عضو هیئت علمی پژوهشکده زن و خانواده گفت: جریان آغازین مقاومت، حرکت تاریخی حضرت زهرا(س) بعد از اتفاقات صدر اسلام و وفات پیامبر(ص) است؛ مقاومتی که نقطه آغاز آن اندیشه و تفکر بود.
فهیمه زارع، عضو هیئت علمی پژوهشکده زن و خانواده در گفتوگو با ایکنا از قم، در پاسخ به این سؤال که معنای مقاومت چیست و انقلاب اسلامی ایران چه نقشی در جریان مقاومت دارد، بیان کرد: مقاومت یک ترم تخصصی در مطالعات فرهنگی و جامعهشناسی سیاسی است که اندیشمندان در خصوص این مفهوم مباحث نظری متعددی را مطرح کردهاند، اما در عرصه میدان به خصوص بعد از طوفان الاقصی در هفتم اکتبر سال گذشته، مقاومت علاوه بر اینکه در بحثهای تخصصی جامعهشناسی سیاسی مطرح میشد تا حدود زیادی به گفتوگوهای عمومی مردم، رسانهها و جریان اندیشه و علم ورود پیدا کرد.
وی با بیان اینکه اکثر رسانهها و مردم جهان موضوع مقاومت را یک موضوع برگرفته از آموزههای اسلام و جریان مقاومت را یک جریان کاملا اسلامگرایانه میدانند، افزود: مقام معظم رهبری بهعنوان یکی از رهبران جریان مقاومت و شخصی که مسئولیت تئوریپردازی جریان مقاومت شیعی را برعهده دارد، فرمودهاند: «معنای مقاومت این است که انسان راهی را انتخاب کند که آن را، راه حق میداند و راه درست میداند و در این راه شروع به حرکت کند و موانع نتواند او را از حرکت در این راه منصرف کند و او را متوقف کند.» ایشان این را به معنا و مفهوم مقاومت در نظر میگیرند.
زارع اظهار کرد: در همین جمله کوتاه مقام معظم رهبری ما میتوانیم یک سهگانه را در خصوص مفهوم مقاومت در نظر بگیریم؛ نکته اول این سه ضلعی انتخاب مسیر حق است، ضلع دوم، حرکت در آن مسیر است، یعنی اگر فقط این مسیر را انتخاب کنیم، اما برای او کنشی نداشته و یک مأموریت و دستور کار برای خود قرار ندهیم در جریان مقاومت قرار نمیگیریم، پس علاوه بر انتخاب مسیر باید برای این مسیر حرکت کنیم، کنش انجام دهیم و فداکاری کنیم، ضلع سوم و نهایی نیز پایداری و استقامت در این مسیر حقانیت و گذر کردن از موانع است، این سه ضلع، جریان مقاومت را برای ما شکل میدهد و در عرصههای مختلف اثرگذار خواهد بود.
وی گفت: بنابراین همانگونه که امروزه همه نظریهپردازان به این واقعیت اعتراف میکنند، جریان مقاومت کاملاً برگرفته از جریان اسلامی و گفتمان انقلاب اسلامی است و پایه اصلی مقاومت نیز ایمان، اسلام و اعتقاد است. ساموئل هانتینگتون پس از انقلاب اسلامی و بیداری بخشی از جریان مقاومت فلسطین، نظریهای را با عنوان جنگ تمدنها مطرح و بیان میکند جریان جهانی مدرنیته در حال پیش رفتن بود و همه فرهنگها را در خود هضم میکرد که ناگهان ما با یک جریان مقاومت به نام اسلامگرایی مواجه شدیم که مقاومت در برابر سرعت مدرنیته در حال هضم همه فرهنگها در خود بود.
مقاومت یک پدیده اسلامی است
عضو هیئت علمی پژوهشکده زن و خانواده با بیان اینکه اندیشه اسلامی و اندیشه غربی هر دو معتقدند که مقاومت یک پدیده اسلامی است، گفت: مقام معظم رهبری مکرر تأکید میکنند که اگر انقلاب اسلامی یک انقلاب دینی نبود، قدرت مقاومت را نداشت و این اندیشه دین اسلام است که به ما تفکر ایستادگی و مقاومت در برابر جریان ظلم و ستم را میدهد.
زارع در پاسخ به اینکه آیا مقاومتی که گفتمان اسلامی و اندیشه حضرت امام خمینی(ره) سردمدار آن بود، در تاریخ ما ریشه دارد یا خیر، افزود: با مطالعه و پیگیری متوجه میشویم که جریان آغازین مقاومت، حرکت تاریخی حضرت زهرا(س) بعد از اتفاقات صدر اسلام و وفات پیامبر(ص) است؛ نقطه آغاز مقاومت در برابر ظلم و جریان انحراف حرکتی بود که حضرت زهرا(س) شروع کردند.
