به گزارش روابط عمومی مرکز تحقیقات زن و خانواده، 80 نفر از دانشجویان کارشناسی و کارشناسی ارشد دانشگاه فردوسی مشهد در تاریخ 23اسفند 93 از این مرکز بازدید کردند. در این دیدار حجتالاسلام والمسلمین زیبایینژاد درباره «نقشهای جنسیتی از دو نگاه جامعهشناختی و دینی» به ایراد سخن پرداخت.
ایشان با بیان این نکته که جامعهشناسان علاقهمند هستند این بحث از مفهوم هویت شروع شود، گفت: هویت در فلسفه به معنای ماهیت است، اما در علوم اجتماعی جدید در صده اخیر به معنای خودپنداره است؛ یعنی تصوری که هر شخص از خودش دارد وقتی به خودش التفات میکند و میخواهد خودش را تعریف کند. یکی از اقسام هویت اجتماعی، هویت جنسی یا هویت جنسیتی است؛ یعنی هویت زنانه و هویت مردانه. اما بحث این است که این هویت چگونه شکل میگیرد؟ یعنی خودپندارههای ما تحت تاثیر چه عواملی شکل میگیرد؟
جامعهشناسان معتقدند هویت یک واقعیت کاملا برساخت اجتماعی است
وی با بیان دیدگاه جامعهشناسان جدید در اینباره اظهار داشت: سیمون دوبووار فمینیست مشهور در کتاب جنس دوم (1949) ترجمه قاسم صنعوی، میگوید: زن، زن به دنیا نمیآید، بلکه زن میشود. ایشان میگوید آن چیزی که در متن واقعیت تکوینی وجود دارد چیزی است به نام نرینگی و مادینگی. اما تفاوتهای روانی و کارکردی تفاوتهایی است که محصول عوامل اجتماعی است. مثالهای قشنگی هم میزند. میگوید این تفاوت ناشی از اولین برخورد متفاوتی است که والدین و جامعه با دختر و پسر دارند و وقتی بچهها بزرگتر شدند دختر دخترانه و عاطفی رفتار کرد و پسر ضمختتر و رقابتیتر، بزرگترها میگویند از اول هم دختر با پسر فرق میکرد! آنها میگویند آن چیزی که تحت عنوان زنانگی و مردانگی میشناسیم، ساخته و پرداخته اجتماع است و منشأ تکوینی و طبیعی ندارد.
ایشان ادامه داد: مانوئل کاستلز در کتاب عصر اطلاعات به سوی جامعه شبکهای، جلد دوم، فصلی دارد با عنوان هویت و میگوید تاریخ، جغرافیا و طبیعت در هویت اجتماعی تاثیر دارد، اما نه تاثیر مستقیم. تکوین نیست، طبیعت زنانه یا مردانه نیست که خودپنداره من را شکل میدهد، بلکه برداشت من از طبیعت خودم است؛ یعنی من چه تصوری از طبیعت خود دارم. تصوری که من از جغرافیا و تاریخ و جامعه و از تکوین دارم، هویت من را شکل میدهد، نه واقعیت تکوینی. پس هویت یک واقعیت کاملا برساخت اجتماعی است؛ یعنی مصنوعی است.
جامعهشناسان نسبت به چیزی که به آن میگویند نقشهای کلیشهای و تکراری، نگاه انتقادی دارند
این پژوهشگر حوزه زن و خانواده با طرح این سؤال که آیا هویت ثابت است یا متحول، گفت: وقتی هویت بر ساخت اجتماعی باشد، امری کاملا سیال و متحول میشود؛ چون روابط اجتماعی تحولپذیرند و فهم ما از هویت هم تغییر میکند. صد سال پیش اگر میگفتید زن را تعریف کنید، یک تعریفی میدادند که مرزهای محکمی بین آنها و مردها وجود داشت. اما زنانگی امروز به این چیزها پیوند ندارد. فعلا کاری به درست با غلط بودن این تفکر نداریم. اینکه میبینیم هویتها متحول میشود و آدمها فهمشان از خودشان و مناسبات اجتماعی تغییر میکند، نتیجهای دارد و آن اینکه اگر شما روزبه روز در حال تحول باشید، معنی ندارد که نقشهایی که صد سال پیش برای شما ترسیم کردهاند، امروز و امسال هم به عنوان نقش زنان برای شما تعریف شود. اگر هویت سراسر متحول است پس نقشهای جنسیتی هم تحولپذیر است. لذا جامعهشناسان نسبت به چیزی که به آن میگویند نقشهای کلیشهای و تکراری نگاه انتقادی دارند. اسناد بینالمللی مثل کنوانسیون محو کلیه اشکال تبعیض علیه زنان در نقد نقشهای کلیشهای وارد شده است.
