تاریخ انتشار: 1403/07/14
دکتر زینب تاجيك؛ عضو هیئت علمی پژوهشكده زن و خانواده، ۹ مهرماه در نشست علمی «مسئله جنسيت و نفس در مدرسه كلامی اصفهان» با بیان اینکه این مسئله به صورت گذرا در فلسفه و کلام اسلامی مورد توجه بوده است، گفت: خیلی از مسائل زنان با پاسخ به این پرسش درگیر است؛ مثلا برابری جنستیی که فمنیسم لیبرال آن را به شدت دنبال میکند فرض را بر این گذاشته است که جنسیت هیچ تاثیری در انسانیت ندارد لذا از منظر آنان جنسیت فقط برساخته جامعه و فرهنگ است.
وی با بیان اینکه این مسئله در مدرسه کلامی اصفهان چندان مطرح نبوده است، اضافه کرد: در دولت صفویه مدرسه کلامی در اصفهان ایجاد شد و اکثر جریانات کلامی در این مدرسه نماینده داشتند مانند ملاصدرا، میرداماد، علامه مجلسی و... که بنده آن را مورد تحقیق قرار دادهام.
ایشان با اشاره به تعریف جنسیت در فرهنگ اسلامی مبنی بر اینکه جنسیت؛ حالت و کیفیت جنس بوده است ولی با ورود فمنیسم از سال ۱۹۶۰ بین جنس و جنسیت تفکیکی ایجاد شد، افزود: از دید فمنیسم لیبرال، جنس فقط به ماهیت بدن فیزیکی توجه دارد و جنسیت به برساخت اجتماعی فرهنگی مرتبط است. لذا اگر ما جدایی بین جنس و جنسیت را بپذیریم در حقیقت تن به تفکر فمنیسم دادهایم.
عضو هیئت علمی پژوهشکده زن و خانواده با بیان اینکه منظور ما از نفس هم حالت تعلق و ارتباط با بدن مادی است یعنی روحی که با اتصال به بدن، باعث انسان شدن انسان است، اضافه کرد: میرداماد چند رویکرد در نفسشناسی داشته است؛ گاهی فلسفی وارد بحث شده است و گاهی به صورت کلامی. او معتقد است که بدن، نفس را شکار میکند و بدن باید به حدی از اعتدال برسد و این اعتدال سبب حدوث نفس میشود.
تاجیک تصریح کرد: از مهمترین سؤالات نفسشناسی این است که چرا یک بدنی به یک نفس خاصی تعلق پیدا میکند. میرداماد با صراحت میگوید بدن با همه ویژگیهایی که دارد نقش اساسی را در حدوث نفس و تعلق یک نفسی به یک بدن دارد. از دید وی نفس وقتی به بدنی تعلق گرفت، فرمانده بدن میشود. میرداماد نتیجه محیط بودن نفس بر بدن را در این میداند که نفس تا وقتی در حال تدبیر بدن مادی است در حقیقت محدودیتهایی پیدا میکند ولی بعد از مرگ از این محدودیتها تا حدود زیادی آزاد میشود.
وی افزود: در مورد ملاصدار هم بحث از جسمانیتالحدوث و روحانیتالبقاء بودن نفس است؛ ملاصدرا معتقد است که نفس در خلال ارتباط با یک بدن مادی حادث میشود؛ او به وجود نفس قبل از بدن مادی معتقد است و برای نفس سه نشئه قائل است ولی حدوث نفس را کاملا وابسته به بدن مادی میداند. در حکمت متعالیه، وجود نفس در ارتباط با بدن مادی ایجاد میشود.
این پژوهشگر زن و خانواده با بیان اینکه نکته دیگر در فلسفه ملاصدرا این است که نفس وقتی حرکت اشتدادی را طی میکند یک جوهره سیال است، یعنی در مرتبه بالاتر ویژگیهای مرتبه پایینتر را در خود دارد، افزود: نفس در مکتب فلسفی ملاصدرا، حقیقت ذومراتب است و در عین حال ویژگیهای مرتبه پایینتر خود را دارد. ایشان فرموده است نفس در مراحل بالاتر هم غذا میخورد ولی جنس و نوع غذا متناسب با مرحله بالاتر است.
