جستجو فارسی / English

جلسه هم‌اندیشی با عنوان اعتبار اخبار آحاد در امور اعتقادی برگزار شد

تاریخ انتشار: 1393/06/24     
جلسه هم‌اندیشی با عنوان اعتبار اخبار آحاد در امور اعتقادی برگزار شد
به گزارش روابط عمومی مرکز تحقیقات زن و خانواده جلسه هم‌اندیشی با عنوان اعتبار اخبار آحاد در امور اعتقادی با حضور آیت‌الله فیاضی و اعضای هیئت علمی مرکز برگزار گردید.

به گزارش روابط عمومی مرکز تحقیقات زن و خانواده جلسه هم‌اندیشی با عنوان اعتبار اخبار آحاد در امور اعتقادی با حضور آیت‌الله فیاضی و اعضای هیئت علمی مرکز در تاریخ یک‌شنبه  1393/6/23 برگزار گردید.

 

 

آیت‌الله فیاضی در این جلسه به بررسی و تبیین دیدگاه خویش پیرامون حجیت خبر واحد در امور اعتقادی پرداخت و به اشکالات وارد به آن پاسخ گفت. در ادامه نیز حضار به نقد و ارائه نظر پرداختند. آن‌چه در پی می‌آید گزیده‌ای از مباحث مطرح شده در این جلسه دو ساعت و نیمه است.

 

آیت‌الله فیاضی با اشاره به این نکته که دین دارای سه بخش عقاید، اخلاق و احکام است، گفت: سؤال این‌جاست که بنا بر این‌که خبر واحد در احکام حجت باشد، آیا در عقاید و اخلاق هم که بعد تعبدی ندارد، حجت است یا نه؟ حجیت خبر واحد ذاتی نیست و مثل خبر متواتر یقین‌آور نیست، اما آیا باید به هر فرمایشی که از معصوم داریم با سندی که متواتر نیست، ولی اعتبار دارد، تمسک کرد یا خیر؟ یک‌جا بحث از سند است که آیا ثقه یا خبر موثقی که از معصوم رسید، می‌شود اعتماد کرد یا نه؟ یک‌جا هم بحث دلالت خبر واحد است. دلالت گاهی نص با حجیت ذاتی است، اما معمولا نص نیستند، ظاهر هستند، حجیت ظهور هم مثل خود سند ذاتی نیست، بلکه باید با دلیل اثبات شود. حجیت صدور هم معمولا یقینی نیست و حجت می‌خواهد. محل بحث ما خبر واحدی است که در اصول از آن بحث می‌شود؛ یعنی حجیت اخبار به ما هو اخبار و ظاهر را هم شامل می‌گردد.

 

ایشان با بیان مقدمه‌ای در بحث مسائل تعبدی و غیرتعبدی در خبر واحد تصریح کرد: در بعضی مسائل دینی تعبد معنا ندارد؛ ما می‌دانیم حجیت ذاتی نیست و باید شارع مقدس امری را حجت قرار دهد و مثلا واجب کند. در احکام فقها می‌فرمایند از مولا به عبد واجب شده است. در بعضی مسائل جای تعبد نیست، مثل اصل وجود خدا. اگر در این موضوع بخواهیم به خبر واحد تمسک کنیم یا در موضوع نبوت یا عصمت، باید آن را با عقل و دلیل اثبات کنیم.

 

آیت‌الله فیاضی ضمن اشاره به بحث عقل و وحی تأکید کرد: دوره اول آموزش انسان دوره‌ای است که انسان در خدمت عقل است. انسان قبل از رسیدن به وحی، هم باید در خدمت عقل باشد و هم در خدمت اخلاق. عقل می‌فهمد که همه هستی از وجود دیگری است و باید در مقابل آن وجود دیگر تواضع داشته باشد، این‌جاست که مرحله تزکیه و تربیت در محضر وحی پیش می‌آید و اگر مرحله اول به دلیل نخوت و کم‌کاری گذرانده نشود، مشمول «یضل من یشاء» می‌گردد و به علم‌آموزی در محضر وحی تن نمی‌دهد. راه حق را می‌بیند و به آن پایبند نمی‌شود و برعکس مشتاق رفتن راه انحرافی است که اگر این مسیر را برود «بل هم اضل» خواهد شد.

 

ایشان با بیان سؤالی مبنی بر این‌که اگر ما در مباحث عقلی، قولی را از خود معصوم بشنویم آیا برای ما حجت است یا نه، گفت: قاعدتا جواب این است که بله. حال اگر مخبری که مورد وثوق معصوم است خبری را آورد، می‌توان آن را حجت دانست؟ جواب این است همان‌طور که می‌شود به خبر رسیده از معصوم تمسک کرد و همان‌گونه که یک فقیه می‌تواند بر اساس آن فتوا دهد، در مباحث اعتقادی هم می‌شود به آن تمسک کرد. دلیل آن هم تقریر معصوم از سیره عقلاست. عقلا در مراوده با معصوم سیره‌ای داشته‌اند که معصوم توان ردع یا نهی آن سیره را داشته، ولی نهی نفرموده است. این‌جا می‌توان نتیجه گرفت که چون نهی معصوم از این سیره به ما نرسیده، پس تقریر است و قابل تأیید.

