به گزارش روابط عمومی مرکز تحقیقات زن و خانواده، خانم دکتر علاسوند، در برنامه تلویزیونی «این شبها» مورخ شانزدهم دی ماه 1393به ادامه بحث درباره زنان و نیز بحث آموزش فرزندان توسط والدین پرداخت.
ایشان با اشاره به وجود تعداد در خور توجهی از خانوادههای بهسامان که با وجود مشکلات اقتصادی و حقوقی و ... خیلی خوب زندگی میکنند، گفت: باید توجه داشت که بخشی از مردم ما هم هستند که واقعا در اذیتاند که این اذیت گاهی وقتها علت خرد و کوچکی دارد. ما نمیتوانیم این واقعیت را نبینیم. زنانی هستند که تحت انواع خشونتهای احساسی، فیزیکی و روانی زندگی میکنند و قطعا من به عنوان یک کارشناس مذهبی با اینها همدردی میکنم. البته برعکس هم هست. خانوادههایی داریم که در آن مرد خانواده دچار اذیت و نابسامانی است. ما نمیخواهیم داوری کنیم که مردان ایرانی مقصرترند یا زنان ایرانی؛ ما در این فرصت کم میخواهیم بگوییم آنچه اسلام میخواهد قطعا یک زندگی سعادتمند است و احکامی هم که تشریع و تقنین کرده و برای ما آورده، در راستای رسیدن به یک سری اهداف است. اگر بر مرد واجب میکند که امور اقتصادی خانواده را به عهده بگیرد، بر زن واجب میکند که مثلا حقوق زناشویی را به جا بیاورد، بر بچهها واجب میکند که احترام والدین را نگه دارند، بر والدین الزام میکند که برای این بچهها خدماتی ارائه کنند، همه اینها برای این است که این مجموعه احکام افراد را به اهداف برساند.
احکام اسلام گاهی به نفع مرد است، گاهی به نفع زن، گاهی به نفع کودک و گاهی هم به نفع خانواده به مصابه کل است
این کارشناس حوزه زن و خانواده در ادامه تصریح کرد: یکی از هدفهای خیلی مهم دین آرامش است. اگر مردی یا زنی، پدری، مادری یا بچهها، یک حکم از احکام شرعی را دستاویز ستم به دیگری قرار بدهند، این حکم به ضد خودش تبدیل میشود. کسانی میآمدند خدمت پیامبر اکرم صلواتالله علیه وآله و از بدخلقی همسرانشان گلایه میکردند. پیامبر صلواتالله علیه وآله میفرمود: اگر صبوری کنید و اگر زندگی کنید، خوب است. بالعکس آن هم هست و اگر که قابل تحمل هم نیست، طلاق هم در دین اسلام تشریع شده است. من قاطعانه نمیپذیرم که تفکر اسلامی فقط به نفع مرد جانبدارانه است یا فقط به نفع زن. گاهی به نفع مرد است، گاهی به نفع زن، گاهی به نفع کودک و گاهی هم به نفع خانواده به مصابه کل است.
یک زن شاغل باید بیاموزد که چگونه تعهدات چندگانه و چندضلعی خودش را مدیریت کند که مثلا همسری او فدا نشود
عضو هیئت علمی مرکز تحقیقات زن و خانواده با بیان این نکته که تحولات متعدد اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی باعث تحول در جایگاه و وضعیت زنان شده است اضافه کرد: این تغییر در همه جای دنیا رخ داده است و به این معنا نیست که بگوییم زن مقصر است یا بگوییم اشتغال زنان باعث و بانی آن است. ما باید حق را بیان کنیم. زنان شاغل به تنهایی سیبل اعتراض بنده نیستند. چه بسا زنان شاغل در ایران، جزء زنان بزرگی هستند که کانون خانواده و عرصههای اجتماعی را باهم توأمان دارند و ایثار و فداکاری میکنند و از آسایش و آرامش خودشان میگذرند. خانمهای خانهدار هم با وقت گذاشتن و تربیت فرزندان ایثار و فداکاری میکنند، اما خانمهای خانهداری هم سراغ دارم که بیشتر از یک زن متأهل وقتشان را بیرون از خانه میگذرانند و واقعا برای فرزندشان مادری نمیکنند، پس این به معنای بازگشت ما نیست که مثلا ما شرایط را به گونهای پیش ببریم که دختران بالاتر از دیپلم، دیگر درس نخوانند یا کار نکنند. مهم این است که ما امکان مدیریت شغلی برای زن و مهارتهای زندگی در شرایط جدید را به افراد آموزش دهیم. یک زن شاغل باید بیاموزد که چگونه تعهدات چندگانه و چندضلعی خودش را مدیریت کند که مثلا همسری او فدا نشود.
