایش بینالمللی «خانواده مقاوم؛ چالشهای اخلاقی در جهان متحول» با موضوع «ابعاد جامعهشناختی خانواده مقاوم» با حضور جمعی از اندیشمندان، پژوهشگران و اساتید برگزار شد و مسائل مختلفی از جمله عدم واقعنمایی آمار در خصوص جامعه ایران، کشیده شدن چالشهای سیاسی- امنیتی به عرصه خانواده، ضرورت جایگزینسازی اجماع به جای آرمانگرایی در جامعه، دو تکه شدن خانواده در بافتار دوقلهای ایران، اهمیت اعتباربخشی و حمایت حاکمیت از گروههای فعال و دغدغهمند در حوزه خانواده در راستای بقا خانوادههای متدین و .... مورد بحث و بررسی قرار گرفت.
===============
به گزارش روابطعمومی پژوهشکده زن و خانواده، سی و سومین پیشنشست همایش بینالمللی «خانواده مقاوم؛ چالشهای اخلاقی در جهان متحول» با موضوع «ابعاد جامعهشناختی خانواده مقاوم» با حضور جمعی از اندیشمندان، پژوهشگران، اساتید، طلاب و دانشجویان در تاریخ دوم بهمن ماه سال 1402 در محل دفتر پژوهشکده زن و خانواده در تهران به صورت حضوری و برخط برگزار شد.
دکتر کمیل قیدرلو، عضو هیأت علمی دانشگاه امام صادق علیهالسلام در ابتدای این برنامه اظهار کرد: بخشی از پدیده ضعف در شکلگیری و استمرار خانواده، ابعاد جامعهشناختی دارد و عدهای با مطالعه ابعاد مختلفی که میتواند منجر به شکلگیری یا فروپاشی خانواده شود نکاتی را در این خصوص عنوان میکنند؛ اساساً اقتضای علم جامعهشناختی نیز همین است یعنی موقعیت انتقادی- تحلیلی است که در برابر سیاستگذاری تعریف شده است.
بحث پیرامون موضوع این جلسه با در نظر گرفتن تأثیر تمام حوزههای علمی مختلف از جمله اقتصاد، فناوری، سیاست، فرهنگ و ... صورت خواهد گرفت؛ بر این اساس در گام نخست باید تصویری از واقعیت از هر جایی که قابلیت جمعآوری دارد ارائه شود تا صورتی از وضعیت موجود ترسیم شود. آمارهای مختلفی وجود دارد و روندهای مختلف جهان حدود 150 سال است که شکل گرفته و سرعت پیدا کرده است و اکنون نیز موجهای متعددی در نگاه جهانی کشور ایران وارد شده و جامعه را متأثر ساخته است؛ دورهای قبل از انقلاب این مسئله رخ داده و دورهای نیز اوایل انقلاب رخ داده است و پس از آن هم در دوره 30 ساله اخیر امواج جدیتری در فضای جهانی خانواده مشاهده میشود. فضای جهانی همانطور که بر جامعه اثر میگذارد در حال تأثیرگذاری بر سنتهای خانواده نیز است؛ وقتی جامعه و فرهنگ در رویکرد جهانی متأثر میشود قطعا خانواده نیز به عنوان یک نهاد اجتماعی در همان مسیر تغییر پیدا میکند.
*خانواده در بافتار دوقلهای ایران در حال دو تکه شدن است
وی تصریح کرد: جامعه ایران که به خاطر شکلگیری خاص انقلاب اسلامی با تقویت بنیادهای سنتی مواجه شده بود و رویکرد تاریخی- مذهبی آن گسترش پیدا کرده بود به مرور زمان بخشی از آن با مدرن شدن جامعه رویکردهای مدرن پیدا کرد و بخشی دیگر بر همان شکل سابق باقی ماند. در حقیقت اکنون دو جامعه در ایران جاری است نخست بخشی که بافتار ذهنی سنتی خود را متناسب با سیاستهای اجتماعی و فرهنگی و روح مرجع اول انقلاب حفظ کرده است و دوم بخش دیگری که از این فضا فاصله گرفته و در حال تجربه دنیای جدید است؛ این شرایط جامعه ایران را به شکل توزیع دو قلهای در آورده است که این دو قله در حال فاصله گرفتن از هم هستند. این دو قله در جامعه ایران دو دسته تصویر از خود، جهان پیرامون و روابط خود دارند. عناصری که این جوامع را به هم نزدیک یا از هم دور میکند با فرهنگ نسبت دارد، یعنی با مجموعه ای از جهانبینی، ارزشها، سبک زندگی، هنجارها، نوع دانش و تحلیلها از جهان پیرامون، بایدها و نبایدهای علمی، محصولات و نمادها و... .
