تاریخ انتشار: 1404/05/13

حمله به تأسیسات هستهای، شلیک به قلب حقوق بینالملل
جلوهای آشکار از تداوم روند قانونگریزی قدرتهای بزرگ است که بنیانهای حقوق بینالملل و نظم جمعی را با بحرانی بیسابقه مواجه میسازد. این اقدام، مقدمهای برای برهمزدن توازن حقوقی و اخلاقی جهان و تضعیف معیارهای بنیادین حفاظت از غیرنظامیان و نسلهای آینده است و واکنش به آن، وظیفهای جهانی برای حفظ پایههای جامعه بینالمللی محسوب میشود.
جلوهای آشکار از تداوم روند قانونگریزی قدرتهای بزرگ است که بنیانهای حقوق بینالملل و نظم جمعی را با بحرانی بیسابقه مواجه میسازد. این اقدام، مقدمهای برای برهمزدن توازن حقوقی و اخلاقی جهان و تضعیف معیارهای بنیادین حفاظت از غیرنظامیان و نسلهای آینده است و واکنش به آن، وظیفهای جهانی برای حفظ پایههای جامعه بینالمللی محسوب میشود.
فلسفه بنیادین شکلگیری «مصونیت تاسیسات هستهای» و خود سازمان ملل متحد، جلوگیری از تکرار فجایع جنگهای جهانی بود[[1]]. امروز نیز هدف قرار دادن این مراکز، نقض آشکار همان اصول بشردوستانهای است که برای صیانت از بشریت و جلوگیری از یک جنگ هستهای بنیاد نهاده شدهاند[[2]]. از اینرو، هرگونه اقدام یکجانبه که این چارچوبها را تضعیف کند، پیامدهایی فراتر از یک کشور داشته و اعتماد و امنیت جهانی را به خطر میاندازد. عبور از این خط قرمز و نقض آشکار اصول بشردوستانه، بیتردید مصداق جنایت بینالمللی علیه صلح و امنیت جهانی است که نهتنها دولت عامل، بلکه تصمیمگیران و مجریان آن را در قبال کل بشریت مسئول میسازد. بر اساس اصول مسلم حقوق بینالملل، تعرض به یک عضو جامعه جهانی، به معنای تعرض به حقوق و امنیت همه انسانها، بهویژه زنان، کودکان و نسلهای آینده است.
ساختار امنیت جمعی پس از جنگ جهانی دوم بر این مبنا بنا شده که هیچ کشوری نمیتواند همزمان جایگاه قاضی، دادستان و مجری را داشته باشد. به همین دلیل، مسئولیت حفظ صلح و امنیت بینالمللی انحصاراً به شورای امنیت (ماده ۲۴ منشور سازمان ملل متحد[[3]]) و صلاحیت داوری در خصوص فعالیتهای هستهای به آژانس بینالمللی انرژی اتمی (مواد ۲ و ۳ اساسنامه آژانس بینالمللی انرژی اتمی (IAEA Statute)[[4]]) واگذار شده است.
نادیده گرفتن این نهادها و پیشبردن الگوی اقدام یکجانبه، «مصونیت تاسیسات هستهای به عنوان میراث مشترک بشر» (ماده ۵۶ پروتکل اول الحاقی ۱۹۷۷ به کنوانسیونهای چهارگانه ژنو[[5]]) و اصل منع بهکارگیری زور (بند چهار ماده ۲ منشور سازمان ملل متحد[[6]]) را در معرض خطر قرار میدهد. اگر چنین رویهای با سکوت جامعه جهانی مواجه شود، پیام روشن آن برای همه کشورها این خواهد بود که "دوران حاکمیت قانون پایان یافته و عصر غلبه منطق زور فرا رسیده است"؛ نظمی که پایههای امنیت دستهجمعی و بقای نوع بشر را تهدید میکند. اهمیت این بحران زمانی مضاعف میشود که در نظر بگیریم ایران با پذیرش داوطلبانه پروتکل الحاقی و تعهد به برجام، همواره تحت نظارت آژانس، مسیر صلحآمیز[[7]] را طی کرده است. با این حال، آمریکا با نادیده گرفتن این روند شفاف، معیارهای بینالمللی را لگدمال نموده و بر اراده یکجانبه خود تکیه دارد؛ اقدامی که نه بر دادههای فنی و بازرسیهای آژانس، بلکه بر سیاست تحمیل فشار استوار است.
