به گزارش روابط عمومی مرکز تحقیقات زن و خانواده، کرسی ترویجی با موضوع «تأثیر نظریه فرهنگ شفاهی اونگ بر مطالعات زبان و جنسیت» با طرح بحث حجتالاسلام دهقان، عضو هیئت علمی مرکز تحقیقات زن و خانواده و با حضور کارشناس محترم حجتالاسلام جزایری و نیز اعضای هیئت علمی مرکز برگزار گردید.
حجتالاسلام دهقان در این جلسه به بحث و بررسی پیرامون زبان قرآن و فرهنگ شفاهی زمان نزول آن پرداخت.
ایشان با اشاره به این نکته که نظریه فرهنگ شفاهی اونگ قسمتی از چارچوب نظریه پژوهشهایم بوده است، گفت: روشهای مطرح در بحث گفتمانی را بر دیگر روشها و نظریات از جمله نظریات صورتگرایی چامسکی و نظریات نقشگرا ترجیح دادم. از بین روشهای گفتمانی نیز تأکیدم بر روی روش فرکلاف بود؛ چون وی تأکید دارد که بعد گفتمانی، تمام ابعاد پدیدهها را تشکیل نمیدهد و راه را برای پژوهشگر باز میکند که غیر از بحثهای زبانی به تأثیر بحث غیرزبانی هم در پدیدههای اجتماعی بپردازد. فرکلاف در سه لایه متن را بررسی میکند، لایه درونمتنی، لایه کردار گفتمانی و لایه میدان اجتماعی.
باید ببینیم زبان قرآن جدای از محتوا و به عنوان یک زبان چه ویژگیهایی دارد
وی افزود: هر نظریهای که مطرح میشود دغدغهها و ریشههایش در بین دانشمندان قبل نیز موجود است. چنین کاربردهایی در بین تفاسیر خودمان نیز مطرح بوده است، ولی این قضیه را به شکل یک نظریه منسجم و یک روش مدون در غیر از بحث فرکلاف پیدا نکردم. بحث ما در لایه دوم این است که زبان قرآن به عنوان یک زبان در دوره تاریخی خاص خود و جدای از محتوا، چه ویژگیهایی را داراست و برای این کار از نظریه فرهنگ شفاهی اونگ استفاده شده است.
در تحلیل متون گذشته باید به فضای متفاوت با فضای کتابی توجه کرد
عضو هیئت علمی مرکز تحقیقات زن و خانواده با بیان ویژگیهای فرهنگ شفاهی اونگ اظهار داشت: نظریه فرهنگ شفاهی در حوزههای علمی مختلفی مطرح شده است مثل مردمشناسی، نظریه نقد ادبی و بررسیهای زبان باستان و نیز بحثهایی که حول و حوش اشعار معروف ایلیاد و هومر شکل گرفت. فرهنگ شفاهی میگوید در تحلیل متون گذشته باید حواسمان باشد که آن متون در فضایی کاملا متفاوت با فضای کتابی مطرح شدهاند.
وی ادامه داد: مشابه همین تطبیق؛ یعنی تطبیق نظریه فرهنگ شفاهی در ایلیاد و هومر توسط عربها در اشعار جاهلی اتفاق افتاد؛ یعنی آنها برای فهم برخی از پدیدهها در اشعار جاهلی از این نظریه استفاده کردند؛ مثلا پیامبر صلیالله علیه وآله حکم مهدورالدمی شخصی مثل زهیر را صادر فرمودند به دلیل سب نبی و او میخواهد از پیامبر اعتذار کند، از سعاد و رابطه عاشقانه با سعاد بحث میکند. چندین بیت میخواند و بعد در دو بیت، اعتذار خودش را مطرح میکند. نظریات مختلفی مطرح شده که آیا پدیدههای عاشقانه در آن فضا تمثیل است یا واقعیت؟ آیا شخصی به نام سعاد وجود خارجی دارد؟ آیا نوعی تمثیل عرفانی است؟ برخی از معاصرین عرب با کاربرد نظریه فرهنگ شفاهی بیان میکنند که نباید با استانداردهای فرهنگ کتابی سراغ نقد آنها برویم.