جریان تفکیک فرهنگی هر امری که کارکرد ارتباطی و اجتماعی دارد متأثر میشود بر این اساس خانواده نیز در این بافتار در حال دو تکه شدن است و باید انتظار داشته باشید که با دو فهم از خانواده مواجه شوید. در جامعه ایران درباره یک فهم از خانواده صحبت نمیشود چرا که خانواده در بخشی از جامعه تعریف جدیدی دارد و در بخشی دیگر همچنان کارکردهای سنتی دارد. دغدغه برخی از نهادهای حاکمیت ایران که در حوزه خانواده تلاش میکنند حفظ تصویر اولیهای است که از خانواده وجود دارد در حالیکه بخش زیادی از جامعه که متأثر از دنیای پیرامون خود است در حال فاصله پیدا کردن در فهم، فرهنگ و شناخت نسبت به این قضیه است.
*نسلی منقطع نیز در جامعه امروز ایران در حال تربیت شدن است
عضو هیأت علمی دانشگاه امام صادق علیهالسلام افزود: انتظار میرود دوگانگی در تصویر خانواده در ایران داشته باشید و این دوگانگی در همه بخشهایی که میتوانند به نوعی نمود پیدا کنند قابل ردیابی است،مثلاً در فیلم، سینما، تلویزیون، روزنامه، دانشگاه و ... . امتداد و آینده واقعیت دوگانه خانواده در کشور قابل پیشبینی است. روابط در ایران به عنوان بخشی از جهان مرتب در حال گسترش و موضوعات در آن در حال جهانیتر شدن هستند، بر این اساس بخش مدرن جامعه ایران هر روز بزرگتر و جهانیتر میشود و گروههای مرجع در خارجها مرزها پیدا میکند؛ نسل جدید جامعه ایران نیز با این ادبیات تربیت میشوند یعنی نسلی وجود دارد که مدرن است ولی متأثر از بافتار پیشینی است و در عین حال که نوستالژی گذشتهای جذاب را دارد اقتضائات مدرن نیز سبب ایجاد رفتارهای جدیدی در بین آنان میشود. در شرایط فعلی ایران علاوه بر جامعهای که به ارزشهای سنتی پایبند است و جامعهای که متأثر از بافتار پیشینی ولی در حال مدرن شدن است، نسلی با گذشته تاریخی نیز در حال تربیت شدن است و بیشتر تحت تأثیر فیلمها، سریالها و محصولات فرهنگی و هنری در حال انتقال در دنیای پیرامون است. نسل منقطع حتی نسبت به واقعیت خارج از کشور متأثر نیست بلکه نسبت به تصویری که آن طرف از خود یا خانواده ایجاد کرده متأثر است. نسل جدید تصویری از خانواده به شکل آنچه که در گذشته بود ندارد و این نوع تربیت فرهنگی نسل جدید است که دارد با شرایط پیش میرود؛ اگر جامعه را رها کنید به نظر میرسد مرتب بخش بیشتری از جامعه به سمت نگاه نامعین از خانواده در نسل جدید پیش برود و از جامعه مرجع کاسته شود و به لایه دوم که سکولار است و لایه سوم که بیتعریف است یا تعریفش از خانواده نوعی همباشی است اضافه شود. بر اساس آنچه مورد اشاره قرار گرفت ایران با شرایط «سه وضعیتی» در اجتماع خود مواجه است که دارد مرتب از حجم تعریف سنتی خانواده میکاهد و به تعریف مدرن و همچنین بیتعریفی سوق میدهد؛ اگر اقدامی در راستای کنترل این مسئله صورت نگیرد جریان جهانی مسیر تخلیه هویتی خانواده را پیش میبرد که هویت در این نقطه از بحث به معنای آن چیزی است که ساخت و بافت سنتی را حفظ میکند البته اگر آن بافت سنتی مطلوب باشد و قصد بر این نیست که گفته شود حتما مطلوب است.
