به گزارش روابط عمومی مرکز تحقیقات زن و خانواده، نشست تخصصی «بایستهها و اصول حاکم بر آموزش جنسی در ایران» به همراه پخش مستند، دوشنبه ۷ اسفندماه سال جاری، در واحد تهران این مرکز برگزار گردید.
در این نشست حجتالاسلام والمسلمین محمدرضا زیبایینژاد، رئیس مرکز تحقیقات زن و خانواده؛ سرکار خانم دکتر نرگس سجادیه، عضو هیئت علمی دانشکده روانشناسی دانشگاه تهران؛ سرکار خانم دکتر فریبا علاسوند، عضو هیئت علمی مرکز تحقیقات زن و خانواده و سرکار خانم دکترعفتالسادات مرقاتیخویی، عضو هیئت علمی دانشگاه علوم پزشکی تهران، به عنوان کارشناسان این جلسه، به نقد و بررسی این موضوع پرداختند.
در ابتدای این نشست حجتالاسلام والمسلمین زیبایینژاد در تبیین چرایی این نشست گفت: در کشور ما حداقل به ۳ دلیل بحث ضرورت آموزش جنسی مطرح شده است: ناامنی و تجاوزات جنسی، خصوصا که مواردی از کودکآزاری را اخیرا داشتهایم. شیوع بیماریهای جنسی ازجمله ایدز که از الگوی تزریقی به سمت الگوی روابط جنسی تغییر جهت داده است. نیز معضلاتی که در مناسبات زناشویی وجود دارد و منجر به نارضایتی جنسی و سرد شدن کانون خانواده و حتی طلاق میشود که بخشی از آمار خیانتها و طلاق به علت ضعف در مهارتهای جنسی است.
ایشان با اشاره به این نکته که از سال ۷۸ اقداماتی صورت گرفته است، افزود: بخشی از اقدامات انجام شده در قالب کلینیکها ارائه شدهاند. اولین کلینیک مثلثی در سال ۷۸ در کرمانشاه تاسیس شد و الان هم در ۱۴ مرکز استان این کلینیکها فعال هستند که در سه بخشِ بیماریهای جنسی، اعتیاد و ایدز هم آموزش، هم مشاوره و هم خدمات میدهند. NGO هایی هم در بخش آموزش و مشاوره شکل گرفتهاند.
رئیس مرکز تحقیقات زن و خانواده افزود: موافقت و مخالفتهای جدی در ارائه حدی از تربیت جنسی داریم. اینکه این حد، چه حدی است و طبق چه الگویی باید پیگیری شود، محل بحث است.
چرا مردم در بعضی از فرهنگها با آموزش جنسی، مخالفاند؟
دکتر مرقاتی با طرح این سؤال که میخواهیم چه مسئلهای را با آموزش حل کنیم و چرا گاها مخالفتهایی وجود دارد، ابراز داشت: گاهی این انتظار وجود دارد که مشکلاتی از جنس خیانتهای زناشویی، سوءاستفادههای جنسی، ابتلا به بیماریهای مقاربتی و .. با آموزش حل شود؛ هرچند که نمیتوان انکار کرد که آموزش در این حوزه هم میتواند مؤثر باشد، ولی اینکه چرا مردم در بعضی از فرهنگها با آموزش جنسی، به طور کل مخالفت میکنند، شاید خلط این دو مسئله با هم است که ما آموزش جنسی را برای چه و برای چه کسی باید داشته باشیم. این آموزش در وهله اول با نگاهی به هدفی والا انجام میپذیرد؛ اینکه مردم بتوانند از پتانسیل جنسی که موهبتی از جانب خداوند است، بهترین استفاده را ببرند و همانطور که در آیه ۲۱ سوره روم آمده است، به آرامش برسند. اگر این پارادایم و جهانبینی بازگشایی شود، بعید میدانم که در هیچ جای دنیا مخالفتی با آن اتفاق بیفتد.
وی افزود: در وهله دوم، آنچه همه جوامع آن را پذیرفتهاند و ما هم به نظر میآید ناگزیر به پذیرش هستیم، عینک پیشگیری است؛ یعنی اگر آموزش جنسی با آن محتوا و ساختار مورد قبول هم به لحاظ علمی و هم به لحاظ ارزشی و فرهنگی ارائه شود، از بروز معضلات جنسی جلوگیری میشود.
دکتر مرقاتی با استناد به آمارها گفت: ۷۲ درصد زن و شوهرها نمیدانند از این موهبت چگونه استفاده کنند. مردانی که به لحاظ تربیت فرهنگی و جنسی نمیدانند روابط جنسی با یک زن یعنی چه! پس نگاه دیگر، نگاه تربیتمدارانه است که به هر حال ما باید مردان یا زنانی را تربیت کنیم که در تعاملات زناشویی دچار مشکل نباشند. به هر حال هم به لحاظ فرهنگ ایرانی، هم اسلامی ازدواج امری مقدس است و باید روابط در بستر آن شکل بگیرد و افراد باید برای این امر تربیت شوند. گاهی نگاه این است که ما نباید اینها را بگوییم؛ چون اینها از نظر جنسی بیدار خواهند شد و خطا خواهند کرد. اینها باورهای نادرستی است که مانع آموزش جنسی برای جوانان و نوجوانان در عرصه ورود به زندگی زناشویی مبتنی بر سیستم ارزشی، میشود.
وی ادامه داد: متاسفانه وقتی ما سیستم ارزشی زندگی زناشویی را به نوجوانان و جوانان یاد میدهیم، هیچ اثری از ارزشی بودن روابط جنسی در آن دیده نمیشود. حتی در دید افراد فرهیخته و هنجارمدار هم، روابط جنسی هیچگونه ساختار، نُرم و خط قرمزی ندارد.
ضمانت افتراق دنیای جنسی سالم و ناسالم، با آموزش جنسیِ همراه با عینک پیشگیری، قابل احصاست
عضو هیئت علمی دانشگاه علوم پزشکی تهران قدم بعدی را مشکلات و معضلات جنسیِ قابل پیشگیری دانست که درباره آن کوتاهی شده است و عنوان داشت: ما افراد را تربیت نکردهایم که بتوانند فضای سالم و ناسالم را از هم تشخیص بدهند. ضمانت افتراق دنیای جنسی سالم و ناسالم با آموزش جنسیِ همراه با عینک پیشگیری، قابل احصاست. دختران زیادی مراجعه میکنند که مثلا ده سال از زندگیشان گذشته و در تعاملات جنسی با همسر، مورد هجوم و خشونت جنسی قرار دارند و به سکوت و عقبنشینی روی آوردهاند. البته این ماجرا زن و مرد ندارد. مردانی هم هستند که تحت خشونت جنسی زنان خود هستند.
دکتر مرقاتی در پایان بخش اول از سخنان خود تصریح کرد: غیر از این، عینک محافظتی در روابط هم وجود ندارد و افراد دچار مخاطرات میشوند. زنان و مردانی هستند که با اعتماد، خودشان را در معرض آلودگی با بیماریهای آمیزشی از انواع مختلف قرار میدهند؛ زیرا قدرت تشخیص و پیشگیری از آلودگی را ندارند. آموزش این نکته که وقتی میخواهید آمیزش جنسی برقرار کنید مطمئن شوید که شریک جنسی شما هیچگونه آلودگی ندارد، ضروری است. اعتماد بیش از اندازه در این مسئله، سلامت جنسی را به خطر میاندازد. در هیچ جای جهان، عدم آلودگی از حکم برائت تبعیت نمیکند، مگر خلافش ثابت شود. البته این به این معنا نیست که همسران خود را مورد بازجویی قرار دهیم. روشهایی برای محافظت جنسی وجود دارد که اعتماد خدشهدار نشود.
با چه سنجهای و بر اساس چه مبنایی گفته میشود این روش در زندگی خوب و این روش بد است؟
حجتالاسلام والمسلمین زیبایینژاد در سؤالی از خانم دکتر مرقاتی، ارزشداوریها را مبحثی مورد مناقشه دانست و اظهار داشت: درست یا غلط بودن روابط جنسی زن و شوهرها چه ارتباطی به روانشناسانان و سکسولوژیستها و بهداشتکارها دارد؟ آیا این موارد برای حوزه کارشناسان اخلاق و فقه است یا موارد بالا؟ آیا سکسولوژیستها نباید در چهارچوب فقه و اخلاق عمل کنند و باید خودشان ارزشداوری کنند؟ با چه سنجهای و بر اساس چه مبنایی گفته میشود این روش در زندگی خوب و این روش بد است؟
در پایگاه فرهنگی لیبرال، رضایتمندی اصل است و تمکین، بردگی زن به حساب میآید
ایشان افزود: وقتی رضایت جنسی به عنوان یک ارزش با یک ارزش دیگری درگیر میشود، کسی باید قضاوت کند که کدام طرف را به طرف دیگر ترجیح دهیم. در پایگاه فرهنگی لیبرال، رضایتمندی اصل است و تمکین، بردگی زن به حساب میآید، ولی در پایگاه دیگر ممکن است نتیجه دیگری حاصل شود. وقتی روانشناس، سکسولوژیست، پزشک، کارشناس اخلاق و فقه هر کدام به یک نتیجه خاص خود میرسند، باید مشخص شود حرف آخر را در این میز مشترک چه کسی باید بزند.
زوجین، خود برای امر جنسی ارزشگذاری میکنند
دکتر مرقاتی در پاسخ گفت: ارزشگذاری روابط توسط خود زن و شوهر تعیین میشود؛ یعنی هیچ نسخه از پیشآمادهشدهای که یک دکتر یا روحانی یا مدرس اخلاق بخواهد بدهد، وجود ندارد و خود زوجین در اینباره ارزشگذاری میکنند.