دیدگاه فیض کاشانی درباره نفس و بدن
وی تاکید کرد: در فلسفه ملاصدار روح و بدن و نفس با هم ارتباط دارند یعنی بدن از منظر وی، مرحله نازله نفس است و این دو اتحاد وجودی با هم دارند. فیض کاشانی هم کاملا از ملاصدرا در نفسشناسی تبعیت کرده است؛ نتیجه نفسشناسی حکمت متعالیه در سخنان فیض کاشانی بروز و ظهور آشکاری دارد؛ او معتقد است پدیدههای درونی انسان همه مستند به نفس است یعنی اندیشه و آرزو و ادراکات انسان مستند به نفس است و مسامحتا میگوییم ما این کارها را توسط بدن انجام میدهیم.
عضو هیئت علمی پژوهشکده زن و خانواده با بیان اینکه او معتقد است نفس ما راه میرود، میشنود و حرف میزند، اظهار کرد: فیض کاشانی مانند ملاصدرا معتقد به عالم مثال است و بدن مثالی را واسطه بین نفس و بدن میداند گرچه وحدت جمعی بین نفس و بدن و روح قائل است ولی نقش نفس را خیلی بالاتر میداند و میگوید نفس همه ملکولهای بدن را احاطه میکند یعنی همه رفتارها و اندیشه و احساسات و ادراکات ما فعل نفس است.
ایشان افزود: علامه مجلسی درباره تجرد نفس خیلی محتاطانه سخن میگوید و میگوید دلایل عقلی در مورد تجرد نفس خیلی قابل پذیرش نیست و ظاهر آیات و روایات با تجرید نفس منطبق است. او بین دو نظریه مردد است و میگوید یا نفس جسم لطیف و نورانی است که داخل بدن شده است یا حقیقت مجردی است که بعد از مرگ ارتباط او با بدن قطع و مثالی میشود؛ اگر این نظر او را بپذیریم او به تجرد برزخی و مثالی اشاره دارد و معتقد است که اگر قائل به تجرد نفس نباشیم نمیتوانیم بعد از مرگ را تبیین کنیم.
علامه مجلسی قطعا تجرد تام عقلی را که برخی فلاسفه قائلند رد میکند و به نحوی تجرد مثالی و برزخی برای نفس قائل است که در آن نفس گرچه جسمانی نیست ولی میتواند برخی صفات و ویژگی موجودات جسمانی را بپذیرد. از منظر علامه مجلسی یکسری ویژگی در بدن مادی است که این ویژگی سبب میشود تا چه نفسی به چه بدنی تعلق بگیرد. او به اتصال عمیق بدن و نفس قائل است.
استاد حوزه خوهران ادامه داد: اگر ما قائل باشیم حدوث نفس هیچ ارتباطی با بدن مادی ندارد و در عالم بالا حادث شده باشد شاید نظریه حدوث نفس تقویت نشود ولی اگر حدوث نفس در خلال مادی شکل بگیرد قول جسمانیبودن نفس تقویت خواهد شد که هم علامه مجلسی و هم میرداماد به این ارتباط با صراحت بیان کردهاند؛ از جمله میرداماد میگوید ویژگی بدن مادی زمنیه را برای حدوث نفس ایجاد میکند.
جنسیت و تاثیر آن در هویت انسان
وی بیان کرد: یکی از مهمترین ویژگیهای بدن مادی هم بحث جنسیت است که در شخصیت و هویت انسان مطرح است؛ بنابراین میتوان گفت جنسیت یکی از عواملی است که نفسی به بدن خاصی تعلق بگیرد و به بدن دیگر تعلق نگیرد.
تاجیک با بیان اینکه در حکمت متعالیه نقش بدن در خصوص نفس خیلی روشنتر است، گفت: نفسی که در ارتباط با بدن زنانه حادث میشود قطعا تفاوتهایی با نفس مرتبط با بدن مردانه دارد؛ اگر قائل باشیم که هویت انسان فقط به سلطه نفس بر بدن است در این صورت قول جنسیتمندی نفس تقویت نمیشود و برعکس اگر قائل با ارتباط شدید بین نفس و بدن باشیم در این صورت قول جنسیتمندی تقویت خواهد شد.
عضو هیئت علمی پژوهشکده زن و خانواده در نتیجهگیری از این بحث، اضافه کرد: هر چهار متکلم معتقدند هویت و حقیقت انسان مجموع نفس و بدن است و اتصال شدیدی بین نفس و بدن وجود دارد. بنابراین اختلافات در بین مردان و زنان براساس این نظریات وجود دارد و اینطور نیست که فمنیسم میگوید.