انتقادی که به نگاه دینی میشود این است که این نگاه، یک نگاه مردسالار است و میخواهد نقشهای کلیشهای را با ادبیات خوشمزه به زنان تحمیل کند
حجتالاسلام والمسلمین زیبایینژاد با اشاره به این نکته که با این تفکر دیگر حق نداریم بگوییم این نقش زنانه است و این نقش مردانه! تصریح کرد: البته چیزهای ناگزیری وجود دارد؛ مثل بارداری که برای زن است البته در این هم معلوم نیست بعدا دست نبرند! انتقادی که از این زاویه نسبت به نگاه دینی میشود این است که نگاه دینی یک نگاه مردسالار است و میخواهد نقشهای کلیشهای را با ادبیات خوشمزه به زنان تحمیل کند. مثلا میگوید: «الجنة تحت اقدام الامهات» یا گفتن این نکته که حاکمیت خیلی دردسر دارد، مشکلات دارد، بگذارید به عهده مردها! مادری لطیف است، از دامن زن مرد به معراج میرود، این برای شما! و با این حرفها زنها را خانهنشین کنند و مردها مناصب اجتماعی درآمدزا را بربایند. فمینیستها هم این تفکر را دارند و میگویند نقشهای کلیشهای طراحی نظام پدرسالار است که دین و نظامات دیگر آن را اجرا میکنند که زن را به دلیل زن بودن تحقیر کنند و خانهنشین و خودشان به عنوان موجودات اجتماعی جایگاه داشته باشند.
وی افزود: بسیاری از این جامعهشناسان بهخصوص آنها که کاملا برساختگرای اجتماعی هستند، خدا را هم ساخته و پرداخته معادلات اجتماعی میدانند که واقعیتی ورای واقعیت اجتماعی ندارد. برخی هم خدا را به عنوان خالق اولیه میشناسند، ولی در تحلیلهایشان هیچ وقت خدا را لحاظ نمیکنند.
ما معتقدیم جهان خالقی دارد، این خلقت هم هدفمند است و هم حکیمانه و هیچگونه نقطهضعفی در آن وجود ندارد
رئیس مرکز تحقیقات زن و خانواده در تبیین نگاه دینی به این مسئله خاطرنشان کرد: ما معتقدیم جهان خالقی دارد. این خلقت هم هدفمند است و هم حکیمانه و هیچگونه نقطهضعفی وجود ندارد. خالق هستی علم مطلق است، حکمت مطلق و بیپایان است، عدالت مطلق است و رحمت مطلق؛ یعنی اینطور نیست که با من و شما خرده حساب داشته باشد. کل ذرات عالم روی حساب طراحی و خلق شده است. نیز آن چیزهایی که ما نقص میبینیم نسبی است؛ مثلا ممکن است فردی هوش ریاضیاش قوی باشد و فردی حافظه ادبیاش و این تفاوتها برای این است که امورات اجتماع سامان بگیرد. مشاغل و مناصب اجتماعی با این تفاوتهاست که شکل میگیرد.
در بحثهای دینی بحثهای جنسیتی از هویت شروع نمیشود، از واقعیتها و تکوین آغاز میگردد
وی افزود: در بحثهای دینی هیچ وقت بحثهای جنسیتی را از هویت شروع نمیکنیم؛ چون زیرسازی قبلی نیاز دارد. باید از واقعیتها و تکوین شروع کرد. واقعیت تکوینی زن و مرد چیست؟ آیا علاوه بر تمایزات جسمی، تمایزات روانی هم بین این دو جنس وجود دارد که منشأ تکوینی داشته باشد؟ اینجا اشتباهی هم رخ میدهد. بعضیها گمان میکنند تکوینی بودن، ذاتی فلسفی است که از شیء سلب نمیشود. این درست نیست. منشأ بودن یعنی اجتماع در به وجود آمدنش نقش تعیینکننده نداشته و ممکن است در زوالش یا بیاثر شدنش نقش داشته باشد.