وی افزود: اما اینکه چه کسانی میتوانند به مهارت یافتن زوجین و مدیریت روابط آنها، کمک کنند باید گفت هر فرد از جایگاه تخصص خودش راهکارهایی دارد. از نظر یک سکسولوژیست زمانی رابطه ارزشمند است که احترام متقابل در آن وجود داشته باشد و طرفین حق انتخاب داشته باشند. هیچ وقت نباید احساس ابزار شدن به طرفین رابطه دست بدهد.
وی افزود: سکسولوژیست از جانب خودش این را میگوید و یک مدرس اخلاق هم از جانب خودش و زوجین باید از پارادایم و عینک خودشان این را تبیین کنند. من نمیتوانم از جایگاه یک لیدر مذهبی این را بگویم. نمیتوانم به خانمی که احساس نارضایتی دارد بگویم با نارضایتی ادامه بده؛ چون اگر تمکین نکنی مرتکب گناه میشوی. چنین وظیفهای ندارم. این انسان نباید ناراضی باشد و به دستور همان خدایی که تمکین را قرار داده است، نباید به خود آسیب بزند.
عضو هیئت علمی دانشگاه علوم پزشکی تهران با اشاره به این نکته که اگر این مسئله را درست فهم کنیم، هیچکدام از این دیسیپلینها مقابل هم قرار نخواهند گرفت، تبیین کرد: یکی از دلایلی که علوم مختلف مخصوصا پزشکی و دین در مقابل هم قرار میگیرند، این است که میخواهند در دنیای جنسی انسان، اعمال قدرت کنند. پزشک میگوید اگر اینگونه رابطه برقرار کنی رضایتت تامین خواهد شد. لیدر مذهبی میگوید من ارزشها را تعیین میکنم. اعتقاد بنده این است که اگر علوم بدون تعصب و اعمال قدرت، آفرینش الهی را قبول و دنیای جنسی را فهم کرده باشند، این تضاد رخ نخواهد داد؛ چون هدف، آرامش و سلامت است.
حجتالاسلام و المسلمین زیبایینژاد در تکملهای به بحث دکتر مرقاتی تصریح کرد: این صحبت شما یک قید دیگر هم دارد و آن اینکه پایگاه معرفتی همهشان یکی باشد؛ یعنی علم پزشکی، روانشناسی، فقه و اخلاق همه برای یک پارادایم باشند و اگر از پارادایمهای مختلف برخاسته باشند، نمیتوانند اختلافات را حل کنند.
از همین چالش چندرشتهای میتوان به همگرایی رسید به شرطی که مرعوب جریانهای فکری مسلط نشویم
دکتر علاسوند در آغاز سخنان خود با بیان این نکته که ما در بحث آموزش جنسی یک رویکرد نداریم، گفت: در مطالعه اسناد مختلف کشورها در بحث آموزش جامع جنسی، به رویکردهای مختلفی برخوردم و همین ما را در اجرای برنامه درست برای آموزش جنسی در کشور دچار چندگانگی میکند.
رویکرد خانم دکتر مرقاتی، رویکرد سلامت و رضایت است و حقوقی نیست. نقطه شروع بررسیها هم در وهله اول برای حفاظت از خانواده و نهایتا بحث سلامت است که بتوانیم به حداقل ضررها برسیم؛ چون با یک واقعیتی به نام ارتباطات غیرمشروع هم در کشور مواجه هستیم.
وی افزود: کارآمد کردن افراد برای اینکه هر زمان ازدواج کردند، احساس لذت و رضایت بیشتری کنند، از اهداف است و اگر از اینجا شروع کنیم و تا به آخر هم در همین چهارچوب جلو برویم، هم به متن و رویکرد و روشهای متفاوتی میرسیم و هم همگرایی خواهیم داشت. از همین چالش چندرشتهای میتوان به همگرایی رسید، به شرطی که ما در این مسئله مرعوب جریانهای فکری مسلط نشویم.
عضو هیئت علمی مرکز تحقیقات زن و خانواده تصریح کرد: برخی معتقدند تفاوتی در شور زناشویی بین مرد و زن وجود دارد و دین این تفاوت را دیده است، ولی نگاه لیبرالی آن را نادیده میگیرد.
وی افزود: وقتی تحقیقات روانشناسان تکاملی را میخوانم، در چهارچوب داروینیسم صحبت میکنند، ولی تحقیقات و نتایج آنها چون طبیعتگرایانه است، اغلب منطبق با تحقیقات دینی از کار درمیآید. قدرت اعمال میشود و ممکن است این قدرت، قدرت مسلط نهادهای بینالمللی باشد، که میخواهد رویکرد خود را غالب کند و ما اینجاست که دچار مشکل میشویم.
وقتی مسئله حقوق بشری شود، دعوا درستکن میشود و مسئلهحلکن نیست
دکتر علاسوند رویکرد حقوقی و حقوق بشری را رویکردی مسلط و هژمونیک دانست و افزود: اگر ما نتوانیم این رویکرد را آنالیز کنیم در چالههایی میافتیم. ۱۵۰ کشور درباره بحث آموزش جنسی ورکشاپ میگذارند، نهاد دارند و مسئله رابطه را در حقوق انسانی بحث میکنند. ما هم حق جنسی را قبول داریم و نگاه حقوقی هم داریم، ولی باید حواسمان باشد که نتیجه متفاوت است. وقتی مسئله حقوق بشری شود، مطالبه از سمت غرب به سمت همه کشورها و همه سازمانها شکل میگیرد. دعوا درستکن است و مسئلهحلکن نیست. کسانی که فهرستکننده حقوقِ بهترند، خودشان را محق میدانند که همانها را برای دیگران دیکته کنند.
وی نکته دوم را در بههمریختگی مرزهای معناشناختی شمرد و اظهار داشت: مسئله این است که ما میگوییم آموزش جنسی یا برنامه جامع و این حرف در بیرون هم اکو میشود و اینها واقعا همساز نیستند. سازمانی به نام لیگ عدالت جنسیتی وجود دارد که هدف آنها طبق تعریف خودشان، حمایت از همه انواع جنسیتیها و روابط جنسی است و صراحتا میگویند معنا ندارد بگوییم دو جنس! و این تعریف را ذیل عدالت جنسیتی طرح میکنند.
تنها هنجار آنها رواداری روابط به عنوان حقوق بشر است
ایشان افزود: سند ملی کانادا شامل این مفاهیم است: توسعه انسانی، بحث روابط، تصمیمسازی، خویشتنداری، جلوگیری از بارداری و بیماریهایی مثل اچ آی وی و .. که در آن، مشخص نیست مفاهیم دنبال چه هستند. ارزشها و آنچه ذیل این کلمات قرار میگیرد، متفاوت است. نگاه هنجاری ندارند. تنها هنجار آنها رواداری روابط به عنوان حقوق بشر است. این حق، حاکم بر هر ارزش و هنجاری است. وقتی حرف از خویشتنداری میزند، ذیلش توضیح داده که مرز، همان رضایت و عدم رضایت است؛ یعنی اگر دو طرف با هم توافق کردند حدی از روابط را داشته باشند، مرز خویشتنداری همان حدِ توافقشده است. پس نباید کاربرد کلمه خویشتنداری را با کاربرد معنایی و ارزشی خودمان یکی بدانیم. در بحث تصمیمسازی هم همینطور. این موضوع از نظر سلامت فهم میشود و از دید متعالی، زن و مرد هر دو باید به بسندگی جنسی برسند. ما در جامعه خود، در خانواده متقارن شاید به مشکل برنخوریم، ولی در خانواده نامتقارن و سلسلهمراتبی اگر شرایط خاص حاکم باشد، این فهم نمیشود.
تبار واژههای بینالمللی برای ما نیست و مطالبهای میسازد که ما را دچار مشکل میکند
دکتر علاسوند با بیان این نکته که جدا کردن محتوا از اسم در بحث اسناد بینالمللی بیفایده است، گفت: وقتی بحثی مثل آموزش جنسی در کشور باز میشود و دقیقا اصطلاحات و واژهها و علائم اختصاریاش همان چیزی است که در اسناد بینالمللی وجود دارد، چون تبار واژه برای ما نیست، مطالبهای میسازد که ما را دچار مشکل میکند. برنامه جامعی که آنها میگویند کلمه «جامع» در آن معنا و تببین شده است. برای همین جدا کردن محتوا از اسم فایده ندارد. میگوید برنامه جامع من دارای ۵ عنوان است. عنوان پنجم این است که کودکان باید یاد بگیرند خانواده فقط ارتباط دوناهمجنس نیست و تصریح میکند که باید درک کنند ممکن است کودکی به جای یک پدر و یک مادر، دو مادر داشته باشد که باید به رسمیت شناخته شوند و اسباب تبعیضشان فراهم نشود.
هنوز برنامهای معین با مبانی و اصول دقیق و اهداف مشخص در زمینه آموزش جنسی نداریم
دکتر علاسوند در پایان این بخش از سخنان خود تاکید کرد: نظر بنده این نیست که گارد مخالف بگیریم، اما این دعوا هنوز حل نشده است و هنوز کسانی که از آموزش جنسی دفاع میکنند -که ماهم بخش زیادی از این دفاع را شاید قبول کنیم- برنامهای معین با مبانی و اصول دقیق ارائه نداده و نگفتهاند به چه اهدافی قرار است دست یابیم و کار ما چه وجه تمایزی با اسناد بینالمللی دارد. با این اوصاف بخواهیم دفاع کنیم، یکدفعه گزارشهایی میرسد که در فلان مهدکودک این آموزشها داده میشود. امثال خانم اسلیتر حق دارند بگویند برنامههای آموزش جنسی سارق معصومیت کودکان ماست. اینکه ما مرزهای معناشناختی را معین کنیم و مطابق با آن بستههای خود را آموزش دهیم به رفع سوءتفاهمهای داخلی دراینباره کمک میکند.
