جستجو فارسی / English

حضرت زهرا(سلام‌الله‌عليها) الگويي ماندگار و جاودانه

تاریخ انتشار: 1390/03/10     
مصاحبه‌اي با سرکار خانم خدامي عضوهيات علمي دفتر مطالعات و تحقيقات زنان تحت عنوان «حضرت زهرا(‌سلام‌الله‌عليها) الگويي ماندگار و جاودانه»

اشاره: مصاحبه‌اي با سرکار خانم خدامي عضوهيات علمي دفتر مطالعات و تحقيقات زنان تحت عنوان «حضرت زهرا(‌سلام‌الله‌عليها) الگويي ماندگار و جاودانه» به شرح زير صورت پذيرفت.
1. به نظرشما، باتوجه به تحولات عصرجديد،آيا حضرت زهرا سلام الله عليها مي‌تواند براي زن امروز الگوباشد ؟
خدامي : نظام تربيتي اسلام حاوي اصول و ارزش‌هايي است که تنها عمل به آنها سعادت دنيا و آخرت فرد را تأمين مي‌کند. اين نظام تربيتي علاوه بر بيان قواعد و ارزش‌هاي ثابت، شخصيت‌هايي را نيز به عنوان اسوه و مقتدا معرفي کرده تا افراد با تبعيت از اعمال، حرکات و سلوک آنها بتوانند سريعتر به هدف خود برسند. مثلاً در قرآن کريم و روايات، رسول گرامي اسلام(صلي‌الله عليه و آله و سلم)، حضرت ابراهيم(‌عليه‌السلام)، و ائمه معصومين(عليهم‌السلام) به عنوان مقتدا معرفي شده‌اند. بر اين اساس بانوي گرامي اسلام، حضرت زهرا(سلام‌الله عليها)، نيز که داراي مقام والاي عصمت بودند اسوة تمام زنان عالم... و بلکه در امور غير زنانه، الگوي مردان نيز هستند.
نکته مهم اين است که اعتقاد به جاودانگي ارزش‌هاي ديني، تغيير و تحولات شرايط اجتماعي و تأثير آن بر تعيين مصاديق را نفي نمي‌کند. به عبارت ديگر، مناسبات اجتماعي و هنجار‌هاي حاکم بر جوامع، در کنار توانمندي‌هايي که بر اثر رشد طبيعي تجربه بشري بدست مي‌آيد، مي‌تواند ظرفيت جوامع را تغيير داده و بر نحوة تحقق ارزش‌ها و اجراي اصول تأثير‌گذار باشد. بر اين اساس لازم است در هر دوره‌اي متناسب با ظرفيت‌ها و محدوديت‌ها و البته متکي به همان قواعد و اصول اوليه، الگويي صحيح و نظام‌مند استخراج شود و مبناي عمل قرار گيرد.
خاصيت الگو اين است که با تعيين نقطة آرماني، به رفتار‌هاي افراد جهت داده، آنها را در راه رسيدن به هدف نهايي ياري مي‌رساند. زندگي حضرت زهرا(سلام‌الله‌عليها)، گفتار و رفتار آن بزرگوار منبعي غني براي شناخت معارف و اصول جاوداني است که مي‌توان براي زندگي در عصر حاضر از آنها درس گرفت. مثلاً، با وجود آنکه مهمترين شاخص زندگي حضرت(سلام‌الله عليها) عبادت و بندگي خالصانه بود، اما اين امر، ايشان را از رسيدگي به همسر و فرزندان و اداره‌ي منزل‌ باز نداشته. ايشان علي عليه‌‌السلام را بهترين همسر مي‌دانست و هماره به تمامي وظايف خود در قبال ايشان عمل مي‌نمود؛ اموري نظير تميزي و آراستگي در منزل، معطر بودن، گفت‌وگو و مزاح با همسر و ايثار و فداکاري مال و جان براي همسر. حضرت از انجام کارهاي منزل و خدمت به فرزندان هيچ دريغ نداشت و با توجه به وضعيت معيشت آن عصر متحمل سختي‌هاي بسياري نيز مي‌شد. همچنين ايشان ضمن توجه به جايگاه ويژه‌ي زن در منزل، محبت و عشق خود را همواره نثار همسر و فرزندان مي‌کرد. محبت ايشان به همسر به اندازه‌اي بود که علي‌عليه‌السلام با نگاه به او رنج‌هايش را از ياد مي‌برد و اگر هنگام ورود به خانه ايشان را نمي‌يافت غم بر سينه‌اش سنگيني مي‌کرد. بي‌ترديد تحولات عصر ما نمي‌تواند مانع از درس گيري از سيره‌ي حضرت در ابعاد مختلف شود.
