تاریخ انتشار: 1404/08/18
نشست نقد و بررسی مقاله «نظریه جنسیتی علامه طباطبایی، یک مواجهه انتقادی» باحضور دکتر محمدتقی کرمی عضو هیات علمی دانشگاه علامه طباطبایی نویسنده مقاله، دکتر حسین بستان، عضو هیئت علمی پژوهشگاه حوزه و دانشگاه به عنوان ناقد و دکتر زینب تاجیک عضو هیات علمی پژوهشکده زن و خانواده در گروه مبانی نظری به عنوان دبیر علمی نشست روز چارشنبه 14 آبان 1404 در پژهشکده زن و خانواده برگزار شد.
در ابتدای این نشست دکتر زینب تاجیک با اشاره به موضوع جلسه گفت: بحث جنسیت در دهههای اخیر نه تنها در علوم انسانی بلکه در درون گفتمان اسلامی هم به یک مسئله بسیار محوری و مهم تبدیل شده است و تا زمانی که در حوزه مطالعات جنسیت صاحب نظریه نباشیم ناگزیر در موضع انفعال و نگاه جزیرهای به مسائل مرتبط با جنسیت قرار میگیریم. وی ادامه داد: برای اینکه از نگاه منفعلانه و جزیرهای در امان بمانیم نیازمند تدوین نظریهای بر اساس مبانی اسلامی هستیم تا بتوانیم مسائل جنسیت و اختلافات جنسیتی را به صورت منسجم تدوین کنیم و ابعاد و امتداد آن را در مسائل اجتماعی؛ حقوقی و.... مشخص کنیم. چنین نظریهای نیازمند بازخوانی میراث فکری متفکران بزرگ اسلامی مانند علامه طباطبایی است. در این کرسی به بررسی نظریات علامه طباطبایی در رابطه با جنسیت میپردازیم.
نقدی بر نظریه جنسیت علامه طباطبایی
در ادامه، دکتر محمدتقی کرمی قهی نویسنده این مقاله عنوان کرد: صاحبان فکر و اندیشه معتقد هستند که کلمات علامه طباطبایی تفسیر بعض بعضها است؛ یعنی باید به صورت تفهمی باشد تا انتقادی؛ اما باید توجه داشت که گاهی این نگاه و رویکرد باعث نوعی ایستایی و توقف در اندیشه می میشود و اندیشه را جلو نمیبرد.
سه رویکرد در نظریات جنسیت
رویکرد اول: کیهان شناختی_الهیات
وی با بیان اینکه نظریات جنسیت در یک دسته بندی به سه رویکرد کلی یعنی کیهان شاختی-الهیات، طبیعت گرایانه و علمی تقسیم میشود؛ تصریح کرد: رویکرد کیهان شناختی و الهیاتی به رویکردی گفته میشود که در فهم جامعه و نظام هنجارها و نظام توصیف، تبیین و تجویز به ارادههای الهیاتی و ماورایی ارجاع داده میشود؛ یعنی خداوند خواسته و امری مولوی است.
رویکرد دوم؛ طبیعت گرایانه
عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبایی ادامه داد: رویکرد دوم طبیعتگرایانه در توصیف، تبیین و تجویز طبیعت مرجعیت دارد که ویژگیهای طبیعی انسان چه چیزی میطلبد. مثلاً ویژگی طبیعی انسان میطلبد که ساختار اجتماعی داشته باشد یا آزادیهای هم را تهدید کنند به همین خاطر باید آزادیهایشان تحدید شود. در این رویکرد باید بررسی کنیم که مسئله آیا امری طبیعی است یا خیر. در این رویکرد استناد به عقلانیت نقطه آغاز است. بنابراین در استناد به طبیعت باید انتزاع کنیم که این مسئله امری طبیعی است یا خیر؟
رویکرد سوم؛ علمی
وی ادامه داد: رویکرد علمی مبتنی بر مشاهده، استقرا، آزمون و تست است. در دو رویکرد قبلی توصیف و تبیین ثابت است به همین خاطر تجویز نیز ثابت است؛ اما در این رویکرد تبیین به اقتضا می میتواند تغییر کند.