میتوان فرهنگ گفتوگوی کارشناسی را در این مباحث جا انداخت
حجتالاسلام والمسلمین زیبایینژاد در تکملهای به سخنان خانم علاسوند گفت: این مسئله برای ما، مسئله مهمی است و باید بر اساس محوریت وفاق اجتماعی حرکت کنیم. متأسفانه به جای اینکه گفتوگوهای کارشناسی شکل بگیرد و فرهنگ آن را در این مباحث که سیاسی هم نیست، اجماعسازی کنیم، احساس میشود که هر کسی راه خود را میرود. یه عده پنهانی در حال اجرا هستند و یک عده هم مخالفاند و نگرانیهایی دارند که شاید زیادی باشد. اگر گفتوگو در این محورها شکل نگیرد، هم مسیر درست به چالش کشیده میشود و هم مسیر غلط به اجرا در میآید و در آینده هم نمیتوانیم در هیچ مسئله دیگری باب گفتوگو را باز کنیم.
خیلی اوقات ابعاد نگرشی و ارادی، در نحوه تحقق امر جنسی ایفای نقش میکند
دکتر سجادیه با اشاره تخصص خود در بحث تعلیم و تربیت کودکان و نوجوانان گفت: در بخش نخست بیشتر میخواهم روی انگارهها از ناحیه فلسفی تمرکز کنم که بعد از بیان چرخشهای نگرشی، ببینیم راهبردهای تربیتی ما چه باید باشد. ترجیح میدهم به جای واژه آموزش از واژه تربیت استفاده کنم؛ چون واژه آموزش بیشتر بار شناختی دارد، ولی امر جنسی در نگاه کلگرایانه قطعا فراتر از حیطههای شناختی و دانشی است و حیطههای نگرشی و ارادی را هم دربرمیگیرد. خیلی اوقات ابعاد نگرشی و ارادی است که در نحوه تحقق امر جنسی ایفای نقش میکند.
وی با بیان اینکه به هفت چرخش اشاره خواهم کرد و پشتوانه این چرخشها هم مطالعه اسناد بالادستی آموزش و پرورش ایران بوده است، ابراز داشت: مبانی نظری سند تحول بنیادین در آموزش و پرورش، سند برنامه درسی ملی که مبنای آموزش و پرورش است و سند سلامت جوانان و پروتکلهای الحاقی و مسائل مربوط به بلوغ که در وزارت بهداشت و ادارات توابع به عنوان سند مشاورههای آموزش و پرورش تدوین شدهاند و مورد توجه قرار گرفتهاند، مبنای مطالعاتی بنده بودهاند.
ما بُعد آسمانی و الهی انسان را بزرگنمایی کردهایم، نمیتوان واقعیت را با عینک آرزو دید
ایشان اولین چرخش را چرخش از نگاه تکبعدی و سلسلهمراتبی به انسان، به سمت نوعی نگاه چند بعدی و جامع دانست و افزود: انگارهای که در ادبیات ما رایج بوده و انسان را فقط یک موجود قدسی دیده و تلاش کرده که ابعاد زمینی و مادی او را انکار و پنهان کند و حتی سعی کند آنها را جلوی دید خودش هم قرار ندهد، باعث شده که ما اساسا راجع به امر جنسی، یک گفتمان سکوت و انکار داشته باشیم. این گفتمان را در اسناد هم میبینید. نویسندگان سند اذعان میداشتند که ما حتی لفظ بُعد جنسی را نتوانستیم در سند بیاوریم. به نظر میرسد که ما بُعد آسمانی و الهی انسان را بزرگنمایی کردهایم. حالت مطلوب را با حالت موجود خلط کردهایم. ما میخواهیم به آن حد برسیم، ولی نمیتوان واقعیت را با عینک آرزو دید.
باید بُعد جنسی را به عنوان یکی از ابعاد آمیخته با زندگی بشر به رسمیت بشناسیم
عضو هیئت علمی دانشکده روانشناسی دانشگاه تهران، دومین چرخش را نگاه بدبینانه و مشکوک به این بعد از بدن دانست و تصریح کرد: دختران و پسران از نشانههای بلوغ در خود خجالت میکشند. والدین آن را نادیده میگیرند. درحالی که اگر بدن را شروع رسیدن به حیات طیبه بدانید و سرآغازی که فرد باید از آن به سلامت عبور کند تا به یک تعادل روحی جسمی برسد، این نگاه بدبینانه و مشکوک تعدیل خواهد شد و بعد جنسی انسان به رسمیت شناخته میشود. در سند بنیادین تحول، جنسیت به رسمیت شناخته شد، نه بُعد جنسی. باید بُعد جنسی را به عنوان یکی از ابعاد آمیخته با زندگی بشر به رسمیت بشناسیم.
با جنسیزدایی صریح و جنسیگرایی ضمنی مواجهیم
وی افزود: خوب است از نکتهای به نام حساسیت جنسی استفاده کنیم و بچههای ما بتوانند در هر موقعیتی، بُعد جنسی آن موقعیت را هم ببینند. برخی نوجوانان و جوانان میگویند ما وارد یک رابطه دوستی شدیم و فکر نمیکردیم به یک رابطه جنسی ختم شود و این نشان میدهد فرزندان ما حساسیت جنسی لازم را ندارند که محیط و طرف مقابل را بسنجند.
دکتر سجادیه ضمن بیان این نکته که ما در جامعه با جنسیزدایی صریح و جنسیگرایی ضمنی مواجهیم، گفت: در روابط غیررسمی و جکها حتی شاید بیش از حد، آمیختگی جنسی وجود دارد که به نظر میرسد این وضعیت باید درک شود و نسبت به آن حساسیت ایجاد گردد.
باید نگاه مرحلهای و فازبندی به امر جنسی داشته باشیم تا بتوانیم آن را در تربیت وارد کنیم
وی چرخش سوم را نگاه رویدادی و آنی به امر جنسی شمرد و ابراز داشت: ما فقط فاز آخر را به عنوان کنش جنسی حساب میکنیم و معمولا آماری که داده میشود و اندیشهورزیای که صورت میگیرد، ناظر به آن اتفاق آخر است. مثلا همین بحث شیوع بیماریهای جنسی یا کودکآزاری، اینها ترمینال یا نقطهنهایی یک برآیند بودهاند. باید نگاه مرحلهای و فازبندی به امر جنسی داشته باشیم تا بتوانیم آن را در تربیت وارد کنیم. وقتی نگاه آنی داریم همین میشود که بگوییم معصومیت بچهها از دست میرود، اما اگر امر جنسی را یک فرآیند ببینیم و مقدمهها را دنبال کنیم تا به گامها برسیم، میتوانیم یک سری آموزشهای سالم داشته باشیم که حساسیتهای فرهنگی اجتماعی را برنیانگیزد و بیشتر ناظر به آن گامهای اولیه باشد و این گامها درست برداشته شود تا آن اتفاق نهایی نیفتد. لازم نیست آگاهیبخشی ما ناظر به گام آخر باشد.
باید مبنای کار و نهادهای مسئول را مشخص کنیم
دکتر علاسوند در بخش دیگری از سخنان خود در ادامه این نشست گفت: ما برنامههای آموزش جنسی میخواهیم، اما اینکه ما آموزش را در چه مبانی و چهارچوبی میخواهیم مهم است. اگر در چهارچوبِ روشن، بحث نکنیم، میزهای چندرشتهای هم شکل نمیگیرد. جمع کردن پارادایمهای کاملا مغایر با همدیگر امکانپذیر نیست. اول نیاز است توافق کنیم که این چند مبنا را قبول داریم. مثلا اینکه ما خانواده سالم میخواهیم و میخواهیم در قواعد حقوقی داخل کشور این پروژه را جلو ببریم. مسئله بعد این است که چرا و به چه هدفی میخواهیم آموزش داشته باشیم.
وی افزود: بحث دیگری هم هست اینکه نهادهای متولی چه نهادهایی هستند؟ برخی کارها تغییری در کشور ایجاد میکند و آن تغییر بیشتر از آنکه ابعاد زیستی داشته باشد، بعد فرهنگی و برگشتناپذیر دارد. الان شاید افراد زیادی هستند که میخواهند جامعه امریکا را از لحاظ فرهنگی جمع کنند، اما نمیتوانند؛ بخصوص وقتی قصه به بحث پول و سرمایهداری گره میخورد.
دولت کانادا برنامه آموزش جنسی را تا سال ۲۰۱۶ به دلیل مخالفت مردمی اجرا نکرد
عضو هیئت علمی مرکز تحقیقات زن و خانواده، هدف از بیان لفظ تربیت جنسی را پررنگ کردن نقش خانواده عنوان کرد و افزود: آنها اگر میگویند آموزش جنسی چون در نگاه آنها Education رسمی و تخصصی است و از دست خانواده خارج است. دولت کانادا برنامه آموزش جنسی را تا سال ۲۰۱۶ به دلیل مخالفت مردمی اجرا نکرد. بعد هم در این سند اصلی را قرار دادند که دیگر آموزش نیازی به رضایت والدین ندارد و اجرایش کردند.