نوع و شیوه بیان تفکر در اجتماعاتی که کتابت در آن رواج نداشته متفاوت از دیگر اجتماعات است
حجتالاسلام دهقان در ادامه گفت: فرهنگ شفاهی در دیدگاه اونگ به معنای فرهنگی است که در آن کتابت رواج ندارد. در این اجتماعات نوع و شیوه بیان تفکر کاملا متفاوت است از اجتماعاتی که در آن کتابت رواج دارد.
ایشان با اشاره به بحث فرهنگ شفاهی درباره قرآن تصریح کرد: قرآن گفتار پیامبر بود که بعدا به کتابت منتقل شد. بحث ما صرفا این نیست که متن قرآن اولین بار گفتاری بود یا نوشتاری. بحث سر این است که اصلا اگر متن قرآن کتابی نیز باشد کلا در فرهنگی که کتابت رواج ندارد، نوع و شیوه بیان تفکر متفاوت از فرهنگ کتابی است. اونگ میگوید وقتی در فرهنگی کتابت رواج نداشته باشد، میتوانیم فرض کنیم شخصی که سواد کتابی ندارد، تنها چیزی که با شنیدن واژهها به ذهنش میآید صوت است نه وجود لفظی واژه. وقتی میگوییم آب، تمثیلی که از آن به ذهنش میآید، صدای «آب» است: آ و ب، هیچ واژه کتابی نیست که آن هم در ذهنش ذخیره شود. پس ویژگیهای صوت را میشمارد.
از بین همه شیوههای تفکری، تفکر قیاسی انتزاعیتر است و تمثیل و بعد جدل طبیعیتر
وی با اشاره به تحقیق میدانی دانشمندی به نام لوریا از روستایی که کتابت هنوز در آن رواج نداشت، گفت: لوریا به این نتیجه رسید که تفکر مردم آن روستا تفکر عینی و کاربردی است، تفکر انتزاعی نیست. یکی از عواملی که در تفکر انتزاعی تأثیر دارد، همین بحث کتابت است.
عضو هیئت علمی مرکز تحقیقات زن و خانواده با تقسیمبندی شیوههای تفکر خاطرنشان کرد: از بین همه شیوههای تفکری، تفکر قیاسی انتزاعیتر است و تمثیل و بعد جدل طبیعیتر.
وی ویژگی دیگری از فرهنگ شفاهی را برشمرد و گفت: کاربرد فراوان طبیعت در گفتار از ویژگیهای دیگر بحث فرهنگ شفاهی است. تمثیل کاربرد زیادی دارد و تفکر عینی است. به چیزهای دم دستی مثال زده میشود، حال اگر ما این تمثیل را از بافت خودش خارج کنیم و در بافتی که برای فرهنگ کتابی است، تحلیل کنیم ممکن است بار منفی پیدا کند؛ چون طرف نمیتواند تفکر استدلالی را بفهمد.
در فرهنگ شفاهی تنها منبع و وسیله حفظ اندیشهها، حافظه است، لذا در آن کلام مسجع کاربرد دارد
ایشان ادامه داد: نکته دیگری که ایشان در تفاوت این دو فرهنگ ذکر میکند، بحث حفظ اندیشههاست. اگر کتابت موجود باشد اندیشههای مکتوب حفظ میشود و اشخاص دغدغه حفظ آن را ندارند، ولی وقتی کتابت و تکنولوژیهای روز موجود نیست، چطور باید اندیشهها در فرهنگ حفظ شود؟ لذا آن فرهنگ به این سمت میرود که از همان اول طوری کلام را بگوید که حفظش راحت باشد؛ چون تنها منبع و وسیله حفظ اندیشهها حافظه است، لذا در این فرهنگها کلامهای مسجع کاربرد زیادی دارد، نیز استفاده از کلمات و اسلوبهای تکراری و ضربالمثلها.