2. در روايات و تفاسير از حضرت زهرا(سلام‌الله عليها) به‌عنوان انسان کامل، موجودي آسماني و فرشته‌اي به شکل انسان ياد شده است. آيا خاص بودن حضرت نسبت به زنان معمولي دليلي بر وجوب بعضي از اعمال و احکام براي ايشان، مانند روگرفتن از يک فرد نابينا و عدم وجوب آن بر زنان ديگر نيست؟ آيا اين امر مي‌تواند زنان و دختراني را که مي‌خواهند در اين مسير حرکت کنند، با افت انگيزه به دليل عدم دسترسي به الگوي آرماني مواجه کند؟
خدامي: اينکه حضرت به واسطة داشتن مقامات عاليه مکلف به تکليف اضافه‌اي شوند از روايات قابل استنباط نيست، بلکه اصرار ايشان بر انجام تکاليف ناشي از درک بالا نسبت به مقام پروردگار بوده است؛ به نحوي که بر اثر شوق به پروردگار آنقدر عبادت مي‌کردند که پاهاي حضرت ورم مي‌کرد. در مورد ساير انسان‌ها هم راه رسيدن به معنويت و قرب الهي هميشه باز است و هر کس مي‌تواند با عبادت و بندگي، معرفت خويش را افزوده و به درجات بالاتري برسد. البته بديهي است به جهت آنکه مقتدايان دين در واقع شاخصه‌‌هاي زندگي را معرفي مي‌کنند، زندگيشان مشتمل بر ويژگي‌هاي دست‌نيافتني باشد. مثلاً زندگي زاهدانه حضرت که در موارد متعدد از فرط بي‌غذايي خود و فرزندانشان دچار ضعف شديد مي‌شدند و در عين حال از کمک به تهيدستان غفلت نمي‌کردند براي بسياري از انسان‌ها قابل درک و تحمل نيست؛ اما اين مطلب مي‌تواند ما را به قناعت و ساده‌زيستي و چشم‌پوشي از لذائذ دنيايي سوق دهد.
افت انگيزه‌اي که ممکن است براي برخي دختران و زنان پيش ‌آيد، ناشي از آرماني بودن زندگي حضرت نيست. ممکن است افراد در تمامي ابعاد زندگي کساني را به عنوان الگو برگزينند که در نگاه اول دست‌نيافتني باشند، مانند جواني که علاقه وافر به بازيگري دارد و بازيگر هاليوودي را به عنوان الگوي زندگي‌اش برمي‌گزيند. اين آرزو هرچند براي وي دست‌نيافتني باشد اما او را از حرکت در اين مسير باز نمي‌دارد. به عبارت ديگر، هرجا مانع نفساني وجود نداشته باشد افراد از شناخت الگو و حرکت در مسير او احساس رضايت مي‌کنند. در واقع مشکل ما اين نيست که الگوهاي زندگي خود را شناخته و پس از شناخت با افت انگيزه مواجه شويم، بلکه مشکل ناشي از عدم شناخت و وجود موانع نفساني است.