بخشی از تربیت جنسی این است که یاد بدهیم افراد در کنترل و خویشتنداری نامرغوب و ناتوان نیستند
دکتر علاسوند در پایان سخنان خود تصریح کرد: بحث تربیت جنسی، بحث کنترل و خویشتنداری است و اینکه به افراد یاد بدهیم شما اینقدر در کنترل و خویشتنداری نامرغوب و ناتوان نیستید. حال برنامههای خویشتنداری ما چیست؟ ما در الگوی خانواده یک چیز نیاز داریم و در الگوی خارج از خانواده چیزهای دیگری. الگوی خانواده حتما بر اساس مبانی اسلامی است که ازدواج بههنگام جزء آن است. اگر کسی در شرایط تنش جنسی قرار بگیرد و ازدواج نکرده باشد با چه قصهای میشود آرامش کرد؟ اینکه جامعه سالم را چگونه بسازیم و اینکه در بخش ناسالم با چه مخاطبی و از کجا و چه زمانی شروع کنیم، مهم است. کسانی که متخصص هستند باید در این دو مسیر کار کنند تا ما بتوانیم جامعه را به سمت سلامت ببریم.
دکتر سجادیه با اشاره به نکته دکتر علاسوند در بحث Education گفت: Education معنای تربیت هم دارد و فقط تربیت رسمی نیست. formal education همان تربیتی است که در خانواده اتفاق میافتد و اگر بحث را آموزش بگیریم صرفا به این معنا نیست که حق خانواده نادیده گرفته شود.
متاسفانه بیش از اینکه جامعه متدین ما متاثر از فرهنگ اهل بیت باشد، متاثر از انگارههای وارداتی و تصوفی است
حجتالاسلام والمسلمین زیبایینژاد در ادامه با اشاره به سخنان خانم سجادیه گفت: نفوذ فرهنگ بیگانه از قدیم مشکل جامعه ما بوده است. فرهنگ عرفانهای شرقی، هندی و مسیحیت که به زهد جنسی و تجرد اهمیت میدادند و متاسفانه بیش از اینکه جامعه متدین ما متاثر از فرهنگ اهل بیت باشد، متاثر شده از انگارههای وارداتی و تصوفی که بین جسم و روح تقابل ایجاد میکرده و توجه به تن را سخیف میدانستند درحالی که فرهنگ اهل بیت کاملا خلاف این است.
وی افزود: در روایت داریم «من اخلاق الانبیاء کثرۀ الطروقۀ؛ یکی از سنن اخلاق انبیاء کثرت روابط جنسیشان با همسرانشان بوده است.» امام هفتم علیهالسلام میفرمایند اوقات خود را به چهار قسم تقسیم کنید. بخشی را صرف در عبادت، بخشی برای کسب روزی حلال، بخشی برای ارتباطات اجتماعی و آخرین بخش را در لذتهای حلال بگذرانید که اگر از لذتهای حلال کم بگذارید، توفیقتان به عبادات کم میشود. امام صادق علیهالسلام میفرمایند: مهمترین لذت دنیا، لذت جنسی است. اگر درست به این بعد اهتمام نشود، قواره ارتباط با خدا هم از انسان سلب میشود.
انگاره «مهار» باید به انگاره «تدبیر» تبدیل گردد
دکتر سجادیه با مروری بر چرخشهای گفته شده عنوان کرد: وقتی نگاه ما بر اساس چرخش اول، نگاه چندبعدی به انسان شد و امر جنسی را به عنوان یک بعد انکارناپذیر از زندگی انسان دیدیم و لذت جنسی را به رسمیت شناختیم، به انگاره مهار میرسیم که در اسنادمان با واژه «کنترل» با آن مواجه هستیم. این انگاره باید به انگاره تدبیر تبدیل شود.
این استاد دانشگاه افزود: ما از نوجوانان ۱۸، ۱۹ ساله که در هیچجا هیچ صحبتی راجع به مهارتهای لازم برای کنش جنسی نمیشنوند، چه انتظاری داریم که یکدفعه وقتی سر سفره عقد بله گفتند، کنشگری با تغییر صد و هشتاددرجهای داشته باشند! در بحث آموزش نمیتوانیم فقط به انگارههای سلبی بپردازیم. باید از یک سنین به بعد آرام و با تدریج از نگاه ایجابی هم صحبت کنیم که فرداروزی بسیاری از بحثهایی را که خانم دکتر مرقاتی میفرمایند و ناشی از بهت فرد و طبیعی است، نداشته باشیم.
میتوانیم به تفسیرهای موسعتری از تمکین برسیم
عضو هیئت علمی دانشکده روانشناسی دانشگاه تهران، تغییر بعدی را تغییر از انگاره تکریشهای و عموما جنسیتی به کنشگری جنسی فقط با یک عبارت تمکین ولاغیر عنوان کرد و گفت: فارغ از موقعیت و مزاج و طبیعت افراد نمیتوان یک عبارت را فصلالخطاب قرار داد. باید به سمت انگارههای متنوعتر و در عین حال مشروع حرکت کرد. فقه شیعی افتخار دارد که یکی از منابعش عقل است و معتقدیم که آموزههای فقهی ما، پشتوانه عقلی و منطقی دارند. ما اصول مختلفی در فقه داریم. بحث اضطرار را داریم و نمیتوانیم یک کلیشه را علم کنیم. همانطور که درباره سلیقههای دیگر صحبت و گفتوگو میشود، حتما باید پرسیده شود نظر شما در بحث کنشگری جنسی چیست؛ چراکه اگر لذت دو طرفه نباشد، پایدار نیست. یعنی ممکن است شما فشار را به یک طرف وارد کنید و تحمل شود و بعد یکجا بیرون بزند. فقه مواقع اضطرار راههای برونرفت پیشنهاد میدهد و میتوان گفت میتوانیم به تفسیرهای موسعتری از تمکین برسیم. این درست است که جنس مرد در بحث جنسی خواهانتر و فعالتر است، ولی نمیتوانیم این را اینقدر کلیشهای کنیم که از موقعیت جدا شود و اساسا انگار یک طرف فقط کنش جنسی دارد و طرف دوم کاملا نادیده انگاشته شود و رضایتش درنظر گرفته نشود.
دکتر سجادیه نکته دیگر را حرکت از نگاه تکلایه و تکمسئولیتی به امر جنسی به سمت نگاه چند لایه با مسئولیتهای پزشکی، روانشناختی، جامعهشناختی و حقوقی دانست و افزود: باید بتوانیم پیامدهای این امر را از همه جهت به دوش بکشیم. در جامعه امروزی برخی تلاشهایی را مثلا در ترویج چندهمسری یا متعه میبینیم. با این تلاشها مشکل بنیادین ندارم به شرط اینکه لایههای مختلف مترتب بر این قضایا را ببینند که اگر فرد آگاه و مسئول بود و بار این مسئولیت را قبول کرد، بتواند وارد شود.
احساس فرودستی جرأت اندیشهورزی را از ما میگیرد
دکتر سجادیه در پایان این بخش از سخنان خود و با اشاره به انگاره آخر؛ یعنی تلاشهای بینالمللی، تصریح کرد: من با نگاه پارادایمی نسبت به تلاشهای بینالمللی موافق نیستم؛ چون نگاه پارادایمیک امکان گفتوگو را بین ما و جهان پیرامون از بین میبرد. ما باید احساس فرودستی خود را کنار بگذاریم و فکر نکنیم در همه عرصهها آنها جلوترند. احساس فرودستی جرأت اندیشهورزی را از ما میگیرد. در عین حال احساس فرادستی هم ممکن است ما را دچار توهم و تخیل کند. ما در دنیای بشری با معضلی مواجه هستیم و تلاشهایی کردیم و دیگران هم تلاشهایی میکنند. به نظر میرسد باید به انگارههای معقول و منصفانه روی بیاوریم؛ یعنی حتما قبل از نظر دادن بررسیهای لازم را انجام دهیم و فقط جانب خودمان را نگیریم بلکه به یک نوع تبادل پایاپای و تعامل برسیم. فرهنگ ما قابلیت و پتانسیلهای زیادی دارد که دنیای امروز ممکن است تشنه همین قابلیتها باشد، در عین حال باید گوش شنوایی هم داشته باشیم. قبل از بررسی، نه آری گفتن هنر است، نه مخالفت کردن.
آنها برای جامعه خود کار میکنند
دکتر مرقاتی در نقدی به بحثهای مطرح شده گفت: اگر برنامهای در سطح بینالمللی هست، حتما برای کشور خودشان است. آنها برای ساختن جامعه خودشان کار میکنند. از دید تخصصی بنده، آنها برنامه جامعه آموزش جنسی را طراحی نکردند که جامعه دیگری را از بین ببرند. در صحبت خانم علاسوند بود که کانادا اخیرا اجازه اجرای برنامه را از والدین برداشته است و بنده دارم فکر میکنم که کانادا اگر اشتباه میکند-که قبول ندارم اشتباه میکند- به جامعه خود ضرر میزند یا میخواهد به ده سال بعد جامعه ما ضرر بزند؟
وی افزود: در باب آموزش جنسی آنچه در ایران هم رخ میدهد، آشنایی والدین با چگونه آشنا کردن فرزندان خود در باب مسائل جنسی است، نه آموزشهایی که به سطح نوجوانان ما نمیخورد و نباید داده شود. این سؤال هنوز برای بنده باقی است که چرا در کشوری که دینش اسلام است، حریم خصوصی معنایی ندارد؟ آیا فرزندان ما با مفهوم حریم خصوصی آشنا هستند؟
فقیه کارش حکمسازی نیست که بگوییم با یک نگاه موسعتری استنباط کند/تغییر مختصات ممکن است باعث ایجاد موضوع جدید و اضافه شدن قیود به حکم تمکین شود
حجتالاسلام والمسلمین زیبایینژاد در ادامه این نشست و در سخنانی تاکید کرد: ما نباید مفاهیم موجود در فقه را بیرون بکشیم و مدرن تفسیر کنیم. آن عقلی که فقیه میگوید من به آن حکم میکنم، عقلی است که هیچ انسانی در آن تردید نمیکند، ولی جامعه مدرن قبولش ندارد. بن تام، هیوم، هابز میگویند شما ارزشهایتان را از تمایلاتتان میگیرید و هیچ چیز خوب و بدی غیر از تمایلات و ضدتمایلات شما وجود ندارد. عقلانیتی که امروزه به عنوان عقل ابزاری از آن یاد میشود این است. آنچه فقیه میگوید به عقل ارسطویی نزدیکتر است تا عقلی که غرب تفسیر میکند.