کرمی قهی گفت: در بررسی نظریه جنسیت از دیدگاه علامه سوالاتی مطرح میشود: از جمله اینکه علامه طباطبایی درباره حقوق زن چه میگوید؟ آیا می توان تفاوت حقوق زن و مرد را مبنای نظریه جنسیت قرار داد و الزاماتی را بر آن بار کرد؟ این دیدگاه به کدام این سه رویکرد اصلی نزدیک است؟ آیا این دیدگاه انسجام درونی دارد یا ندارد؛ یعنی نظریه ابتدا و انتهای نظریه هم خوانی دارد؟ آبا انسجام بیرونی دارد یا نه؟ یعنی با دیگر سخنان علامه طباطبایی سازگاری دارد یا خیر و در آخر آیا رویکرد علامه مساله ای را حل کرده است یا خیر؟ چرا بررسی نظریه علامه مهم است؟
وی در رابطه با اهمیت بررسی نظریه علامه در رابطه با جنسیت اظهار کرد: بعد از علامه همه شاگردان ایشان مسیر علامه طباطبایی را رفتند اگرچه شهید مطهری، علامه مصباح و آیت الله جوادی آملی در میانه راه تعلیقی زدند؛ اما این به معنای این نیست که پارادایم و رویکرد کلی علامه طباطبایی را مردود کردند یا کنار گذاشتند.
عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبایی اضافه کرد: علامه طباطبایی در چند بخش در المیزان به مساله زنان میپردازد که در جلد دوم و جلد چهارم این مساله به طور مفصلتر مطرح شده است. در ذیل آیه 34 سوره نسا در توضیح مساله قوامیت آن را امتداد میدهند. ایشان در المیزان به مساله منزلت زن و حقوق او در اسلام میپردازد.
مروری بر نظریه علامه طباطبایی
وی ادامه داد: در نظر علامه زن و مرد برابر هستند؛ اما با تامل و بررسی بیشتر متون علامه متوجه میشویم که معتقد است که زن و مرد در شئون حیاتی مانند خوردن، آشامیدن و سایر اموری که لازمه نوع انسانی است برابر هستند و در اراده عمل برای دستیابی و تحقق این امور آزاد هستند. البته نسبت به این دیدگاه میتوان فهم مضیق یا موسع داشت که در این جا فهم مضیق قرینه بیشتری دارد. زیرا زمانی که مساله قوامیت را مطرح میکنند قوامیت را تا مسائل اجتماعی نیز گسترش میدهند. دکتر کرمی بیان کرد: زمانی که قوانین ساحت اجتماعی را میگیرد در حقوق اساسی که از جنس خوردن؛ خوابیدن و آشامیدن نیست و قوامیت را سیطره پیدا میکند. در این عرصه بیان میکند رابطه زن و مرد رابطهای است که زنان کشتزار مردان هستند و به نِسَآؤُکُمْ حَرْثٌ لَّکُمْ اشاره میکند. علامه طباطبایی مطرح میکند در اموری که لازمه بقا هستند احکام مشترک هستند اما زمانی که این امور فاصله میگیریم تفاوت وجود دارد و این تفاوت به طبیعت بر میگردد.
وی افزود: در گذشته در کمترین بخش تفاسیر قرآنی به مربوط به مسائل زنان بود و مفسران در آیات نسا فقط به شرح میپرداختند و نسبت به آن رویکرد الهیاتی داشتند و بیان میکردند. بررسی بیشتر آیات مربوط به زنان تفاوتهای زن و مرد از علامه طباطبایی و حوزه علمیه آغاز شد؛ البته این امر به این معنای نیست که قبل از آن پرسشها وجود نداشته است. بلکه پرسشهایی بوده است که علامه طباطبایی به پاسخ مآن بر میآید و باید بررسی شود که علامه در رسیدن به نظریه خود از چه منابعی بهره برده است.
عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبایی با بیان اینکه علامه طباطبایی در رابطه با تفاوت زن و مرد به دو مساله زن کشتزار مرد و غلبه حیات احساسی اشاره میکند، گفت: علامه طباطبایی این تفاوتها را به طبیعت بر میگرداند و میگوید در جایی که احساس و تعقل در کنار هم میآیند باید احکام میان زن و مرد متفاوت باشد همچنین معتقد است تمام احکام اعتباری باید به طبیعت بازگشت کند؛ زیرا اصل حیات اجتماعی مرهون هدایت طبیعت انسان است؛ یعنی طبیعت انسان ما را وادار کرده است اجتماعی باشیم.