*یک مدل از خانواده در ایران نه سکولار است و نه سنتی
دکتر قیدرلو بیان کرد: مدلی از خانواده مدرن وجود دارد که به سمت سکولاریزم نمیرود ولی ویژگیهای سنتی را هم ندارد، این مدل میتواند محل گفتوگو باشد و در خصوص آن اقدامات سیاستگذارانه انجام داد. یک وضع موجود وجود دارد و یک وضع مطلوب، که برای انتقال از وضع موجود به وضع مطلوب میتوان سیاستگذاری کرد. راه حلی که وجود دارد این است که محورهای سنتی شروع به بازتولید خود کنند؛ عدهای به عنوان کنشگر اجتماعی در این زمینه کار میکنند، خود را حفظ میکنند، روابط خانوادگی خود را تعریف میکنند و روی محورهای مشخصی کار میکنند ولی یک هسته سخت محدودتری میشوند که دارند بدنه خود را از دست میدهند. بدنه جامعه به سمت سویه سکولاریزم و بخشی هم به سوی بیطرفی میرود. میانِگی بین خانوادههای مدرن مذهبی و مدرن سکولاری غیر مذهبی میانهای است که اکثر جمعیت به آن سمت میروند چون جامعه ایرانی به نوعی است که فرهنگ خانوادهمحوری در آن نهشتیافته است. مسئله ازدواج کردن و بچهدار شدن بین جمعیت خانوادهمحور ایران دیر یا زود دارد ولی سوخت و سوز ندارد. رقم بچهداری ایرانیان سه و نیم است یعنی همه خانوادهها فرزند میخواهند ولی به خاطر مسائل و مشکلات اقتصادی نمیتوانند بچهدار شوند.
وی با اشاره به اینکه ارزش خانوادهمحوری در جامعه ایران نهشتیافته است عنوان کرد: مردم بر اساس ارزشهای جامعه به سمت ازدواج و فرزندآوری پیش میروند ولی خانواده یک خانواده مدرن خواهد بود که یا بازتعریفی از ارزشهای جامعه است یا بازتعریفی از زیست ارزشی در دنیای جدید و یا سکولار، یعنی کاملاً در چارچوب خانواده مدرن تعریف میشود و آسیبهای خود را خواهد داشت. در صورتی که اقدامات سیاستگذارانه و حساب شده صورت نگیرد، بخشی از جامعه با شکلهای مختلف خانواده در ابتدا کمکم و سپس با شتاب بیشتر به سمت ازدواج نکردن یا سبکهای جدید همباشی پیش میرود؛ این همباشی یعنی با هم بودن یا استمرار پیدا میکند یا در قالب خانواده سکولار یا خانواده مذهبی خود را تثبیت میکند. این موج جدی است که نسل جدید را در تعریف جدیدی از خانواده قرار میدهد یا اینکه اصلاً در چارچوب خانواده با هر معنی متعارفی قرار نمیدهد بلکه در تعاریف خاص و شاذی که اکنون به عنوان انحراف محسوب میشوند قرار میدهد.
* جامعه ایران هنوز یکسری چسبندگی در حوزه باورها دارد و سعی دارد اصول خود را حفظ و توجیه کند .
عضو هیأت علمی دانشگاه امام صادق علیهالسلام مطرح کرد: تغییرات ارزشی هویتی نمادین جامعه، معنادار است و نشان میدهد شاخصهای فرهنگی در برخی نقاط در حال فروپاشی است. 95 درصد بانوان بیحجاب و بیروسری، کار خود را مغایر با دینداری نمیدانند و برخی دیگر معتقد هستند که مسئله حجاب مربوط به قدیم است و اگر حضرت رسول اکرم صلواتاللهعلیهوآله امروز بیاید با بیحجابی سر مخالفت نمیکند؛ یعنی 95 درصد افراد کار خود را توجیه میکنند و سعی در مخالفت با دین ندارند و تنها پنج درصد افراد با وجود اینکه کار خود را ضددینی میدانند نسبت به انجامش اهتمام دارند و با دین به مخالفت میپردازند. جامعه ایران در عین حالی که برخی رفتارها و نمودهای ضدارزشی از خود نشان میدهد ولی یکسری چسبندگی در حوزه باورها دارد و سعی دارد اصول خود را حفظ و توجیه کند و هنوز از عرصه باورها کنده نشده است. مواردی که مورد اشاره قرار گرفت باید در حوزه سیاستگذاری مورد توجه قرار گیرد.