وی افزود: فقیه کارش حکمسازی نیست که بگوییم با یک نگاه موسعتری استنباط کند. کار فقیه کشف حکم دینی و اراده خداوند است و در این مسیر باید اعتبار متن، از حیث سند و دلالت و داشتن و نداشتن معارض، معنای جدی مراد شارع را بفهمد. در این مسیر ممکن است اشتباه کند؛ یعنی ممکن است موضوع در گذشته وضعیت خاصی داشته باشد، ولی الان عنوان جدید پیدا کرده است؛ مثلا امروز بحث اقتصاد مقاومتی و برند داخلی و بیکاری برای ما مهم شده است. از طرفی صهیونیستها هم دشمن ما هستند. حالا اگر در گذشته دور جنس خارجی خریداری و معامله میشده است، الان بحث تسلط کفار بر بازار و تحریم و بیکاری و ... وجود دارد و باید در نظر گرفته شود. ممکن است فقیهی که موضوعشناس نیست احلالله البیع را بگوید و فقیهی که موضوعشناس هست بگوید تبدل موضوعی اتفاق افتاده و حکم جدیدی بدهد.
رئیس مرکز تحقیقات زن و خانواده در ادامه عنوان کرد: واقعیت فیزیولوژیکی بدن زن و مرد تغییری نکرده است؛ زن و مرد الان همان زن و مرد هزار سال پیش هستند، اما در بازنمایی امر جنسی، تحریککنندهها و خطرات جنسی اتفاق جدید افتاده است و این پرسش جدیدی برای ما ایجاد میکند که از فقیه بپرسیم با این مختصات به وجود آمده آیا تمکین به همان شکلی که قبلا میگفتید هست یا قیود دیگری به آن اضافه میشود؟
در برخی از موقعیتها باید نگاه ما فرادستانه باشد و اصول اخلاقی خود را در فرادست بدانیم
حجتالاسلام والمسلمین زیبایینژاد در پایان بخش اول نشست تاکید کرد: گاهی ما میخواهیم با جهان مذاکره کنیم؛ مذاکره یعنی امتیاز دادن و امتیاز گرفتن. بحث دیگر این است که گاهی نگاه ما به اسناد بینالمللی نگاه رقیب نیست. میخواهم یاد بگیرم و واقعیت دنیای امروز را بفهمم. نکند کشورها، در بحث آموزش جنسی طرح جدید آوردهاند که مسئله امروز اینها، مسئله فردای ماست. اما این منافاتی با نگرش پارادایمی ندارد. باید حواسمان باشد طرف مقابل از چه پایگاه معرفتیای برخاسته و مسائل را در چه چهارچوبی فهم میکند. در موقعیتی که آنها براساس نیاز میدانی خود به نتیجهای رسیدهاند و ممکن است تجربه جدیدی داشته باشند، ما نباید نگاه فرادستانه داشته باشیم، اما در برخی از موقعیتها باید نگاه ما فرادستانه باشد و اصول اخلاقی خود را در موقعیت فرادست بدانیم؛ یعنی اگر ما میگوییم زنا حرام است و رابطه جنسی در چهارچوب ازدواج پذیرفته میشود، این پیشفرض ماست که از آن هم تنزل نمیکنیم و دیگران را در این مسئله عقبمانده میدانیم. اما این مسئله منافاتی ندارد که سر برخی از مسائل با هم گفتوگو کنیم.
باید به دنبال گفتمانسازی و تعامل فعال با جامعه بینالمللی باشیم
دکتر سجادیه در ادامه و در بخش دوم سخنان خود گفت: یکدست دیدن غرب خطاست؛ زیرا غرب مجموعه بههم پیوسته تکنوایی نیست. بحث ابزاری بودن عقل را خود غربیها هم مطرح کردهاند. در غرب هم کسانی مانند هابز و هابرماس و هم کسانی مانند فوکو را داریم که تمدن غرب را زیر سؤال برده است. اینکه یک برچسب روی غرب یا شرق بزنیم، نگاه درستی نیست. البته، نمیخواهم تفکر را یک امر انتزاعی و بریده از فضای اجتماعی و زیست افراد جلوه دهم، اما آدمها میتوانند در یک سطح عقلانی با هم گفتوگو و تعامل داشته باشند. اگر نگاه پارادایمیک ما به قدری شدید شد که امکان گفتوگو را سلب کردیم، اصلاً با رسالت دین سازگار نیست. چون دین آمده کسانی را که به دین اعتقاد ندارند، دعوت کند.
وی افزود: عدم گفتوگو هم ما را در خودمان اسیر خواهد کرد، هم اینکه امکان توسعه دین را از ما خواهد گرفت. ما حضور منفعلانهای در مجامع بینالمللی داریم؛ در صورتیکه این حضور باید فعالتر شود، به دنبال گفتمانسازی باشیم و به جای انکار کردن وارد یک تعامل فعال با جامعه بینالمللی شویم.
حوزهها باید پاسخگوی وضعیت دینی و فرهنگی مردم باشند
دکتر سجادیه با اشاره به نگاه امام خمینی(ره) به فقه، ابراز داشت: ایشان درباره فقه پویا و حساس به زمان و مکان بحثهایی داشتند. ما اگر این بحث را پی نگیریم باید مطمئن باشیم که آدمها از ما سبقت میگیرند. آنها وقتی ببینند دین در مقابل نیازهایشان مانع میگذارد، تا ابد صبر نمیکنند و وضعیت اخیر جامعه این هشدار را به ما میدهد. در دبیرستانی متوجه شدم از یک کلاس یازده نفره دخترانه، 10 نفر تجربه جنسی داشتهاند. حوزهها باید پاسخگوی وضعیت دینی و فرهنگی مردم باشند و فقه پویا را دنبال کنیم. باید فکری کنیم چون با انکار کردن هیچ مسئلهای حل نمیشود. رخ دادن اتفاقهای خوب در این زمینه نیازمند تلاش و اندیشهورزی است. حوزهها باید این مسائل را روی میز بیاورند و راجع به آن فکر کنند و نظر دهند. باید مطالعات میدانی انجام دهیم تا اطلاع دقیقی از وضعیت جامعه داشته باشیم.
نگاه بنیانگذاران آموزش جنسی، نگاهی توسعهگرا نسبت به رابطه جنسی بوده است
حجتالاسلام والمسلمین زیبایینژاد با اشاره به نگرانی در باب آموزش جنسی و چرایی این نگرانی گفت: باید ببینیم در دنیا چه اتفاقی افتاده و در کشور ما چه اتفاقی میافتد؟ اولین کسی که بحث آموزش جنسی را مطرح کرد، یک زن رادیکال سوسیالیست به نام مارگارت ساینر بود که خدا را هم قبول نداشت. او سال 1914 نشریهای به نام زن یاغی منتشر کرد که شعار آن «بدون خدایان، بدون اربابها» بود. او ایده کنترل باروری را برای زنان مطرح میکرد و این مسئله چند سال بعد منجر به ایده آموزش جنسی برای نوجوانان شد. چند دهه بعد گفته شد ما میخواهیم بچهها تا زمان ازدواج بدون هیچ دغدغه اخلاقی و بهداشتی رضایت جنسی را تجربه کنند. نگاه کسانی که بنیانگذار آموزش جنسی بودند، نگاهی توسعهگرا نسبت به رابطه جنسی بوده است.
وی افزود: در سال 1945 ویلهلم رایش اولینبار واژه انقلاب جنسی را ابداع کرد و گفت اگر این انقلاب اتفاق بیفتد باعث فروپاشی ساختارهای سیاسی و اجتماعی دیگر هم میشود. پس از آن در دهه 1960 و 1970 انقلاب جنسی اتفاق افتاد که نقطه اوج آن انقلاب 1970 فرانسه بود. نتیجه این شد که حاکمیت به نفع انقلابگران کنار کشید و گفت عرصه سبک زندگی جنسی شما به خودتان مربوط است. هربرت مارکوزه معتقد است اگر اخلاقی حاکم شود که عشق جنسی در آن حاکمیت پیدا کند، ساختارهای اقتدار را از بین میبرد.
کینزی آمارسازی کرد تا انقلاب جنسی راه بیندازد و مرد سال نشریه تایم شد
کینزی حشرهشناسی بود که سال ۱۹۴۸ کتابی درباره رفتارهای جنسی مردان نوشت و آمارهای جنسی عجیب و غریبی ارائه داد. او تجربیات جنسی قبل از ازدواج را برای ازدواج مفید میدانست و با آمارهای عجیبی نشان میداد که زیر پوست جامعه آمریکا چه اتفاقاتی میافتد. او در اوایل سال 1950 نیز کتاب رفتارهای جنسی زنان را نوشت و در آنجا آمارهایی ارائه داد. انتشار این کتابها باعث شد افرادی نگران شوند که نکند آمارها ساختگی باشد. کارشناسان مؤسسه کینزی بررسی کردند و به این نتیجه رسیدند که آمارها توسط او ساخته شده تا تصمیمگیران جامعه را متقاعد به تغییر رویکردهایشان کند. او با این کار هراسی ایجاد کرد که مسئولان مجبور به تن دادن به اصلاحات شدند. همچنین، جوانان و نوجوانان نسبت به این مسئله حساس شدند و جریان بیخیالی جنسی اشاعه پیدا کرد. یکی از آثار اشاعه نظرسنجیها در ایران، هم همین مسئله است.