البته سياست‌گذاران نيز وظيفه‌ي خاصي در اين زمينه دارند. چنانکه گذشت، طراحي الگو براي جنبه‌هاي مختلف زندگي يک زن ضرورت است. روشن است که افراد در جامعه داراي ظرفيت‌هاي معنوي و رواني مختلفي هستند، لذا مسير آنها جهت دستيابي به الگو (آن نقطة آرماني) يکسان نيست. بر اين اساس برنامه‌ريزان اجتماعي وظيفه دارند پس از طراحي الگو، برنامه‌هاي مختلفي را براي رسيدن گروه‌ها و افراد مختلف (با ظرفيت‌هاي مختلف) ترسيم کنند تا هر کس متناسب با توانايي خود بتواند به الگو نزديک شود. در نتيجه، نه‌تنها افراد ضعيف‌تر دچار افت نشده بلکه سعي در بهتر شدن نيز خواهند کرد.
3. همانطور که مستحضريد، يکي از مؤلفه‌ها در انتخاب شکل و نوع پوشش، اقليم و آب و هواست؛ بدين معني که نوع  و شکل پوشش براي زنان در مناطق گرمسيري، سردسيري و يا کوهستاني با يکديگر متفاوت است. باتوجه به اين پيش فرض، آيا  الگوي پوشش حضرت زهرا(سلام‌الله عليها) از لحاظ قالب و کيفيت به تمامي زنان قابل تعميم و پيشنهاد است؟
خدامي : اصل کلي پوشش، ميزان آن و مواضع پوشش اموري هستند که از سيرة حضرت قابل برداشتند و اکنون نيز بايد مورد توجه باشند. پوشش ايشان (که از خمار و جلباب ) استفاده مي‌کردند علاوه بر پوشاندن برجستگي‌هاي بدن، باعث حفظ کامل از نگاه نا‌محرم نيز مي‌شد. به علاوه آنکه در اين پوشش هيچ‌گونه تبرّج و خودنمايي ديده نمي‌شد يعني پوشش بيروني حضرت از هر امري که توجه نامحرمان را به خود جلب کند به‌ دور بود.
بي‌ترديد دسته‌اي از شاخص‌ها با توجه به نحوة پوشش حضرت قابل استخراج است، اما تطبيق اصولِ بدست آمده بر عصر حاضر بايد ناظر به شرايط اقليمي و موقعيت اجتماعي خاص باشد. حتي ممکن است موقعيت‌هاي گوناگوني در يک عصر مدل‌هاي مختلفي را اقتضا کند. مثلاً مدل پوشش خانمي که فعاليت اجتماعي دارد بايد به نحوي باشد که ضمن برخور‌داري از اصول ضروري پوشش، دست و پاگير نيز نباشد. در سال‌هاي اخير مدل‌هاي جديدي از چادر وارد بازار شده که برخي از آنها ضمن پوشش کامل و خالي بودن از تبرج، آزادي بيشتري را به زن مي‌دهد؛ گر‌چه متأسفانه، گاهي اين طراحي‌ها هم بدون توجه به اصول کلي پوشش بوده و نمي‌تواند مورد تأييد قرار گيرد. به هر تقدير، ارائة مدل‌هاي مختلف براي مشاغل گوناگون (مثل زني که در شاليزار‌ کار مي‌کند و...) يا مناطق متفاوت (گرمسير و سردسير) بايد براساس شاخصه‌هاي ديني و متناسب با مشاغل يا موقعيت جغرافيايي آنها باشد.