دکتر قیدرلو با بیان اینکه عرف مبنای سیاستگذاری خواهد بود افزود: اگر عرف منجر به فهم اشتباه یک رفتار شود نمیتوان گفت رفتاری که در عرف غلط فهم میشود در حقیقت رفتار درست بر معیار حق است؛ هر چند این گزاره مورد تأیید است ولی اگر نتوانید حقانیت این رفتار را عرفی کنید امکان سیاستگذاری در این خصوص را از دست میدهید. با جمعیت زیادی که رفتار درستی را غلط میفهمند نمیتوان برخورد سلبی کرد. راهکار انجام مداخله سیاستگذارانه، مدیریت کردن عرف است.
*عملکرد نامناسب حکومت در عرصه فرهنگی و اقتصادی سبب شده حاکمیت و متعلقاتش به ضدارزش تبدیل شوند
وی نگاه مردم به سیاستگذار را مسئله مهمی برشمرد و تصریح کرد: حاکمیت در عرصه فرهنگی و اقتصادی طبق انتظار مردم وظایف خود را به درستی انجام نمیدهد، بر همین اساس خود حاکمیت و متعلقاتش به ضد ارزش تبدیل میشوند؛ یعنی رفتارهایش به گونهای است که لج مردم در میآید به همین دلیل حاکمیت در هر موضعی قرار بگیرد یا کنار هر کسی برود نگاه مردم را نسبت به آن خراب میکند.
عضو هیأت علمی دانشگاه امام صادق علیهالسلام مطرح کرد: خانواده همواره کارکردهایی داشته که باقی مانده است و اگر کارکرد خود را از دست بدهد موجودیتش از بین میرود. خانواده در غرب در حال نابودی است چون کارکردهایش در حال از دست رفتن است. باید تلاش کرد که در مرحله نخست کارکردها و ارزشهای خانواده محفوظ بماند سپس به مرور برای مقاومسازی اخلاقی خانواده گام برداشت. وقتی حکمران سیاستگذاری میکند ولی قادر به اجرای آن نیست مسبب بروز نوعی لجاجت و مقاومت از سوی افراد جامعه میشود و آبرویش نیز میرود. نخستین راهکار حل مسائل و مشکلات موجود در عرصه جامعهشناختی خانواده این است که حکمرانی مداخله آگاهانه انجام ندهد و دومین راهکار این است که کارکردهای خانواده را که میتواند به آن برگرداند. اگر بین افرادی که ایفای نقش در خانواده پذیرفتهاند و کسانی که نپذیرفتهاند تمایزی ایجاد نشود و مزیت پررنگی برای افراد پذیرنده نقش در خانواده در نظر گرفته نشود مداخله حکمران بیاثر خواهد بود. در سیاستگذاریها باید کاری کرد که پذیرفتن نقش خانوادگی سودآور باشد یعنی در هر عرصهای نقش متأهل بودن و پدر و مادر بودن به صورت ملموس در جامعه کارکرد داشته باشد به عنوان مثال در زمینه ارائه تسهیلات برای افراد متأهل اولویت قائل شد. در ایالت متحده آمریکا مسیرهایی وجود دارد که خودروهای تک سرنشین باید بایستند و از مسیر یک بروند و خودروهای چند سرنشین باید از مسیر دو بروند که این سیاستگذاری برای صرفهجویی در مصرف انرژی است چون افراد تک سرنشین را محکوم به تحمل زحمت تردد در مسیرهای ترافیکی، هزینه مصرف بیشتر انرژی و اتلاف وقت بیشتر میکند بر این اساس افراد ترجیح میدهند که تنهایی نروند؛ مداخلات سیاستگذارانه اگر کاربرد برابر عینی داشته باشد میتواند تصمیمات ارزشی افراد را تسهیل کند.
*اعتباربخشی و حمایت حاکمیت از گروههای فعال و دغدغهمند در حوزه خانواده راهکار مناسبی برای تقویت بقا خانوادههای متدین است
دکتر قیدرلو با بیان اینکه حکمرانی باید همنهشت خانواده پیش رود اضافه کرد: حکمران نباید هیچ سیاستی را بدون اینکه کارکرد، نقش و مسؤولیت خانواده را در آن سیاستگذاری در نظر بگیرد اجرا کند. دغدغه اکنون این است که خانواده از ابتدا عفیفانه شکل بگیرد، باقی بماند و کیفیت هم داشته باشد که اینها همگی متعلقات هویت فرهنگی و ارزشمند شمردن ازدواج است.
