به گزارش روابط عمومی مرکز تحقیقات زن و خانواده، اجلاس فصلانه مدیران استانی حوزههای علمیه خواهران با حضور مدیران استانی و با سخنرانی حجتالاسلام والمسلمین زیبایینژاد در تاریخ 11اسفند 1393در سالن نرجس خاتون در جوار مسجد مقدس جمکران برگزار گردید.
رئیس مرکز تحقیقات زن و خانواده با اشاره به این نکته که عدم فهم تحولات اجتماع بشری باعث مشکلات عدیدهای در مواجهه با مردم در عرصههای علمی و فرهنگی است، گفت: مقداری از این تحولات متاثر از کلیت جامعه جهانی است و مقداری هم خاص منطقه و وجه ایرانی آن است. جامعه ایرانی از گذشته دور جامعهای احساساتی بوده است. دکتر ستاری در یکی از کتابهایش به نقل از هرودُت آورده است: هیچ ملتی مانند ایرانیان اینقدر زود عادات بیگانه را تقلید نمیکنند. دکتر فرامرز رفیعپور در یکی از دو کتابش، «توسعه و تضاد» یا «آناتومی جامعه»، بابی را باز کرده است با این عنوان که جامعه ایرانی جامعهای احساساتی است.
سرعت شیوع مد به صورت کلی آن، در جامعه ما خیلی بیشتر از جوامع دیگر است
وی افزود: فرهنگ مذهبیمان هم به این احساسات دامن زده است. در جامعهای که احساسات بالا باشد حس رقابت بالاست. یا با رفتارهای دیگران مقابله میکنیم یا تقلید، لذا سرعت شیوع مد به صورت کلی آن، در جامعه ما خیلی بیشتر از جوامع دیگر است.
در قرن بیستم اصل بر این بود که اگر می خواهسم سرمایهداری رشد کند باید تولید بالا رود و مصرف پایین بیاید
حجتالاسلام والمسلمین زیبایینژاد با طرح این سؤال که تحولات جهانی که در جامعه ما رنگ و بوی ایرانی هم میگیرد چه تحولاتی است، ابراز داشت: از دهه 1960به بعد دنیا در حوزه اجتماعی و نه علمی، وارد عصر پستمدرن شده است. عصر ارتباطات و اطلاعات با شیوع تلویزیون و ماهواره و اینترنت شتاب گرفته است. کتاب سه جلدی کاستلز به نام «عصر اطلاعات ظهور جامعهی شبکهای»، ویژگیهایی برای جامعه شبکهای ذکر میکند.
ایشان ادامه داد: در اواخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم شخصی به نام مارکس وبر کتابی با عنوان «اخلاق پروتستانی و روح سرمایهداری» نوشته است. این کتاب از جامعه سرمایهداری دفاع میکند و میگوید اگر ما میخواهیم سرمایهداری در کشورمان رشد پیدا کند باید تولید بیشتر شود و مصرف کمتر. منطق این است که ما باید اخلاق صرفهجویی را در شهروندانمان تقویت کنیم و کار و تولید را افزایش دهیم. مارکس در قرن نوزدهم وقتی میخواهد تحولات اجتماعی جامعه را بفهمد از مفهوم طبقه و سلطه استفاده میکند. طبقه کارفرما و طبقه کارگر و نزاع بین این دو طبقه است که تحولات اجتماعی را شکل میدهد. تقریبا از دهه 1950به بعد است که این منطق وارونه شده است و میگویند ما با این تحلیل نمیتوانیم تحولات اجتماعیمان را بفهمیم.
در جامعه مصرفی، مصرف به یک پز تبدیل میشود
حجتالاسلام والمسلمین زیبایینژاد تصریح کرد: در این عصر که سرمایهداری با مشکل مواجه شده است، باید مصرف افزایش پیدا کند و برای این افزایش باید اخلاق مردم متحول شود، بهگونهای که با مصرف همسو شود. مصرف یعنی هر فعالیتی که شما انجام میدهید و خود را با آن نشان میدهید. طرز نشستن و لباس پوشیدن و روش زندگی به نوعی مصرف نام نهاده میشود. در جوامع جدید انسانها با مصرف علم، اقتصاد و فرهنگ اجتماعیشان، خود را نشان میدهند. در واقع هویتنمایی میکنند. در جامعه مصرفی، مصرف به یک پز تبدیل میشود.
انسان پست مدرن حتی به دین هم فراغتی مینگرد
وی با طرح این سؤال که حالا این جامعه چه مواجهای با دین دارد، افزود: نگاه این انسان به عرصههای مختلف حیات، نگاه فراغتی است حتی در عرصه دین؛ یعنی فرد دین را به عنوان یک مسئولیت و تعهد انتخاب نمیکند، بلکه اگر بتواند با تدین پز بدهد، دیندار میشود. البته این مطلق نیست و همیشه آدمهایی هستند که تدین مخلصانه دارند.