4. باتوجه به تغيير نيازهاي مادي خانواده در دنياي مدرن، آيا  سيره حضرت زهرا(سلام‌الله عليها) (يعني رسيدگي به امور منزل و فرزندان خانه و سپردن امور اقتصادي به شوهر)  قابل تبعيت است؟ استفاده  از سيره اهل بيت(عليهم‌السلام)  با در نظرگرفتن شاخص‌هاي اين عصر چگونه امکان‌پذير است؟ و ديگر اينکه مبلغين چه وظيفه‌اي را در قبال تطبيق سيره متناسب با نيازهاي زمان دارند؟
خدامي: سيرة حضرت به ما شاخص معرفي مي‌کند و ما با ضرب کردن آن شاخص‌‌ها در ظرفيت‌ها و محدوديت‌هاي عصر حاضر، الگوي عمل بدست مي‌آوريم. اموري نظير اهتمام به همسر و فرزندان؛ توجه به تربيت فرزندان؛ اهتمام به آسايش داخلي منزل براي اعضاي خانواده و آرامش‌بخشي به آنها؛ قناعت در زندگي؛ اهتمام به عدم اختلاط با مردان و عدم حضور در اجتماعات مردانه و استفادة صحيح از اوقات (به نحوي که ساعات خالي را به عبادت خداوند مي‌پرداختند) از سيره حضرت قابل استنباط است.
از اهتمام به امور داخلي منزل مي‌توان اولويت آن را نسبت به نقش‌هاي اجتماعي غير‌ضروري بدست آورد. اما اين شاخصه بايد با در نظر گرفتن شرايط عصر حاضر در طراحي الگو مدنظر قرار گيرد. مثلاً شرايط اجتماعي عصر ما به گونه‌اي است که برخي از نقش‌هاي اجتماعي را زنان بايد پوشش دهند، يا حتي برخي از زنان ممکن است به جهت زياد شدن اوقات فراغت (که رهاورد ماشيني شدن زندگي‌هاست) تمايل به افزايش تحصيلات و بالتبع فعاليت‌هاي اجتماعي داشته باشند. برنامه‌ريزان نمي‌توانند راه را بر هر گونه فعاليت زنانه ببندند و آنها را در حوزة فعاليت منزل محصور نمايند؛ آنها بايد با طراحي الگويي صحيح و برگرفته از شاخص‌هاي زندگي حضرت و ساير منابع ديني راه براي پيشرفت زنان و جامعه هموار نمايند. مثلاً با تعريف کارهاي نيمه‌وقت در مراکز که اختلاط با مردان نداشته باشند يا با طراحي کارهايي که زنان بتوانند آن را در منزل انجام دهند، زمينه را براي فعاليت اجتماعي آنان فراهم کنند. البته لازم است در کنار اين مسأله به ارزش‌گذاري اموري نظير همسر‌داري و تربيت فرزند نيز پرداخته شود، تا اين نقش در انديشة زنان و مردان جامعة ما جايگاه مناسب خود را بيابد و از حرص بي‌جا براي رفتن به بيرون از منزل و اشتغال بکاهد.
5. در دنيايي که سرعت تغيير و تحول غيرقابل محاسبه شده و وسعت ارتباطات جمعي امري انکارناپذير است، زمينه تبعيت از سيره حضرت زهرا سلام الله در روابطشان با نامحرم، براي زناني که امور بيروني خانه مثل امورتحصيلي فرزندان، خريد مايحتاج روزانه، که از معمولي‌ترين مسائل ارتباط جمعي با اقشار و جنسيت‌هاي مختلف است، را پيگيري مي‌کنند چگونه فراهم خواهد شد؟
خدامي: از سيرة حضرت مي‌توان شاخصه‌هايي در مورد نحوة سخن گفتن با مردان، نحوة حضور در اجتماعات مردانه و نحوة رفتار در مقابل آنان را بدست آورد. اولاً، حضرت اصرار خاصي بر جدايي از نامحرمان و رعايت حريم با آنها را داشتند. گواه ما روايتي است که حاکي از خرسندي ايشان از تقسيم کارهاي منزل است؛ چرا که تعامل با مردان و چانه‌زني با آنها از عهدة ايشان برداشته شد.
نکته ديگر اينکه، حضرت از نگريستن به نامحرم اجتناب داشتند. در روايتي آمده است که ايشان هنگام ورود مرد نابينا به منزلشان جلسه را ترک کردند تا چشمشان به نامحرم نيفتد و عطر ايشان به وي نرسد. به همين جهت در روايت ديگري مي‌فرمايند: بهترين چيز براي زنان آن است که مردي آنها را نبيند و آنان نيز مردي را نبينند. مطابق برخي تفاسير، يعني کارهاي زنان به زنان واگذار شود تا آنها مجبور نباشند براي انجام نيازهاي خود سراغ نامحرمان بروند.