وی ادامه داد: مداخله دولت در امور خانواده در جایی که وجاهت و توانمندی مداخله ندارد منجر به بهبود اوضاع نمیشود؛ یکی از کارهایی مهمی که دولت در این مواقع میتواند انجام دهد این است که از نهادها و گروههایی که دغدغه خانواده دارند حمایت کند و آنها را رشد دهد تا به این طریق بقا خانواده متدین را تقویت کند مانند رونق مسجدمحوری در قالب محلات، کمک به کار افرادی که واسطهگری ازدواج انجام میدهند، توسعه گروههایی که بدون دخالت مراجع قضایی و حقوقی مشکلات خانوادهها را حل میکنند و ... . تقویت گروهها و نهادهایی که مسائل بالفعل خانوادهها را به صورت موفق حل میکنند به معنای پول دادن به آنها نیست چرا که پول فضا را فاسد میکند بلکه منظور این است که به این گروهها اعتبار داده شود، به آنها توسعه بخشیده شود و به آنها کمک شود.
*خانوادهها رکن قوی اجزای اجتماعی ایران هستند
دکتر سیدمهدی اعتمادیفرد، عضو هیأت علمی دانشگاه تهران نیز در ادامه این برنامه مطرح کرد: برای بررسی خانواده ایرانی ابتدا باید تصویر دقیقی نسبت به بخشهای مختلف جامعه داشت؛ درست است که هر جامعه بعدهای مختلف اقتصادی، فرهنگی، سیاست و حکمرانی، خانواده و ... دارد ولی چیزی که به نظر میرسد فضا و نظم اجتماعی ایران را متمایز میکند کیفیت مناسباتی است که با مرکزیت خانواده رشد میدهد. وقتی از روند جهانیشدن صحبت میشود باید با توجه به کیفیت مناسبات متفاوت جامعه ایرانی وضعیت را سنجید.
وی افزود: خانوادهها رکن قوی اجزای اجتماعی ایران هستند و با وجود اینکه استقلال نسبی دارند در مواقعی چون انقلاب به میدان میآیند یا در جنگ تحمیلی مشارکت میکنند و استفاده بیشتری نیز از آنها صورت میگیرد؛ این به معنای دولتی شدن خانواده و سلب استقلال آن نیست بلکه به این معنا است که در لایههای پنهان امکان فعالیتی توسط خانواده و مناسباتی که خانواده به تدریج در نسبت با دولت و دین پیدا میکند این امکان فراهم میشود تا بتوان حتی سیاستگذاریهای دارای استقلال را برای خانواده طراحی و اجرا کرد. نمونه بارز این مسئله فراگیری بیماری کرونا است که یکی از مهمترین چشماندازها برای فهم چگونگی کارکرد مناسبات در جامعه بود. در دوران کرونا وقتی شرایط قرنطینه پیش آمد و همه چیز تعطیل شد، برای همگان روشن شد که تنها نقطه گریزگاه و پناهگاه اجتماعی خانواده است. در جریان اعتراضات و ناآرامیهای سال 1401 در خصوص مسئله حجاب نیز مشاهده شد که ورود خانواده به صحنه، از تمام سیاستگذاریها اثربخشی طولانیتری دارد؛ مثلاً اثربخشی متوقف کردن ماشین بر اساس پلاک خودرو در مقایسه با زمانی که پدر و مادر فرد متخلف وارد ماجرا میشدند و ضمانت میدادند و مسئله به ساحت خانواده کشیده میشد بسیار متفاوت بود چرا که ورود خانواده اثربخشی بسیار طولانیتری به همراه داشت.
*خانواده ایرانی بنیان و لنگرگاهی است که دولتها میتوانند در روز مشکل به آن پناه ببرند
عضو هیأت علمی دانشگاه تهران ادامه داد: مناسبات ایرانی در دوران قبل و بعد از انقلاب نشان میدهد خانواده بنیان و لنگرگاهی است که دولتها میتوانند در روز مشکل به آن پناه ببرند. همه افراد بر این مسئله اتفاق دارند که آخرین پناهشان در برابر هجمه مشکلات، خانواده است. دولت گاهی دچار بدفهمی میشود و فکر میکند خود به تنهایی میتواند سیاستگذاری کند و متوجه نیست که به لحاظ تاریخی و اجتماعی این اجازه را از طریق خانوادهها و نظمی که به آن داده شده، پیدا کرده است. بررسیها نشان میدهد مردم بسیار زیاد نسبت به رویکردهایی که میخواهد خانواده را نادیده بگیرد واکنش ایجابی مخالفتآمیز نشان میدهند.