وی اضافه کرد: علامه طباطبایی در ادامه میگوید انسان مدنی به التبع است یعنی بیولوژیک انسان برای انسان کفایت نمیکند به همین خاطر اجتماعی میشود. انسان برای اجتماعی شدن نیاز به استخدام و تفاوت دارد. یعنی به نوعی اجتماع به معنی تفاوت است و اگر تفاوت و استخدام نداشته باشید جامعه شکل نمیگیرد.
کرمی قهی بیان کرد: مرحوم علامه طباطبایی مشکلی را حل نکرده است؛ زیرا پاسخهای عقلی کاربردی نه برای جامعه متدین و نه غیرمتدین دارد حتی متدینها را قانع نمیکند زیرا متدینها با تبیینهای الهیاتی و کیهان شناختی اقناع میشوند و نیاز به روایت عقلی ندارد و مخاطب غیر متدین نیز که اصل موضوع را قبول ندارد.
وی یادآور شد: نگاه علامه طباطبایی هیچ بداعتی ندارد و در غرب شبیه این نظریه (تفاوت منشا طبیعت زن و مرد) وجود دارد و ما در مغالطه طبیعت گرایانه افتادیم با در زمینی که دیگران طراحی کردند بازی میکنیم و به دنبال این هستیم که احکام شرعی را روایت عقلی کنیم. روش بهتر این است که تبیینهای الهیاتی را بسط بدهیم.
پاسخی به نقدهای نظریه علامه؛ علامه طباطبایی نگاهی تلفیقی دارد
در ادامه، حجتالاسلاموالمسلمین حسین بستان، عضو هیئت علمی پژوهشگاه حوزه و دانشگاه عنوان کرد: مرحوم علامه طباطبایی نگاه طبیعت گرایانه صرف ندارد بلکه نگاه تلفیقی دارد یعنی هم استدلال طبیعت گرایانه (استدلال عقلی) و هم نگاه تعبدی به آموزههای دینی دارد. شاید این دیدگاه در ظاهر مبهم باشد اما در تقابل و مقایسه با دیدگاههای دیگر مانند شهید مطهری آشکار میشود. شهید مطهری بیان میکند چون تفاوتهای طبیعی وجود دارد پس تفاوتهای حقوقی هم وجود دارد.
عضو هیئت علمی پژوهشگاه حوزه و دانشگاه گفت: از کلام علامه میتوان نتیجه گرفت چون خداوند تفاوتهای زن و مرد را بیان کرده است و حقوق متفاوت قرار داده است و زمانی هم تامل میکنیم نتیجه میگیریم که این تفاوتها توجیه عقلانی دارد.
وی بیان کرد: علامه معتقد است زن و مرد در حقوق فردی و اجتماعی مساوی هستند اما زن در مسائل اجتماعی مانند تعلیم و تعلم و... تکلیف ندارد. حق زن هست اما نسبت به آن تکلیف ندارد. زنان نسبت به مسائلی که دخالت عقل و احساس است تکلیف ندارند.
حجتالاسلاموالمسلمین بستان تاکید کرد: نمیتوان به این گونه استدلالهای عقلی اشکال وارد کرد زیرا در روایتهای متعددی علل شرایع ذکر شده است. برای مثال از امام رضا (ع) سوال شد که چرا نگاه به نامحرم اشکال دارد ایشان فرمودند زیرا باعث تهییج و تحریک میشود. این پاسخ نشان میدهد که امام رضا (ع) استدلال طبیعت گرایانه میکند پس نمیتوان بیان کرد که این نوع استدلالها مفید نیست.
وی بیان کرد: این استدلالها حتی برای جامعه متدین هم کاربرد دارد زیرا با استدلال به آرامش بیشتری میرسند که عمل آنها صرف تعبد نیست بلکه استدلال عقلی دارد. برای غیرمتدین ها نیز مفید است چون زمانی که متوجه شوند در مسائل تعبدی نیز استدلال عقلی وجود دارد اقناع آن ها آسان تر می شود.
