تاریخ انتشار: 1389/07/14
کتاب «کوثر هدايت(نگاهي به شخصيت فاطمه زهرا"سلامالله عليها")» نوشته سيدجواد ورعي از سوي مؤسسه بوستان کتاب تجديد چاپ شد. در اين کتاب، گوشهاي از فضائل و مناقب دخت نبي اسلام(ص) از قرآن انتخاب و بيان شده است.
اين اثر، با هدف شناساندن گوشهاي از ابعاد وجودي حضرت فاطمه زهرا(س) زندگاني و شخصيت انساني- ديني آن بزرگ بانوي اسلام را از قرآن و روايات بررسي کرده است. بر اساس مطالب کتاب، زن در عصر جاهليت قبل از اسلام هيچگونه ارزش انساني و اجتماعي نداشت؛ تنها وظيفه او، خدمت به مرد و به دنيا آوردن فرزند پسر براي شوهر بود. در جهالت و گمراهي و توحش اين مردم و ذلت و بيچارگي زن همين بس که اگر زني، دختري به دنيا ميآورد، گذشته از اين که خود مورد بغض و کينه مرد قرار ميگرفت و ديگران از او کناره ميگرفتند، مدتها به زندگي در انزوا محکوم ميشد، در مواردي حتي فرزند دخترش زنده به گور ميشد و مادر هيچگونه حقي در دفاع و نگهداري از فرزندي که ماهها براي پرورش او در رحم رنج و سختي تحمل کرده بود، نداشته و جرات اعتراض و مقاومت در برابر اراده شوهر نداشت. تاريخ، ماجراهاي غصهناک فراواني از اين باور غلط و وحشيانه را در سينه دارد.
قرآن کريم، اين سنت پليد را چنين ترسيم ميکند: «و اذا بشر احدهم بالانثي ظل وجهه مسودا و هو کظيم، يتواري منالقوم من سوء ما بشر به ايمسکه علي هون ام يدسه فيالتراب الاساء ما يحکمون؛ و چون يکي از آنها به فرزند دختري مژده داده ميشد، از شدت غم و حسرت، رخسارش سياه شده و سخت دلتنگ ميشد و از اين عار و ننگ مژدهاي که به او داده شده، از قوم و قبيلهاش ميگريخت و به فکر فرو ميرفت که آيا با ننگ و ذلت اين دختر را نگه دارد يا او را زنده به گور نمايد، آگاه باشيد که بسيار بد ميکنند(نحل، آيه 57 و 58)».
در جامعه فرعوني نيز فرزندان بني اسرائيل را ميکشتند و زنان با ذلت و نکبت نگهداري ميشدند تا به خدمت فرعونيان درآيند.
امام خميني(ره) به موقعيت اسفبار زن در عصر جاهليت اشاره کردند و منتي را که اسلام بر اين قشر دارد، گوشزد کردند و ميفرمودند: «در جاهليت! زن مظلوم بود و اسلام منت گذاشت بر انسان، زن را از آن مظلوميتي که در جاهليت داشت، بيرون کشيد ... اسلام! زن را از آن لجنزار جاهليت بيرون کشيد». ايشان محيطي را که حضرت زهرا(س)، در آن به دنيا آمدند، اينگونه معرفي کردهاند: «اين ولادت با سعادت در زمان و محيطي واقع شد که زن به عنوان يک انسان مطرح نبود و وجود او موجب سرافکندگي خاندانش در نزد اقوام مختلف جاهليت بهشمار ميرفت. در چنين محيط فاسد و وحشتزايي، پيامبر بزرگ اسلام، دست زن را گرفت و از منجلاب عادات جاهليت نجات بخشيد».