نکته ديگر رعايت حيا در تمامي شئونات اجتماعي است. بديهي است زيبايي زنان صرفاً در چهرة آنها ظاهر نيست، بلکه نحوة گفتار، رفتار و حرکات آنها نيز جذابيت‌هايي براي مردان دارد. آنچه از سيرة آن بزرگوار و دختر گراميشان بدست مي‌آيد اين است که ايشان در کمال حيا و وقار رفتار مي‌کردند. زماني که حضرت زينب (سلام‌الله عليها) در کوفه خطبه ايراد کردند، راوي، با تعجب از توانمندي اين زن پرده‌نشين و با حيا، مي‌گويد: «و لَمْ أَرَ وَالله خَفِرةً قَطّ اَنْطَق منها» به خدا سوگند زني باحيا که از او توانمند‌تر در سخنوري باشد نديدم. اين نقل علاوه بر نکات ديگر، به جلوه‌گري حيا در رفتار، گفتار و کردار آن بزرگوار اشاره دارد. بر اين اساس، زنان در تمامي فعاليت‌هاي خود بايد به اين شاخص‌ها عنايت داشته باشند.
6. تطبيق الگوي ازدواج حضرت زهرا سلام الله، از لحاظ سن، روش انتخاب همسر و مهريه و جهيزيه در دنياي امروز چگونه امکان‌پذير است؟
خدامي: بنا بر سيرة حضرت، شوهر دادن دختران پس از رسيدن به سن ازدواج خوب است. اين سيره در کنار رواياتي که از تأخير انداختن ازدواج دختران نهي کرده، مطلوب بودن و راجح بودن ازدواج در سنين پائين‌تر (البته پس از آمادگي براي آن) را تأييد مي‌کند. البته سن حضرت نمي‌تواند به عنوان شاخص معرفي شود، بلکه صرفاً حُسن ازدواج را در آغازين سال‌هاي آمادگي فرد نشان مي‌دهد. متأسفانه يکي از مشکلات گريبانگير جامعه‌ي ما بالا رفتن سن ازدواج است. هرچند عوامل متعددي در اين زمينه اثر گذار است، اما کمبود انگيزه دختران براي ازدواج در سنين پايين (پس از آمادگي براي ازدواج) در اين زمينه نقش مهمي دارد. با توجه به موقعيت انتخاب‌شوندگي که براي دختران در ازدواج وجود دارد، اقدام سريعتر آنها براي پاسخگويي به خواستگاران مناسب مي‌تواند بسياري از آسيب‌هاي فردي و اجتماعي را از بين برد.
اين سيره‌ي حضرت هم‌چنين مي‌تواند مورد توجه برنامه‌ريزان اجتماعي نيز قرار گيرد. اگر ازدواج از مهمترين برنامه‌هاي زندگي يک جوان است، بايد در ساير برنامه‌هاي جوانان اعم از تحصيلات و اشتغال نيز مد نظر قرار گيرد تا وصول به هر يک، مانعي در جهت دستيابي به همسر مناسب نشود.
از روش انتخاب همسر نيز حداقل دو شاخص بدست مي‌آيد:
1. ملاک‌هاي مهم براي ازدواج: در بين خواستگاراني که براي حضرت مي‌آمدند افرادي بودند که از لحاظ ثروت و رتبة اجتماعي در مقام و موقعيت بهتري قرار داشتند؛ به نحوي که حاضر بودند يک‌صد شتر به مهرية حضرت درآورند، اما با جواب منفي روبه‌رو شدند. در عين حال حضرت علي(عليه‌السلام) که از جهات فوق در رتبة بالايي قرار نداشتند، پاسخ مثبت دريافت کردند. پيامبر(صلي‌الله‌عليه و آله و سلم) خطاب به دختر گرامي‌شان در اين زمينه مي‌فرمايند: «تو را به ازدواج کسي درآوردم که ايمانش به من از همه کس مقدم‌تر و علمش افزون‌تر، و حلم و برد‌باري‌اش از همه بيشتر است.» اين بيان که نشان‌دهندة اهميت ايمان و ويژگي‌هاي اخلاقي در ازدواج است، توجه به  کفويت را نيز مي‌رساند؛ چرا که حضرت زهرا(سلام‌الله عليها) نيز نسبت به ساير زنان در اين مسائل (ايمان و علم و حلم) پيشگام بودند.