دکتر اعتمادیفرد تصریح کرد: سیستم نباید نگاه از بالا به پایین نسبت به خانواده داشته باشد چرا که خانواده در بالا قرار دارد. خانواده از منظر سیاستگذاری فعلی اصل نیست، وضع متوهمانهای در میان دولت و سایر بخشها ایجاد شده و گمان میکنند چون دارای نظم مستقل شدهاند، بدون دقت به این مسئله که انقلاب برآمده از تک تک افراد است میتوانند کاری پیش ببرند. نظم حیات اجتماعی در ایران برآمده از خانواده است. هر جا انگشت در چشم خانواده فرو شود، خانواده ابتدا بیتفاوتی نشان میدهد و سپس موضع خود را در زمین دیگر نشان میدهد، قدرت هیچ چیزی به پای قدرت خانواده نمیرسد. آخرین پناهگاه افراد جامعه، خانواده است. ضروری است برای هرگونه سیاستگذاری و اقدام خرد و کلان، وضعیت خانواده مورد توجه قرار گیرد و جایگاه آن به خوبی مورد فهم واقع شود.
*تسهیلگری میتواند یکی از راهکارهای حاکمیت برای حل مشکلات جامعهشناختی خانواده باشد
وی مطرح کرد: دو راهکار در زمینه حل مشکلات جامعهشناختی خانواده مقاوم وجود دارد، نخستین راهکار تسهیلگری به دور از سفارشمحوری، توصیهمحوری و اقدامات آمرانه است. همراه کردن خانوادهها نیازمند رعایت نکات ظریف و سیاستهای دقیق است. راهکار دوم، در پیش گرفتن رویکرد سلبی نسبت به بخشهایی از جامعه است که متوهمانه در برخورد با خانواده عمل میکنند. خانواده راه خود را طی میکند و بخشهای مختلف جامعه به آن متکی هستند نه اینکه خانواده به بخشهای مختلف جامعه متکی باشد. فهم نادرستی نسبت به جایگاه خانواده وجود دارد و هر چند در شعارها مدام به خانواده تأکید میشود ولی برعکس عمل میشود و به ناتوانترین وجه، خانواده را نیازمند به توصیههای مختلف میدانند. خانواده تعیین کننده این است که چه دولتی موفق باشد.
عضو هیأت علمی دانشگاه تهران بیان کرد: گاهی اوقات نظام حکمرانی نباید اقدام خاصی در مواجهه با مسائل پیچیده انجام دهد بلکه باید در مرحله نخست آرامش خود را حفظ کند، مانند زمانی که اتفاقی اورژانسی و سخت رخ میدهد و کارشناس اورژانس از اطرافیان بیمار میخواهد که آرامش خود را حفظ کنند تا بتوانند با تمرکز دقیق برای بهبود حال بیمار تأثیرگذار باشند و دچار خطا نشوند. سیاستگذاری در حوزه خانواده با تحکم، حرمتشکنی و تحقیر صورت نمیپذیرد چرا که این روشها نتیجه عکس در پی دارد. در سیاستگذاری، خانواده تنها راه نیرومند برای راهاندازی امور است.
*بدترین نوع سکولاریزاسیون در ایران «وجود پوشش دینی و درون تهی و پوک» است
دکتر اعتمادیفرد تشریح کرد: بدترین نوع سکولاریزاسیون در ایران، سکولاریزاسیونی نیست که دین از بین برود بلکه سکولاریزاسیونی است که پوشش دینی داشته باشد ولی از درون به شدت تهی و پوک باشد و اعتقادات دینی با یک اشاره فرو بریزد. قبل از اینکه ورود به زمینههای تربیتی و اخلاقی مانند تربیت فرزندان در نظم آموزشی صورت گیرد، باید بستر لازم فراهم و نقش خانواده تعیین شود و همچنین دورنمایی اجتماعی لازم مورد بررسی قرار گیرد، اگر به این سمت و سو حرکت شود در آن صورت عمل به قرآن معنی عینی مییابد. در سیاستگذاری نباید مستقیم نگاه کرد چرا که سیاستگذاری امروز میگوید به جای اینکه مدام آب را درون دستانت بگیری و خالی کنی، منشأ آب را ببند وگرنه مدام مقدار دیگری آب جایگزین میشود؛ در خصوص مواجهه با بیجحابی، مشکلات اقتصادی و ... نیز باید متوجه منشأ بود.
