متن سخنراني خانم مجتهد زاده، رئيس مرکز امور زنان و خانواده رياست جمهوري
سخنراني پيشنهادي:" بررسي راه هاي تقويت و بهبود نقش زنان در فعاليت هاي بشردوستانه"۲۱/۲/۸۹
حضرت محمد(ص): «من سمع رجلاً ينادي ياللمسلمين فلم يجبه فليس بمسلم» هر کسي که بشنود انساني که از مسلمانان استمداد ميطلبد و به او جواب ندهد، مسلمان نيست.(شيخ طوسي، ۱۳۶۴: ج۶، ص۱۷۵)
با سلام به ارواح طاهره شهيدان و روح ملکوتي بنيانگذار انقلاب اسلامي؛ خميني کبير(ره). و با درود بي کران بر ستون استوار خيمه ولايت و نايب برحق حضرت صاحب الزمان(عج)؛ مقام معظم رهبري.
خداي بزرگ را به پاس اعطاي توفيق و ارزاني اين فرصت مغتنم، شکرگذارم که توانستم در جمع شما متفکران تعالي زنان و انديشمندان عرصه بشردوستي سخن بگويم.
وقتي انسان در پس فلسفه خلقت به تامل در بطن نظام زوجيت و آفرينش زن و مرد مي نشيند؛ گذشته از تجلي حکمت هاي نهان خداوند؛ به شهودي در موضوع روح دگرخواهي و انسان دوستي راه مي برد. بي ترديد اگر نبض نوعدوستي در کالبد آدمي تپش نداشت؛ پيکره بشري به اندازه گردش يک دور زمين بر دور خود، دوام نمي آورد. يعني حتي به مدت يک شبانه روز زندگي بر زمين ادامه پيدا نمي کرد.
اصلا به عقيده من ريشه تمامي جنگ ها در زمين، دورشدن از همين حس نوعدوستي است. وقتي ميان خواسته هاي بشري و حقوق افرادي که با محدوديت منابع روبرو مي شوند؛ تعارض ايجاد مي شود؛ تنها کليد گشون قفل اين تعارض؛ توجه به اصل انسان دوستي و ديگرخواهي است. همان اصل مقدسي که به اعتقاد من عصاره تمام اديان در آن ديده مي شود. بي اغراق مي توانم بگويم اگراسلام را بشود در يک عبارت خلاصه کرد بايد آن را "آيين نامه بشردوستي در زمين" خواند.
به طور کلي اهميت مقوله بشردوستي به حدي است که حتي منکران حق؛ خيلي مواقع دست به دامان شعاري اين اصل شده و با سوء استفاده از اين حقيقت پايدار، جنگ را چنين توجيه اخلاقي مي کنند که مي خواهيم به واسطه آن از بيگناهان در مقابل آسيب هاي مشخص حفاظت کنيم!!
هرچند آنچه در هيرو شيما و ناکازاکي ژاپن، صبرا و شتيلاي لبنان، بوسني و هرزگوين، عراق و افغانستان؛ غزه فلسطين و ديگر نقاط جهان روي داده است عکس اين مطلب را به جهان ثابت کرده و اين علامت سوال را در اذهان بشر پررنگ ساخته که حقوق بشر و قانون بشر دوستانه بين المللي کجاست؟!
اما زن که در مقدمه قانون اساسي به عنوان رکن خانواده و عامل حيات و تپش نبض زندگي خانوادگي توصيف شده و داراي نقش محوري در خانواده و اجتماع مطرح گشته؛ در انتشار حقيقت روح بشردوستي از جايگاه ممتازي برخوردار است. چرا که جنس زن در مقام نيمه مکمل انسان، جنسي سرشار از عاطفه و ايثار است. زن بزرگترين سهامدار مهرورزي, عطوفت و ديگرخواهي در خلقت است که اين اساسي ترين عنصر لازم براي مادري و تربيت نسل هاست.
از سويي استقرار فرهنگ تفاهم، ايثار و بشردوستي در خانواده و جامعه جز از مسير اثرگذاري؛ نهادينه سازي و تربيت مادري ممکن نخواهد بود. اين عملکرد کارآمد و زيرساختي اما سرشار از تواضع زنان در خانواده است که مي تواند از زندگي بشري تصويري خداپسندانه؛ متناسب با تحولات آينده و مجهز به ابزار توسعه و پيشرفت ارائه دهد.
