به گزارش روابط عمومی مرکز تحقیقات زن و خانواده، خانم دکتر علاسوند، در برنامه تلویزیونی «این شبها» مورخ پانزدهم دی ماه 1393 به بحث درباره زنان در سیره پیامبرصلیالله علیه و آله پرداخت.
ایشان با تأکید بر سه محور به عنوان بدنه بحث ابراز داشت: محورهای تکریم، اصل عدم تبعیض و اصلاح معاشرت با زنان در عرصه خصوصی و اجتماعی، بحثهای متنوعی را به عنوان رهاورد و دستاورد رسالت پیغمبرصلواتالله علیه وآله برای زنان در خود دارد و توقع هست که متدینان و مؤمنین ما حداقل از این رهاورد آگاه باشند.
پیامبرصلواتالله علیه وآله به وضوح از مردم میخواهند زنان را تکریم کنند
وی درباره اصل تکریم در اسلام گفت: اولین چیزی که پیغمبر اکرم صلواتالله علیه وآله به عنوان یک سنگ بنا در ارتباط با زنان در فضای بعد از اسلام بنیانگذاری کردند، اصل تکریم زنان بود. در جامعه آنروز این اصل، مخدوش بود و همواره با زنان مانند موجود برزخی میان انسان و حیوان رفتار میشد. پیغمبر اکرم صلواتالله علیه وآله به عنوان یک زیرساخت مهم فرهنگی، اولین ابتکاری که به خرج دادند و به صورت عملی هم نشان دادند، تأکید بر این بود که زن، شخصیت کریمی است؛ چون انسان است. پیامبرصلواتالله علیه وآله به وضوح از مردم میخواهند آن کرامتی که خداوند برای انسان قائل شده را بپذیرند و به زنان هم تصری بدهند.
خدیجه سلامالله علیها زنی برجسته و صاحب فرهنگ که پیامبر تکریمش میکند
ایشان با ذکر نمونههایی از برخورد پیامبر صلواتالله علیه وآله با زنان اظهار داشت: حضرت پیامبر صلواتالله علیه وآله در انتخاب همسری مثل خدیجه سلامالله علیها که صرفنظر از فاکتورهایی مثل موقعیت اجتماعی و ثروت، در فضای فرهنگی جامعه خودش، زن شخیصی بوده است، اصل تکریم را به ما نشان میدهد؛ یعنی در عین حال که خدیجه کبری سلامالله علیها یک زن فداکار و ایثار گر است که بر بالهای سخاوت او، اسلام جلو آمده و پیش رفته، اما در عین حال او بسیار از همسری با پیغمبر محظوظ و خوشبخت است. روشن است که این سعادت بر مبنای ثروت نیست؛ چون خدیجه کبری ابدا نیازی به کمترین درهم و دیناری که پیغمبر در زندگی او هزینه میکند، ندارد، اما در عین حال که به هر حال زنی برجسته و صاحب فرهنگ است، لحظه به لحظه و روز به روز احساس مودت و علاقه و عشق او به پیغمبر صلواتالله علیه وآله بیشتر میشود.
پیغمبر اکرم صلواتالله علیه وآله با رفتارش نسبت به زنان، الگوسازی میکند و نقش آنان را در جریانسازیهای بزرگ اجتماعی تثبیت میکند
وی افزود: پیغمبر اکرم صلواتالله علیه وآله در واقع میخواهد به عنوان یک الگو، رفتار با زن را در جامعه خودش اصلاح کند. وقتی پیغمبر به پیامبری مبعوث میشوند و در کنار کعبه نماز میخوانند پا به پای پیغمبر زنی هم مشاهده میشود. پیغمبر میتواند به او سفارش کند شما در خانه نماز بخوان، ولی اینکه جای پای حضرت خدیجه را در جریانسازی تاریخی، در جریان اسلام و پیشبرد اسلام نشان میدهد، این خودش تکریم زن است؛ یعنی زنی که تا به آن روز یک لعبت، یک عروسک، یک بازیچه و اسباب تفریح و لهو است، به یک عنصر بسیار معنوی تبدیل میشود. رفتار پیامبر برای بزرگترین اعلام جهانی تا به آن ساعت در تاریخ است، اتفاقی که دیگر هیچوقت دیگر هم تکرار نشد. پس آن نماز هم فقط یک رابطه عبادی فردی نیست، بلکه پیغمبر اکرم صلواتالله علیه وآله نقش زنان را در جریانسازیهای بزرگ اجتماعی تثبیت میکند.
