تاریخ انتشار: 1390/04/13
بيانيه تحليلي دفتر مطالعات و تحقيقات زنان با عنوان «دلالتها و عوامل موثر برکنشهاي خانواده ايراني» منتشر شد
بيانيه تحليلي دفتر مطالعات و تحقيقات زنان با عنوان «دلالتها و عوامل موثر برکنشهاي خانواده ايراني» منتشر شد.دفتر مطالعات و تحقيقات زنان در اين بيانيه به تبيين ديدگاههاي خود در پنج بخش کلي : 1. اهميت موضوع ، 2. توصيف وضعيت خانواده، 3. خانواده در نماي کلي حال و آينده، 4. علت و عوامل کنشهاي خانواده و 5 . راهبردي براي آينده پرداخته است.
تحول وضعيت خانواده در ايران، شکاف نسلي و تغيير در سبک زندگي روزمره از پديدههايي است که توجه کارشناسان را به خود معطوف و نگرانيهايي را نسبت به آينده خانواده در آنان ايجاد کرده است. از آنجا که ميتوان خانواده و اجتماع را آيينه تمام نماي يکديگر دانست؛ بسياري از مسائل اجتماعي بازگويهاي از مسائل خانواده و نشانگر نظم تربيتي و سبک زندگي حاکم بر خانواده است و بسياري از موضوعات اجتماعي در حوزه سياست، فرهنگ و اقتصاد در خانواده بازتاب مييابد.
اين بيانيه در نگاه نخست، روند دنياگرايي و فاصلهگيري از ارزشهاي اسلامي را در برخي مناسبات خانوادگي، رفتارهاي اجتماعي اعضاي خانواده و رفتارهاي خانواده در پاسداشت برخي شعائر مذهبي نيازمند تحليل ميداند. در واقع، بررسي دقيق اين موضوع از سوي صاحبنظران امري لازم است و موجب اصلاح نگاه دانشوران و ترميم سياستگذاريها و برنامهريزيهاي کلان خواهد شد. از اين منظر، سياستگذاري بدون پشتوانة مطالعاتي دقيق و بدون لحاظ پيوست فرهنگي بر اساس ذهنيات و تصورات شخصي و به معناي فهم ناقص از شرايط موجود است.
بيانية مزبور با بررسي نمودهاي تحول کنش در خانواده ايراني، هنجارها را راهنماي مشترک رفتار در شرايط مشخص معرفي کرده است و مطالعة کنشهاي خانواده را به معناي بررسي عملکرد اعضاي خانواده و قواعد حاکم بر رفتارآنان عنوان ميکند. گرچه در اين مقال تعيين کنشها و تفکيک مرز عملکرد خانواده و عملکردهاي فردي و کنشهاي مربوط به گروههاي اجتماعي امر دشواري معرفي شده، اما علت بسياري از رفتارهاي جامعه ناشي از خانواده قلمداد شده است. به عنوان مثال، سبک پوشش و آرايش اگرچه در محيط اجتماعي و روابط بين الاذهاني گروههاي مختلف (رپ، انقلابي و...) جريان مييابد اما حکايت از چگونگي تربيت جنسي خانواده و نظم حاکم بر روابط خانواده با يکديگر و افراد مرتبط با خود دارد. به هر تقدير، اين بيانيه درصدد بررسي تحول در کنشها از جهت مدخليت و موثريت خانواده براي فهم تحولات خانواده است. از اين رو مطالعة رفتار فراغتي مردم را در زمينة مصرف محصولات فرهنگي و غيرفرهنگي؛ مديريت بدن؛ ازدواج و تشکيل خانواده؛ نقشهاي خانگي؛ روابط زناشويي و فضاي کالبدي نمايانگر ذائقه و تمايلات رفتاري خانواده ميداند؛ و با اشاره به بالا بودن سرعت انتقال ارزشهاي جديد در جوامع، نظام و هنجارهاي اخلاقي متعدد در خانوادههاي ايراني را معلول تعدد الگوهاي سبک زندگي و منابع معنابخش معرفي ميکند.