 

وی افزود: شاید اشکال کنند که احتمال دارد نهی در کار بوده و به ما نرسیده باشد که پاسخ می‌دهیم چون روات ثقه کلمات رسول‌الله و ائمه اطهار را چه در احکام و در غیر احکام نقل می‌کردند و موارد نقل شده همه امور مهمی هستند و شارع هم حکیم است، پس قاعدتا اگر در این امور مهم نهی صورت گرفته باشد، باید به ما رسیده باشد و وقتی نرسیده؛ یعنی نهی صورت نگرفته است.

 

وی در پاسخ به برخی اشکالات دیگر در این رابطه اظهار داشت: یکی از اشکالاتی که وارد می‌شود این است که ما در عقاید نمی‌توانیم به ظن اکتفا کنیم، یقین لازم است. در پاسخ باید گفت آن‌جا که معصوم به من بگوید سؤال شب اول قبر هست، من می‌پذیرم یا نه؟ آیا نمی‌شود در شنیده خودم شک کنم و دریافت درستی از کلام معصوم نداشته باشم؟ چرا می‌شود؛ چون حکم ظاهر را دارد. ظهورات محل یقین نیست، ولی با این‌حال ما از ظن احتمالی صرف‌نظر می‌کنیم.

 

آیت‌الله فیاضی در پاسخ به اشکالی مبنی بر عدم اثر عملی در خبر واحد اعتقادی گفت: کار شارع در امضاء هر خبر واحدی نباید لغو باشد و در احکام لغو نیست و اثر عملی تعبدی دارد. در بحث اعتقادات هم اثر آن در افزایش ایمان است. حقیقت ایمان به نقل از بزرگانی چون علامه مصباح و آیت‌‌آلله جوادی از مقوله شناخت نیست، عمل است، عمل جوانحی که عمل جوارحی را هم موجب می‌شود. پس می‌توان گفت خبر واحد اعتقادی هم اثر عملی دارد.

 

وی در پاسخ به سؤالی مبنی بر این‌که اعتقاد و ایمان مشروط به معرفت جزمی است و اعتقاد با تردید سازگار نیست و از سوی دیگر خبر ثقه‌ای که با واسطه‌ي متعدد به دست ما رسیده است، ممکن است اطمینان شخصی نیاورد و حتی ظن هم حاصل نشود، گفت: اگر خبر ثقه‌ای با نقل یک واسطه از معصوم به ما رسیده و اطمینان‌بخش است، پس به واسطه‌های بیشتر هم اگر نهی از آن به ما نرسیده باشد و افراد ثقه باشند، می‌توان اعتماد کرد. معیار وثوق به صدور یا ثقه بودن راوی است حال با یک واسطه یا ده واسطه. نقل از معصوم هم داریم که می‌فرمایند: «رحم‌الله من احیاء امرنا» که اطلاق دارد و اطلاقش شامل همه‌ی معارف دینی می‌شود، پس همان‌طور که حجیت در احکام احراز می‌شود، در این‌جا هم احراز می‌شود.

 

ایشان در پاسخ به این اشکال که در حوزه‌ی اخبار معارفی، هدف اصلی از مراجعه به روایات ایجاد فهم و آگاهی و معرفت است و خبر واحد ظنی کشف از واقع نمی‌کند، بیان کرد: اصل عدم خطاست و لسان آن لسان بیان واقع است. این‌که بگوییم سؤال شب اول قبر هست؛ یعنی از واقعیتی سخن می‌گوییم. درباره این‌که شاید ردع شده باشد و به ما نرسیده باشد هم گفتیم که اگر امر مهمی بوده باشد، حتما به ما می‌رسیده و اگر نهی از اتباع ظن ردع است، نسبت به احکام هم ردع است که چون دلیل، همان امضای معصوم است، پس حجیت دارد. باید توجه هم داشته باشیم که ظن در این‌جا به معنای ظن فلسفی نیست.

 

آیت‌الله فیاضی در پایان در پاسخ به این سؤال که اگر کسی به خبر واحد حجیت نداد و آن را قبول نکرد چه حکمی پیدا می‌کند و نیز این‌که پیدا شدن ایمان مبتنی بر شمول ادله حجیت روایات غیرفرعی است، حال اگر شمول ادله‌ی حجیت هم مبتنی بر پیدا شدن ایمان باشد، دور حاصل می‌آید، گفت: در صورت عدم اعتقاد حکمی به او مترتب نیست، بلکه در صورت انکار عقوبت دارد. دور هم پیش نمی‌آید؛ چون داشتن اثر عملیِ بالقوه، مترتب است و امکان این‌که رخ ندهد وجود دارد، نیز ایمان اختیاری است و امکان دارد روایت بگوید این حجت است، ولی شخص آن را نپذیرد و به آن ایمان نیاورد، پس دور حاصل نمی‌شود.