عضو هیئت علمی مرکز تحقیقات زن و خانواده درباره فریاد حقوق بشری قرآن در زمان جاهلیت و رفتار پیامبر با دخترشان، حضرت زهراسلامالله علیها گفت: آیه نازل میشود: « واذا الموؤدة سئلت، بای ذنب قتلت» و این فریاد حقوق بشری قرآن درباره زنان است. در جامعهی آن روز دختران به جرم دختر بودن زنده به گور میشوند و پیغمبر فاطمهسلامالله علیها را دارد. به کرامت دختر بودن مقابل این دختر برمیخیزد، به سوی او میشتابد و او را غرق بوسه میکند. به او احترام میگذارد و برای رنجهای او رنج میبرد. این اظهار محبت و مودت پیش چشم مردم ضمن اینکه الگو میدهد، فاصله 180 درجهای رفتار پیامبر با رفتار مردم را نشان میدهد و بیان میکند که باید این موجود را تکریم کرد.
غربیها تازه به تز اخلاق مادرانه رسیدهاند، درحالی که پیامبر رحم زنانه را در صدر اسلام میستود
این پژوهشگر حوزه زن و خانواده با اشاره به رویکرد غربیها در مواجه با زن و تز اخلاق مادرانه گفت: امروزه روی این مسئله کار میکنند و این را بسط میدهند که هر جا رابطه از نظر سازمانی رابطه نامتوازنی است و یک طرف قویتر و یک طرف ضعیفتر است، بهترین نوع اخلاق، اخلاق مادرانه است و این درحالی است که پیغمبر اکرم صلواتالله علیه و آله آن موقع رحم زنانه را به عنوان یک خصلت بزرگ انسانی تکریم میکند و نیز زنان را میستاید.
محیطهای اجتماعی نباید ذهنیتهای منفی به دختر و پسر القاء کنند
دکتر علاسوند در بسط تفکر اسلامی در بیان و توصیف دادههای الهی به زن و مرد ابراز داشت: اسلام نگاهش این است که دختر و پسر را توصیف کند و بگوید که هر کدام چه خصلتهایی دارند و هر خصلتی چه کارکردی برای رفتارهای مبتنی بر پیوند در یک خانواده دارد. دختران در فهم خود از خودشان به این نتیجه میرسند که موجودات عاطفیتری هستند، همدلترند و رفتارهای تعاونی را میپسندند، پسرها در برداشت و فهم از خودشان میفهمند که مثلا شخصیت متسلطتری دارند یا رقابتجوترند. این دو وقتی در محیط خانواده قرار میگیرند و اجتماعی میشوند یا در محیط آموزش قرار میگیرند باید این نکات را بیاموزند و اینکه هر تصوری از خود چه کارکردی دارد و چه رفتاری را در آینده میسازد. نباید محیطها ذهنیتهای منفی را به دختر و پسر القاء کنند که اگر فهم درست از دختر و پسر بودن به آنها داده نشود، کارکردهای خانواده در آینده مخدوش میشود.
وی افزود: مادری که از زندگی خود به هر دلیل راضی نیست و احساس شکست دارد، اگر این احساس را در رفتار به دختر خود منتقل کند، فهم غلطی از زنانگی به او منتقل کرده است یا اینکه گاهی از دخترها پرسیده میشود دلتان میخواست پسر باشید یا دختر، بگویند پسر، نشان میدهد که این دختر هیچ وقت کریمانه بزرگ نشده و نسبت به زنانگی برداشت خوبی ندارد. نیز دختری که تواضع و فروتنی را در فرآیند اجتماعی شدن نیاموخته، طبعا نمیتواند در چارچوب مدیریت همسر قرار بگیرد. درباره مردان هم همینطور؛ وقتی پسری در فرآیند اجتماعی شدن تحت تشویق اطرافیان به داد زدن، هوار کشیدن و قلدری کردن عادت کند، اقتدار مردانهاش که بهترین اهرم برای مدیریت خانواده است، منحرف شده است. شخصی که اقتدارش تبدیل به خشونت شود، آماده نیست پدر و همسر مهربان و مدیر باشد. خداوند اقتضائاتی برای دختر بودن و پسر بودن، برای زن بودن و مرد بودن در بیولوژی هر انسانی قرار داده است، منتها این جامعه و خانواده است که میتواند این را به درستی بسط بدهد.