حجتالاسلام دهقان خاطرنشان کرد: اگر ما بخواهیم این نظریه را درباره بقیه فرهنگها و متون، بهکار ببریم، باید اثبات کنیم که آن متن در یک فرهنگ شفاهی صادر شده باشد و فرهنگ آن متن هم فرهنگ شفاهی باشد که در اینجا زبان قرآن بحث ماست و باید اثبات شود که فرهنگ آن شفاهی است. در زمان پیامبر کتابت رواج نداشته، ادلهی آن را در پیشنویس جلسه آوردهام. گرچه به یهودیان مدینه اهل کتابت میگفتند، ولی زبانی که برای نوشتن استفاده میکردند، زبان عربی نبوده است. آیهای هم هست که بر آن تأکید میکنم:« وَإِن كُنتُمْ عَلَى سَفَرٍ وَلَمْ تَجِدُواْ كَاتِبًا فَرِهَانٌ مَّقْبُوضَةٌ؛ یعنی در آن زمان افراد سفر میرفتند احتمال اینکه کسی که نتواند بنویسد زیاد بوده است.
وی با اشاره به کتاب «کلام الله الجانب الشفاهی من الظاهره القرآنیه» از دکتر محمد کریم الکواز گفت: ایشان کار بنده را در این قسمت مفصلتر انجام داده است. از نظریه اونگ استفاده کرده و نشان داده است معیارهای اونگ برای نظریه فرهنگ شفاهی در قرآن نیز وجود دارد که من دوستان را به مطالعه این کتاب ارجاع میدهم.
متون مربوط به زنان در قرآن، اندکی بار معنایی منفی دارد که با درنظر گرفتن فرهنگ شفاهی این نگاه برطرف میشود
حجتالاسلام دهقان کاربرد فرهنگ شفاهی را در بحث جنسیت مهم دانست و تصریح کرد: متون دینی مربوط به زنان متونی است که اندکی بار معنایی منفی برای مخاطبین معاصر دارد. ما آیات متعددی داریم در مورد جدال قرآن با مشرکان مکه در مورد اینکه فرشتگان مؤنث نیستند که به نظر میرسد این نوع از تفکر، تفکر رایج در آن زمان بوده است، میتوانسته استدلال عقلی کند، اما یا از تمثیل استفاده کرده است یا از جدل. قرآن در مکه و در آیات محدودی هم در مدینه روی پسردار بودن خیلی تأکید میکند. پسر را به عنوان یک نعمت حساب میکند نه دختر را. به خصوصیات این فرهنگ توجه کنیم میبینیم که این طور صحبت کردن در آن فرهنگ طبیعی بوده است.
ایشان به آیه «النساء حرث لکم فاتوا حرثکم انی شئتم» اشاره کرد و افزود: به نوع بیان قرآن باید توجه کرد. به نظر میرسد زنان از دو جهت در این آیه فرودست هستند. یکی اینکه از تشبیه استفاده شده، ثانیا بعد از تشبیه هنوز مرد فعال است و زن موجود کاملا منفعلی است. استفاده از این نظریه در تحلیل نشان میدهد که تمثیل اغلب روش مرسوم تفکر بوده و ثانیا تمثیل به اشیاء دم دست مثل حرث یا مزرعه بار معنایی منفی نداشته است که از این دست آیات زیاد داریم.