وی تاکید کرد: زن و مرد دو نفس کاملا متباین و متغایر ندارند زیرا اشتراکات بسیاری به واسطه انسانبودن دارند ولی در مواردی هم جنسیتی عمل کرده و نتایج و آثار مختلفی را بروز میدهند.
تاجیک بیان کرد: اگر نپذیریم نفس، جنسیت دارد هم در کلام اجتماعی و هم تربیتی و مسائل فرهنگی بازتابهای زیادی دارد و برخی شبهات را در زمینه مسائل حقوقی و آیات و روایات ایجاد خواهد کرد.
در ادامه حجتالاسلام والمسلمین محمد جعفری؛ دانشيار مؤسسه آموزشی پژوهشی امام خمينی(ره) به عنوان ناقد در سخنانی با بیان اینکه باید مطالعات جنسیت را جدیتر بگیریم و این نشست هم در این راستا قابل توجه است، گفت: این موضوع را میتوان در ذیل مبانی کلامی مرتبط با جنسیت دستهبندی کنیم .
وی افزود: امروزه روز فلسفههای مضاف است و علم کلام هم باید اثرگذاری خود را در قالب کلام سیاسی، اقتصادی، تربیتی، روانشناختی و ... نشان دهد یعنی امتداد کلام را در همه کلامهای مضاف تسری دهیم و جنسیت هم در همه اینها نقش دارد.
استاد مؤسسه امام خمینی(ره)، افزود: برخی روشنفکران میگویند فهم زنانه از دین با فهم مردانه از دین کاملا متفاوت است لذا نظرات یک مجتهد زن در موارد زیادی متفاوت از مجتهد مرد است لذا بر نسبیت فهم دست میگذارند. بحث جنسیت و زبان دین از مباحث بسیار مهم است و اینکه آیا تاثیر متقابل بین جنسیت و دین وجود دارد یا خیر؟
جعفری بیان کرد: دلیل توجه به حوزه اصفهان برای آن است که حوزه جامعی است و شخصیتهایی فلسفی کلامی با رویکردهای متفاوت حضور دارند لذا توجه به مدرسه کلامی اصفهان در بحث شما خوب است.
جعفری افزود: البته در سخنانتان بیان شد که ما سه رویکرد کلامی داریم ولی مشخص نشد که شخصیتهایی که مورد بحث بود به کدام رویکرد کلامی تعلق دارد. علامه مجلسی و فیض محدث متکلم هستند ولی ملاصدرا و میرداماد باید در ذیل عقلگرایی فلسفی قرار بگیرند.
وی خطاب به ارائهدهنده گفت: در نفسشناسی و ارتباط نفس و بدن و هویت انسان خوب عمل کردید و واکاوی خوبی در ارتباط آن با جنسیت مطرح شد. در مورد دیدگاه ملاصدرا و حرکت اشتدادی استنادی که به اسفار شده است به نظر دارای اشکالاتی است که باید اصلاح شود.
ایشان با اشاره به تعریف جنسیت در فرهنگ اسلامی مبنی بر اینکه جنسیت؛ حالت و کیفیت جنس بوده است ولی با ورود فمنیسم از سال ۱۹۶۰ بین جنس و جنسیت تفکیکی ایجاد شد، افزود: از دید فمنیسم لیبرال، جنس فقط به ماهیت بدن فیزیکی توجه دارد و جنسیت به برساخت اجتماعی فرهنگی مرتبط است. لذا اگر ما جدایی بین جنس و جنسیت را بپذیریم در حقیقت تن به تفکر فمنیسم دادهایم.
عضو هیئت علمی پژوهشکده زن و خانواده با بیان اینکه منظور ما از نفس هم حالت تعلق و ارتباط با بدن مادی است یعنی روحی که با اتصال به بدن، باعث انسان شدن انسان است، اضافه کرد: میرداماد چند رویکرد در نفسشناسی داشته است؛ گاهی فلسفی وارد بحث شده است و گاهی به صورت کلامی. او معتقد است که بدن، نفس را شکار میکند و بدن باید به حدی از اعتدال برسد و این اعتدال سبب حدوث نفس میشود.
تاجیک تصریح کرد: از مهمترین سؤالات نفسشناسی این است که چرا یک بدنی به یک نفس خاصی تعلق پیدا میکند. میرداماد با صراحت میگوید بدن با همه ویژگیهایی که دارد نقش اساسی را در حدوث نفس و تعلق یک نفسی به یک بدن دارد. از دید وی نفس وقتی به بدنی تعلق گرفت، فرمانده بدن میشود. میرداماد نتیجه محیط بودن نفس بر بدن را در این میداند که نفس تا وقتی در حال تدبیر بدن مادی است در حقیقت محدودیتهایی پیدا میکند ولی بعد از مرگ از این محدودیتها تا حدود زیادی آزاد میشود.