هم اختیار انسان و هم تکوین انسان هر دو در هویتش تاثیر دارد
ایشان با ذکر مثالی تبیین کرد: در روایاتمان داریم زن به لحاظ تکوینی حیای بیشتری از مرد دارد. حیا یعنی ترس و شرم، شرم از مؤاخذه که بیشتر شاید ناظر به حیای جنسی باشد. اگر حیا ده قسم باشد، نه قسم آن به دختر داده شده و یک قسم به پسر، ولی در همان روایات هست که اگر زن تحت تاثیر تربیت غلط قرار گیرد، کل این نه قسم ممکن است از بین برود. منشأ حیا تکوینی بوده است، اما تربیت ممکن است این حیا را تقویت کند، تضعیف کند یا از میان ببرد. اینکه عوامل اجتماعی در ویژگیهای روانی تاثیر دارند قبول داریم، اما ممکن است این تاثیر اینگونه باشد که آنچنان را آنچنانتر کند و به این معنا نیست که عوامل دیگر تاثیر ندارد. باید توجه داشته باشیم که وقتی میگوییم ویژگیهای تکوینی اغلب مردها نسبت به اغلب زنها، منظور این نیست که هیچ مورد نغزی در آن یافت نمیشود. هویت متاثر از فضای اجتماعی هست، ولی متاثر از عوامل غیراجتماعی هم هست. هم اختیار انسان و هم تکوین انسان هر دو در آن تاثیر دارد. گیدنز هم این را میگوید، اما به بحث تکوین اشاره نمیکنند؛ چون مبانی آنها با ما یکی نیست.
واقعیتهای تکوینی آمدهاند به ما کمک کنند که تحولات اجتماعی را با این واقعیتها هماهنگ کنیم و در مسیر سعادت قرار بگیریم
این استاد حوزه در بیان اشکال به وجود آمده اظهار داشت: اگر اینگونه باشد که در ساخت من عوامل تکوینی و اجتماعی هر دو مؤثر باشند، این مسئله پیش میآید که اگر تصویری که از خود دارد هماهنگ با واقعیت وجودی نباشد، با مشکل مواجه میشود. واقعیتهای تکوینی آمدهاند به ما کمک کنند که تحولات اجتماعی را با این واقعیتها هماهنگ کنیم و در مسیر سعادت قرار بگیریم. بسیاری از مشکلات اجتماعی و خانوادگی ما از این است که تصور درستی از خود و یا از جنس مخالف نداریم و شعار میدهیم که هیچ فرقی نیست.
وی افزود: به تعبیر آلن و باربارا پییس که در تفاوتهای جسمی و روانی زن و مرد با استفاده از آزمایشات به دست آمده در 20 سی سال اخیر، کتابی در سه ورژن نوشتهاند و در صفحه آخر آن میخوانیم: در طول تاریخ بشریت برای اولین بار در قرن بیستم بود که نظام آموزشی تفاوتهای زن و مرد را نادیده گرفت و دختر و پسر با وجود تفاوتهای فراوانشان وارد زندگی خانوادگی شدند در حالی که هیچ تصوری از این تفاوتها نداشتند. این تفاوتهایی که میتوانست منشأ جذابیتشان برای همدیگر شود و نیز منشأ کارویژههای مکملشان باشد، باعث تخاصمشان در عرصه خانواده شد.
باید به تفاوتهای تکوینی زن و مرد توجه کرد و نباید گذاشت شعارهای برابری کلاه ما را بردارد
رئیس مرکز تحقیقات زن و خانواده با بیان تفاوتهای تکوینی زن و مرد گفت: منطق زن با منطق مرد متفاوت است. منطق زن محبت است. ارتباط کلامی برای زن مهم است و اینکه مرد بیاید خانه و حرف نزند برای زن آزاردهنده است. اینها تفاوتهایی است که وجود دارد و ندیدنش باعث مخاصمه است. باید به تفاوتهای تکوینی زن و مرد توجه کرد و نباید گذاشت شعارهای برابری کلاه ما را بردارد.
اگر خانواده درست کار کند، مصرف پایین میآید و ضامن اخلاق است و این با جهتگیریهای نظام سرمایهداری نمیسازد
وی شعار برابری را ترفند نظام سرمایهدرای دانست و افزود: شیطان کسی بود که خالقیت خدا و ربوبیت تکوینی خدا را قبول داشت، اما میگفت من بهتر از خدا میفهمم و ربوبیت تشریعی خدا را قبول نداشت. خداوند گفت بر آدم سجده کن و شیطان گفت «انا خیر منه»! من ساخت وجودیام از آدم بهتر است! حالا اگر شیطان بخواهد ما را به منجلاب بیندازد، اتفاقا همین ادبیات را به کار میبرد و میگوید تو بالغ شدهای و از خدا هم بهتر میفهمی و هر چه مصلحت بدانی همان درست است و راه رسیدن به این مصلحت، برابری است. با این ادبیات فاخر ما را بازی میدهند؛ چون خانواده برای نظام سرمایهداری مانع است. اگر خانواده درست کار کند، مصرف پایین میآید، ضامن اخلاق است، عفت بطن؛ یعنی قناعت را بازتولید میکند که این با جهتگیریهای نظام سرمایهداری نمیسازد.