امروز در شرايطي که جامعه جهاني به سرعت جاده هاي پيشرفت و تلکنولوژي را در مي نوردد، کشورهاي در حال توسعه بيش از پيش نيازمند تسريع در حرکت و پويايي مضاعف هستند.
خوشبختانه ايران اسلامي از عقبه قدرتمندي در خصوص مقوله بشردوستي برخوردار است. اولين کتابي که در اين رابطه تاليف شده توسط مردي ايراني اهل خراسان صورت گرفته. اما زماني که اين کتاب به دربار خلفاي بغداد رسيد، علماي درباري با حسد گفتند: يک ايراني نمي تواند چنين کتابي را به عربي بنويسد!
آن زمان به ايراني ها توهين کردند. اما امروز همان کتاب مورد تقدير نويسندگان حقوق بين الملل غربي قرارگرفته است. کتابي که در مورد قواعد بشردوستانه و مقررات جنگ و صلح است.
مشرق زمين به ويژه ايران، همواره داعيه دار روح بشردوستي بوده است. گذشته از تفاوت هاي بنيادي که ميان حقوق بشر و حقوق بشردوستي در ادبيات بين المللي مطرح است؛ بايد گفت حقوق بشر دوستانه تنها ريشه در اخلاق انساني دارد. هرچند دايره حقوق بشردوستانه را به عرصة جنگ محدود کرده اند و حقوق بشر را به عرصههاي سياسي و اجتماعي توسعه داده اند. به نظر من ما اگر تعريف نو و جامعي از بشردوستي که ملهم از نظام تفکري وحي باشد به جهان ارائه دهيم و آن را جايگزين ادبيات کاذب بين المللي نماييم يکي از مقدس ترين خدمات را به بشردوستي انجام داده ايم.
هرچند تا آن مقصد عالي راهي بس طويل در پيش است. اما خوشبختانه با وجود اصل مهرورزي به عنوان يکي از پايه هاي دولت دهم، سياست بشردوستي جمهوري اسلامي تجلي روشني گرفته است.
ما در خصوص فعاليت هاي بشردوستي زنان بايد نهادهاي داخلي و نهادهاي خارجي را همزمان و با هم ببينيم. چرا که مقوله بشردوستي از ماهيتي ويژه در ابعاد داخلي و خارجي برخورداراست. اگر بعد داخل را بنگيريم، فرهنگ نوعدوستي با مباني ديني اسلام آن چنان درهم آميخته که يک دختر از بدو تولد؛ تا زماني که خود مادري نسل را عهده دار شود؛ مخاطب آن قرار مي گيرد و گذشته از کانون زيربنايي خانواده در دل اجتماع نيز منشا خدمات بشردوستانه قرار مي گيرد. در واقع مي توان نقش زنان در اين خصوص را بدون مرز برشمرد.
بر اين اساس و با اهتمام به دو نهاد مذکور؛ وظايف سه گانه سياستگذاري، اجرا و ارزشيابي براي آن تعريف مي شود. اما واقعيت اين است که در اين برهه جهاني شدن، ما براي بهبود نقش زنان در مقوله فعاليت هاي بشردوستانه که همانا گسترش روح ديگرخواهي است؛ نيازمند قواعد متقن و نهادهاي دولتي هستيم. زيرا فعاليتهاي بشردوستانه فعاليتهايي است که از سالها قبل وجود داشته و در آينده نيز ادامه خواهد داشت. زنان ما نيز به لحاظ نسل به نسل بودن لازم است در اين زمينه تحت آموزش، عمل و کنترل قرار گيرند که از طريق به کارگيري نهادهاي داخلي، عناصر، الگوها و مدلهاي تهيه شده در جامعه زنان، نهادينه بشود و نهادهاي خارجي، عناصر بينالمللي بشردوستانه را پس از جمعآوري در اختيار نهاد دولتي قرار دهد تا سياستگذاري تنظيم و اجرا گردد.
بنابراين واضح است که فعاليتهاي بشردوستانه در دو عرصه داخلي و خارجي مشترک است اما نکته بسيار مهم از نظر سياسي و تبليغات فرهنگي آن است که رويکردهاي بشردوستانه فضاي داخلي با توجه به سياستگذاري نهادهاي مذکور ميبايستي بسيار فعال باشد تا اثرگذاري بينالمللي آن نيز تسهيل گرديده و زن مسلمان کار ساز ايراني را در عرصههاي مختلف در مرزهاي جهاني فعال سازد.