ایشان در ادامه افزود: در این جامعه بخشهایی از دین مورد التفات جوانان ما قرار میگیرد که کیف در آن باشد. این فضا به وجود آمده است که انتظار من از دین چیست و دین چه کمکی به من میکند. فرد استهلاک قوایش را با دین جبران میکند و از خدا انتظار حمایت دارد و کاری را انجام میدهد که برایش اعتماد به نفس و پز بیاورد، دنبال این نیست که بداند دین از او چه انتظاری دارد. باید حواسمان باشد مواجهمان با افرادی که دین را به مثابه یک امر فراغتی میبینند، چگونه باید باشد.
انسان امروز احساسات را کمتر از عقل نمیداند و آن را بر جریان عقلانیت غلبه میدهد
ایشان گفت: یکی دیگر از تحولاتی که در جامعه دارد اتفاق میافتد، بحث لحظهای شدن است؛ یعنی آیندهنگری و برنامهریزی جای خودش را به کیف در زمان حال میدهد. نگاههای آیندهنگرانه به سمت نگاههای لحظهای میرود. شعار «فکر نکن و تجربه کن» برای انسان این عرصه است که رسانهای شده است؛ یعنی تاثیر رسانهها بر زندگی مردم بهگونهای است که اینها را احساسی و لحظهای بار میآورد.
نگاه پست مدرن در این عصر به قائل شدن برابری زن و مرد میانجامد
این پژوهشگر عرصه زن و خانواده با اشاره به تفاوتهای زن و مرد از دیدگاه علامه طباطبایی رحمةالله در المیزان تصریح کرد: علامه میگوید احساسات و عواطف جزء لازم زندگی است، عقل هم لازم است. احساسات و عواطف باید در خدمت مدیریت عقل باشد. در مناصبی که اختلال در عقلانیت اختلال اساسی ایجاد میکند مثل قضاوت و حاکمیت نوبت به احساس نمیرسد و نباید زن وارد این عرصهها شود. اما کلبرگ که در فضای فلسفه اخلاق کار میکند و مراتب رشد اخلاقی را 6 پله ترسیم میکند، میگوید در پله آخر زنها جایگاه ندارند؛ یعنی انجام فعل اخلاقی به دلیل اینکه عادلانه است، فقط تعداد کمی از مردها به آن میرسند. بنابراین منزلت اخلاقی زنها دونتر از مردهاست. این حرفها به دست گیلیگان که یک زن فمینیست است میرسد و میگوید اینطور نیست. درست است که قضاوتهای اخلاقی مرد بیشتر مبتنی بر عدالت است و قضاوتهای اخلاقی زنان و دختران بیشتر مبتنی بر مراقبت و حس مادرانه است، اما چه کسی گفته است که عقل از این حس مراقبت مهمتر است؛ یعنی میخواهد بگوید اصلا فلسفه اخلاق که کلیدواژه اصلیاش عقل هست، مردانه است و ما باید دنبال فلسفه اخلاقی بگردیم که کلیدواژههای زنانه داشته باشد.
اگر روحانیت نتواند با بدنه اجتماع اتصال احساسی و روانی برقرار کند، از تحولات اجتماعی عقب میماند
حجتالاسلام والمسلمین زیبایینژاد در ادامه اظهار داشت: ما با چنین نسلی مواجه هستیم که به شدت احساسی و شکننده است و خیلی از علمای ما حواسشان نیست و با نسل جوان ما مواجه عقلانی میکنند که این اشتباه است. باید در قدم اول مدیریت روانی داشته باشیم و احساسات آنها را مدیریت کنیم. باید جامعه را فهمید و باید فهمید چه عواملی این جامعه را تحریک میکند. فضای احساسی به سرعت جریانسازی میکند و اگر روحانیت نتواند با بدنه اجتماع اتصال احساسی و روانی برقرار کند، از تحولات اجتماعی عقب میماند و از جامعه حذف میشود.
لحظهای شدن و فردی و سلیقهای نگاه کردن به همه چیز از ویژگیهای انسان امروز شده است
وی با بیان این نکته که یکی از ویژگیهای انسان حاضر این است که اصطلاحا هویت چهلتکه پیدا کرده است، خاطرنشان کرد: در جامعه کنونی فرد از عوالم معنایی متفاوت و متضادی عناصری را جذب میکند و کنار هم میگذارد بدون اینکه احساس تنافر کند. مسجد میرود، ماهواره هم نگاه میکند! نماز میخواند، شراب هم میخورد! از ویژگیهای مهمی که اینها تعریف میکنند سیالیت است؛ یعنی عدم ثبات. عدم ثبات به این معناست که برنامهریزیها و تصمیمگیریها و خود شخصیت فرد هیچ ثباتی ندارد. کاملا سیال شده است.
عدم قطعیتها به حدی زیاد شده است که طرف نمیتواند برای فردایش برنامهریزی کند
ایشان افزود: باومن کتابی نوشته است به نام «عشق سیال» که در آن به نکتهای اشاره میکند که چند سالی است در بین جوانان ما و جوانان دانشگاهی رواج پیدا کرده است. در گذشته پدیده عشق به ثبات گره خورده بود؛ یعنی دو نفر چه به وجه شرعی و چه به وجه غیرشرعی وقتی عاشق هم میشدند، پیش فرض این بود که این پارهای از وجود من است و من تا آخر عمر با او خواهم بود. عشق در وضعیت پستمدرن این گونه نیست. عدم قطعیتها به حدی زیاد شده است که طرف نمیتواند برای فردایش برنامهریزی کند. لحظهای وارد رابطه میشود. تعهد در عشقهای کنونی معنایی ندارد و حتی دست و پا گیر است.