پیغمبر اکرم صلواتالله علیه و آله روزی را برای آموزش زنها اختصاص میدادند و زنان فرهیخته را تکریم میکردند
این استاد حوزه تصریح کرد: مدیریت و حاکمیتی که پیغمبر اکرم صلواتالله علیه و آله و اهل بیت علیهمالسلام در مکتب شیعه دنبالش بودند، ولایت و حکومت و در واقع سلطه حاکمیتی بر انسانهای عاقل و کاملا بینشدار و فرهیخته است و برای رسیدن به این مدیریت آگاهی لازم است. پیغمبرصلواتالله علیه و آله این دانش را در اختیار مردان و زنان میگذاشت. در روایات داریم که پیغمبر ساعتی و روزی را برای آموزش زنها اختصاص میدهند. نیز پیغمبر اکرم صلواتالله علیه و آله به زنانی که فهمیدهتر بودند اعتنای بیشتر داشتند مثلا امسلمه یکی از زنان بسیار فهمیده است. این زن جزء زنانی است که پیامبر صلواتالله علیه و آله به او علاقهمند است و همین فرهیختگی و بینش اساسا برای او امکانی فراهم کرد که بعد از رسولالله صلواتالله علیه و آله مرتکب خطایی به عنوان امالمؤمنین و همسر پیامبر نشد.
وی در نقل حضور زنان در جامعه صدر اسلام افزود: در جریان تغییر قبله در مسجد ذوقبلتین، مرحوم طبرسی در تفسیر ذیل آیه نقل میکنند که بعد از تغییر قبله طوری شد که مردها جای زنها قرار گرقتند و زنها جای مردها؛ یعنی زنها نماز جماعت میخواندند. نیز در جریانی که در سوره جمعه نقل شده است که یک دفعه مردم وسط خطبههای نماز جمعه پیامبر را رها کردند و رفتند دنبال بازار مکارهای که برپا شد، نقل است که دوازده نفر ماندند که هفت نفر مرد و پنج نفر زن بودند یا بالعکس؛ پس در آن جامعه زنها در رفتارها و مشارکتهای صحیح اجتماعی وارد میشدند. زن و مرد و بزرگ و کوچک و سیاه و سفید در آن جامعه برابر بودند، در هزار و چهارصد سال پیش، درحالی که ما میبینیم همین الان در غرب شهروند درجه یک و دو وجود دارد و زن کرامت انسانی ندارد و لعبت است.
اسلام کنار بسته حقوقیای که داده است، دائم نظام ارزشگذاری را هم اصلاح میکند
دکتر علاسوند با اشاره به سؤال زنی از پیامبر درباره محروم بودن از فیض جهاد و مشغول بودن به کارهای خانه گفت: پیامبرصلواتالله علیه و آله به زیبایی جواب این زن را دادند. اولا این زن را خیلی تشویق و تکریم کردند، میتوانستند به این خانم بفرمایند که شما برو در خانهات بنشین، بگو همسرت بیاید و سؤالت را بپرسد! در حالی که عکس این کار را کردند. از مردم پرسیدند در بین شما کسی هست که به این خوبی و فصاحت، مقصد و منظور خودش را بیان بکند؟ بعد هم به آن زن پاسخ خیلی خوبی دادند، فرمودند: «جهاد المراة حسن التبعل» نویسنده این مطلب در کتابش، برداشت خوبی دارد، میگوید بحث و گفتوگوی آن زن با پیامبر بر سر ارزشهای آن روز است. پیغمبر ارزشهایی را مطرح کرده و این زن میگوید چرا ارزشها در انحصار مردان است.
ایشان تصریح کرد: پیامبر صلواتالله علیه و آله این نظام ارزشگذاری را عوض میکنند. نظام ارزشیای که متأسفانه الان هم فمینیستها آن را القا کردند و رسانهها هم به آن دامن زدند که اگر زنی خانهدار است، جایگاه ارزشی خوبی ندارد. پیامبرصلواتالله علیه و آله به ما فهماندند که چیزی که در نگاه ما بالاترین سطح ارزش را داراست؛ یعنی جهاد، با آن چیزی که در نگاه ما کمترین سطح ارزش را دارد، از نظر خدا در یک سطحاند. اسلام همیشه کنار بسته حقوقیای که مطرح میکند دائم آن نظام ارزشگذاری را هم اصلاح میکند؛ مثلا بار حقوقی رفتار مادری زن، بارداری، شیر دادن به بچه و نیز تلاش مرد برای انفاق بر اهل خانواده را مطرح میکند، در کنار آن مسئله نظام ارزشگذاری را هم توسعه میدهد و میگوید این کارها اینقدر ثواب دارد، اجر شهید دارد و ... و میخواهد بگوید شما به ملکوت و آثار و برکات این اعمال توجه کنید.