براي دقيق کردن و نهادي ساختن زنان در عرصه فعاليتهاي بشردوستانه به سه فرآيند فرهنگيابي، فرهنگپذيري و جامعهپذيري نياز است. در مورد اول ميبايستي اصول بشردوستانه را چه به لحاظ سياسي، چه اجتماعي و چه فرهنگي با توجه به استانداردهاي جامعه خودي فرا بگيرند و عمل نمايند. در مورد دوم زنان لازم است با زير ساخت فرهنگ خودي نسبت به آشنايي و پذيرش حداقل پارهاي از قواعد سياسي، اجتماعي، فرهنگي فرهنگ بينالملل پرداخته و به ساماندهي عرصه فعاليتهاي زنان در امر بشر دوستانه نايل آيند. آنگاه در امر جامعهپذيري يافتههاي داخلي و خارجي را در نظامي رفتاري براي خود استاندارد نموده و عمل نمايند.
اولويت بخشي در اين زمينه به مسائل فرهنگي بر ميگردد. براي اينکه آشنايي و ممارست زنان در اين زمينه عمليتر است و به علاوه اثرگذاري فرهنگي نيز سادهتر از اثرگذاري سياسي است.
همچنين در فضاي داخلي لازم است زنان متخصص با شدت بيشتري به اين نوع فعاليتها بپردازند. نقاط محروم کشور از جمله مناطقي است که فعاليتهاي زنان در اين مناطق ميتواند موجب فعال شدن فرآيند بشردوستانه آنها گردد. براي به انجام رسيدن چنين فعاليتها و پيشنهاداتي لازم است معلوم شود نقش، سطح و نوع فعاليتهاي بشر دوستانه زنان در جامعه کنوني ايران چگونه است و در زمينههاي ياد شده چه استراتژي ميتواند زنان را فعالتر نمايد.
تبليغات، خودشناسي، ديگرشناسي، نوعشناسي، نيازسنجي و نقد مثبت و منفي خود در اين عرصه به صورت مفصل ميتواند از جمله موثرترين راهها براي تقويت و بهبود نقش زنان در فعاليتهاي بشردوستانه باشد.
اما گذشته از اين محورهاي کلي و خطوط عام؛ هرجا سخن از بشردوستي به ميان مي آيد ناخودآگاه راهبردهاي مادي، فيزيکي و استراتژي هاي فعالانه مشهود نمود مي يابد. شايد آميختگي بشردوستي و توارد آن با مقوله جنگ هاي نظامي و حوادث مادي باعث اين نوع تلقي شده است.
اما اينک مي خواهم از پنجره ديگري شما را به تماشا بخوانم. با توجه به اقتضائات کنوني جوامع در حال توسعه بويژه ايران در خصوص جنگ نرم، ما براي مهندسي فرهنگي اسلامي جامعه و بازسازي اذهان مخاطب شبيخون، به نظام صيانتي زنان در قالب اقدامات بشردوستانه نيازمنديم. به نظر من اولويت ابتدايي براي فعاليت زنان بشردوست در شرايط فعلي همين است.
مرکز امور زنان و خانواده نيز به عنوان متولي سياستگذاري امور زنان و خانواده اين اصل را در راس ايدئولوژي هاي خود قرار داده است. خوشبختانه اهتمام ويژه رياست محترم جمهور در تحقق منويات مقام معظم رهبري در حوزه جنگ نرم و بحث مهندسي فرهنگي، به حدي است که کارگروه هاي فرهنگي دولت مجدانه به فعاليت مشغول شده و سياستگذاري هاي زيربنايي و موثري در اين رابطه در حال اتخاذ است. و اعتبارات خاصي در باب تعالي فرهنگ جامعه در نظر گرفته شده است. با اين وجود:
ما بدان مقصد عالي نتوانيم رسيد هم اگر لطف شما پيش نهد گامي چند پتانسيل فکري انديشمنداني چون شما گرانمايگان؛ قوي ترين پشتوانه دولت در سياستگذاري و برنامه ريزي هاي آتي خواهد بود. از آن جا که رويکرد کلي مرکز امور زنان و خانواده؛ تحکيم بنيان خانواده مي باشد اميدوار هستيم با اشاعه فرهنگ بشردوستي در زنان و تقويت انگيزه هاي اقدامات بشردوستانه در اين قشر کارآمد؛ گامي هرچند کوچک اما موثر در زمينه سازي حکومت آن قبله بشردوست؛ و آن منجي موعود برداريم.
اللهم عجل لويک الفرج.
والسلام عليکم و رحمه الله و برکاته