این پژوهشگر حوزه زن و خانواده فردی شدن را هم از مختصات انسان امروز شمرد و گفت: آنتونی میشل در یکی از کتابهایش میگوید امروز جوانان اروپایی به قانونگذار اجازه نمیدهند قوانینی وضع کند که شادکامیهای فردی افراد را محدود کند؛ یعنی قانونگذاری باید در خدمت کیف فردی من قرار گیرد، نه اینکه محدودیت ایجاد کند. در این فضای فردی شده زندگی خانوادگی تا زمانی تحمل میشود که به کیف فردی من لطمهای نزند.
هر چه وارد جامعه جدید میشویم در فضای شبکهای پیش میرویم و اقتدار هرمی کم اهمیت میشود
وی ادامه داد: در این وضعیت جدید وارد فضایی میشویم که مرجعیتهای سنتی در آن از بین رفته است. در جامعه سنتی مرسوم اینگونه است که مرجعیت برای حکام و روحانیون است. در جوامع مدرن این مرجعیت به طبقه جدیدی به نام روشنفکران منتقل میشود. در فضای پست مدرن از اهمیت همه اینها کم میشود. مرجعیتها به طیفهای مختلف مثل گروه خوانندگان و بازیگران و شعبدهبازها و ... تعلق میگیرد و سخیف میشود. هر چه وارد جامعه جدید میشویم در فضای شبکهای پیش میرویم و اقتدار هرمی کم اهمیت میشود. این مسئله در جامعهی ما و حتی در حوزه ما هم دارد اتفاق میافتد.
مبادا در آنجا که انعطافبردار است، به طور صلب رفتار کنیم
ایشان با بیان این نکته که بسیاری از مقاومتهایی که در جامعه رخ میدهد، مقاومت اجتماعی است، نه سیاسی، ابراز داشت: وقتی ما با یک جامعه متحول روبهرو هستیم در جاهایی که امکان تحول وجود دارد، باید متحول شویم. در قدم اول باید مناطق صلب دینی از مناطق انعطافپذیر دینی تفکیک کنیم. مبادا در آنجا که انعطافبردار است، به طور صلب رفتار کنیم. اگر در محدودههایی از سبک زندگی قابلیت تحول داریم، نباید فشار بیاوریم و انتظاراتمان از جامعه بالاتر از شرع باشد.
اگر میخواهیم تاثیرگذاری داشته باشیم رویکردمان باید رویکرد همدلانه باشد
حجتالاسلام و المسلمین زیبایینژاد با نگاه انتقادی به روحانیت در بحث سبک زندگی گفت: ما به حرام و حلال گیر دادهایم در حالی که نقطه نفوذ اولیه شیطان حوزه مباحات است. برنامه قشر متدین ما برای حوزه مباحات چیست؟ بچهای که قبل از بلوغ تکلیف ندارد رهایش میکنیم در حالی که صدا و سیما برای همین بچه ذائقهسازی میکند. آمریکا سبک زندگی و فرهنگ خود را از طریق فروشگاههای زنجیرهای و فستفود به دیگر کشورها صادر میکند و تغییر ذائقه ایجاد میکند. اما ما هنوز کار فرهنگی و تربیتی اینچنینی نکردهایم. در جامعهای که به شدت متکثر میشود و انواع و اقسام جریانات وجود دارد و قدرت انتخاب زیاد است، روحانیت چگونه میتواند مرجعیت خود را جا بیندازد؟
وی ادامه داد: ما باید در تغییر سیاستهای ارتباطیمان با مردم به شدت تأمل کنیم. این دیوانسالاریها در حوزهها ما را زمینگیر کرده است. اگر میخواهیم تاثیرگذاری داشته باشیم رویکردمان باید رویکرد همدلانه باشد. باید با تواضع و تعاطفورزی و تعامل وارد شویم، در این فضا اقتدار هم تولید میشود.
سیستم ارزیابی حوزه باید روی نتیجه حساس شود نه روی میزان فعالیت
حجتالاسلام والمسلمین زیبایینژاد در پایان سخنان خود تأکید کرد: در جامعه تحول یافته اگر دیدیم گناه تبدیل به هنجار شده، مجبوریم روش مواجه را تغییر دهیم. باید حساسیت جامعه را نسبت به آن گناه بالا ببریم. اگر برخورد صلب کنیم، ممکن است خسارت بیشتری ببینیم و اتصال این قشر را از دین بگسلانیم. ما باید در قدم اول برادری و دوستیمان را با مردم ثابت کنیم و در بحث تبلیغ نتیجهگرا باشیم. سیستم ارزیابی حوزه باید روی نتیجه حساس شود نه روی میزان فعالیت.
لازم به ذکر است حجتالاسلام والمسلمین زیبایینژاد در خاتمه، به پرسشهای حضار پاسخ گفتند.