نه تنها در جامعه جاهلي حجاز؛ بلکه در جوامع متمدن آن روز يعني ايران و روم نيز، زنان تحت ظلم و ستم مردان بوده و از کمترين حقوق انساني محروم بودند. در يونان! زن جزء کالاهاي تجارتي در بازارها خريد و فروش ميشد و بعد از وفات شوهر، حق زندگي نداشت. در هند وقتي مرد ميمرد براي رهايي روحش از تنهايي، زن را با او زنده زنده ميسوزاندند و اين سوختن را نوعي فداکاري و عشق زن به همسر قلمداد ميکردند. در ميان يهوديان زن جزئي از ارث پدر بهشمار ميآمد، تولد يک پسر جشن و سرور به همراه داشت ولي تولد يک دختر غم و اندوه به همراه ميآورد.
براساس مطالب کتاب، اسلام با ظهورش، غبار غليظ مظلوميت و ذلت را از اين مخلوق الهي و شريک مرد در زندگي پاک کرد و به شيوههاي مختلف «کرامت ذاتي زن» را آشکار ساخت. سنتهاي جاهلي و رفتارهاي غير انساني با زنان را تقبيح کرد و آنان را به رفتار نيکو و اداي حقوق انساني زنان تشويق و موظف ساخت. ملاکهاي ارزشي را در جامعه دگرگون کرد، نه مرد بودن را ملاک کرامت شمرد و نه زن بودن را نشانه نکبت و بدبختي؛ بلکه معيار و فضيلت را «تقوا و خويشتنداري در برابر گناه و نافرماني خدا» شمرد، چه دارنده آن مرد باشد و چه زن. به زنان حقوق مساوي با حقوق مردان اعطا کرد، چرا که در انسانيت تفاوتي ميان زن و مرد نيست و اگر تفاوتهايي در بعضي از حقوق دارند، مربوط به ويژگي زن يا مرد بودن آنهاست که امري کاملا طبيعي و عقلايي است و هيچکدام از اين حقوق ويژه، ملاک ارزش و امتياز نزد خداوند سبحان نيست. آنچه را که ملاک کرامت و ارزش به جامعه معرفي کرد، مربوط به انسانيت انسان است نه زن و مرد بودن او.
مکتب اسلام به زن استقلال و هويت بخشيد. او گذشته از اين که ميتواند پلههاي رشد و تعالي را بپيمايد، در عرصه مذهبي داراي هويت مستقل است، تکاليف و حقوق خاص خود را دارد، در احکام تقليد، سفر، تصرف در اموال و امثال آن تابع مرد نبوده و به عنوان «انسان مکلف»، خود مستقلا داراي مسووليت است. از نظر اجتماعي و حقوق، مالک کار و دسترنج خويش است: «و ان ليس للانسان الا ما سعي». حق دارد، بلکه موظف است تحصيل علم کند و حد معيني براي تحصيل وجود ندارد.
علت نفوذ و گسترش سريع اسلام در جزيرةالعرب و فتح قلوب ملل مختلف، در اهتمام اين مکتب به حقوق انساني قشرهاي مختلف جامعه بهويژه اقشار مظلوم آن بود. بيجهت نبود که محرومان و مظلومان و از آن جمله زنان در گرايش به اسلام و پذيرفتن اين مکتب، پيشقدم بوده، در تشويق و تحريص شوهران خويش نقش داشتند.
قرآن کريم در شرايط آن روز جامعه، زناني شايسته مانند حضرت مريم(س) و آسيه همسر فرعون را معرفي و از ايشان به عنوان زنان صالح و وارسته تجليل کرد. مهمتر از همه، از حضرت زهرا(س) به عنوان «کوثر» ياد کرده و به عنوان «الگو و اسوه» معرفي کرد و بدين وسيله صلاحيت و شايستگي زن را در رسيدن به کمالات معنوي و الگو بودن براي همگان ثابت کرد.
فاطمه زهرا(س) دخت گرامي رسول خدا(ص) اسوه زنان و مردان عالم است. بانويي که به بشريت فرو رفته در جهل و خرافه، ثابت کرد که زن نيز ميتواند مانند مرد به مقام «انسانيت کامل» و «خليفه خدا بودن» برسد و الگوي بشريت شود. زني که در همه کمالات انساني عقل و علم، عبادت و اخلاق، فضيلت و عفت، شجاعت و غيرت ديني سرآمد بود. بانويي که براي پدر «ام ابيها» براي شوهر همسري فداکار، براي فرزندان مادري دلسوز و مهربان بود. زني که براي پيامبر «پيروي صادق»، براي امام زمانش، «مدافعي ايثارگر» و براي مردم «الگويي ماندگار» بود. هر قدر درباره ابعاد شخصيت او پژوهش شود، باز هم افقهاي ناشناختهاي همچنان باقي است.