وی افزود: در مورد ملاصدار هم بحث از جسمانیتالحدوث و روحانیتالبقاء بودن نفس است؛ ملاصدرا معتقد است که نفس در خلال ارتباط با یک بدن مادی حادث میشود؛ او به وجود نفس قبل از بدن مادی معتقد است و برای نفس سه نشئه قائل است ولی حدوث نفس را کاملا وابسته به بدن مادی میداند. در حکمت متعالیه، وجود نفس در ارتباط با بدن مادی ایجاد میشود.
این پژوهشگر زن و خانواده با بیان اینکه نکته دیگر در فلسفه ملاصدرا این است که نفس وقتی حرکت اشتدادی را طی میکند یک جوهره سیال است، یعنی در مرتبه بالاتر ویژگیهای مرتبه پایینتر را در خود دارد، افزود: نفس در مکتب فلسفی ملاصدرا، حقیقت ذومراتب است و در عین حال ویژگیهای مرتبه پایینتر خود را دارد. ایشان فرموده است نفس در مراحل بالاتر هم غذا میخورد ولی جنس و نوع غذا متناسب با مرحله بالاتر است.
دیدگاه فیض کاشانی درباره نفس و بدن
وی تاکید کرد: در فلسفه ملاصدار روح و بدن و نفس با هم ارتباط دارند یعنی بدن از منظر وی، مرحله نازله نفس است و این دو اتحاد وجودی با هم دارند. فیض کاشانی هم کاملا از ملاصدرا در نفسشناسی تبعیت کرده است؛ نتیجه نفسشناسی حکمت متعالیه در سخنان فیض کاشانی بروز و ظهور آشکاری دارد؛ او معتقد است پدیدههای درونی انسان همه مستند به نفس است یعنی اندیشه و آرزو و ادراکات انسان مستند به نفس است و مسامحتا میگوییم ما این کارها را توسط بدن انجام میدهیم.
عضو هیئت علمی پژوهشکده زن و خانواده با بیان اینکه او معتقد است نفس ما راه میرود، میشنود و حرف میزند، اظهار کرد: فیض کاشانی مانند ملاصدرا معتقد به عالم مثال است و بدن مثالی را واسطه بین نفس و بدن میداند گرچه وحدت جمعی بین نفس و بدن و روح قائل است ولی نقش نفس را خیلی بالاتر میداند و میگوید نفس همه ملکولهای بدن را احاطه میکند یعنی همه رفتارها و اندیشه و احساسات و ادراکات ما فعل نفس است.
ایشان افزود: علامه مجلسی درباره تجرد نفس خیلی محتاطانه سخن میگوید و میگوید دلایل عقلی در مورد تجرد نفس خیلی قابل پذیرش نیست و ظاهر آیات و روایات با تجرید نفس منطبق است. او بین دو نظریه مردد است و میگوید یا نفس جسم لطیف و نورانی است که داخل بدن شده است یا حقیقت مجردی است که بعد از مرگ ارتباط او با بدن قطع و مثالی میشود؛ اگر این نظر او را بپذیریم او به تجرد برزخی و مثالی اشاره دارد و معتقد است که اگر قائل به تجرد نفس نباشیم نمیتوانیم بعد از مرگ را تبیین کنیم.
علامه مجلسی قطعا تجرد تام عقلی را که برخی فلاسفه قائلند رد میکند و به نحوی تجرد مثالی و برزخی برای نفس قائل است که در آن نفس گرچه جسمانی نیست ولی میتواند برخی صفات و ویژگی موجودات جسمانی را بپذیرد. از منظر علامه مجلسی یکسری ویژگی در بدن مادی است که این ویژگی سبب میشود تا چه نفسی به چه بدنی تعلق بگیرد. او به اتصال عمیق بدن و نفس قائل است.
استاد حوزه خوهران ادامه داد: اگر ما قائل باشیم حدوث نفس هیچ ارتباطی با بدن مادی ندارد و در عالم بالا حادث شده باشد شاید نظریه حدوث نفس تقویت نشود ولی اگر حدوث نفس در خلال مادی شکل بگیرد قول جسمانیبودن نفس تقویت خواهد شد که هم علامه مجلسی و هم میرداماد به این ارتباط با صراحت بیان کردهاند؛ از جمله میرداماد میگوید ویژگی بدن مادی زمنیه را برای حدوث نفس ایجاد میکند.
