نشست تخصصي دفتر مطالعات و تحقيقات زنان با عنوان زن، اقتصاد و خانواده در سالن پيامبراعظم وزارت کشور برگزار شد در اين نشست شخصيتهاي علمي و دانشگاهي، اعضاي شوراي فرهنگي اجتماعي زنان، فراکسيون بانوان مجلس و دست اندرکاران امور بانوان سازمانها و نهادهاي دولتي حضور داشتند.
حجت الاسلام و المسلمين زيبايينژاد مسئول دفتر مطالعات و تحقيقات زنان با توصيف ويژگيهاي فرهنگي اقتصاد امروز جامعه ايران از جمله مصرفزدگي به تبيين علل و پيامدهاي ناشي شده از اين رويکرد غلط پرداخت.
وي ضمن برشمردن اهميت و تأثير فرهنگ اقتصادي بر نهاد خانواده گفت از آنجا که ميان الگوي سبک زندگي اقتصادي يک جامعه با استحکام و کارآمدي خانواده پيوندي عميق برقرار است، بررسي تحولات فرهنگ اقتصادي خانواده بهويژه در حوزة مصرف از ضرورتهاي مطالعات جنسيتي و پژوهشهاي خانواده محور به حساب ميآيد.
وي در ادامه به ويژگيهاي مصرف در عصر جديد اشاره کرد و گفت:
تبديل شدن مصرفگرايي از رفتار و عاملي اقتصادي به ملاکي جهت هويت بخشي و شاخص رشد اجتماعي خانوادهها باعث شده تا رابطة هماهنگ و متعادل ميان توليد، ثروت و مصرف از ميان رفته و انگيزههاي نفساني مانند چشموهمچشمي و تفاخر در مناسبات اجتماعي حاکم شود به صورتي که اگر تا ديروز زندگي اشرافي و مصرفگرا را در طبقات مرفه اقتصادي ميديديم امروزه رقابت در تمام اقشار جامعه به وجود آمده است.
وي سادهسازي شدن مصرفگرايي را ويژگي دوم فرهنگ اقتصادي امروز جامعه دانسته و اشاره کرد:
عوامل متعددي در خدمت اين برنامه درآمدهاند از جمله، توسعه خدمات بانکي براي خريد کالاهاي غيرضروري، توسعه فروشگاههاي زنجيرهاي، توليد کالاهاي متنوع، ارزان و بيداوم، توليد کارتهاي اعتباري و... اگر چه تا حدي توانستهاند گره از بروکراسي اقتصادي جامعه ايراني بگشايند اما در نهايت پيامدهاي قابل ملاحظهاي نيز بر الگوي مصرف گذاردهاند.
حجت الاسلام و المسلمين زيبايينژاد سبک الگوي مصرف و فرهنگ اقتصادي يک جامعه را عاملي مهم براي ثبات، استقلال و يا وابستگي يک جامعه دانست و افزود:
امروزه تغيير الگوي مصرف بعدي سياسي پيدا کرده است و به عنوان يکي از گزينههاي مورد انتخاب نظام سلطه در جهت تحت فشار قرار دادن دولتها و يا تضعيف آنها به کار ميرود.
وي در ادامه تغييرات اساسي و نهادي به وجود آمده در مباني ارزشي و اخلاقي جامعه را از ديگر ويژگيهاي امروز فرهنگ اقتصادي در جامعه دانسته و گفت:
در گام اول: به دليل وابستگي نظام سلطه و سرمايه به مصرف حداکثري، ملاحظات اخلاقي و انساني به نفع مصرفگرايي ناديده گرفته ميشود و در گام بعدي نظامي اخلاقي، متناسب با بايدها و نبايدهاي اهواء و اميال مصرفگرا تنظيم خواهد شد.
در ادامه مسئول دفتر مطالعات و تحقيقات زنان با تبيين وجهه زنانه فرهنگ مصرفي در خانواده افزود:
استعدادهاي متمايز زنانه از جمله احساسات و عواطف سرشار، جايگاه مادري و يا همسري زنان را ميتوان عاملي مؤثر در اصلاح الگوي مصرف دانست.
وي فقدان برنامهاي دقيق، منظم و منطبق با نيازهاي واقعي جامعه زنان را در جهت مديريت احساسات و عواطف آنان، عاملي دانست که باعث شده تا ديگران از کمبود موجود استفاده کرده و در جهت منافع خود به بهرهداري از آن بپردازند. به طوري که اگر تا ديروز مادران با تأثير بيبديلي که در انتقال ارزشها و هنجارهاي مثبت فرهنگي، نسل بعد داشتند، امروز با تحول اين ارزشها به ارزشهاي مادي و نفساني، انتقال دهندة مصرفزدگي و تجملگرايي به نسل بعد خواهند بود.