دکتر مرقاتی در نقدی به بحث حجتالاسلام زیبایینژاد گفت: کتاب رفتارهای جنسی زنان کینزی منتشر نشد؛ چون مردم به دلیل فضای اخلاقی و اجتماعی آن زمان با آن مخالفت کردند. کینزی به این دلیل که مبانی اخلاقی جنسی جامعه را شکست، خودش هم شکست خورد و اجازه چاپ کتاب را به او ندادند. جامعه اخلاقی آن زمان آمریکا نشان داد برای خودش اخلاق و خط قرمزهایی دارد.
حجتالاسلام والمسلمین زیبایینژاد در پاسخ مطلب خانم مرقاتی تصریح کرد: کینزی در آن زمان تبدیل به مرد سال نشریه تایم شد و بعد از کتاب رفتارهای جنسی زنان بود که مورد تردید قرار گرفت. آن زمان اینگونه نبود که همه جامعه آمریکا مخالف او باشند، بلکه بخشهایی از نخبگان به او فشار آوردند و بقیه جامعه راه خود را رفتند. سال 2011 شعار «بیایید دربارهاش بحث کنیم» درباره ایدز مطرح شد و آن شعار عیناً در جامعه ما هم مورد طرح قرار گرفت. جامعهشناسان میگویند «صحبت کردن»، «ایجاد کردن» است. چه کسی باید در این مورد صحبت کند؟ بچهها یا کارشناسان؟
وضعیت NGOهای فعال در حوزه ایدز و امور جنسی نگرانکننده است/ برخی از آنها پوشش هستند
این استاد حوزه و دانشگاه ادامه داد: وضعیت NGOهای فعال در حوزه ایدز و امور جنسی نگرانکننده است. برخی از آنها پوشش هستند. از سوی دیگر، تفاهمنامههای نهادهای دولتی با نهادهای بینالمللی نشان نمیدهد کشور مستقلی هستیم؛ چراکه ادبیات وارداتی و اشراف نهادهای بینالمللی را پذیرفتهایم.
نهاد ذیصلاح در حوزه آموزشهای جنسی باید مشخص شود
وی موضوع بعدی را، علمداری یک نهاد غیر ذیصلاح در حوزه آموزشهای جنسی دانست و افزود: وقتی نهاد بهداشتی علمدار این موضوع میشود، مسئله دیگر اخلاق نیست؛ چون برای این نهاد تنها بهداشت و رضایت شخص مهم است. نگرانی بعدی تغییر ادبیاتی است که در نتیجه نظام واژگانی وارداتی صورت میگیرد. مثلاً در ادبیات دینی عبارت حریم خصوصی را به معنایی که الان مطرح میشود، نداریم. در ادبیات دینی من حق تسلط بر بدن خودم را ندارم؛ چون تحت فرمان خدا هستم.
آموزش ممکن است ترس از رابطه جنسی را کم کند و رابطه نامشروع را افزایش دهد
رئیس مرکز تحقیقات زن و خانواده ضمن توجه دادن به این نکته که ایدز در اکثریت موارد ناشی از سوءاختیار شخص بوده است، ابراز داشت: نمیتوان در برخی موارد این موضوع مجرمیت را نادیده گرفت. باید در نظام ارزشگذاری موضع خود را مشخص کنیم. آموزش جنسی بهداشتی میدهیم تا شخص دچار بیماری نشود، اما همین مسئله ممکن است ترس او را از رابطه جنسی کم کند و بیشتر این کار را انجام دهد. اگر با این اقدامات ایدز به میزان 20 درصد کاهش یافت، اما زنا 2 درصد افزایش پیدا کرد، خطر کدامیک بیشتر است؟
نظام آموزش و پرورش ما ویژگیهای لازم را برای ارائه آموزشهای جنسی ندارد
حجتالاسلام والمسلمین زیبایینژاد در پایان این بخش از سخنان خود خاطرنشان کرد: ایرادی که برخی مطرح میکنند این است که آموزش جامع جنسی مسائل ما را در برخی مراتب حل نمیکند، بلکه جابهجا میکند. مشکل بهداشتی را حل میکند، ولی مشکل دیگری به وجود میآورد. نکته دیگر، همزمانی جریان تأکید بر مقابله با ایدز با افزایش سن ازدواج است. تلقین میکنند که ازدواج زیر 18 سال خطرناک است؛ بردگی جنسی میآورد و احتمال ناسازگاری وجود دارد و بلوغ رخ نداده است در حالیکه بلوغ اجتماعی، اکتسابی است و با آموزش و تربیت حل میشود. دختران را به دلیل ازدواج از مدارس اخراج میکنند؛ در حالیکه باید آنها را تشویق کنند و حتی مدارس و امکانات بهتری در اختیارشان قرار دهند. نظام آموزش و پرورش ما کدام مسئله تربیتی را در ایران حل کرده که میخواهیم آموزش جنسی را به او بسپاریم؟ نظام آموزش و پرورش ما ویژگیهای لازم برای این کار را ندارد.
خانوادهها در خط مقدم آموزش جنسی به بچهها قرار دارند
دکتر مرقاتیخویی با تأکید بر نقش خانواده در آموزش جنسی گفت: خانوادهها در خط مقدم آموزش جنسی به بچهها قرار دارند و غیر از آنها هیچ مقام و سازمان دیگری حق ورود به آموزش جنسی کودکان را ندارد، اما والدین در این زمینه تعلیم ندیدهاند. آقای زیبایینژاد شما از کینزی شروع کردید، اما اشارهای به کارهای میشل فوکو نداشتید؛ در حالیکه فوکو غرب را زیر سؤال برد و دریچهای را در آموزش جنسی باز کرد. سایمون نیز میگوید باید به کلیشههای جامعه و ارزشها و هنجارهای آن توجه داشته باشید؛ سپس محتوای آموزشی جنسی تولید کنید. بنده اعتقادی به خروج خانواده از حوزه آموزشهای جنسی ندارم. ابتدا باید خانواده در این موضوع ورود کنند، سپس سازمانها و نهادهای دیگر در کنار خانواده قرار گیرند.
اگر فشار انکار گفتمان جنسی زیاد شود جامعه معمولاً دچار انقلاب جنسی خواهد شد
دکتر سجادیه ضمن موافقت با دیدگاه حجتالاسلام والمسلمین زیبایینژاد گفت: جامعه ما در دوره دابل پستمدرن قرار دارد، به این معنا که از هم گسیخته است و احاطه خاصی هم درباره آن وجود ندارد. بحث آمارهای واقعی و برداشت از واقعیت، یک اتفاق محوری در این حوزه است. من معتقد نیستم که در حال حاضر در جامعه ما انقلاب جنسی ایجاد شده، اما اگر فشار انکار گفتمان جنسی زیاد شود، جامعه معمولاً دچار انقلاب جنسی خواهد شد.
تقویت جایگاه خانواده و روابط و گفتوگوهای والد – فرزندی از راهبردهای آموزش جنسی است
وی افزود: راهبردهای مختلفی برای آموزش جنسی وجود دارد. اولین راهبرد، تقویت جایگاه خانواده و روابط والد – فرزندی است. در مراحل ابتدایی آموزش جنسی، تعلق کودکان و نوجوانان به خانواده، در انتقال ارزشهای اخلاقی و اجتماعی بسیار تأثیر دارد. در فرهنگ دینی ما هم میگفتند نزدیک به سن بلوغ آموزشهایی به افراد داده شود که الان این بخش از آموزش هم کمرنگ شده است. راهبرد دوم، تقویت گفتوگوهای والد – فرزندی است. خانوادهها در حالت انفعال بهسر میبرند و ترس، احساس ننگ، برخوردهای تکانهای و قضاوتهای سنگینی که ممکن است با کودک داشته باشند، برای انتقال این آموزشها مشکل ایجاد میکند.
بایستههای آموزش به خانوادهها در رابطه با تربیت جنسی فرزندانشان
دکتر سجادیه تربیت جنسی را از دو منظر ماهیت و گروههای هدف حائز اهمیت دانست و ابراز داشت: در خصوص ماهیت، تربیت جنسی باید از جامعیت برخوردار باشد و محدود به فقه یا پزشکی یا روانشناسی و... نشود و ذوابعاد بودنش حفظ گردد. برای مثال در باب ازدواج زیر ۱۸ سال، ما پاسخگویی مناسب حقوقی نداریم، ولی ازدواج زیر ۱۸ سال داریم، اگر همه ابعاد را ببینیم و حمایت کنیم، به مشکل برخورد نمیکنیم. درباره گروههای هدف 3 گروه را پیشنهاد میکنم. اولین گروه خانوادهها هستند که بهواسطه تقویت گفتوگو باید از دو جنبه محتوایی و ساختاری آنها را تقویت کنیم. از جنبه محتوایی باید در مورد ماهیت امر جنسی با آنها صحبت کنیم و در دورههای طولانیمدت درباره تغییر نگرش با آنها کار کنیم؛ چون این مباحث از جنس دانش نیستند که فرد یک جلسه آنها را بشنود و تمام شود. نگرشها امور نهادینهای محسوب میشوند که نیازمند گفتوگو و زمان هستند. بنابراین، باید برای آموزش خانوادهها دورههای طولانیمدت گذاشته شود.