این اقدام جسورانه آمریکا، ریشه در گذشتهای دارد که در آن جامعه جهانی نتوانست ضمانت اجرای مؤثری برای تخلفات این کشور فراهم کند. اقداماتی چون ترور دانشمندان هستهای، شهادت سردار سلیمانی و استمرار تحریمها، با واکنش جدی بینالمللی مواجه نشد. این انفعال، عملاً به آمریکا اطمینان داد که میتواند بدون نگرانی از عواقب حقوقی، امروز نیز تأسیسات حساس ایران را هدف قرار دهد و مصونیت مردم بیدفاع را زیر سؤال ببرد.
با توجه به این روند خطرناک و سکوت جامعه جهانی، مسئولیت وجدانهای بیدار دیگر محدود به دفاع از ایران نیست.
استمرار بیعملی در برابر این بیقانونی، یعنی پذیرش سرنوشتی تاریک برای تمامی نسلهای بشر. اگر اکنون مقاومتی فراگیر در برابر غلبه منطق زور شکل نگیرد، آینده نظم بینالملل و بقای ارزشهای انسانی در هالهای از ابهام فرو خواهد رفت.
------------------------------------------------------------------------------
پاورقیها:
1. ماده 1 منشور سازمان ملل متحد: مقاصد ملل متحد به قرار زیر است: «حفظ صلح و امنیت بینالمللی و بدین منظور به عمل آوردن اقدامات دسته جمعی موثر برای جلوگیری و برطرف کردن تهدیدات علیه صلح و متوقف ساختن هرگونه عمل تجاوز یا سایر کارهای ناقض صلح…» است.
2. قطعنامه GC(XXXI)/RES/475 کنفرانس عمومی آژانس بینالمللی انرژی اتمی صراحتاً هرگونه حمله یا تهدید علیه تأسیسات هستهای صلحآمیز را محکوم کرده و ابراز میدارد که چنین اقداماتی، به دلیل ماهیت خاص تأسیسات هستهای و تبعات فرامرزی انتشار مواد رادیواکتیو، سلامت و امنیت انسانیِ نهتنها کشور هدف بلکه جمع وسیعی از بشریت و حتی نسلهای آتی را در معرض تهدید جدی قرار میدهد. این اقدامات بر اساس اسناد معتبر بینالمللی، مصداق جرم علیه بشریت و تعرض به بنیان امنیت جمعی جهانی تلقی میگردد (ماده ۸(۲)(ب)(۴)اساسنامه رم دیوان کیفری بینالمللی).
3. «به منظور تأمین اقدام سریع و مؤثر بوسیله ملل متحد، اعضا مسئولیت اصلی حفظ صلح و امنیت بینالمللی را به شورای امنیت واگذار میکنند و شورای امنیت در انجام وظایفی که طبق این مسئولیت دارد، از طرف آنان عمل میکند.»
4. ماده ۲ اساسنامه بینالمللی انرژی اتمی (IAEA Statute): هدف آژانس؛ ماده ۳: وظایف و فعالیتهای آژانس.
5. ماده ۵۶ پروتکل اول الحاقی ۱۹۷۷ به کنوانسیونهای ژنو: منع حمله به تأسیسات هستهای و شروط آن.
6. بند ۴ ماده ۲ منشور سازمان ملل متحد: منع تهدید یا کاربرد زور علیه تمامیت ارضی یا استقلال سیاسی کشورها.
7. ماده ۴ اساسنامه آژانس: حق کشورها در استفاده صلحآمیز از انرژی هستهای.
نظرات