چند درصد از زنان و دختران ما واقعا توانمندی دارند یک زندگی پر از آرامش و سکونت ایجاد کنند؟
وی افزود: گاهی وقتها شاخصی به ما تحمیل میشود و ما را فریب میدهد مثل شاغل بودن زنان و اثر آن در توسعه در حالی که خودمان به عنوان جامعه دینی یک سری شاخصهای خیلی مهم و کیفی داریم؛ مثلا اینکه چند درصد از زنان و دختران ما واقعا توانمندی دارند یک زندگی پر از آرامش و سکونت ایجاد کنند؟ چند درصد از زنان ما این مهارت کلامی را دارند که بتوانند محور انس و آرامش و شادی و فرح در خانه باشند؟ چند درصد از زنان و دختران ما توانایی دارند دختران و پسران خیلی خوب و متعادلی را تربیت کنند؟ فرمایشی علامه طباطبایی دارند که زن دارای فکر و اراده مستقل است و به همین دلیل مستقلا هم مسئول است؛ مثلا کجا شما و ما دیدیم که در قرآن کریم مثلا به یک زن ارفاق شود؛ چون زن است مثلا حالا راستگویی نکرد، اشکال ندارد یا مثلا نمازش را ترک کرد اشکال ندارد؟! اصلا نقطه سعادت یا شقاوت یکسان برای مرد و زن تعریف شده و به خاطر همین هم هست که زن و مرد باید تواناییهای رسیدن به آن نقطههای سعادت یکسان باشد.
متأسفانه دختران و البته پسران در بحث مدگرایی مسلوب الارادهاند
عضو هیئت علمی مرکز تحقیقات زن و خانواده درباره بحث مدگرایی دختران و پسران گفت: یکی از مسئلههای اجتماعی ما در جامعه ایرانی مدگرایی است و دختران و البته پسران ما در این بحث مسلوب الارادهاند. در زمان انتخاب لباس یا رنگ مثلا آرایشی که مد شده، حتی معیارهای منطقی زیباییشناختی را هم تبعیت نمیکنند و این را انتخابگری و استقلال میپندارند. وقتی همه یک صورت لباس میپوشند و از یک رنگ تبعیت میکنند اتفاقا یعنی انتخابگر نیستند و تابع اراده دیگران شدهاند. جالب اینجاست که در جوامع غربی نسبت به سلطه صاحبان مد آرایش و جراحیهای پلاستیک هشدار میدهند و میگویند این سرمایهها جامعهها را به سمت یکدستی و یکشکلی وحشتآوری میبرد و قدرت انتخاب و اراده افراد را میگیرد.
تربیت کردن ایجاد یک عادت است
ایشان ضمن انتقاد از تخصصی زده شدن جامعه خاطرنشان کرد: ما باورمان شده که تربیت کردن اینقدر پیچیده است که بدون دانش حرفهای و تخصصی نمیشود تربیت کرد این یک القای غلط است. تربیت کردن ایجاد یک عادت است. من اگر به عنوان یک مادر بخواهم بچه خودم را عادت بدهم وقتی کسی آب دستش میدهد، تشکر کند، روشم چیست؟ همان روشی که والدین در آنچه به آن اعقتقاد دارند به کار میبندند، از تکرار و تلقین و تنوع در روشهای القا، همان را هم در مسایل دیگر باید استفاده کنم.
انسان واقعا اگر احساس استغنا کند، طغیان میکند
دکتر علاسوند در پایان سخنان خود قناعت را اصلی ساختساز دانست و تأکید کرد: قناعت ساخت تربیتی میدهد اگر برنامه زندگی را بر این بگذاریم که میخواهیم ولی کنترل هم باید بکنیم و برای مصرف حد بگذاریم، تربیت صورت گرفته است. این حرف قرآن کریم به ما تز میدهد: «كَلَّا إِنَّ الْإِنسَانَ لَيَطْغَی، أَن رَّآهُ اسْتَغْنَى» ما این را به عنوان یک اصل تربیتی باور کنیم. انسان واقعا اگر احساس استغنا کند، طغیان میکند، آدم بدخلقِ خودخواهِ فزونطلبی میشود که اصلا نمیتواند کسی را در کنار خودش تحمل کند.