وی در تشریح راهکارهای مواجهه با مشکلات جامعهشناختی خانواده عنوان کرد: در ارائه صورتبندی تحلیلی راهکارها باید گفت که دو دسته راهکار وجود دارد؛ در وجه سلبی اگر مناسبات به درستی از سوی سیاستگذار فهم نشود تمام تلاشها بر باد میرود و تأثیری نخواهد داشت. در وجه ایجابی تنها راهکار این است که با میانجیگری خود خانواده مشکلات خانواده را حل کرد. در سیاستگذاری ایجابی به جای تعیین تکلیف برای خانواده باید بر این مسئله تمرکز کرد که بخشهای مختلف حکمرانی با میانجیگری خانواده چه کار باید انجام دهد.
*بخش مهمی از آمارهای جامعه امروز ایران دارای عدم واقعنمایی است چون عدهای در فضای لجاجت و چالش گفتمانی سخن میگویند
دکتر محمدتقی کرمی، عضو هیأت علمی دانشگاه علامه طباطبایی نیز در ادامه این برنامه مطرح کرد: برخی میگویند «چرا پس از بررسی ساحت خانواده و تشریح چالشهایی که در خصوص آن مطرح میشود راهکارهای حل مسائل بیان نمیشود؟» در پاسخ به این افراد باید گفت که راهکار در خود بیان چالشها نهفته است. مهمترین مسئله این است که خانواده نخستین و آخرین پناهگاه افراد است و اگر کج برود هیچکس نمیتواند اقدامی در این زمینه انجام دهد. فرض کنید خانواده در ایران طبق آن چیزی که آمارها میگویند وضعیت شلختهای دارد، اگر واقعا اینطور باشد هیچکسی نمیتواند آن را درست کند. در چند سال اخیر کمتر موضوعی مانند خانواده روی میز دیده شده است، یعنی اکنون نهادهای بسیاری بحث خانواده را دنبال میکنند و پروژههای بسیاری با محوریت خانواده در حال پیگیری است. خانواده در ایران نیاز به شعار ندارد چرا که مانند هوای پاک که مورد پذیرش همگانی قرار دارد جنبههای مطلوب خانواده نیز مورد پذیرش جمعی است.
وی تصریح کرد: پروژهای با موضوع «کرونا و خانواده» انجام دادهام که حدود سه مقاله از آن استخراج شده است و مجموع آن نیز به زودی در قالب کتاب منتشر میشود؛ ایده اصلی پروژه مورد نظر این بود که خانواده در غیاب دولت مسئله کرونا را حل کرد چرا که بحران فراگیری کرونا خانوادهها را دغدغهمند کرده بود. افراد نسبت به بیمار شدن و آسیب دیدن اعضا خانواده خود در جریان بیماری کرونا نگران بودند و این نگرانی اعضا خانواده نسبت به کیفیت احوال یکدیگر چیزی است که ذاتاً در وجود انسانها قرار دارد و نیاز به مطالبه دولت ندارد. اگر هنجارهای افراد جامعه و دولت مشترک باشد توسط اعضا جامعه همراهی میشود. اگر دولت برای برای عمل نکردن به وظایف خود هنجارها را بهانه کند و دائم در قامت دولت مقتدر تحکم کند، در این صورت برخی افراد جامعه با بعضی از آرمانها و شعارهای دولت چالش میکنند اگر چه شاید واقعا هم چالش نداشته باشند. به نظر میرسد بخش مهمی از آمارهای امروز به دلایل مختلف دارای سوگیری و عدم واقعنمایی است چون عدهای با تأثیر از نوعی فضای لجاجت و چالش گفتمانی سخن میگویند و موضع میگیرند. نمیتوان گفت تغییری رخ نداده چرا که روند جهانیشدن در جریان است و خانوادهها در تمامی نقاط دنیا به سمت غربی شدن پیش میروند؛ البته ادعا نمیشود که پلتفرم تغییرات، فقط غرب است چون برخی اوقات شرق، پلتفرم واقع میشود. ایران از روند جهانیشدن مستثنی نیست، درک این مسئله به فهم وضعیت جامعه ایران کمک میکند.