مسئول دفتر مطالعات و تحقيقات زنان با اشاره، به عوامل و زمينههاي تغيير الگوي مصرف در ايران افزود:
سيطرة سرمايهداري بر بخشهاي فرهنگي از جمله صدا و سيما و غلبه نگاه اقتصادي بر نهادهاي آموزشي خصوصي، غلبة فرهنگ احساسي در جامعة ايراني که به رواج بيقاعدگي در حوزههاي مختلف از جمله رفتارهاي اقتصادي انجاميده است، حساس نبودن خانواده و نهادهاي رسمي و غيررسمي آموزش و تربيت به مقولة فرهنگ اقتصادي که تأثير بسياري در اخلاق جنسي جامعه نيز خواهد گذاشت، کاستيهاي مفهومي در حوزه تحليل مفاهيم ديني مرتبط با فرهنگ اقتصادي، مداخلات دولتي در تخصيص غلط يارانهها و در نهايت فقدان آموزشهاي مهارتي در حوزةاقتصاد و خانواده که به جاي اصلاح انگارهها و ارزشها، به تبيين مديريت فرهنگ مصرف، بر اساس انگارههاي مدرن و مبتني بر حرص ميپردازد، از عوامل مؤثر در تغيير ذائقه فرهنگ مصرفي در جامعة امروزي ايران ميباشد.
وي در ادامه با اشاره به پيامدهاي حاصله از اين تغيير فرهنگ مصرفي گفت:
سهلانگاري در درآمدزايي و ورود اموال حرام به خانواده، حاکم شدن لذات مادي و کمرنگ شدن لذات معنوي، در حاشيه ماندن تربيت فرزندان به دليل ورود در مسابقة تجملگرايي و مصرفزدگي، کاهش آستانة تحملپذيري اعضاء خانواده در برابر نوسانات اقتصادي، تضعيف رابطّه خانواده و نظام و پيامدهاي بسيار و مهم ديگري که به طور مستقيم و يا با واسطه، نهاد خانواده را تحت تأثير قرار ميدهند، از پيامدهاي غيرقابل پيشگيري اين تحول فرهنگي است.
در بخش بعدي نشست دکتر کرمي مشاور ارشد دفتر مطالعات و تحقيقات زنان با تحليلي از وضعيت فرهنگ اقتصادي به ارائه راهکارهاي مؤثر در اين زمينه پرداخت.
وي با اشاره به نظريات برخي از متفکرين غربي در خصوص سن زيست اجتماعي انسانها، نسل جديد را نسلي دانست که مقولة مصرفزدگي را به عنوان بخشي از هويت خود ميدانند. وي يکي از عوامل مؤثر در پيدايش چنين انگارهاي را رسانة ملي معرفي کرده و افزود: به دليل اشتباهات رسانة ملّي اغلب خانوادههاي ايراني امروزه از يک الگوي مصرف آميخته شده با اشراف و تجملزدگي پيروي ميکنند.
وي در تبيين راهکارهاي برون رفت از چنين وضعتي گفت:
تمرکز بر بُعد اقتصادي کالا (مثل ماندگاري، مقرون به صرفه بودن، ضرورتهاي واقعي و...) به جاي بُعد فرهنگي، زمينهسازي پذيرش الگوهاي متکثر فرهنگي در جامعه براي رهايي از دام اختلافات طبقاتي و افزايش حرص و رقابتهاي بيهوده، آموزش مهارتهايي که مديريت اقتصادي را فراميدهند، امکان سرمايهگذاريهاي خرد، توجه به آموزههاي ديني و ترويج ارزشهاي اخلاقي را ميتوان از جمله راهکارهاي مؤثر در اين بحث دانست در بخش سوم نشست نيز سرکارخانم زعفرانچي عضو پژوهشکده مطالعات فرهنگي با اشاره به سير تاريخي ـ اجتماعي مصرفگرايي در غرب و به تبع آن در ساير نقاط جهان، اطلاعرساني درست و به موقع از پيامدهاي مصرفگرايي و مقابله با آن، اصلاح نظام آموزشي و تربيتي جامعه و توجه بيشتر به ارتقاء سطح ايمان و اعتقادات جامعه را زمينهساز اصلاح وضعيت فعلي الگوي مصرف در جامعه ايراني دانست.