دلایلی بر طبیعت گرایی علامه طباطبایی
کرمی قهی با بیان اینکه امیدوارم این مقاله در جهت تنویر و توضیح مباحث علامه راهگشایی کند، عنوان کرد: یکی از قرائن برای طبیعت گرایانه بودن دیدگاه علامه این است که ذیل آیه ای که ارتباط زیادی به بحث ندارد یک بحث تاسیسی را مطرح می کند. این مساله دلالت منطقی ندارد بلکه قرینه ای بر این امر گرفتم همچنین علامه بیان می کند که احکام اعتباری باید به طبیعت بازگشت کند یعنی الزام عقلی را مطرح می کند و می گوید طبیعت متفاوت لزوم احکام متفاوت دارد.
وی گفت: اگر شارع مقدس احکام زن و مرد را برابر ترسیم کرده بود الان بیان می کردیم که بدن مهم نیست، در جنسیت که تفاوتی وجود ندارد، در نفس تفاوتی وجود ندارد و این مساله را تسری می دادیم که بدن در شریعت اسلام تسری می دادیم که یک امر زائد میرا است.
عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبایی با بیان اینکه در جمله انسانیت مشترک از علامه طباطبایی باید سیاق جمله نیز مورد بررسی قرار گیرد، اظهار کرد: علامه طباطبایی زمانی که انسانیت مشترک را بیان می کند ما ادا اینها و نِسَاؤُكُمْ حَرْثٌ لَكُمْ فَأْتُوا حَرْثَكُمْ أَنَّىٰ شِئْتُمْ. علامه طباطبایی مفهوم حرث را مانند قوامیت را گسترش می دهد. در این جا بحث فلسفی نیست بلکه تفسیری است. وی بیان کرد: علل شرایع معصومین قابل پذیرش است اما برای سایرین که علل شرایع مطرح کردند نباید سندیت داد زیرا گاهی باعث سو تعبیر میشود و استدلال و دلیل قطعی ندارد و دارای حجیت نیست. مثلا در جایی مطرح می کنند اگر زن و مردی در بیابان باشند و فقط آب برای وضو یک نفر باشد مرد اولویت دارد که با این آب وضو گیرد؛ زیرا مردان به ایمان نزدیک تر از زنان هستند.
حجت الاسلام و المسملین بستان عنوان کرد: علامه طباطبایی در مطرح کردن مسائل مختلف وقتی به مساله ای برخورد می کردند آن را به طور کامل و مفصل بازگو می کردند در بیان مسائل مربوط به زنان نیز همین گونه بوده است پس نمی توان گفت در ذیل آیه ای که ارتباط چندانی ندارد به مسائل زنان پرداختند و بحث تفاوت زن و مرد را مطرح کردند. این شیوه علامه طباطبایی بوده است.
عضو هیئت علمی پژوهشگاه حوزه و دانشگاه ادامه داد: عبارت همه احکام اعتباری باید به طبیعت برگردند فقط برای علامه طباطبایی و نو آورانه نیست بلکه همه علما مطرح کردند که احکام شرعی تابع مصالح و مفاسد تکوینی است و ربط تکوین و تشریح یک اصل مسلم در کلام همه علما بوده است. اگر از این عبارت برداشت کنیم که علامه طباطبایی طبیعت گرا بوده است پس باید بگوییم همه علما طبیعت گرا بودند و رویکرد الهیاتی نداشتند؛ زیرا بیان کردند که احکام تابع مصالح و مفاسد نفس الامری است. در روایات نیز بیان شده است که احکام خداوند ریشه در طبیعت دارد و صرف اعتبار محض نیست.
دکتر کرمی عنوان کرد: گاهی ما نیز در زندگی روزمره برای بیان چرایی احکام توجیهات تبیینی برای فرزندان مان بیان می کنیم. من رتوریک (اقناع مخاطب) علامه را جدی گرفتم.
وی گفت: بخش مرتبط به زنان در قرآن در المیزان به دستور علامه طباطبایی جدا و در زمان حیات ایشان به چاپ رسید و حتی آیات حذف شده است و این نشان می دهد که به دنبال یک نظام فلسفی کلامی فکری جدا بوده است.
نظرات