همچنین، باید در مورد ماهیت امر جنسی و توجه به فازهای مقدماتی آن با والدین صحبت کنیم. این مسئله ممکن است اثر مثبت مضاعف داشته باشد؛ یعنی والد چون یک کنشگر جنسی هم است، میتواند برخی از آموزشها و نگرشها را در زندگی خود هم بهکار بگیرد تا فضای خانواده، فضایی سالمتر و پایدارتر شود.
وی افزود: از سوی دیگر، نمیتوانیم تنها به بعد محتوایی بسنده کنیم؛ چون یکی از خلأهای جدی خانوادهها مهارتهای گفتوگویی است که به نظر میرسد از این جنبه باید آموزشهای ساختاری ارائه داد. افراد باید یاد بگیرند چگونه گفتوگوی مداوم اتفاق بیفتد و گفتوگوها با جملههای کوتاه قطع نشوند. در حوزه تعلیم و تربیت هم در منابع غربی و هم در قرآن کارهای زیادی به این منظور ارائه شده است. من روی گفتوگوهای قرآنی و پرسشگری در قرآن کار کردم. در غرب اندیشمندانی مثل گادامر و هابرماس بهصورت جدی روی موضوع گفتوگو کار کردند و میتوانیم از تجربیات آنها استفاده کنیم.
در ادامه دکتر مرقاتی گفت: ما سالهاست در کشور والدین را برای همین مسئله که خانم دکتر اشاره کردند تعلیم میدهیم. آموزشهای ما بر مهارتآموزی والدین در تربیت جنسی بچههایشان از صفر سال تا دوازده سال و مدیریت و نظارت بر رفتارهای جنسی نوجوانان توسط والدین تمرکز دارد. ممکن است در نقاط دیگر جهان سازمانها این کار را انجام دهند، اما در ایران فعلاً باید والدین این کار را برعهده بگیرند.
نظام رسمی نباید وارد مبحث تربیت جنسی کودکان شود
دکتر سجادیه با نفی ورود نظام رسمی در تربیت جنسی کودکان گفت: نظام رسمی باید روی خانوادهها تمرکز کند و آنها را آموزش دهد. برخی از مهارتها مربوط به فاز پیشبرانگیختگی است. اگر امر جنسی را فازمند و دارای گام در نظر بگیریم، یک مرحله پسابرانگیختگی داریم که کنترل آن خیلی سخت است، اما گامهای مقدماتی پیش از برانگیختگی هم داریم که میتوانیم طی آنها مهارتهایی به افراد یاد بدهیم که اصلاً به مرحله پسابرانگیختگی نرسند. ممکن است آموزشهایی که ارائه میدهیم خاص تربیت جنسی نباشند، اما اتفاقاً دغدغهمندان در حوزه تربیت جنسی باید بر این نوع تربیت تأکید کنند. مهارتهای ناظر بر فاز نخست کنشگری جنسی مثل اینکه تو از کرامت الهی برخوردار هستی، احترام به دیگران، گفتوگو، مهارتهای تصمیمگیری، استقلال و... باعث میشود نوجوانان و جوانان در مقابل جریانهایی که در جامعه شکل میگیرد، کنترل و تدبیر داشته باشند.
آموزشهای جنسی در مرحله پسابرانگیختگی باید به گروههای در معرض خطر ارائه شود
ایشان افزود: آموزشهای خاص جنسی در فاز آخر؛ یعنی فاز پسابرانگیختگی باید در مورد گروه هدف خاص؛ یعنی گروههایی که به نحوی متوجه خاص بودن یا در خطر بودن آنها میشویم، انجام گیرد. این گروههای هدف باید وارد آموزشهای جنسی خاص شوند. در این مورد فرضمان این باشد که ممکن است سایرین هم در ارتباط باشند و تمرکزمان را بر کاهش خطر قرار میدهیم. البته، من با بسط این نوع آموزش برای همه گروهها موافق نیستم؛ چون نیازی نیست و ممکن است باعث ایجاد برانگیختگی در میان همه گروهها شود.
تأکید اول باید بر رابطه همسرانه باشد
حجتالاسلام والمسلمین زیبایینژاد ذیل نکات عنوان شده تصریح کرد: اولین راهبردی که خانم دکتر سجادیه برای آموزش جنسی اشاره کردند، تقویت گفتوگوهای بین والدین و فرزندان بود، این اتفاق باید رخ دهد، اما یکی از علتهایی که کمتر این اتفاق میافتد، اولویت دادن به والدگری است؛ یعنی زمانی که شما زیاد بر نقش مادری و پدری تأکید میکنید، اتفاقاً رابطه پدر و فرزندی و مادر و فرزندی آنگونه که باید، شکل نمیگیرد. تأکید اول باید بر رابطه همسرانه باشد؛ یعنی در یک خانواده باید ارتباط بین زن و شوهر به درستی شکل بگیرد و مهمترین رابطه آنها رابطه بین خودشان باشد. برای مثال اگر زن و شوهری در حال گفتوگو هستند و فرزند وارد میشود و میگوید مامان، به او بگویید صبر کن گفتوگوی ما تمام شود. یعنی رابطه ما اینقدر مهم است که بچه نباید این رابطه را قطع کند. در این صورت، این تلقی برای فرزند ایجاد میشود که پدر و مادر من بسیار مهم هستند و من میتوانم به آنها اتکا کنم، اما اگر این تلقی برای فرزند بهوجود بیاید که من مهم هستم، ممکن است رابطه خوبی شکل نگیرد. درواقع، باید اتفاق لازم در نتیجه رخ دهد، نه در موضوع اقدام؛ یعنی در نتیجه باید رابطه والدین و فرزندان تقویت شود، اما وقتی آن نتیجه را تبدیل به موضوع اقدام میکنیم، ممکن است نتیجه موردنظر حاصل نشود.
نگرانیهایی درباره ارائه آموزشهای جنسی به افراد در معرض خطر
ایشان ضمن تایید جداسازی گروههای مختلف از هم تصریح کرد: الان بچههایی داریم که مسئله جنسی دغدغه آنها نیست؛ به همین دلیل نباید روی نقطه ارگاسم جنسی برای آنها آموزش بگذاریم تا این موضوع تبدیل به مسئله آنها شود. اما بچههایی هستند که در دام رابطه جنسی افتادهاند و چون نتوانستهایم در خاکریز اخلاقی روی آنها کار کنیم، به خاکریز بهداشت میرویم و میگوییم شما که حرف ما را برای اخلاقی زندگی کردن گوش ندادید، پس حداقل بهداشتی زندگی کنید، اما در اینجا این نگرانی وجود دارد که اگر راه بهداشتی زندگی کردن را به این شخص یاد بدهیم، او که تا دیروز رابطه جنسی خود را منحصر به یک فرد سالم کرده بود، حال که راههای بهداشتی را یاد گرفته با افراد متعدد و به دفعات بیشتر رابطه برقرار میکند؛ یعنی ترس او را از کثرت رابطه کم میکنیم. در اینجا باید یک نظام ارزشگذاری داشته باشیم.
وی افزود: نکته دیگر این است که جداسازی فضای ارتباطی بین بزهکاران جنسی و سایر افراد باید صورت بگیرد یا خیر؟ در فقه بحثی داریم به نام «ترتب» که مربوط به بحث تزاحم میشود. در این بحث گفته میشود گاهی اوقات دو تکلیف داریم، اما قدرت ما به انجام هر دو تکلیف نمیرسد و باید ابتدا تکلیفی را که از نظر شارع مهمتر است، انجام دهیم. اگر به انجام تکلیف اهم نرسیدیم، تکلیف مهم از ما ساقط نمیشود. اینجا اما سؤالی مطرح است که آیا آموزش و ارائه خدمات به فرد روسپی باعث میشود او تهییج بیشتری نسبت به عمل خود پیدا کند یا خیر؟ اگر تهییج او نسبت به عمل خود بیشتر شود، این مسئله چه فرض جدیدی پیش روی ما میگذارد؟ اینها مسائلی هستند که هم باید بهصورت میدانی در مورد آنها مطالعه شود و هم از فقیه در این مورد پرسش کنیم.
آموزش جنسی باید با توجه به ساختارهای اجتماعی و فرهنگی ارائه شود
دکتر مرقاتی راه صحیح آموزش جنسی را ارائه آن مطابق با ساختار فرهنگی جامعه دانست و گفت: آموزش باید داخل ساختار اجتماعی که مردم در مورد دنیای جنسیشان در آنجا یاد گرفتهاند و آنجا زندگی میکنند، ارائه شود؛ یعنی حتی در آموزشهای بهداشتی نیز باید ساختارهای اجتماعی و فرهنگی مورد توجه قرار گیرند. با این وجود، حتی وقتی اقلیتهایی مثل یک فرد روسپی برای گرفتن خدمت به کلینیک میآیند، ما باید در قالب ساختار اجتماعی و در زندگی واقعی به آنها کمک کنیم. اینگونه نیست که بگوییم کار ما تنها بهداشت است و دیگر کاری به دین و ارزشهای اجتماعی مردم نداریم؛ زیرا نمیتوان بافتار فرهنگی و ارزشهای جامعه را نادیده گرفت. اما اگر سؤال اینجاست که اگر به روسپی کاندوم بدهیم و بگوییم چگونه مشتری خود را انتخاب کند آیا این مسئله موجب ترغیب او برای داشتن مشتری بیشتر میشود؟ یا اینکه با این کار به جامعه کمک میکنیم؟ ما نمیتوانیم جامعه را نادیده بگیریم. در شرعیترین حالت ممکن وقتی فردی متعه یک ساعته دارد، آیا طرف ماجرا جزئی از جامعه نیست؟ میتوان با ارائه خدمات زنان جامعه را از آسیب محفوظ داشت. معنای خدمترسانی به این قشر اقلیت، ترغیب نیست، بلکه معنایش حفظ سلامت جامعه است.