حضرت فاطمه زهرا(س) بهترين الگوي زن مسلمان در ابعاد مختلف است. از اينرو، آشنايي هر چه بيشتر با سيماي سرور زنان عالم بر همگان ضرورت دارد. اقتدا به الگو، بدون شناخت او ممکن نيست. مقالات اين کتاب؛ قدمي بسيار کوتاه در اين راستاست.
مصداق کوثر در قرآن کريم
نخستين مقاله کتاب با عنوان «کوثر محبوبه امت» سيماي فاطمه زهرا(س) را در قرآن کريم نشان ميدهد که در ويژهنامه ماهنامه «پيام زن» به مناسبت ميلاد با سعادت آن حضرت در سال 1376 به چاپ رسيده بود.
مقاله دوم در تفسير واژه «کوثر» و به بحث درباره «سادات» پرداخته و با استناد به دلايل قرآني و حديثي، نشان ميدهد که فرزندان حضرت زهرا(س) فرزندان رسول خدايند که در ويژهنامه مجله «پيام زن» به نام «جمال آفتاب» ويژه سال پيامبر اکرم(ص) در سال 1385 منتشر شد.
مقاله سوم با عنوان «آيا فاطمه(س) الگوي ماست؟»، از ميزان صداقت ما در تاسي به آن حضرت بحث ميکند. اين مقاله به مناسبت ميلاد با سعادت حضرت زهرا(س) در سال 1386 در صفحه حوزه روزنامه جمهوري اسلامي چاپ شد.
نويسنده اين اثر در بخشي از پيشگفتار کتاب مينويسد: «هنوز فراموش نکردهام که يکي از اين مقالات را، در اثبات آن که فرزندان زهرا(س) فرزندان رسول خدا(ص) هستند (موضوع رساله دوم) نگاشتم و در محفلي مذهبي آن را ارائه کردم. گويا براي نخستينبار هارونالرشيد از امام موسيبن جعفر(ع) پرسيد که شما فرزندان علي(ع)، چرا خود را فرزندان رسول خدا(ص) ميخوانيد؟ امام(ع) ابتدا از پاسخ دادن عذر خواست اما با اصرار هارون که شما خود را عالم به تأويل قرآن ميدانيد و از رأي علما و قياس بينياز ميشماريد، بايد به اين پرسش جواب دهيد. امام به دو آيه از آيات قرآن استناد نمود. ابتدا آيات 84 و 85 سوره انعام که خداوند عيسي(ع) را به پيامبران پيشين ملحق نمود، در حالي که او پدر نداشت و از سوي مادرش مريم، ذريه آنان محسوب ميشد، ما نيز از جانب مادرمان فرزندان رسول خدا(ص) هستيم.
امام افزود: آيا باز هم بگويم؟ هارون گفت: بگو.
امام اين بار به آيه مباهله (آل عمران، آيه 61) استناد فرمود که پيامبر(ص) در اين آيه؛ حسن و حسين(عليهمالسلام) را که غير از علي(ع) و فاطمه(س) تنها کساني بودند که در ماجراي مباهله حضور داشتند، فرزندان خود ناميد. هارون با شنيدن اين دو آيه و استدلال امام؛ بيدرنگ گفت: احسنت يا موسي»... .
در انتهاي اين اثر، نمايهاي از آيات و روايات نيز درج شده است.
چاپ دوم کتاب «کوثر هدايت (نگاهي به شخصيت فاطمه زهرا "سلامالله عليها")» در شمارگان 1100 نسخه، 140 صفحه و بهاي 27000 ريال راهي بازار نشر شد.
نظرات