در فرهنگ شفاهی داستان وسیلهای است برای انتقال مفاهیم و اندیشهها
حجتالاسلام دهقان ادامه داد: داستانها در فرهنگ شفاهی فقط داستان نیست، با طبیعت داستان در فرهنگ کتابی فرق میکند، صرفا این نیست که متکلم میتوانست از قالبهای مختلفی استفاده کند حالا برای تنوع داستان نیز گفته است. در فرهنگ شفاهی داستان وسیلهای است برای انتقال مفاهیم و اندیشهها. توجه به این مسئله نگاه عمیقتری در تحلیل میدهد. دقت ما بر روی تک تک عباراتی که برای شخصیتها انتخاب شده و ابعاد مختلف داستانهای قرآن بیشتر میشود و میتوان گفت با این نگاه، نظر ما نسبت به داستان ملکه سبا هوشمندی خاص او، نوع ایمان آوردن بینظیرش، شخصیت حضرت مریم، توصیفاتی که از ایشان مطرح میشود و یا تکرار مکرر سرنوشت زنان لوط و نوح و اینکه هیچ گفتهای از آنها نقل نشده و برعکس از حضرت مریم و ملکه سبا مکرر جملاتی آورده شده، تغییر پیدا میکند.
قرآن در عینیت و در تعامل با مخاطبین خودش نازل شده است
وی به بحث مخاطب در قرآن پرداخت و گفت: در آیات بسیار زیادی برای مخاطب ساختن مردم از الفاظ مذکر استفاده شده است. نظریه رایج در جامعه علمی این است که اینجا از قاعده تغلیب استفاده شده است که نشان دادم این درست نیست. اگر بخواهیم با نظریه فرهنگ شفاهی این را حل کنیم به نظرم مؤونه خیلی کمتری میبرد. قرآن در عینیت نازل شده است و در تعامل با مخاطبین خودش. مخاطبینی که دور پیامبر بودند، مرد بودند. آنهایی که حوادث را رغم میزدند مرد بودند. نیز آنهایی که در جنگها شرکت میکردند، آنهایی که نظم جامعه ایمانی را به هم میریختند. همزمان با حضور بیشتر زنان در جامعه ایمانی، حضور زنان در متن قرآن بیشتر میشود و میبینیم با انتقال از آیات مکی به آیات مدنی همسانی ذکر مرد و زن در متن قرآن بیشتر میشود چه در جبهه کفر و چه در جبهه نفاق و ایمان.
حجتالاسلام دهقان در پایان سخنان خود گفت: در بحث بهشت و جهنم هم ثوابهایی که وعده داده میشود ثوابهای مردانه است و اگر لحاظ کنیم که مخاطب در کلام متکلم حضور دارد، تمایلات مخاطب و ترغیب و تشویق آن برای متکلم مهم میشود.
آیا تعریفی که آقای اونگ از فرهنگ شفاهی کرده، تعریف قابل قبولی است؟
در ادامه این جلسه حجتالاسلام جزایری با اشاره به مقدمه بودن مباحث زبانشناسی برای فهم قرآن گفت: مرحوم شهید صدر هم در بحث تفسیر موضوعی اشارهای به بحثهای درونمتنی و برونمتنی دارند و میگویند اینکه ما بتوانیم مسئلهای را از بیرون به قرآن ارائه بدهیم و پاسخ قرآن را دربیاوریم، حرف درستی است، اما اینکه ما بیاییم روش فهم قرآن را بر اساس معیارهای تجربی و ارائه شده قرار بدهیم، مقداری تأمل و درنگ بیشتری میطلبد. سیبویه، سکاکی و ابنعباس به عنوان زبانشناس دیدگاههایی داشتند که در تفسیر نیز مؤثر بود. فرض بر این است که میخواهیم با یک معیاری قرآن و آیات جنسیتی آن را تحلیل و تفسیر کنیم. بنابراین باید دقیقا معلوم شود که اولا مبانی این معیار فی حد نفسه صحیح است؟ دلایل این معیار و پیامدهای آن چیست؟ یعنی تعریفی که آقای اونگ از فرهنگ شفاهی کرده، تعریف قابل قبولی است؟ تفاوت و تمایزی که بین فرهنگ شفاهی و کتبی در بیان اوست، مقبول است؟ پیامد انتقال مفاهیم از فرهنگ شفاهی به فرهنگ کتبی که امروزه هست چه مکانیسمی دارد؟ چه ضوابط و چه محدویتهایی دارد؟
وی افزود: مفسرینی مثل آیتالله جوادی و مرحوم علامه دقیقا نقطه مقابل هستند و معتقدند که قرآن از جدل و تمثیل استفاده کرده، ولی غالب قالبش برهانی است، نه جدلی و تمثیلی. حتی به تعبیر آقای جوادی برخی از جدلها و تمثیلهای قرآنی قابلیت بازگشت به برهان را دارد، ولی در یک شکل جدلی به صورت موارد محدود و خاص.