بالاترین مقاومت، مقاومت اندیشه و بینش است
وی ادامه داد: مقاومت دارای عرصههای گوناگون اعم از مقاومت اقتصادی، مقاومت سیاسی و مقاومت فرهنگی است، اما عرصهای که بالاتر از همه این مقاومتها تعریف میشود، مقاومت اندیشه و بینش است، مقاومتی هم که با حرکت حضرت زهرا(س) آغاز شد از این نوع بود و اگر چه امتداد سیاسی و اجتماعی داشت، اما نقطه آغاز آن اندیشه و تفکر بود، تفکر اینکه ولی و امام باید رهبری جامعه اسلامی و انسانی را در دست داشته باشد تا انسان به هدف خلقت که همان سعادت است، برسد.
زارع در پاسخ به اینکه چرا ما مقاومت را یک مکتب و جریان میدانیم که از حرکت حضرت زهرا(س) شروع شد، گفت: همه جنبشهای فمینیستی معتقدند که سیاست یک حرکت مردانه است، اما پس از اتفاقات صدر اسلام یک حرکت چندجانبه و چندساحتی با رهبری حضرت زهرا(س) آغاز شد و در ۱۴۰۰ سال پیش، در متن ماجرا، یک زن رهبر جریان سیاسی بود و با انحراف و ظلمی که جریان سقیفه در مورد ولایت و خلافت داشتند مبارزه کرد، بنابراین در مکتب اسلام جریان دفاع از حق و عدالت و مبارزه با ظلم و انحراف یک عرصه کاملاً فراجنسیتی است و حضرت زهرا(س) با اینکه یک زن مسلمان هستند، میتوانند در متن این جریان قرار بگیرند و آن را رهبری کنند.
عضو هیئت علمی پژوهشکده زن و خانواده اظهار کرد: از چند بُعد میتوان به مقاومت حضرت زهرا(س) نگاه کرد؛ اول مسئولیت فردی و شخصی است که حضرت برای خود تعرف کردند و به مقاومت و مبارزه سیاسی پرداختند و نقطه آغاز آن نیز دشمنشناسی است که ایشان دارند، سپس برنامه اقدام و عملی است که برای خود درنظر میگیرند، اینکه در برابر جریان ظلم چگونه مقاومت و ایستادگی کنند.
وی در پاسخ به اینکه حضرت زهرا(س) برای آگاهسازی مردم چه میکردند، افزود: حضرت زهرا(س) هم حرکتهای جمعی مانند سخنرانیها، خطبهها و هشدارهایی که به مردم در خصوص واقعه غدیر و فدک و حیله گریهای ابوبکر و عمر میدهند و توطئهها را خنثی میکنند و هم حرکتهای فردی مانند اینکه با کودکان خود شبانه به در منزل صحابه میرفتند و از غدیر دفاع میکردند، داشتند و علیرغم اینکه هدف و حرکت فراجنسیتی است، حضرت از امکانات و ابزارهای جنسیتی نیز استفاده میکنند.
زارع با بیان اینکه یکی از فاکتورهای مهم که وجدان جهانی را در جریان غزه بیدار کرد، ظلمی است که به کودکان و زنان در حال اتفاق افتادن است، افزود: حضرت زهرا(س) در جریان بیدار کردن وجدان مردم حتی از ابزار احساس و عاطفه مانند گریه کردن نیز استفاده میکردند و پس از توجه مردم به گریه ایشان است که افشاگریهای حضرت اتفاق میافتد، البته تنها سلاح ایشان احساسات نبود و سلاحی به نام سخن، کلام و استدلال در اوج بلاغت و فصاحت در جریان خطبههایشان را نیز داریم.
عضو هیئت علمی پژوهشکده زن و خانواده گفت: نکته دیگری هم که برش جنسیتی میخورد، نقش بازتولید فرهنگ مقاومت و جامعهپذیری کودکان است که مادران مسئولشان هستند و حضرت زهرا(س) اندیشه مقاومت را در فرزندان خود بازتولید و نهادینه میکنند و از این طریق جامعهپذیری کودکان را رقم میزنند، این حرکت حضرت نه تنها در زمان حیات بلکه بعد از فوت و وصیت ایشان مبنی بر پنهان ماندن قبر خود نیز ادامه پیدا میکند تا برای پاسخ به دلیل این وصیت، ما مبارزه جریان جهانی حق و باطل را برای نسلهای آینده روایت کنیم.