حجتالاسلام زیبایینژاد گفت: صحبت شما شبیه به قوانین برخی از کشورهای اروپای شمالی است که معتقدند در یک رابطه روسپیگری مرد مقصر است و زن تقصیری ندارد.
دکتر مرقاتی در پاسخ گفت: من در جایگاهی نیستم که تقصیر زن یا مرد را مشخص کنم، اما حرف شما درست که در اروپا مشتری را جریمه میکنند، نه فرد روسپی را؛ چون اول تقاضا مطرح میشود، سپس عرضه صورت میگیرد. البته، استفاده از الگوهای کشورهای اروپایی یا سایر کشورهای غربی برای کاهش آسیب در حوزه روسپیگری در کشور ما باید با دقت بیشتری مورد توجه قرار گیرد. سؤالی که مطرح میشود این است که الان باید برای روسپیگری چه کاری انجام دهیم؟ جامعه اسلامی در مقابل زنی که به دلیل ترس از جان مجبور است تنفروشی کند مسئولیت دارد.
در تربیت جنسی باید نگاهی کلگرایانه و تلفیقی داشته باشیم
دکتر سجادیه در نقد به حجتالاسلام زیبایینژاد عنوان داشت: من خیلی موافق نیستم که شما خاکریزهای اخلاق و سلامت را از هم متمایز میبینید و مثلاً میگویید در مورد یک فرد روسپی یا کسی که رابطه جنسی دارد، از خاکریز اخلاق به خاطر سلامت عقبنشینی کنیم. میخواهم به نکتهای که در مورد جامعیت تربیت جنسی عرض کردم بار دیگر اشاره کنم که ما در تربیت یا خدمترسانی نباید تنها به یک بعد توجه کنیم. حتی از نظر اخلاقی هم باب توبه باز است و شاید بتوان از نظر اخلاقی با آن فرد وارد گفتوگو شد و به او کمک کرد که از این مرحله عبور کند و دوباره به سلامت برگردد.
وی افزود: همچنین، از منظر جامعهشناختی میتوان با او وارد گفتوگو شد که بگویم با این کار چه آسیبهایی در انتظار اوست و چه آسیبهایی به جامعه وارد میکند، یا روی کرامت ذاتی او تأکید دوبارهای کنیم و یادش بیاوریم که چقدر انسان ارزشمندی است، اما تفکیکی دیدن آموزشها و اینکه بگوییم آموزش گام اول اخلاق و آموزش گام دوم سلامت است، ممکن است آسیبهایی به همراه داشته باشد. ما در هر مرحلهای و برای هر گروه هدفی حتماً باید آموزش جامع داشته باشیم. آموزش جامع نیز به معنای نگاه کلگرایانه و تلفیقی است.
کسانی تا آخر عمر مجرد میمانند چگونه باید با نیاز خود مواجهه کنند؟
رئیس مرکز تحقیقات زن و خانواده تکمیل مباحث اظهار داشت: در بحث گروههای هدف در تربیت جنسی برخی از گروهها از قلم افتادهاند. مثلاً در مورد بزهکاران جنسی گاهی خود آن افراد و گاهی اطرافیان آنها باید مخاطب ما قرار بگیرند. گاهی خانوادهای را که یک عضو بزهکار یا فاسد جنسی دارد و نمیداند چگونه باید با او مواجهه داشته باشد، از یاد میبریم. گروه هدف دیگر ما کسانی هستند که تا آخر عمر مجرد میمانند. سؤالاتی که مطرح میشود این است که باید با این افراد چه کنیم و این افراد باید چگونه با نیاز جنسی خود مواجهه داشته باشند؟
الگوهای تسهیلگردانی جنسی در چهارچوب شریعت
ایشان درباره فضای همباشی جنسی در کشور و نوع مواجهه با انها تصریح کرد: ما وقتی به آنها میگوییم چرا با هم ازدواج نمیکنید، پاسخ میدهند که ما در فضای پستمدرن، آینده خود را پیشفروش نمیکنیم؛ چون نمیدانیم فردا که از خواب بیدار شدیم باز هم از یکدیگر خوشمان میآید یا خیر. به همین دلیل همباش هستیم تا آزاد باشیم و هر وقت خواستیم از هم جدا شویم. این در حالی است که ازدواج موقت را در دین داریم که این ازدواج قدرت مانور زیادی دارد؛ زیرا میتوانید مدت ازدواج را معین کنید، شرط بگذارید که رابطه جنسی براساس توافق باشد، به زن وکالت دهید که بتواند این رابطه را تمام کند و... . درواقع، تسهیلات زیادی در ازدواج موقت وجود دارد که ممکن است در ازدواج دائم نباشد. میتوانیم صورت رابطه آنها را در قالبی ببریم که گناه نباشد. این الگوهای تسهیلگردانی جنسی که در چهارچوب شریعت تعریف میشود ممکن است انتخاب روز اول ما نباشد و برای روز مبادا آنها را انتخاب کنیم، اما به هر حال، یکی از گزینهها هستند.
وی افزود: گروه دیگر کسانی هستند که مشکلات اخلاقی داشتند، اما پشیمان شدهاند و میخواهند به زندگی خانوادگی برگردند. باید ببینیم که چگونه میتوانیم این کار را انجام دهیم. در جامعه سنتی چیزی به نام آب توبه داشتند و روی سر زنی که فاسد بوده و پشیمان شده، آب توبه میریختند و به این ترتیب فرصت بازگشت برای آن زن فراهم میشد. آیا ما نمیتوانیم در سیستمهای امروزی طراحی داشته باشیم که اگر کسی در دام بزه رفت، بتواند برگردد؟
ایشان حدود 3 میلیون زن مطلقه و بیوه در کشور را گروه هدف دیگر شمرد و بیان داشت: این زنان کسانی هستند که تجربه جنسی داشتهاند و این مسئله وضعیت آنها را با مجردها متفاوت میکند. زیرا ممکن است مقاومت کسی که تجربه جنسی داشته در مقابل آسیبپذیری کمتر باشد. با اینها چگونه باید مواجهه داشته باشیم؟
باید شاخصهای بومی را برای تربیت جنسی طراحی کنیم
حجتالاسلام والمسلمین زیبایینژاد توجه به اصول حاکم بر بحث تربیت جنسی را ضروری دانست و افزود: اولین اصل این است که باید شاخصهای بومی طراحی کنیم، اما متأسفانه شاخصهای ما وارداتی هستند. باید ببینیم تربیت جامع در مقیاس کلان که به دنبال آن هستیم، باید چه شاخصهایی داشته باشد. نتیجه تربیت باید این باشد که به اندازه نیازم میدانم، میخواهم و میتوانم. به عبارت دیگر، دانستههای ما باید متناسب با نیازهایمان باشد؛ زیرا اطلاعات زیاد ضرورتاً مشکلی را حل نمیکند. حتی برخی اوقات در چهارچوب تربیتی عدم اشاعه اطلاعات مؤثر است.
تربیت جنسی باید ذیل تربیت جنسیتی قرار بگیرد
ایشان ادامه داد: تربیت جنسی باید ذیل تربیت جنسیتی قرار بگیرد و فهم درستی از زنانگی و مردانگی وجود داشته باشد. باید در این مورد پیشفرضها را انتقال دهیم و به بچهها آموزش دهیم که هدفمندی خلقت این بوده که هرکس سر جای خود قرار داشته باشد. درواقع، باید از بحث تربیت جنسیتی وارد بحث تربیت جنسی شویم. همچنین، تربیت جنسی همیشه باید ذیل بحث اخلاق باشد. همچنین تربیت جنسی باید نتیجه اقدامات ما باشد نه ضرورتاً موضوع بحث ما؛ یعنی در مقطع ابتدایی باید مباحثی را مانند تقویت اراده، کرامت نفس، احساس مسئولیت و اینکه اگر بخواهم میتوانم و... در دانشآموزان نهادینه کنیم تا شکلگیری این ویژگیها در آینده منجر به تربیت جنسی صحیح شوند.
بخش مهمی از آموزشهای جنسی باید فردی باشند
رئیس مرکز تحقیقات زن و خانواده در پایان سخنان خود بخش مهمی از آموزشهای جنسی را آموزش فردی شمرد و گفت: نمیتوان همه قسمتهای آموزش را برای 30 دانشآموزی که سر کلاس نشستهاند، ارائه داد؛ چون هر یک از آنها با توجه به ویژگیهای شخصیتی خود نیازمند آموزشهای متفاوتی هستند. ویژگی مهم تربیت خانوادگی این است که کاملاً منطبق بر ویژگیهای فردی هر شخص است. کارکرد مشاوران مدرسه نیز همین است که تشخیص دهند هر بچهای چه نیازی دارد و متناسب با این نیاز و ویژگیهای شخصی او اقدامات لازم را انجام دهند. تربیت باید خانوادهمحور و مبتنی بر ارزشهای خانواده، مشارکت خانواده و نظارت خانواده باشد.
تا وقتی که کارشناس جنسی تعلیم ندادهایم، نباید با زندگی جنسی مردم آزمون و خطا کنیم
دکتر مرقاتی در پایان سخنان خود در پاسخ به این سؤال که اگر کسی از من سؤال کند که الان باید در کشورمان آموزشهای جنسی ارائه بدهیم یا خیر، تصریح کرد: پاسخ من این است که فعلاً نباید این کار انجام شود؛ چون ما هنوز متخصص این کار را در کشور نداریم. تا وقتی که کارشناس جنسی تعلیم ندادهایم، نباید با زندگی جنسی مردم آزمون و خطا کنیم. مبلغان دینی و کسانی که تریبون دارند، باید در اولویت این آموزش قرار بگیرند.