اسلوب قرآن میتواند جدای از دو اسلوب مطرح شده در بحث باشد
حجتالاسلام جزایری با بیان سؤالی مبنی بر اینکه آیا اسلوب بیانی قرآن الزاما باید در این تقسیمبندی صناعی شفاهی یا کتبی گنجانده شود، گفت: آیا این حصر، حصر عقلی است؟ یا نه ممکن است اسلوب قرآن، اسلوب ثالثی باشد، کما اینکه در بیانات تشریعی قرآن، اسلوبی که قرآن دارد مشابه اسلوب بشری نیست؛ یعنی اسلوب خاص و ممتازی است. این سؤال جدی است که شاید لازم باشد در جلسات بعدی به آن پاسخ داده شود.
ایشان ادامه داد: فرمودند در فرهنگ شفاهی برای اینکه حفظ آسان باشد باید از یک ادبیات مسجع استفاده شود، کما اینکه اشعار نیز معمولا در آن فضاست. لکن قرآن از سبکهای مختلف استفاده کرده است و همه آیات مسجع نیست. نیز فرمودند که به دلیل وجود مردان حول نبی اکرم، عمده خطابات قرآن مردانه است که این مسئله چند ابهام ایجاد میکند، زنان آن روز به خلاف امروز، در جنگها نیز حضور داشتند، در مسجدالنبی حضور داشتند. اگر گفتیم چون مخاطبان اصلی پیامبر مردان بودند و از آن قاعده تغلیب استفاده نکنیم، تعمیمش به زنان چگونه خواهد شد؟ در برخی از آیات مثلا اقیموا الصلوة تا آخرین روز حیات پیامبر خطاب مذکر است. این چگونه تفسیر میشود.
میتوانیم بگوییم قرآن به لحاظ رعایت استعفاف و حیا تعابیر را مذکر و مردانه آورده است
ایشان خطابات قرآنی را از نظر جنسیت حداقل به سه مدل قابل تقسیم دانست و اظهار داشت: برخی از خطابات قرآنی در بحث اعتقادی و رفتارهای کلان؛ مثل ایمان، نفاق، شرک، کفر و امور ارث در این فضاست. آنجا زن و مرد کاملا مساوی هستند. این آیات هم مکی هستند، هم مدنی. دوم آیاتی هستند که ناظر به احکام فقهی است. در آن قسمتی که مربوط به جنس خاصی است طبیعتا خطاب، خطاب جنسی است، ولی در موارد مشترک مثل نماز، صوم، حج، زکات، خمس خطاب مذکر آمده است. این به دلیل قواعد ادبی عربی یا قاعده تغلیب است.
قسم سوم که محل نزاع بیشتر در آنهاست، مسائل جنسی است. در مسائل جنسی ما دوباره با دو نوع خطاب قرآنی مواجهیم. خطاب قرآنی که در آن زنان و مردان مستقلا و به صراحت آمده است؛ یعنی در واقع مباحث جنسیتی که حریم حیا و عفاف قابل تعبیر است و یا به نوعی آسیبهای جنسیتی در آنجا مطرح است. در بحث لذایذ و تمتعات جنسی خطاب قرآن تماما مذکر است، حتی اگر در فرهنگ کتبی نیز بود مذکر میآمد. به تعبیر دیگر در مباحثی مثل ارتباطات جنسی حتی اگر قرآن در یک منطقهای نازل میشد که فضا، فضای زنانه بود یا مثلا در نظام کتبی میآمد، باز به لحاظ رعایت استعفاف و حیا و نگاهی که به مرد و زن دارد تعابیر را قطعا مذکر و مردانه میآورد. در لسان روایات ثقل اصغر که در زمان امام صادق، امام باقر، امام هادی علیهمالسلام است، آنجا دیگر فرهنگ، فرهنگ شفاهی نیست، فرهنگ کتبی است، لکن باز تعابیری که از ائمه اطهار در این گونه امور در مورد زنان آمده، تماما تعابیر مذکر بوده و تعابیر مؤنث بسیار کم است.