2. جايگاه خانواده در ازدواج در کنار رضايت دختر...
در سيرة حضرت شاهديم که پيامبر گرامي اسلام(صلي‌الله عليه و آله و سلم) نيز در ازدواج ايشان نقش پررنگ و مهمي داشتند؛ به نحوي که خواستگاران متعددي از سوي ايشان رد مي‌شد. اين مسأله علاوه بر آنکه مسئوليت پدر در ازدواج را نشان مي‌دهد، بيانگر ارتباط صميمي پدر و دختر و آشنايي پدر با روحيات دختر نيز هست؛ چرا که پس از مطرح نمودن خواستگاري علي(عليه‌‌السلام)، حضرت زهرا(سلام‌الله عليها) فرمودند: من کسي جز علي را براي همسري انتخاب نمي‌کنم. بر اين اساس، توجه به نقش خانواده، به‌ويژه پدر در طراحي الگوي ازدواج بسيار مهم است و روشن است که کارآمد شدن اين نقش نيازمند ارتباطات مستحکم و قوي خانوادگي است.
از ميزان مهرية حضرت هم روشن مي‌گردد که اصل مهريه در ازدواج ضرورت دارد، ولي ميزان آن تحت الشعاع عواملي نظير اعتبار قومي و منزلت اجتماعي قرار نمي‌گيرد. حضرت گر‌چه دختر رسول گرامي اسلام(صلي‌ الله عليه و آله و سلم) بودند و شخصيت اجتماعي‌‌‌شان از هر زن ديگري بالاتر بود، اما با مهرية کمي به خانه شوهر رفتند. هم‌چنين جهيزيه‌ حضرت بسيار ساده و به‌دور از هرگونه تشريفات و تجملات بود.
بي‌ترديد اين نگاه سهل‌گيرانه به ازدواج (از حيث مادي) مي‌تواند بسياري از مشکلات جامعة امروز ما را که گرفتار نموده حل کند و مانع بسياري از آسيب‌ها گردد. اکتفا به حداقل وسايل زندگي (که بتوان با آن از آرامش برخوردار بود) ضمن آن‌که روحيه‌ي قناعت را در افراد پرورش مي‌دهد، از افتادن در ورطه‌ بسياري از گناهان جلوگيري مي‌کند. اگر خانواده‌ها به مهريه و جهيزيه‌ کم اکتفا کنند، دختران و پسران ما زودتر به سامان مي‌رسند و از فسادهاي جنسي بر حذر مي‌مانند. وجود ارتباط معنادار ميان ارتکاب جرايم  با تجرد جوانان ما را بايد به سمت آسان‌سازي ازدواج سوق دهد.

اشتراک گذاری:
نظرات
اطلاعات تماس

مرکز قم: بلوار غدیر ، کوچه 10 ، پلاک 5
 تلفـن:  58-32603357 (025)
 فکس:  32602879 (025)
دفتر تهران: بلوار کشاورز ، خ نادری ، ک حجت دوست ، پ 56
 تلفـن:  88983944 (021)
 فکس:  88983944 (021)
دسترسی سریع

فروشگاه اینترنتی
سامانه آموزش مجازی
کتابخانه
بانک محتوای علمی
کتابخانه دیجیتال
فصلنامه مطالعات جنسیت‌وخانواده
شبکه های اجتماعی

ایتا بله آپارات