*بخشی از چالشهای سیاسی- امنیتی خواسته یا ناخواسته به عرصه خانواده کشیده شده است
عضو هیأت علمی دانشگاه علامه طباطبایی عنوان کرد: در ایران بخشی از چالشهای سیاسی- امنیتی خواسته یا ناخواسته به عرصه خانواده کشیده شده است یعنی خانواده حامل یکسری مسائل و مشکلات شده است که ذاتا متعلق به خودش نیست بلکه به عرصه سیاست و امنیت تعلق دارد. در پی حضور جوانان در کف خیابان در بستر درگیریهای سیاسی نباید تنها به تعداد افراد حاضر در خیابان نگریست بلکه باید به این توجه کرد که به تعداد این افراد، خانوادههایی وجود دارند که با دولت درگیری دارند. خانواده حامل بحرانهای سیاسی، امنیتی و اقتصادی جامعه است. در قضایای سال 1398 که ناآرامیهایی بر سر مسئله بنزین رخ داد بسیاری از جوانانی که به خیابانها آمدند و به اماکن عمومی آسیب زدند بابت شغل پدرشان نگران بودند، به عنوان مثال یکی از آنان میگفت پدرم مسافرکشی میکند و از وقتی قیمت بنزین افزایش یافته است زانوی غم بغل کرده چون بابت درآمد کاری و امرار معاش خانواده نگران است؛ نباید گمان کرد هر کسی به صحنه درگیری ورود کرده تحت تأثیر ماهواره و فضای مجازی قرار داشته است.
دکتر کرمی بیان کرد: گاهی اوقات مهمترین راهکار برای کمک به خانواده این است که کاری انجام نشود. البته منظور این نیست که در حوزه مسائل خانواده کاری انجام نشود و سکوت در پیش گرفته شود بلکه منظور این است که انجام کارها را بر عهده خود خانواده بگذارید چون اگر کسی بتواند در این زمینه کاری انجام دهد فقط خود خانواده است. مهمترین رسالت دولتها در دنیای مدرن مسئله اقتصاد است؛ بر این اساس دولت باید به مهمترین رسالت خود بپردازد و به مسائلی که به خانواده مربوط است مداخله نکند. دولت به جای مداخله در امور اخلاقی خانواده باید زمینه برپایی اخلاقیات را فراهم سازد تا افراد جامعه خود به سوی اخلاقیات گام بردارند. تنها نهادی که اکنون دارد در ایران کار میکند خانواده است. خانواده به حمایت احتیاج دارد.
*تحولات به معنای تلاشی خانواده نیست
وی تشریح کرد: تحولات به معنای تلاشی خانواده نیست، بخشی از تحولات حتی به معنای قویتر شدن خانواده است. هیچ ساحتی از ساحتهای اجتماعی نیست که از فرایند غربی شدن در امان بماند ولی چرا فقط بابت خانواده نگرانی وجود دارد؟ سایر بخشهای جامعه از جمله بانکها نیز غربی شدهاند. خانواده در اشکال جدید از خود مقاومت میکند همانطور که خانواده در دنیای غرب هم نمرده است و اتفاقاً حیات پویا دارد و به حیات خود ادامه میدهد.
عضو هیأت علمی دانشگاه علامه طباطبایی اذعان کرد: حرفهایی که در خصوص عدم سیاستگذاری دولت مطرح میشود بیاساس است چون دولتی که پول دارد مداخله میکند، فقط چاره این است که به دولت گفته شود چگونه مداخله کند. دولتهایی که نفت و معادن میفروشند میل به بسط و کنترل دارند یعنی هم میخواهند خود را توسعه دهند و هم میخواهند در زندگی مردم ورود کنند؛ جمهوری اسلامی ایران یک دولت نفتی و متکی به منابع است و از این قاعده مستثنی نیست. مهمترین کاری که باید صورت گیرد نخست احیا گفتمان سیاست زندگی است و در قالب آن به رفاه، شادی و سایر جنبههای زندگی مردم توجه شود.
دکتر کرمی تشریح کرد: وقتی دولت میخواهد در امور خانواده دخالت کند به یکسری تغییر استراتژیها و هم به یکسری پلتفرها احتیاج دارد؛ یعنی چرخش در گفتمان سیاستگذاری باید صورت گیرد. مردم ایران زندگی میخواهند، اگر جمهوری اسلامی برای زندگی آنان ایدهای داشته باشد به دستورات دینی دولت هم گوش میدهند ولی اگر سیاست زندگی در گفتمان دولت غایب باشد راه به جایی نمیرسد.
*اجماع باید جایگزین آرمانگرایی در ایران شود
وی با بیان اینکه اجماع باید جایگزین آرمانگرایی شود افزود: در دولت جمهوری اسلامی ایران همیشه آرمانگرایی مطرح بوده است. اجماع یعنی جامعه ایران خانواده قانونی را قبول دارد و موضع درست این است که الان جمهوری اسلامی بر نقطه خانواده قانونی بایستد.
انتهای پیام/
نظرات