هر انسانی مسئولیتی دارد، حقوقی هم دارد
دکتر علاسوند با اشاره به آیه «لهن مثل الذي عليهن بالمعروف» گفت: شرایط تاریخی فرهنگی آن زمان اینگونه بود که زن فقط باید به اعضای خانواده سرویس بدهد و کمک کند بقیه در جایگاه خودشان باشند. این زن فقط تکالیف بر عهدهاش است! قرآن کریم این را برطرف میکند و میگوید هر انسانی مسئولیتی دارد، حقوقی هم دارد. در کنار بحث حقوقی عقلانیت تأیید میکند که خانوادهای که فقط با خطکش حقوقی حرکت کند، سعادتمند نمیشود، لذا افراد برای هم فداکاری میکنند، بیش از آن چیزی که بر عهدهشان است.
خانه و خانوادهای که در آن زن به مرد و مرد به زن ظلم نمیکنند، نتیجهاش میشود بچههای لؤلؤیی و مرجانی
ایشان با ذکر این آیه «هو الذی مرج البحرین یلتقیان* بینهما برزخ لا یبغیان» خاطرنشان ساخت: این آیه میگوید خداوند دو دریا را به هم نزدیک کرد، اما این دو دریا هیچ وقت به هم نمیآمیزند و در ادامه میگوید: «یخرج منهما اللؤلؤ والمرجان» از این دو دریایی که به هم نمیآمیزند و به هم تعدی نمیکنند، لؤلؤ و مرجان استخراج میشود. ترجمه و تفسیر آیه نازل به دو دریای آب شور و شیرین است که آب شور و شیرین به هم میرسد، رودها به دریاها میریزند و دریاها میتوانند با آن قدرت خودشان به سمت رودها هجوم بیاورند، اما هیچ وقت آبهای شور و شیرین بر هم بغی نمیکنند، انگار که بینشان فاصلهای است. نتیجه این تعادل و عدم بغی و عدم ستم میشود لؤلؤ و مرجان. تأویل این آیه طبق روایات حضرت زهرا سلامالله علیها و حضرت امیر هستند؛ خداوند این دو دریای فضیلت را به هم رساند و این دو دریا برهم بغی نکردند، خانه و خانوادهای که در آن زن به مرد ظلم نمیکند و مرد به زن ظلم نمیکند، نتیجهاش میشود بچههای لؤلؤیی و مرجانی یعنی حسنین و زینبین. در خانه حضرت صدیقه طاهره و امیرالمؤمنین مشکلات اقتصادی هست و تلاطمهای اجتماعی در قالب جنگهای متعدد، ولی میبینیم تمام بیرون خانه جنگ و جدال است و در خانه دنیایی از آرامش است. این آرامش را چه کسی دارد ایجاد میکند؟ دو انسانی که به هم ستم نمیکنند. البته آنها معصومند، حالا ما معصوم نیستیم، ولی به ما گفتند عادل باشید و الگو بگیرید. این دین، دین شعاری نیست. هر کدام از ما باید به عنوان یک انسان بالغ، آن را در زندگی خود پیاده کنیم.
مردم ما بلدند به هم تندی کنند و اصلا خجالت نکشند، اما بلد نیستند یک ارتباط احترامآمیز سرشار از محبت با هم داشته باشند و خجالت میکشند!
دکتر علاسوند از نداشتن مهارتهای کلامی زوجین نسبت به هم انتقاد کرد و افزود: با همین حرف زدن میتوانیم دنیایی از نفرت را منتقل کنیم و میتوانیم دنیایی از محبت و احترام را به طرف مقابل هدیه کنیم، اما دنیای امروز اولی را برگزیده است. هر چقدر مردم سر در لاک دنیای مجازی فرومیبرند و خودشان را با شبکهها و وبلاگها و ... مشغول میکنند، بیشتر از دنیای واقعی کلام و کلمه فاصله میگیرند و کار سختتر میشود. اصلا خیلی وقتها خانواده نمیداند که فرزندش چقدر توانمند است و چقدر تربیتیافته است برای ازدواج. من به دوستانی که در جلسهای بودند گفتم همین الان روی کاغذ به همسرتان اظهار محبت کنید. بعضیها واقعا نتوانستند. بعد گفتم فکر کنید الان در مقام ناراحتی و غضب هستید میخواهید همه را سر شوهر خالی کنید، این را بنویسید. تقریبا همه بلد بودند به بدترین شیوه ناراحتی خود را ابراز کنند! مردم ما بلدند به هم تندی کنند و اصلا خجالت نکشند، اما بلد نیستند یک ارتباط عمیق و غنی و احترامآمیز سرشار از محبت با هم داشته باشند و خجالت میکشند. در حالی که در دین ما هر چیزی که جامعه را از هم دور میکند یا خانوده را از هم میگسلد، حرام است. آزار دادن، تحقیر کردن، کینهتوز بودن، حرف درشت زدن، غیبت کردن، دل شکستن، تهمت زدن، اینها همه حرام است و هرچه سخن درست و با آرایه و زیباست در دین یا لازم است یا واجب یا مستحب.