در ادامه با تأکيد بر وجود الگوهاي متعدد و تأثيرپذيري خانواده ايراني از آنها آمده است: خانواده ايراني در گذشته در يک نظام معنايي ديني تعريف ميشد اما اکنون روند عرفي شدن در اين نظام معنايي، شدت گرفته و درعصر مدرنيتة متاخر منابع معنابخش به کنشهاي خانواده از انحصار دين خارج شده و در حال تکثر است. از مهمترين نشانههاي دنيايي شدن ميتوان به تغيير مفهوم ديني «کمال» به مفهوم دنيايي «موفقيت» اشاره کرد. از رهگذر اين تغيير، عملکرد اعضاي خانواده و اعتبارات خانوادگي بر اساس دستيابي به هواهاي دنيوي مورد قضاوت و ارزيابي قرار ميگيرد.
در بخش چهارم بيانيه علل کنشهاي خانواده بررسي شده و در اين ميان، دو عامل از عمدهترين علل تکثر و تحول سبک زندگي در خانواده ايراني عنوان شده است: 1. تفسير ارزشها و اعتقادات به معناي تغيير نگاه انسان به جهان، طبيعت، خود و اجتماع و 2. تحول در ساختارهاي اقتصادي، فرهنگي، اجتماعي و سياسي. به بيان روشنتر، در عصر جديد که عصر درهم تنيده شدن عرصههاي حيات بشري است، تحول در ساحتي از حيات آثار خود را بر ساحات ديگر نيز آشکار ميکند؛ بطوري که اگر دموکراسي به عنوان ارزشي در ساحت سياسي براي برهم زدن نظم مبتني بر اقتدار، مطرح و از عقلانيت آن دفاع ميشود، در خانواده نيز تمايل به الگوهاي دموکراتيک براي مقابله با قواميت شکل خواهد گرفت و خانواده را به سمت تحولات ساختاري و تغيير نقش ها پيش ميبرد. همچنين توسعه کلانشهرها، ساختارهاي حاکم بر نظام اداري و استخدامي، ظهور صنايع بزرگ در خارج از شهر و ايجاد اجتماعات بزرگ دور از خانواده، جهاني شدن اقتصاد، از جمله عوامل موثر بر تحول خانواده است.
در بيانيه سال جاري، برخي از عوامل موثر بر سبک زندگي در عصر جديد برشمرده شده است:
ــ تاثير رسانه؛
ــ ضعف احساس تعلق به نظام اجتماعي؛
ــ غلبه نگاه تجزيهگرايانه به ساحت حيات؛
ــ نظام تربيتي سکولار؛
ــ کاهش سرمايه اجتماعي؛
ــ غفلت از تاثير فضا؛
ـ نگاه ابزاري و غلبه ابعاد غيرخانوادگي حيات اجتماعي.
بيانية حاضر توجه به نظرية تکاملي انقلاب اسلامي را راهبردي به آينده جهت تغيير رويکرد پژوهشگران علوم اسلامي و انساني، نهادهاي سياستگذار، برنامهريز، هنرمندان و مبلغان متعهد و همچنين، زمينهساز پويايي خانواده در عصر حاضر برشمرده و ميافزايد: باتوجه به ظرفيتهاي جامعه ايراني، به ويژه خانوادهگرايي و دينداري، ميتوان راهبردهايي را مطرح نمود که اصلاح ساختارهاي موجود و بازآفريني ارزشهاي اخلاقي پايدار را به دنبال داشته باشد و در اين ميان، راهکارهاي زير به تحقق اين امر کمک خواهد کرد:
الف. انجام مطالعات و طرح هاي پژوهشي معطوف به سبک زندگي؛
ب. اصلاح نظام تربيتي رسمي؛
ج. اصلاح عملکرد رسانه ملي؛
د. تقويت سرمايه اجتماعي نظام اسلامي و مرجعيت هاي مورد اعتماد؛
هـ. ايجادگروه ها و شبکه هاي اجتماعي؛
و. بازنگري در الگوهاي سياستگذاري و برنامه ريزي.
نظرات