باید ببینیم آیا جاودانگی قرآن با فرهنگ شفاهی قابل اثبات هست
این استاد حوزه و دانشگاه گفت: نکته دیگری که باید روی آن تأکید شود بحث پیامد است. اگر ما پذیرفتیم که مدل آقای اونگ قابل تطبیق بر قرآن است، باید تبعاتش را نیز بپذیریم. یکی اینکه آن وقت قرآن در این فرهنگ و با مقومات این فرهنگ قابل معناست. سؤال این است که در این صورت ما با چه مکانیسمی میتوانیم هم هویت قرآن را حفظ کنیم و هم آن را تطبیق بدهیم به محیطی که فرهنگ کتبی در آن غالب است؛ چون فرض بر این است که این دو فرهنگ قسیم همدیگرند. در این صورت جاودانگی قرآن چگونه قابل اثبات است؟
حجتالاسلام جزایری در پایان سخنان خود تأکید کرد: بحث جنسیت در قرآن را میتوانیم با مراجعه به خود قرآن و با فهمی که قرآن چه جایگاهی در جامعه آرمانی برای زن و مرد قائل است و اینکه زن و مرد چه شؤونی میتوانند داشته باشند و نیز دانستن معیارهای حاکم بر خطاب حل کنیم. این شاید خیلی متأثر از فرهنگ شفاهی یا کتبی نبوده باشد.
نقص در متن قرآن و وحیانی بودن آن نیست، در سطح فهم و درک ما در زمانهای مختلف است
حجتالاسلام دهقان در پاسخ به برخی اشکالات مطرح شده ابراز داشت: گرچه متن قرآن، متن مقدسی است و از جانب خداست، منتها طرف دیگر ما هستیم که آن را میفهمیم و همه اشکالات از طرف ماست. از آنجاست که مسائل بشری وارد بحث زبانی میشود؛ یعنی اگر ما گفتیم که فهم آن زمان ویژگیهایی دارد، پس باید آن ویژگیها را لحاظ کنیم. این نقص در خود متن قرآن و وحیانی بودن آن نیست. نقص سطح ما در زمانهای مختلف است. درباره بحث جاودانگی هم به نظرم تصوری که در ذهن ماست شاید اشتباه باشد. اینکه فرض کنیم قرآن مخاطبین زمان نزول را تا زمان قیامت فرض کرده، اندیشهها، ارزشها، فهم و دغدغهها و انگیزههایشان را در نظر گرفته و بعد آیات را نازل فرموده است، شاید درست نباشد. میشود گفت جاودانگی قرآن به صورتهای زبانی نیست و به جاودانه بودن پیامها برمیگردد. درباره بحث زنان در قرآن و خطابها هم یکی از عوامل حضور کمرنگ آنها در فعالیتهای اجتماعی است. مطمئنا عوامل دیگری هم وجود داشته است. بنده فقط و فقط از این نظریه استفاده کردم تا این خودآگاهی را داشته باشیم که زبان در آنجا این ویژگیها را داشته است و اینکه این نظریه را پیشفرض میگیرم به این معنا نیست که دغدغه درستی یا اشتباه بودن آن را نداشته باشم. بحث این است که پژوهشهایی قبلا انجام شده و خوب است از آنها استفاده بشود.
گفتنی است در پایان این جلسه حجتالاسلام دهقان به سؤالات حضار پاسخ دادند.