جنسیت و تاثیر آن در هویت انسان
وی بیان کرد: یکی از مهمترین ویژگیهای بدن مادی هم بحث جنسیت است که در شخصیت و هویت انسان مطرح است؛ بنابراین میتوان گفت جنسیت یکی از عواملی است که نفسی به بدن خاصی تعلق بگیرد و به بدن دیگر تعلق نگیرد.
تاجیک با بیان اینکه در حکمت متعالیه نقش بدن در خصوص نفس خیلی روشنتر است، گفت: نفسی که در ارتباط با بدن زنانه حادث میشود قطعا تفاوتهایی با نفس مرتبط با بدن مردانه دارد؛ اگر قائل باشیم که هویت انسان فقط به سلطه نفس بر بدن است در این صورت قول جنسیتمندی نفس تقویت نمیشود و برعکس اگر قائل با ارتباط شدید بین نفس و بدن باشیم در این صورت قول جنسیتمندی تقویت خواهد شد.
عضو هیئت علمی پژوهشکده زن و خانواده در نتیجهگیری از این بحث، اضافه کرد: هر چهار متکلم معتقدند هویت و حقیقت انسان مجموع نفس و بدن است و اتصال شدیدی بین نفس و بدن وجود دارد. بنابراین اختلافات در بین مردان و زنان براساس این نظریات وجود دارد و اینطور نیست که فمنیسم میگوید.
وی تاکید کرد: زن و مرد دو نفس کاملا متباین و متغایر ندارند زیرا اشتراکات بسیاری به واسطه انسانبودن دارند ولی در مواردی هم جنسیتی عمل کرده و نتایج و آثار مختلفی را بروز میدهند.
تاجیک بیان کرد: اگر نپذیریم نفس، جنسیت دارد هم در کلام اجتماعی و هم تربیتی و مسائل فرهنگی بازتابهای زیادی دارد و برخی شبهات را در زمینه مسائل حقوقی و آیات و روایات ایجاد خواهد کرد.
در ادامه حجتالاسلام والمسلمین محمد جعفری؛ دانشيار مؤسسه آموزشی پژوهشی امام خمينی(ره) به عنوان ناقد در سخنانی با بیان اینکه باید مطالعات جنسیت را جدیتر بگیریم و این نشست هم در این راستا قابل توجه است، گفت: این موضوع را میتوان در ذیل مبانی کلامی مرتبط با جنسیت دستهبندی کنیم .
وی افزود: امروزه روز فلسفههای مضاف است و علم کلام هم باید اثرگذاری خود را در قالب کلام سیاسی، اقتصادی، تربیتی، روانشناختی و ... نشان دهد یعنی امتداد کلام را در همه کلامهای مضاف تسری دهیم و جنسیت هم در همه اینها نقش دارد.
استاد مؤسسه امام خمینی(ره)، افزود: برخی روشنفکران میگویند فهم زنانه از دین با فهم مردانه از دین کاملا متفاوت است لذا نظرات یک مجتهد زن در موارد زیادی متفاوت از مجتهد مرد است لذا بر نسبیت فهم دست میگذارند. بحث جنسیت و زبان دین از مباحث بسیار مهم است و اینکه آیا تاثیر متقابل بین جنسیت و دین وجود دارد یا خیر؟
جعفری بیان کرد: دلیل توجه به حوزه اصفهان برای آن است که حوزه جامعی است و شخصیتهایی فلسفی کلامی با رویکردهای متفاوت حضور دارند لذا توجه به مدرسه کلامی اصفهان در بحث شما خوب است.
جعفری افزود: البته در سخنانتان بیان شد که ما سه رویکرد کلامی داریم ولی مشخص نشد که شخصیتهایی که مورد بحث بود به کدام رویکرد کلامی تعلق دارد. علامه مجلسی و فیض محدث متکلم هستند ولی ملاصدرا و میرداماد باید در ذیل عقلگرایی فلسفی قرار بگیرند.
وی خطاب به ارائهدهنده گفت: در نفسشناسی و ارتباط نفس و بدن و هویت انسان خوب عمل کردید و واکاوی خوبی در ارتباط آن با جنسیت مطرح شد. در مورد دیدگاه ملاصدرا و حرکت اشتدادی استنادی که به اسفار شده است به نظر دارای اشکالاتی است که باید اصلاح شود.
نظرات