برخی کارها در نقشهای جنسیتی تا ابد خوب است و برخی کارها تا ابد مستحب، اما برخی کارها هم هست که زمانه به آن قید میزند
حجتالاسلام والمسلمین زیبایینژاد با بیان این سؤال که در دیدگاه ما نقشها متحول هستند یا ثابت، تصریح کرد: نقشها دوگونهاند. برخی از نقشها ثابتاند و خوب است ثابت بمانند. مثل نانآوری مردها و اینکه به مصلحت خانواده است که زن نانآوری نداشته باشد.
وی افزود: در عرصههایی که ارزش اجتماعی بر ارزش خانوادگی غلبه دارد، نتیجههای غیرقابل کنترلی پیش میآید. کاهش جمعیت، مشکلات در حوزه اخلاق جنسی، برخی از نقشها باید ثابت بماند، نه اینکه از نظر حقوقی الزامآوراند که البته برخی هستند. برخی از نقشها را خوب است زن یا مرد ایفا کنند و این تا روز قیامت هم خوب است؛ مثل نقش مادری یا نقش نانآوری، برخی نقشها مستحب هستند مثل کار خانگی، اما کارهایی است که زمانه به آن قید میزند؛ مثلا حضرت زهرا سلامالله علیها در خانهشان آرد دستاس میکردند. آیا میتوان به زن امروز گفت که اقتدا کن به حضرت صدیقه سلامالله و دستاس کن؟! این را نمیگوییم؛ چون هیچ دلیلی نداریم دستاس کردن به طور مطلق خوب باشد، ولی درباره شیر مادر دلیل و روایت داریم که هیچ غذایی پربرکتتر از شیر مادر برای طفل نیست.
زنان نقشهایی را ایفا کنند که صفات زنانهشان را تضعیف نکند
رئیس مرکز تحقیقات زن و خانواده با بیان این نکته که تحولات هویتی خوب است به شرطی که هماهنگ با واقعیت زن و مرد باشد، تأکید کرد: تصویری که زن امروز از خودش دارد، نباید تصویر زن هزار سال پیش باشد، تصویر زن امروز، تصویر زن امروز است، ولی زن امروزیای که متفاوت از مرد است. ویژگیهای خودش را باور دارد و او را در مسیر کارآمدی میاندازد. جایگاههای نوپدیدی پیش آمده است که لزوما این جایگاهها بد نیست. ما برایش قید کلی داریم. زنان باید نقشهایی را ایفا کنند که صفات زنانهشان را تضعیف نکند. زن را خشن نکنید. صفات رحمت و انس و محبت را از او نگیرید.
در فضای دینی، همسری اولویت اول است، مادری دوم، کار خانه سوم و فعالیت اجتماعی اولویت چهارم
وی افزود: اسلام نقشهای متمایز را برای زن و مرد میپذیرد. برخی از این نقشهای متناسب در متون معتبر تصریح شده است که زنانه باشد یا مردانه، اما برخی هیچگونه تصریحی نشده و ما باید این قاعده را در نظر بگیریم که نقشهای اجتماعی برای زنان باید بهگونهای باشد که صفات زنانه را تضعیف نکند و نیز آنها با آمدن در عرصه اجتماع راه خانه را گم نکنند! خانواده برایشان اولویت دوم نشود. اتفاقی که در عرصه جدید افتاده است و فعالیت اجتماعی اولویت اول شده است، اولویت دوم کار خانگی؛ یعنی رتق و فتق امور خانه، اولویت سوم مادری و اولویت چهارم همسری، در حالی که در فضای دینی همسری اولویت اول است، مادری دوم، کار خانه سوم و فعالیت اجتماعی چهارم و جالب است که خود غربیها در پژوهشهایشان مینویسند در جوامعی که ارزشهای غیرخانوادگی حیات اجتماعی بر ارزشهای خانوادگی غلبه پیدا کند، بایستی منتظر افزایش طلاق، افزایش همجنسگرایی، افزایش همزیستیهای خارج از چارچوب خانواده و افزایش اشتغال و ... باشید.
اگر میخواهیم الگوهای اجتماعی جدید بدهیم باید توجه داشته باشیم که نقشها خانوادهمحور باشد
حجتالاسلام والمسلمین در پایان سخنان خود گفت: پدیدههای جامعه بسیار در هم تنیده است و باید حواسمان باشد اگر کارکردها را تغییر بدهیم، به پیامدهایی میرسیم که انتظارش را نداشتهایم. اگر میخواهیم الگوهای اجتماعی جدید بدهیم و نقشهای اجتماعی جدید طراحی کنیم، باید توجه داشته باشیم که نقشها خانوادهمحور باشد.